eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 کارگزاران امام حسین علیه السلام ▪️ وجود مبارک سالار شهیدان الهی فکر می کند، «خلیفة الله» است و خلیفه کار «مستخلف عنه» را می کند. در بین راه از مکه به طرف کربلا و کوفه می آمدند چادر و خیمه ای نصب بود، حضرت فرمود خیمه کیست؟ عرض کردند خیمه عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی است. حضرت نماینده فرستاد حرّ را به خیمه خود دعوت کرد او از آمدن امتناع کرد. خود ابی عبدالله برای آخرین بار برای نجات او حرکت کرد. حسین بن علی آمد به نزدیک چادر من یا وارد شد و من را به کربلا دعوت کرد؛ من همان عذر قبلی را گفتم که من آدم بی طرفی در سیاست هستم، من از کوفه بیرون آمدم برای اینکه اگر در کوفه بودم که با حکومت می جنگیدم که دنیای من در خطر بود، با شما می جنگیدم که دین من در خطر بود، من آمدم اینجا؛ ولی کمک مالی می کنم، این اسب را حاضرم بدهم، این شمشیر را حاضرم بدهم، این سپر را حاضرم بدهم. حضرت این جمله قرآن را خواند فرمود: ﴿وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾،[1] الآن جای شمشیر و نیزه نیست الآن جای خون است، الآن خودت باید بیایی! کسی که اهم و مهم را نمی داند، واجب و مستحب را نمی داند، واجب و غیر واجب را نمی داند، چه وقت باید حرف امام زمانش را گوش بدهد این گمراه است، ما از چنین آدمی سرباز نمی خواهیم. این حرف چه کسی است؟! خدا در سوره «کهف» فرمود: در کلّ نظام خلقت من یک بی عُرضه ظالم و شیطان صفت ندارم، این «مَا اتَّخَذتُ» که نیست، این «کان» منفی آن نقش را دارد ﴿وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾؛ فرمود من خدایی نیستم که آدمی که شیطان صفت باشد در کارگاه خود داشته باشم. همین بیان را حسین بن علی در آن صحنه استدلال می کند، فرمود من کسی نیستم که در اردوی من چنین کسی باشد، او حاضر بود کمک مالی کند ﴿وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾. ▪️ این همه توصیه برای بزرگداشت جریان کربلا، می بینید این حرف های جهانی می زند، تنها وارث خلیل حق نیست، تنها وارث موسای کلیم و عیسای مسیح (علیهما السلام) نیست، این به عنوان «خلیفة الله» مثل اینکه دارد جهان را اداره می کند، کاری که «مستخلف عنه» او دارد همان حرف را می زند ﴿وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾، این استدلال خداست که من این کار را نمی کنم، در دستگاه من آدم فاسدی نیست. سیدالشّهداء هم فرمود در دستگاه من آدم گمراهی نیست، کسی که بین واجب و غیر واجب، بین اهمّ و غیر اهمّ فرق نگذارد در دستگاه ما نیست. دستگاه ما دستگاهی است که همه را با می بیند. ▪️ همه ما شنیدیم که وجود مبارک حسین بن علی در بالای سر علی بن الحسین خم شد و این پسر را بوسید، درست است؟! یک غلام سیاهی هم در کربلا بود وجود مبارک حسین بن علی خم شد صورت این غلام سیاه را بوسید. یک جا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت ٭٭٭ در دین ما سفید فرق نکند با سیاه ▪️ این یک حکم ابدی است که اختصاصی به جریان آن روز و روزهای دیگر ندارد و بساط اموی را بالکلّ برچید و سخنان نورانی زینب کبرا همین طور بود، سخنان نورانی امام سجاد (علیه السلام) این طور بود که فرمودند ما آمدیم آنچه وظیفه ما بود انجام دادیم و ذات اقدس الهی این قربانی را پذیرفته و این هدف را به مقصد رسانده و ما را پیروز کرد و ما پیروز شدیم «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِم‏».[2] [1]. سوره کهف، آیه51. [2]. الأمالی(للطوسی)، النص، ص677. 📚 سخنرانی شب تاسوعا تاریخ: 1397/06/27 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (31) 🔅🔅🔅 ✅ آیه 1 - الم 📈 تفسير ◽ آراى مفسران (درباره حروف مقطعه قرآن) 📝 تذكر: امورى كه علمش مخصوص خداى سبحان يا معصومان (عليهم السلام) است، دو قسم است: قسم اول علومى است كه خداوند يا معصومان (عليهم السلام) است، دو قسم است: قسم اول علومى است كه خداوند يا معصومان (عليهم السلام) به غير خود تعليم نكرده اند و ديگران نه توان درك آن را دارند و نه مكلف به آن هستند؛ مانند اسماء مستاثره. البته در آن تامل است كه آيا خداوند آنها را به معصومين (عليهم السلام) تعليم كرده است يا نه. گرچه تعليم كردن آنها به معصومين (عليهم السلام) اولى و اصرب است. ولى ديگران بر اثر عدم ظرفيت و عاء وجودى آنان را فراگيرى چنان دانشى محرومند. ▫ قسم ديگر علومى است كه گرچه بالاصاله از آن خداوند است، ليكن از اسرار ويژه الهى نيست،، بلكه خداوند آن را براى آموختن نازل كرده است، ليكن آموختن آن، راه ويژه اى دارد كه براى پيدا كردن راه آموزش آن بايد به خدا مراجعه كرد و مراجعه به خدا همان مراجعه به سنت آنان است، و اين دو رجوع ملازم هم است ؛ چنانكه آن دو مرجع متلازم يكديگر است. البته مرجع بالذات يكى است. ▫ آنچه علمش از اسرار الهى است و اصلا به غير خدا نمى رسد، متشابه هم نيست ؛ زيرا متشابه نيز تفسيرش ميسور غير خداست. حاصل اين كه، تشابه از اوصاف دلالت است در آياتى كه ظهور در معنايى دارد، گرچه آن معنا شبهه ناك است، در حالى كه حروف مقطعه اصلا ظهور در معنايى خاص ‍ ندارد تا شبهه ناك باشد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (32) 🔅🔅🔅 ✅ آیه 1 - الم 📈 تفسير ◽ آراى مفسران (درباره حروف مقطعه قرآن) ☑ راى دوم حروف مقطعه هر سوره نام همان سوره است. (96) چنانكه سوره هاى يس و طه و ص و ق هر كدام به نام حروف مقطعه خود موسوم شده است. برخى سوره ها نيز اسمهاى متعددى دارد كه يكى از اسامى آنها نيز همان حروف مقطعه آغاز آن سوره هاست و در واقع نامهاى ديگر مشهور و حروف مقطعه نام مستور آن است . ⏪ مرحوم شيخ طوسى اين راى را در تفسير حروف مقطعه بهترين راى دانسته، مى گويد: اگر اشكال شود كه چرا اين حروف را اين كه نام سوره است، جزو سوره قرار گرفته ؟ در پاسخ مى گوييم: همان طور كه كلماتى نظير بقره و آل عمران هم نام سوره است و هم جزو سوره، الم نيز مى تواند در عين اين كه جزو سوره است نام سوره نيز باشد. (97) ⏪ پاسخ: گرچه نامگذارى اشيا يا اشخاص در مواردى ارتجالى است (98) و مناسبت خاصى نمى طلبد، ليكن اثبات مدعاى مزبور در مورد خاص ‍ دليل مى طلبد؛ گرچه ما دليلى بر نفى تسميه سوره ها به اين نامها نيز نداريم، ولى دليلى بر اثبات نيز نيست ؛ از اين رو در بوته احتمال قرار مى گيرد. ===================== 96- المنار، ج 1، ص 122، تفسير كبير، ج 2، ص 6 97- تفسير تبيان ، ج 1، ص 49. 98- اسم به معناى اعم هم شامل وصف و لقب . اسمى كه به معناى علم باشد ارتجالى است و مناسبت نمى طلبد؛ مانند اين كه ، چرا سنگ و درخت مناسبت خاصى نمى طلبد، ليكن اثبات مدعاى مزبور در مورد خاص دليل مى طلبد؛ گرچه ما دليلى بر نفى تسميه سوره ها به اين نامها نيز نداريم ، ولى دليلى بر اثبات نيز نيست ؛ از اين رو در بوته احتمال قرار مى گيرد. راى سوم حروف مقعطه نامهاى قرآن است ؛ چنانكه فرقان و ذكر نامهاى قرآن كريم است . 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت15:نکات تفسیری آیه 13 سوره انشقاق إِنَّهُ‌ کَانَ‌ فِي‌ أَهْلِهِ‌ مَسْرُوراً ☑️ ۱ - جهنمیان، که در آرزوى هلاکت ناله سر مى دهند، روزگارى در کنار خویشاوندان خود، دنیایى شاد و زندگى خرّمى داشتند. (یدعوا ثبورًا ... إنّه کان فى أهله مسرورًا) ☑️ ۲ - دوزخیان در آخرت، از حضور شادمانه نزد خویشاوندان خود محروم خواهند بود. (إنّه کان فى أهله مسرورًا) مقایسه دو تعبیر «ینقلب إلى أهله» (در آیات پیشین) و «کان فى أهله»، گویاى این است که گرفتاران دوزخ، از لذت همنشینى با خویشاوندان خود بهره اى نمى برند. ☑️ ۳ - شادى هاى دنیایى کافران، شایسته دل بستگى نبوده و پایدار نخواهد ماند. (إنّه کان فى أهله مسرورًا) ☑️ ۴ - شادمانى از حضور بین خانواده و دودمان خویش در آخرت، غیر قابل قیاس با دل خوشى به حضور بین آنان در دنیا است. (و ینقلب إلى أهله مسرورًا ... إنّه کان فى أهله مسرورًا) آیه شریفه حضور فرح بخش بین خویشاوندان در آخرت را به عنوان پاداش یاد کرده و شادکامى بین خاندان در دنیا را ناپایدار و بى اثر در رفع مشکلات قیامت معرفى کرده است; تا تفاوت دو حالت نمودار گردد. ☑️ ۵ - خوش بختى هاى دنیایى و دل خوشى به پیوندهاى خانوادگى، در قیامت کارساز نبوده و انسان را از آتش دوزخ رهایى نمى بخشد. (و یصلى سعیرًا . إنّه کان فى أهله مسرورًا) 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت16:نکات تفسیری آیه 14 سوره انشقاق إِنَّهُ‌ ظَنَ‌ أَنْ‌ لَنْ‌ يَحُورَ ☑️ ۱ - اهل دوزخ در دنیا، مى پنداشتند زندگى شاداب آنان دگرگون نشده و الفت هاى خانوادگى شان هرگز از هم نخواهد گسست. (إنّه ظنّ أن لن یحور) «حَور»، رجوع از چیزى و به چیزى مى باشد. اصل معناى آن بازگشت به کم بود است و با ضمّه «حاء» به معناى هلاکت خواهد بود (لسان العرب). فعل «یحور» از هر کدام مشتق باشد، برداشت یاد شده قابل استفاده است. ☑️ ۲ - دوزخیان، در دنیا در این گمان به سر مى برند که هرگز پس از مرگ، حیات دوباره نخواهند یافت. (إنّه ظنّ أن لن یحور) «حَوْر»، تعبیرى دیگر از «حشر» است و به هلاکت یا نقص و انحطاطى نظر دارد که در آخرت، نصیب منکران معاد خواهد شد. ☑️ ۳ - جاودانه پنداشتن دنیا و استبعاد معاد از سوى ناباوران، بر پایه گمان است; نه برهان و یقین. (إنّه ظنّ) ☑️ ۴ - جاودانه پنداشتن دنیا و بعید شمردن معاد، ریشه دل خوشى هاى نابجا و دلبستگى به خانواده و خاندان است. (إنّه کان فى أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور) حرف «إنّ» در «إنّه ظنّ»، براى بیان علت سُرورى است که در «کان فى أهله مسروراً» بیان شده است. ☑️ ۵ - اعطاى نامه عمل از پشت سر، فریاد هلاکت خواهى در قیامت و گرفتارى به آتش جهنم، برخاسته از استبعاد معاد است. (و أمّا من أُوتى ... إنّه ظنّ أن لن یحور) این آیه، مى تواند بیانگر علت براى مطالب قبل باشد که از جمله آنها «اُوتى کتابه وراء ظهره» بود. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت17:نکات تفسیری آیه 15 سوره انشقاق بَلَى‌ إِنَ‌ رَبَّهُ‌ کَانَ‌ بِهِ‌ بَصِيراً ☑️ ۱ - بازگشت دوباره انسان به حیات در آخرت حتمى است. (إنّه ظنّ أن لن یحور . بلى) ☑️ ۲ - بصیر بودن خداوند به ویژگى هاى منکران معاد، دلیل لزوم محشور ساختن آنان و حسابرسى از آنها است. (ظنّ أن لن یحور . بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) ☑️ ۳ - خداوند، با توبیخ کسانى که به تفریحات خانوادگى سرگرم شده و معاد را بعید شمردند، آنان را به مؤاخذه اخروى تهدید کرد. (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) خبر از آگاهى خداوند به کارها و خصلت هاى منکران معاد، تهدید آنان به مؤاخذه با تعبیرى توبیخ آمیز است. ☑️ ۴ - دنیا و شادى هاى آن، جاودانه نیست و دگرگون خواهد شد. (إنّه کان فى أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور . بلى) ☑️ ۵ - خداوند، آگاه به وجود نشیب و فراز در مراحل حیات دنیوى و اخروى انسان و ناپایدار ماندن محفل هاى خانوادگى و خوش گذرانى هاى دنیامداران (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) هر چند ضمیر در «ربّه» و «به»، به منکر معاد برمى گردد; ولى محتواى آیه شریفه، به جنبه انسان بودن آنان مربوط است. ☑️ ۶ - حیات بشر، غیر قابل انفکاک از معاد است. (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) در آیه شریفه، بصیر بودن خداوند به انسان، دلیل معاد گرفته شده است; یعنى، هر کس با ویژگى هاى این مخلوق آشنا باشد، معاد را براى او ضرورى خواهد دید. ☑️ ۷ - آگاهى دقیق خداوند به حقیقت انسان، دلیل سامان دادن معاد در مراحل هستى او است. (بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) جمله «إنّ ربّه...» در مقام تعلیل است و بصیرت خداوند به انسان را دلیل معاد قرار داده است; یعنى، انسان موجودى است که باید معاد داشته باشد و چون خداوند، به طور کامل به حقیقت انسان آگاهى دارد، براى او معاد قرار داده است. ☑️ ۸ - خداوند، مالک و مدبر انسان و سامان بخش تحولات زندگى و عوالم هستى او است. (ربّه) ☑️ ۹ - ربوبیت خداوند بر انسان ها، مقتضى شناخت ذات و حالات آنان است. (إنّ ربّه کان به بصیرًا) ☑️ ۱۰ - معادِ انسان ها، جلوه ربوبیت خداوند بر آنان است. (بلى إنّ ربّه) ☑️ ۱۱ - کسانى که در قیامت نامه عمل را از پشت سر دریافت کرده و به دوزخ گرفتار مى شوند، خود عامل پیدایش چنین سرنوشتى اند. (أمّا من أُوتى کتبه ... و یصلى سعیرًا ... بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) ☑️ ۱۲ - عذاب دوزخیان و اعطاى نامه عمل به آنان از پشت سرشان، نظام جزایى آگاهانه و مدبرانه خداوند است. (و أمّا من أُوتى کتبه ... و یصلى سعیرًا ... بلى إنّ ربّه کان به بصیرًا) حرف «بلى» ممکن است به تمام مشخصات دسته دوم (و أمّا من اُوتى ...) ارتباط داشته باشد. در این صورت پندار رجوع نکردن را، پندارى باطل و حوادث پیش آمده (اُوتى کتابه وراء ظهره ... یصلى سعیراً) را، رخدادى ثابت معرفى مى کند. جمله «إنّه ...» بیانگر این است که آن حادثه ها، برخاسته از ربوبیت و بصیرت خداوند است. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت18:نکات تفسیری آیه 16 سوره انشقاق فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالشَّفَقِ‌ ☑️ ۱ - سوگند مؤکد خداوند، به سرخى افق هنگام غروب خورشید (فلا أُقسم بالشفق) مشهور بین اهل لغت، این است که «شفق» همان سرخى است که بعد از غروب خورشید، در طرف مغرب دیده مى شود (مصباح). در سخن و شعر عرب، به طور فراوان اتفاق مى افتد که براى تأکید قسم، فعل آن را با حرف «لا» مى آورند. برخى آن را زاید و دسته اى آن را، براى نفىِ پندار قبل مى دانند(کشاف). ☑️ ۲ - «شفق»، پدیده اى شگفت و با عظمت (فلا أُقسم بالشفق) سوگند خداوند، نشانگر عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است. ☑️ ۳ - آشنایى با مرحله حسابرسى نامه هاى اعمال، زمینه ساز باور انسان به تغییرپذیر بودن حالات خویش است. (فلا أُقسم) جمله «طبقاً عن طبق» (در آیات بعد) - که سوگندهاى مکرر این آیات مربوط به آن است - از دگرگونى حالات انسان خبر مى دهد و حرف «فاء» در «فلا اُقسم» این مجموعه را بر آیات پیشین - که درباره محاسبه نامه هاى اعمال بود - تفریع کرده است; یعنى، حال که از حساب و کتاب آگاه شدید، بدانید که دگرگونى حالات حتمى است. 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت19:نکات تفسیری آیه 17 سوره انشقاق وَ اللَّيْلِ‌ وَ مَا وَسَقَ‌ ☑️ ۱ - سوگند خداوند به شب و تمامى موجودات پراکنده اى که تاریکى شب آنها را گرد هم جمع مى کند. (و الّیل و ما وسق) واژه «وَسْق» به معناى جمع کردن چیزهایى است که متفرق باشند(مفردات). گویا مراد جمع شدن جاندارانى است که با فرارسیدن تاریکى شب، از همه طرف به محل استراحت خود مى روند. ☑️ ۲ - سوگند خداوند، به هر چه تاریکى شب آن را فراگیرد. * (و ما وسق) «ما» در «ما وسق»، موصول است و ضمیرى که به آن برمى گردد، در کلام نیامده است. مصداق «ما وسق»، ممکن است تمام موجودات جاندار و بى جان باشد که تاریکى شب، آنها را زیر پرده سیاه خود جمع مى کند. ☑️ ۳ - ماهیت شب و گسترش تاریکى آن بر موجودات و نقش آن در گرد هم آمدن جانداران، شگفت و با عظمت است. (و الّیل و ما وسق) 🌴🌴🌴 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌گزارش از آینده 📎امام علی علیه السّلام فرمودند: فِي الْقُرْآنِ نَبَأُ ما قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ ما بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ ما بَيْنِكُمْ ؛ قرآن احوال گذشتگان، و أخبار آینده را در بردارد، و شرح وظایف شما را بیان کرده است. 📚شرح نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 1235 ☘☘☘ 🌷همراهی شما با صفحه قرآنی رحیق موجب تشویق قرآن پژوهان در ترویج آموزه و معارف وحیانی است.🌷 👇👇👇 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
سوره بقره آیات 249 تا 252 .مصطفی اسماعیل.mp3
1.33M
🔅🔅🔅 تلاوت مبنا - سوره بقره 249 تا 252- مصطفی اسماعیل 📌 تلاوت استاد مصطفی اسماعیل 🕑 زمان:8دقیقه 249- فلما فصل طالوت بالجنود قال ان اللّه مبتليكم بنهر فمن شرب منه فليس منى و من لم يطعمه فانه منى الا من اغترف غرفة بيده فشربوا منه الا قليلا منهم فلما جاوزه هو و الذين آمنوا معه قالوا لا طاقة لنا اليوم بجالوت و جنوده قال الذين يظنون انهم ملاقوا اللّه كم من فئه قليلة غلبت فئه كثيره باذن اللّه و اللّه مع الصبرين250- و لما برزوا لجالوت و جنوده قالوا ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكفرين 251- فهزموهم باذن اللّه و قتل داود جالوت و آتئه اللّه الملك و الحكمه و علمه مما يشاء و لو لا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لكن اللّه ذو فضل على العلمين 252- تلك آيات اللّه نتلوها عليك بالحق و انك لمن المرسلین 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
اذیت و آزار مومن 1.mp3
4.49M
(9) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🕑 زمان:37دقیقه 🌿🌿🌿 📼اذیت و آزار مومن ☑ ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅 تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
انعام 2.mp3
13.12M
2 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۱۹۸ ـ ۱۹۶ 📌 الی نبايد ظاهربين باشد و اگر ديد چند روزی که در هستند وضع مالی خوبی دارند بداند که در مقابل ابدی که خدای تعالی به وعده فرموده بسيار ناچيز است. اينها اگر دارند را از دست داده و جايگاهشان است که بسيار بد جايگاهی است ولی اگر اهل به راهشان ادامه دهند، دنيای زودگذر می‏ گذرد ولی در قرار می‏ گيرند آن هم در و ‏های سرسبزی که از زير آنها آب جاری است و اين هديه را از جانب تعالی دريافت می ‏نمايند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 بخش های کتاب الهی 📎 امام علی علیه السّلام فرمودند: نَزَلَ الْقُرْآنُ أثْلاثاً، ثُلْثٌ فينا وَفي عَدُوِّنا، وَثُلْثٌ سُنَنٌ وَ أمْثالٌ، وَثُلْثٌ فَرائِض وَأحْكامٌ ؛ نزول قرآن بر سه قسمت است: یک قسمت آن درباره اهل بیت عصمت و طهارت و دشمنان و مخالفان ایشان؛ و قسمت دیگر آن، اخلاقیّات و ضرب المثلها؛ و قسمت سوّم در بیان واجبات و احکام إلهی می باشد. 📚 الکافی، ج 2، ص 627، ح 2 ☘️☘️☘️ 🌷همراهی شما با صفحه قرآنی رحیق موجب تشویق قرآن پژوهان در ترویج آموزه ها و معارف وحیانی است.🌷 👇👇👇 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 استخاره نفسانی 🔹 این بیان نورانی امام باقر (سلام الله علیه) خیلی بلند است که فرمود حتماً شما باید خودتان را با قرآن بسنجید، با این ترازو بسنجید![1] اگر کسی ترازوشناس نباشد چگونه بسنجد؟! ما حتماً باید یک دوره قرآن در محضر او باشیم تا در دست ما باشد، خواسته‌هایمان را با این بسنجیم که آیا این درست است یا درست نیست؟ 🔹 با این تعلیم و تربیت معلوم می‌ شود که چطور وجود مبارک امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره بعضی از اصحابش آن طور اظهار شوق می ‌کند! حالا چه کسی بود، در نهج البلاغه نام آن شخص نیست. حضرت فرمود: «كَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ»؛ من در گذشته برادری داشتم از دوستان ـ که از شاگردان حضرت بود ـ «كَانَ [یعَظِّمُهُ‏] یعْظِمُهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛[2] چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، من او را به عنوان یک مرد عظیم می ‌دیدم. این علی صاحب «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»![3] حضرت وقتی بگوید او نزد من بزرگ بود، معلوم می ‌شود شخصیتی بود! چرا این شخص نزد چشمم بزرگ بود؟ چون «كَانَ خَارِجاً مِنْ‏ سُلْطَانِ‏ بَطْنِهِ‏ ... مِنْ سُلْطَانِ الْجَهَالَة»؛ از سلطنت شکم و از سلطنت جهل بیرون آمده است. سلطنت شکم همین حرام ‌خوری و بدخوری است. سلطنت جهل چیست؟ کسی جاهل باشد و برابر آن جهل عمل کند. این شخص از سلطنت جهل بیرون آمده بود. 🔹 اما آن قسمت مهم و حساس آن این است که او یک استخاره نفسانی داشت.[4] ما یک استخاره قرآنی داریم یا استخاره آفاقی با تسبیح است؛ به هر حال بیرون از ماست. فرمود این شاگرد من استخاره نفسانی داشت، جان او به منزله قرآن بود، هر کاری را که می ‌خواست بکند فکر می‌ کرد، اگر به جایی نمی‌ رسید بر صفحه نفس خود عرضه می ‌کرد، آن وقت معلوم می‌ شد که بد است یا خوب است؛ اگر مطابق با ﴿فُجُورَها﴾ بود می‌گفت بد است، اگر مطابق با ﴿تَقْواها﴾‎‎ بود می‌ گفت خوب است، چون این ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾‎‎[5] در صفحه نفس هست و پاک که نشد. اگر کسی این صفحات نفس را غبارآلود نکند، ﴿قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾ نکند، دسیسه نکند، دفن نکند بر اغراض و غرائز، این شفاف است. فرمود او اگر شک داشت که این کار را بکند یا نکند، به قرآن مراجعه نمی ‌کرد، به نفس مراجعه می‌کرد که تربیت شده قرآن است، قرآن او را تربیت کرد. اگر مطابق با میل بود، هوای نفس بود، می ‌گفت این کار بد است. اگر مطابق با رضای الهی و رضای اهل بیت بود، می ‌گفت این کار خوب است؛ چه درباره خود و چه درباره دیگران. 🔹 اینها را اینها پروراندند، اینها نه امام بودند نه امامزاده، اینها فقط شاگردان اهل بیت بودند. ما چرا این طور نباشیم؟! اگر یک وقت مخصوص امام یا پیغمبر بود، بله! اما حضرت می ‌فرماید او یکی از شاگردان ما بود، پس این راه باز است. [1]. تحف العقول، ص284؛ «یا جَابِرُ اغْتَنِمْ مِنْ أَهْلِ زَمَانِكَ خَمْساً ... اعْرِضْ‏ نَفْسَكَ‏ عَلَى‏ كِتَابِ‏ اللَّهِ‏ فَإِنْ كُنْتَ سَالِكاً...». [2]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت289. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه189. [4]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت289؛ «وَ كَانَ‏ إِذَا بَدَهَهُ‏ أَمْرَانِ‏ ینْظُرُ [نَظَرَ] أَیهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى [فَخَالَفَهُ‏] فَیخَالِفُه...». [5]. سوره شمس، آیه8. 📚 ـ افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه تاریخ: 1397/05/27 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🌹اگر بخواهیم به صحبت کردنمون ، 💐 به فرزندمون، 💮 به جامعه مون نمره بدیم!!!!! اونم نمره واقعی چطوری نمره بدیم؟؟؟ قرآن کریم اینگونه نمره میده! 💐بهترین صحبت و متن و فوروارد اونه که انسان را به دعوت کند(من احسن قولا ممن دعا الی الله) 🌳بهترین فرزند اونه که را ضایع نکنه و اهل شهوترانی نباشد (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه ،،،،،) 🌺بهترین جامعه ،اونه که همه مردم امر به معروف و نهی از منکر کنند،«تامرون بالمعروف و ...» ‌و جامعه متعادل باشد«امة وسطا» خب نمره مون چنده؟؟؟؟ @feiz114
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 38.mp3
13.55M
59 📼 قسمت: سی و هشتم 📌واکاوی دعای 23 🌴🌴🌴 ✳ عوامل تامین عافیت در زندگی 📈 جان واژه امنیت در قرآن ☑ امنیت جان پناه زندگی موجود زنده وامنن علی بالصحة و الامن والسلامة فی دینی و بدنی والبصیرةِ فی قلبی.... 🌴🌴🌴 👈 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل (اگر ثوابی داشته باشد)هدیه به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
59 📼 قسمت: سی و هشتم 📌واکاوی دعای 23 🌴🌴🌴 ✳ عوامل تامین عافیت در زندگی 📈 جان واژه امنیت در قرآن ☑ امنیت جان پناه زندگی موجود زنده وامنن علی بالصحة و الامن........ • امنیت سرزمینی نعمتی قابل یادآوری وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ (سباء، آیه 18) و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادیهای آشکاری قرار دادیم؛ و سفر در میان آنها را بطور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرّر داشتیم؛ (و به آنان گفتیم:) شبها و روزها در این آبادیها با ایمنی (کامل) سفر کنید! ▫ خداوند به قوم سبأ چند نعمت ويژه داده بود: 🔅 الف: مناطق پر بركت و حاصلخيز. «بارَكْنا فِيها» 🔅 ب: خانه‌ها و مناطق مسكونى نزديك به هم و قابل رؤيت. «قُرىً ظاهِرَةً» 🔅 ج: آسان بودن سفر، به گونه‌اى كه شب و روز امكان رفت و آمد بود. «سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً» 🔅 د: نعمت امنيّت. «آمِنِينَ» ☑ داستان قوم سبأ چنانكه از اين آيات و برخى روايات استفاده مى‌شود، قوم سبأ، جمعيّتى بودند كه در جنوب جزيره عربستان زندگى مى‌كردند و تمدّنى عالى و درخشان داشتند. ▫ اين منطقه رودخانه مهمى نداشت و آب باران در دشت به هدر مى‌رفت، لذا مردم به فكر افتادند كه سدّ بزرگى بسازند و آب را پشت آن ذخيره كنند. در انتهاى يكى از درّه‌ها، در كنار شهر «مَارِب»، سدّ خاكى عظيمى ساختند كه به همين نام مشهور شد. ▫ آب خروجى از اين سدّ باعث آبادانى دو طرفِ رودى شد كه از پاى سدّ جارى بود و روستاهاى بسيارى با باغستان‌ها و كشتزارهاى زيبا در دو طرف آن پديدار گشت. فاصله اين روستاها با يكديگر بسيار كم و تقريباً به هم متّصل بود و وفور نعمت همراه با امنيّت، محيطى مرفّه را براى زندگى آماده ساخته بود، امّا آنها خدا را به فراموشى سپردند، به فخرفروشى پرداختند و به اختلافات طبقاتى دامن زدند. اغنيا مايل نبودند كه افراد كم‌درآمد، همانند آنان و يا همراه آنان در رفت و آمد ميان اين مناطق باشند و مى‌خواستند اين امتياز براى آنان باشد. ▫ چنانكه در تاريخ آمده است موش‌هاى صحرايى به ديواره اين سدّ خاكى حمله كردند و آن را از درون سست كردند، چنانكه با جارى شدن يك سيلاب عظيم، ديواره سدّ شكست و سيل عظيمى جارى شد كه تمدّن عظيم سبأ را در زير گِل و لاى مدفون ساخت. ▫ سيلى كه به قول قرآن، از آن سرزمين آباد، جز درختان تلخ «أراك» و شور «گز» و اندكى درختان «سدر» چيزى به جاى نگذاشت. « تفسير نمونه.» «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْ‌ءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ» 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 27 @rahighemakhtoom 🌴🌴🌴 86. عدالت و پرهيز از ستم: «غريزة العقل تحدو علي استعمال العدل»[ شرح غررالحكم، ج4، ص379.]؛ خوي و خصلت ، انسان را به سمت به كار گرفتن حركت مي‌دهد. 87. پرهيز از كردار زشت و نكوهيده: «غريزة العقل تأبي ذميم الفعل»[ همان.]؛ خوي و خصلت ، از انجام كارهاي نكوهيده ابا دارد. 88. مسابقه در اخلاص عمل: «في إخلاص الأعمال تنافس أُولي النُّهي و الألباب»[ همان، ص402.]؛ صاحبان و انديشه، در كردن اعمال خويش مسابقه مي‌دهند. 89. عزّت: «كم من ذليل أعزّه عقله»[ همان، ص546.]؛ چه بسيار ذليل و خواري كه عقلش او را كرد. «كم من عزيز أذلّه جهلُه»[ همان.]؛ چه بسيار عزيز و ارجمندي كه جهلش او را ذليل كرد. 90. درست كرداري: «كثرة الصواب تنبي ءُ عن وفور العقل»، «كثرة الخطإ تنذر بوفور الجهل»[ همان، ص589.]؛ فراواني كار درست، خبر از فراواني انسان مي‌دهد و فراواني خطا، هشدار به فراواني جهل آدمي مي‌دهد. «كيفيّة الفعل تدلّ علي كميّة العقل»[ همان، ص626.]؛ كيفيت كار، دلالت بر مقدار صاحب آن كار مي‌كند. 91. قوّت ايمان: «كلّما ازداد عقل الرجل قوي إيمانه بالقدر و استخفّ بالغِيَر»[ همان، ص620.]؛ هر چه آدمي بيشتر شود، او به مقدّرات الهي قوي‌تر مي‌شود و ناگواري‌ها و ناپسندي‌هاي روزگار را سبك مي‌شمارد. ادب فناي جلد2، صفحه 56 🍀🍀🍀
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 242 (پيام به يادبود آية اللّه سيد جلال الدين (قدس‌سرّه) 🔅🔅🔅 💢شاه کلید علوم و معارف ▫ آنچه سلطان همه علوم و معارف محسوب مي شود، وحي انسان كاملِ معصوم(عليه‌السلام) است كه نه تنها عيب هر دانش و نَقصِ هر بينش را تصحيح و تكميل مي كند، بلكه هيچ علمي توان هماوردي يا مزامله آن را ندارد، چون «دانستن» غير از «يافتن» است و اين هر دو غير از «شدن» است؛ يعني علم اليقين غير از عين اليقين است و اين هر دو غير از حق اليقين اند، ▫ لذا انسان كامل معصوم(عليه‌السلام)، مانند ذوات مقدس اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم‌السلام)، هر كدام «مَعَ الحقّ و الحقّ مع هؤلاء» و «لا يقاس بهم احدٌ»؛ ليكن آنچه همتاي عقل برهاني است، ظاهر منقول است كه برخي از لحاظ صدور و جهت صدور قطعي، و از وجهه دلالت، ظنّي اند و برخي از سه جهت يا دو جهت ظنّي اند. ▫ در تزامل و هماوردي قطع ها را با هم و مظنّه ها را با هم، به مصاف فرا مي خوانند؛ با چنين روشي، عقل و نقل همانند دو دليل عقلي يا دو دليل نقلي، هماهنگ هم خواهند بود و در محاسبه يا محاكمه، هرگز عقل برهاني را علم بشري ندانيم، لذا آن نيز با نقل معتبر علم الهي است كه خداي سبحان از درون به انسان مي آموزد، چنان كه نقل معتبر را از بيرون به او تعليم مي دهد و از اينجا مي توان با تدوين متون درسي مأخوذ از عقل و نقل، صبغه اسلامي شدن دانشگاه را تأمين نمود، زيرا اگر مطالب علمي با افزايش «هو الاول و الاخر» و تبيين اينكه نظام موجود را چه مبدئي آفريد و براي چه هدف خلق كرد، با استعانت از رهنمودهاي متني آن تكميل شود، هماره از آيات الهي سخن به ميان مي آيد و روح ديني در متون درسي دميده مي شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مظلومِ بی پناه، تنها خدا را می طلبد یک کسی که هست، و هیچ پناهگاهی ندارد؛ این فقط خدا را می خواهد. وجود مبارک در آخرین لحظه به (سلام الله علیهما) فرمود: کسی که هیچ پناهگاهی غیر از خدا ندارد، به او ظلم نکن. چون همه ظلم ها حرام است، ولی بالاخره او می گوید (الله)؛ چون دستش به هیچ جایی بند نیست! یک وقت است کسی قدرت مالی دارد، یا دستگاه قبیله ای دارد، یا قدرت ها دارد، یا دستگاه اداری با او مربوطند؛ این بالاخره در عین حال که دعا می کند، یک گوشه چشمی هم به قدرت ها دارد. اما کسی که هیچ پناهگاهی ندارد، او فقط می گوید (الله)! این موحدانه می گوید خدایا، این ندا را خدا پاسخ می دهد. 🔷️ ر.ک الکافی / جلد ۲ / صفحه ۳۳۱ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
برداشت از آيه ۲۰۰ 📌 در حفظ مرز الی بايد را که يکی از ارکان مهم است در تمام دوران زندگی در رأس امور خود قرار دهد و راهنمای ديگران هم در اين موضوع باشد و با هم ‏مسلکانش و بخصوص با زمانش که صلوات بر او باد داشته باشد تا موفّق شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom