eitaa logo
✳️محفل تفسیر و قرآن شناسی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
733 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تعدیل قهر و مهر 🔹 در سوره مباركه «احزاب» خدای سبحان برای بشر شرف قائل شد، پس تنها برای پیغمبر و اولاد پیغمبر (علیهم الصلاة و علیهم السّلام) نیست؛ منتها آنها در قلّه هستند و پیروان آنها در دامنه آن هستند. این صلوات را هم برای او و هم برای مؤمنین فرستاد؛ در یك سوره هم برای پیغمبر و هم برای پیروان پیغمبر فرستاد؛ اگر این آیه معروف: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی﴾[1] در سوره مباركه «احزاب» است، در همان سوره فرمود: ﴿هُوَ الَّذی یصَلِّی عَلَیكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِیخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ﴾؛[2] خدا بر شما صلوات می ‌فرستد و ملائكه بر شما صلوات می‌ فرستند تا شما را نورانی كنند؛ منتها صلواتی كه برای آن ذات مقدس است مرحله بالاتر است و صلواتی كه برای مؤمنین است، مراحل «وسطی» و «نازله» است. پس این شرف هست كه انسان به جایی برسد كه ملائكه آسمان بر او صلوات بفرستند! 🔹 مرحوم بحرالعلوم نقل می ‌كند وقتی خواجه طوسی نام مبارك سید مرتضی را در درس می ‌برد، می ‌گفت: «صلوات الله علیه» که برای رفع تعجب شاگردانش می ‌گفت: «كیفَ لایصَلَّی عَلی المُرتَضی».[3] خدا و فرشته‌های خدا بر مؤمنین صلوات می ‌فرستند تا اینها را نورانی كنند، پس می ‌شود انسان به جایی برسد كه ملائكه بر او صلوات بفرستند و نورانی شود؛ او ﴿جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشی‏ بِهِ فِی النَّاسِ﴾،[4] كم نبودند عالمان دین كه كار یك امامزاده را در منطقه خودشان می ‌كردند. ما برخی از علما را دیدیم كه از بس پاك بودند، مردم با آنها معامله یك امامزاده می ‌كردند! هر چه می ‌گفتند عمل می‌ كردند و هر چه را که عمل می ‌كردند می ‌گفتند! این راه رفتنی است و ما هم این راه را باید بشناسیم و برویم؛ منتها یك معرفت و كوششی را می‌ طلبد؛ این علاقه یك تعامل متقابلی با معرفت از یك سو و با عمل از سوی دیگر دارد. 🔹 ما قبل از اینكه به حوزه برویم، قبل از اینكه به دانشگاه برویم و قبل از اینكه با كتاب و كتیبه مأنوس باشیم، این قهر و مِهر خود را باید تعدیل كنیم! این علاقه گاهی كمك می‌ كند به اندیشه که انسان خوب می ‌فهمد و گاهی رهزن است، نه راهبر که انسان بد می ‌فهمد. همه ما مسئله «قطع قطّاع» را در اصول شنیده ‌ایم و همه ما «شكّ شكّاك» را در فقه شنیده ‌ایم، اینها تقسیم شده است كه «شكّ شكاك» در فقه مطرح است و اعتبار ندارد، «قطع قطّاع» هم در اصول مطرح است كه اعتبار ندارد؛ این «قطع قطّاع» كه یك قطع روانی است، نه معرفت منطقی و آن «شكّ شكاك» هم كه یك شكّ روانی است، نه شكّ معرفت ‌شناسی، هر دو آسیب می‌ رسانند؛ حالا اگر كسی به «قطع قطّاع» مبتلا نبود كه در اصول مطرح است یا به «شك شكّاك» مبتلا نبود كه در فقه مطرح است، علاقه او به مطلبی هم می ‌تواند راهنما باشد و هم می ‌تواند راهزن باشد؛ اگر او به مطالب حقّ علاقه‌مند است در اندیشه مسائل حقّی، او كامیاب‌تر از دیگران است، زیرا عقل عمل كه حقّ را دوست دارد، به یاری اندیشه و عقل نظر می ‌شتابد، كمك اوست و او بهتر و و شیرین تر و شفاف ‌تر می ‌فهمد و اگر انسان علاقه‌ به باطل داشت، علاقه به گناه داشت حق را دیرتر می ‌فهمد، «مشوب» می‌ فهمد، كم و ضعیف می ‌فهمد. این «حُبُّكَ لِلشَّی‏ءِ یعْمِی وَ یصِم‏»،[5] تأثیر متقابل اندیشه و انگیزه است. ما قبل از اینكه وارد درس‌های حوزوی و دانشگاه شویم، باید ببینیم که به چه چیزی علاقه‌ مندیم؛ این علاقه یا می ‌تواند راهنمای خوبی باشد یا یك راهزن بدی باشد، برای ما! این یا جلوی دید را می‌ گیرد یا به دید كمك می ‌كند. گفتند به چیزی دل ببندید كه با شما باشد و شما را رها نكند. رفیق نیمه‌ راه همواره رهزن است! [1]. سوره احزاب، آیه56. [2]. سوره احزاب، آیه43. [3]. الفوائد الرجالیة(للسید بحر العلوم)، ج‌3، ص88؛ «و كان نصیر الدین الطوسی الفیلسوف الریاضی المشهور یقول اذا جری ذكر المرتضی فی درسه: (صلوات اللّه علیه) ثمّ یلتفت الى القضاة و المدرسین الحاضرین درسه و یقول: كیف لا یصلی علی المرتضی؟». [4]. سوره انعام، آیه122. [5]. من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص380. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/11/16 🆔 @rahighemakhtoom
🆔 @a_javadiamoli_doross 💢 عامل موفقیت مسلمین ▪️ جریان اربعین مستحضرید از بهترین عوامل موفقیت یك نظام اسلامی و جامع مسلمان هاست؛ هم از نظر معرفتی و علمی، هم از نظر عبادت و هم از نظر سیاست و وحدت محلّی و دینی؛ زیرا دو عامل است كه جامعه را منسجم و موفق می‌ كند: یكی معرفت آن جامعه است و دیگری عمل به مقتضای این معرفت. اگر خطری در كار باشد، انسان با دو عامل از آن خطر نجات پیدا می ‌كند: یكی اینكه آن خطر را ببیند، مثلاً مار یا عقربی كه می ‌آید انسان باید بینا باشد، شنوا باشد، صدای خطر را احساس كند، وجود خطر را ببیند؛ این چشم سالم می ‌خواهد، گوش سالم می ‌خواهد كه مسئولان ادراك ‌اند، دست و پای سالم می‌خواهد كه از مار و عقرب فرار كند. اگر كسی چشمش سالم نبود یعنی مجرای ادراكی ‌اش ضعیف بود یا چشم و گوشش سالم بود مجرای ادراكی ‌اش سالم بود، ولی دست و پای او بسته بود این شخص مسموم می ‌شود. جامعه ‌ای از خطر مصون است كه هم بفهمد در بخش اندیشه و هم بتواند دفاع كند در بخش انگیزه؛ با بال اندیشه و با بال انگیزه پرواز می ‌كند؛ اگر نابینا باشد مسموم می ‌شود، اگر بینا باشد ولی پای او بسته و فلج باشد باز مسموم می ‌شود. وقتی انسان از خطر مار و عقرب نجات پیدا می ‌كند كه هم ببیند و هم بتواند فرار كند. ▪️ كسی كه آیه حجاب را می ‌خواند ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ﴾[1] را می‌ خواند تفسیر می‌ كند بحث می‌ كند ولی وقتی از كلاس درس بیرون آمده نامحرم را نگاه می‌ كند، این مشكلش چیست؟ شما باز می ‌خواهی این آیه را به خورد او بدهی، باز می‌ خواهی اعتراض كنی مگر نمی‌دانی؟! این شخص اعتراض ‌كننده را باید توجیه كرد كه علم، نیمی از قضیه است مگر علم فرار می ‌كند؟! آن دست و پا فرار می‌ كند، دست و پای این شخص هم كه بسته است، مگر علم چشم را می ‌پوشاند این ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ﴾ مگر كار علم است؟ كار عزم است! لذا كاملاً با اینكه می ‌داند رشوه حرام است در قرآن كریم تصریح شده است ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾[2] این آیه را ممكن است تفسیر بكند، سخنرانی هم بكند اما نه از رومیزی نه از زیرمیزی از این نمی ‌گذرد، برای اینكه آن كه باید تصمیم بگیرد آن نیروی انگیزه است و آن كاری با اندیشه ندارد، شما یك اعتراض می‌كنی مگر نمی‌ دانستی؟! مثل اینكه كسی كه پای او بسته است و قدرت فرار ندارد، شما مكرّر اعتراض بكنی مگر ندیدی مار دارد می‌ آید؟! خب بله مار دارد می‌ آید و دید، اما چشم كه فرار نمی ‌كند، پا فرار می ‌كند پا را بستند. ▪️ ما احتیاج داریم یك حوزه اندیشه علمی تحقیقی پژوهشی صافی داشته باشیم كه خوب بفهمیم، یكی هم قلمرو انگیزه و عزم و اراده كه تصمیم بگیریم. در زیارت اربعین كه از وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) رسیده است، وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) فرمود سیدالشهداء (سلام الله علیه) قیام كرد برای اینكه هم در قلمرو اندیشه دست مردم را باز كند تا مردم خوب بفهمند، هم در بخش انگیزه آن حوزه عزم و اراده و نیت را باز كند «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ»؛[3] یعنی كاری كه حسین ‌بن ‌علی (سلام الله علیه) كرد این بود كه مردم را دانشمند كرد (یك)، مردم را با عزم و اراده كرد كه ﴿إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾[4] (دو). [1]. سوره نور, آیه30. [2]. سوره مائده, آیه42. [3]. تهذیب الاحکام، ج6، ص113. [4]. سوره شوری, آیه43. 📚 دیدار جمعی از فعّالان فرهنگی با حضرت استاد تاریخ: 1390/10/24 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
عامل موفقیّت مسلمین.mp3
1.9M
🆔 @a_javadiamoli_doross 💢 عامل موفقیت مسلمین 📚 دیدار جمعی از فعّالان فرهنگی با حضرت استاد تاریخ: 1390/10/24 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
💠 استعاذه 🔹 انسان هم مأمور به و هم مأمور به است. استخاره یعنی طلب خیر، نه تفأّل! باید خیر بخواهد، چون ذاتاً فاقد است؛ باید از خدا بخواهد و لا غیر، چون او است و باید آنچه می ‌ماند و صلاح و فلاح بشر در آن است آن را بخواهد و نه چیز دیگر را. 🔹 در جریان هم این چنین است، إلا و لابد انسان باید استعاذه کند؛ زیرا علل و عوامل بیرونی و علل و عوامل درونی است، حتماً باید استعاذه کند! دوم اینکه فقط باید به خدا پناهنده بشود و از او کمک بخواهد. سوم باید به عنایت خدای سبحان از شرّ خارج و داخل برهد. هم استخاره لازم است با اضلاع سه‌ گانه‌ اش، هم استعاذه لازم است با اضلاع سه ‌گانه‌ اش؛ منتها در سوره مبارکه «فلق» استعاذه چهره کمک‌ خواستن از ذات اقدس الهی و پناهندگی به خدا از بود، علل و عواملی که ذکر شد ﴿مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾[1] بود، ﴿شَرِّ غاسِقٍ﴾[2] بود، ﴿شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ﴾[3] بود که اینها به سِحر و مانند آن از بیرون آسیب برسانند و ﴿شَرِّ حاسِدٍ﴾[4] بود که از راه حسد آسیب به محسود برسد. اما در سوره «ناس» استعاذه از است که مهم ‌تر از دشمن خارجی است. گر شود دشمن درونی نیست ٭٭٭ باکی از دشمن برونی نیست[5] 🔹 دشمن درونی با وسوسه، با ، با ، با و سایر علل و عواملی که برنامه‌ های خود را شیطان مشخص کرده است، درون را می ‌کند و انسان را می ‌کند و انسان را می‌کند و انسان را به در برابر عقل گرفتار می ‌کند؛ لذا هم استعاذه از دشمن بیرونی هم استعاذه از دشمن درونی و مهم‌تر از دشمن بیرونی، دشمن درونی است. 🔹 شرّی که در سوره مبارکه «فلق» بود شرّ بیرونی است اما این شرّ درونی است که وسوسه می ‌کند. انسان با فکر و اراده کار می‌کند اول با می ‌اندیشد بعد با تصمیم و اراده و مانند آن را به عهده می‌ گیرد. اگر کسی بخواهد مسیر انگیزه او و اراده او را دگرگون کند، اول در اندیشه او سوء اثر می ‌گذارد اندیشه او را ویران می‌کند وهمی و خیالی می ‌کند وسوسه می ‌کند او را گمراه می ‌کند، از اندیشهِ گم ‌شده انگیزه پراکنده پدید می ‌آید و مانند آن؛ لذا فرمود: ﴿مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ﴾ که این ﴿الْخَنَّاسِ﴾ است. انسان هر وقت متذکر شد این در گوشه ‌های ذهن می‌ خزد و هر وقت غافل شد خودش را نشان می ‌دهد. درباره مژده به پرهیزکاران که فرمود پرهیزکاران کسانی ‌اند که ﴿إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[6] اگر ببینند یک خیال باطلی، یک وهم باطلی، یک شورش باطلی در بیرون قلب او راه پیدا کرده است می ‌بیند این به نام شیطان احرام بسته است تا وارد بشود، هم می ‌فهمد او حرامی است، هم می‌ فهمد احرامش است، هم از انگیزه سوء او باخبر است که او منتظر است که درِ کعبه دل چه وقت باز می ‌شود که آنجا وارد بشود «فَبَاضَ وَ فَرَّخ‏» که در خطبه‌ های نورانی امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است،[7] باخبر است. 🔹 که مواظب قلب هستند، این حرامی را می ‌شناسند، احرام بستن حرامی را می ‌شناسند، می‌ شناسد او منتظر باز شدن درِ کعبه است وارد دل بشود ﴿تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾ وقتی متذکر شدند به نام حق شدند او خنّاس است در گوشه ‌ای می ‌خزد: پاسبان حَرَم دل شده‌ ام شب همه شب ٭٭٭ تا در این خانه جز اندیشه او نگذارم[8] [1]. سوره فلق، آیه2. [2]. سوره فلق، آیه3. [3]. سوره فلق، آیه4. [4]. سوره فلق، آیه5. [5]. هفت اورنگ (جامی), سلسلةالذهب, دفتر اوّل. [6]. سوره اعراف، آیه201. [7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه7. [8]. دیوان حافظ، غزل شماره324. 📚 سوره مبارکه ناس تاریخ: 1398/01/29 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 آیت‌الله جوادی آملی: امام حسین(ع) دین را از اسارت هوی و هوس درآورد ▫️ اگر بخش عقلانی جامعه و بخش علمی و عملی جامعه تأمین بشود، آن جامعه است و سالار شهیدان (صلوات الله و سلامه علیه) جانش را داد خونش را داد تا جهل را سفاهت را بی عقلی و بی خردی را و بی تقوایی را طرد کند و جامعه را کند. ▫️ امام با خونش، با جانش و با فرزندانش به قدری کوشید که جامعه را نورانی و زنده کرد. وظیفه مبلغان و اهل بیان و بلاغ این است که هم خود را در این راه صاحب فکر و کنند هم جامعه را زنده نگه دارند. آیت الله العظمی جوادی آملی اذعان داشتند: کسانی می توانند حسینی باشند که حسینی بیندیشند حسینی فکر کنند حسینی عمل کنند. 📚 گزیده ای از پیام به گردهمایی مجازی مبلغان و گروه های تبلیغی ویژه ماه محرم تاریخ: 1400/05/18 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom