eitaa logo
✳️محفل تفسیر و قرآن شناسی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
733 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢نگاشت12:تفسیر صوتی آیات26تا 29 سوره تکویر فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ «26» إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «27» لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ «28» وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ «29» پس به كجا مى‌رويد؟ آن (قرآن) جز پند و تذكّرى براى جهانيان نيست. براى هر كس از شما كه بخواهد راستى و درستى پيشه كند. و شما نمى‌خواهيد جز آنچه خداوند، پروردگار جهانيان بخواهد. ☑️انسان بى‌هدف و بى‌مكتب نداريم، حتى كفار ومشركان براى خود راه و مرامى دارند، «لكم دينكم» آنچه مهم است، انتخاب راه درست است. «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ» ☑️قرآن، بهترين وسيله پند، تذكّر و موعظه است. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ» ☑️ قرآن، براى همه جهانيان است و به زمان و مكان و نژاد خاصى وابسته نيست.«لِلْعالَمِينَ» ☑️در شيوه تبليغ، تذكّر آرى ولى اجبار نه. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ» ☑️راه‌يابى به راه راست و پايدارى در آن، در گرو خواست خود انسان است.«لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ» ☑️راه قرآن، راه مستقيم است و به دور از هرگونه افراط و تفريط و اعوجاج مى‌باشد. «لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ» ☑️ خواست ما در مدار خواست خداست، نه به اجبار او، كه در اين صورت، خواست ما بى معنا مى‌شود. «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ» ☑️ انسان، نه بى اراده است و نه خود مختار. «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ» ☑️مشيّت خداوند بر مبناى ربوبيّت اوست. «يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ» ☑️ چون خداوند ربّ العالمين است و بر همه امور تسلّط دارد، پس خواست انسان نيز مشروط به خواست اوست. «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ» مثلًا در ماشين‌هاى تعليم رانندگى، دو دستگاه گاز و ترمز وجود دارد؛ يكى زير پاى كارآموز و ديگرى زير پاى مربّى. در اين ماشين كارآموز مى‌تواند از گاز و ترمز سمت خود استفاده كند، ولى به شرط آنكه مربّى هم بخواهد. يا نظير چك‌هاى دو امضائى كه هر يك از دو صاحب امضا مى‌تواند امضا كند، اما اثر و پرداخت چك زمانى است كه ديگرى نيز آن را امضا كرده باشد. «والحمد للّه ربّ العالمين» ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoo
81.Takwir.26-29.mp3
2.63M
eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 نگاشت13: تفسیر صوتی آیات26تا 29 سوره تکویر 📼استاد حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی 🍀🍀🍀 ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم و از قرآن کمک بگیریم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت14: نکته های تفسیری آیات1تا 3سوره تکویر ✳️ اذَا الشَّمْسُ‌ کُوِّرَتْ ۱ - خورشید در آستانه آخرت، با چرخاندنى شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد. (إذا الشمس کوّرت) «کَوْر» و «تکویر» به معناى پیچاندن است، جز این که «تکویر» بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخى «تکویر شمس» را به معناى نابود ساختن خورشید و گروهى دیگر به معناى از بین بردن نور آن دانسته اند. ۲ - خورشید، جاودان نیست. (إذا الشمس کوّرت) ۳ - امکان تأثیر عوامل دیگر بر خورشید (إذا الشمس کوّرت) فعل «کوّرت» مجهول است و بر تأثیرپذیرى خورشید دلالت دارد. ۴ - ساختمان داخلى خورشید، تشکیل یافته از عناصرى قابل تغییر (إذا الشمس کوّرت) ✳️ و إِذَا النُّجُومُ‌ انْکَدَرَتْ ۱ - در آستانه قیامت، تمام ستارگان تیره و بى فروغ خواهند شد. (و إذا النجوم انکدرت) کدورت هر چیز، به معناى از بین رفتن صافى و شفافیت آن است (مصباح) و نتیجه ایجاد «کدورة» را «انکدار» مى گویند. بنابراین ستارگان تحت تأثیر عواملى کدرکننده، قرار گرفته و صفا و جلاى خود را از دست داده، تاریک خواهند شد. ۲ - درخشندگى ستارگان، قابل زوال و در معرض بروز موانع و تأثیرپذیرى از عواملى تیرگى آفرین (و إذا النجوم انکدرت) ۳ - ستارگان، در آستانه قیامت به سرعت فرود آمده و ساقط خواهند شد. (و إذا النجوم انکدرت) از معانى «انکدار»، سرعت گرفتن و فرودآمدن است. ✳️ و إِذَا الْجِبَالُ‌ سُيِّرَتْ ۱ - در آستانه قیامت، کوه ها از جا کنده و حرکت داده خواهند شد. (و إذا الجبال سیّرت) ۲ - قیامت، رخدادى بزرگ و همراه با به هم پاشیدن تمام زمین، حتى سخت ترین نقطه هاى آن (و إذا الجبال سیّرت) خبر رانش کوه ها، در حقیقت خبر از متلاشى شدن زمین و بیانگر عظمت رخداد قیامت است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت14: نکته های تفسیری آیات4 و 5 سوره تکویر ✳️و إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ۱ - قیامت، حادثه اى بزرگ که هنگام برپایى آن، شترداران با دل کندن از مرغوب ترین شتران خود، آنها را به حال خود رها خواهند کرد. (و إذا العشار عطّلت) ۲ - شترى که ده ماه از آبستنى آن گذشته، مرغوب ترین سرمایه عرب در عصر بعثت (و إذا العشار عطّلت) «عشار»، جمع «عُشَراء» است و «ناقه عُشراء» شترى است که ده ماه از آبستنى آن گذشته باشد. از دیدگاه شترداران، شتر در این دوران زیباترین حالت و مرغوب ترین وضعیت را دارد. (لسان العرب) ۳ - سرمایه هاى مادى در صحنه هولناک برپایى قیامت، جذابیت خود را از دست داده و مالکان ثروت، رغبتى به نگه دارى آن نخواهند داشت. (و إذا العشار عطّلت) ۴ - ثروت ها، هر چند گران بها و نفیس باشند، در برطرف ساختن خطرها و اضطراب انسان از حوادث آغازین قیامت، هیچ گونه کارآیى نخواهند داشت. (و إذا العشار عطّلت) ۵ - منقرض نشدن نسل شتر، تا زمان حوادث آغازین قیامت (و إذا العشار عطّلت) 🔅🔅🔅 ✳️و إِذَا الْوُحُوشُ‌ حُشِرَتْ‌ ۱ - حیوانات غیر اهلى با مشاهده حوادث برپایى قیامت، پناهگاه هاى خود را ترک کرده، گرد هم جمع خواهند شد. (و إذا الوحوش حشرت) «وحوش» جمع «وَحْش» است. به حیواناتى که در خشکى زندگى مى کنند و با یکدیگر الفت نمى گیرند، «وَحْش» و «وحشىّ» - که گویا حرف یاء در آن براى تأکید است - گفته مى شود (مصباح). «حشر»; یعنى، «جمع» (لسان العرب). راغب مى گوید: «حشر»; یعنى، بیرون آوردن گروهى از جایگاهشان و متوجّه ساختن آنان به جنگ و نظایر آن، بنابراین حشر حیوانات; یعنى، بیرون شدن آنها از پناهگاه خود و جمع گشتن آنها گرد یکدیگر. ۲ - شدت هول و هراس حیوانات از حوادث پایانى دنیا، جایى براى فکر تهاجم به یکدیگر در خیال آنان باقى نمى گذارد. (و إذا الوحوش حشرت) مراد از «حشر حیوانات» محشور شدن آنها در قیامت و یا اجتماعشان هنگام ترس از حوادث آغازین قیامت است. ذکر این حادثه در میان حوادث پایانى دنیا و تقارن آن با «رها شدن شتران آبستن» (و إذا العشار عطلّت)، شواهدى بر دومین احتمال است. ۳ - شرایط حیات در کره زمین - حتى براى جانداران بیابانى - تا زمان پیدایش نشانه هاى قیامت، همچنان باقى خواهد ماند. (و إذا الوحوش حشرت) ۴ - محشور شدن حیوانات در قیامت * (و إذا الوحوش حشرت) ممکن است مراد از «حشر»، زنده شدن دوباره و حضور در قیامت باشد. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت15: نکته های تفسیری آیات 6تا 8سوره تکویر ✳️و إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ 6 ۱ - دریاها در آستانه قیامت، لبریز شده و آب آن به اطراف سرازیر خواهد گشت. (و إذا البحار سجّرت) «سَجَر» و «سَجَّر» به معناى «مَلأَ» (پر گردانید) است. برخى «تسجیر» را به معناى «تفجیر» (روان ساختن) گرفته اند (لسان العرب). بنابراین «سجّرت» - که تشدید آن براى مبالغه است - یعنى کاملاً لبریز و به اطراف سرازیر گشت. فرّاء گفته است: «مسجر»; یعنى، آنچه آب آن فروکش کرده باشد (لسان العرب) و قاموس «مسجور» را شعلهور شده معنا کرده است. براساس این دو معنا، آب دریاها تبخیر شده و نابود خواهد گشت. ۲ - آب دریاها، هنگام پیدایش نشانه هاى قیامت، به شدّت داغ و جوشان خواهد شد.* (و إذا البحار سجّرت) «مسجور»; یعنى، شعلهور شده (قاموس). این احتمال که «سجّرت»، ناظر به این معنا باشد، منتفى نیست. 🔅🔅🔅 ✳️و إِذَا النُّفُوسُ‌ زُوِّجَتْ‌7 ۱ - انسان ها در قیامت، به دسته هاى مختلف تقسیم خواهند شد. (و إذا النفوس زوّجت) سیاق آیات، دلالت دارد که آنچه پیش از این آیه آمده بود، «اشراط الساعة» و حوادثى بود که در آستانه قیامت رخ مى نمود. از این آیه به بعد حوادثى آمده است که در قیامت رخ خواهد داد. «زوج» در اصل به معناى صنف و نوع از هر چیز است. (لسان العرب) ۲ - هر انسانى در قیامت، براساس کردار دنیوى خود، هم نشینى مناسب خواهد یافت. (و إذا النفوس زوّجت) از جمله معانى «زوج» فردى است که داراى قرین باشد (لسان العرب). تناسب حکم و موضوع در این مورد، گویاى آن است که انسان مؤمن، هم نشینى نظیر حورالعین خواهد یافت و غیر مؤمن، با شیطان هاى هم ردیف خود همراه خواهد شد. 🔅🔅🔅 ✳️و إِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ‌ 8 ۱ - در قیامت، کسانى که دختران را زنده به گور کرده اند، مؤاخذه خواهند شد. (و إذا الموءودة سئلت) «موءودة»; یعنى، دخترى که زنده به گور شود. (لسان العرب) مسؤول بودن دختر - با آن که باید قاتل او مسؤول باشد - یا به خاطر زمینه سازى است، تا او از خداوند درخواست انتقام کند و یا مجاز عقلى است; یعنى، از قاتل، درباره او مؤاخذه خواهد شد. ۲ - زنده به گور کردن دختران، از رفتارهاى ناپسند برخى از اعراب جاهلى (و إذا الموءودة سئلت) ظاهر آیه شریفه این است که بین مردم دوران بعثت، نمونه هایى از دفن دختران زنده پدیدار شده بود و این آیه در صدد بازداشتن مردم از ارتکاب آن است. ۳ - بى رغبتى برخى از مردم عصر جاهلیت، به نگه دارى دختران (و إذا الموءودة سئلت) ۴ - قیامت، روز حسابرسى اعمال انسان ها و پرسش از رفتار آنان با یکدیگر (و إذا الموءودة سئلت) ۵ - هر انسانى، داراى حق حیات است و سلب کننده آن در قیامت باید پاسخگو باشد. (و إذا الموءودة سئلت) ذکر «موءودة» (دختر زنده به گور شده) به جهت پیشگیرى از ارتکاب این جنایت بوده است; و گرنه حرمتِ گرفتن جان دیگران، اختصاص به این نوع خاص ندارد. ۶ - حسابرسى قاتل در قیامت، بر دادخواهى مقتول توقف ندارد. (و إذا الموءودة سئلت) مجهول آوردن «سئلت»، حاکى از این است که فرد یا افرادى غیر از مقتول، پى گیر محاکمه قاتل خواهند شد. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 9 تا 11سوره تکویر ✳️بِأَيِ‌ ذَنْبٍ‌ قُتِلَتْ ‌9 ۱ - برخى از اعراب جاهلى، دختران خود را بى هیچ گناه و جرمى زنده به گور مى کردند. (بأىّ ذنب قتلت) استفهام تقریرى در آیه شریفه، متوجّه مقتول شده است; با آن که مراد از آن مؤاخذه قاتل است. این گونه بیان، تأکید بر نبود عذر و بهانه براى قاتل است. ۲ - دختر بودن فرزند - در دیدگاه برخى از اعراب جاهلى - موجب استحقاق قتل بود. (بأىّ ذنب قتلت) ۳ - قیامت روز مؤاخذه و محکومیت کسانى که فرزندان خود را کشته اند. (بأىّ ذنب قتلت) ۴ - زنده به گور کردن، فجیع ترین نوع قتل کودکان (و إذا الموءودة سئلت . بأىّ ذنب قتلت) ۵ - شرک پدر و مادر و انحراف آنها از ادیان الهى، مجوّز کشتن فرزندان آنان نیست. (و إذا الموءودة سئلت . بأىّ ذنب قتلت) ۶ - اعدام، کیفرى پذیرفته شده براى بعضى از گناهان (بأىّ ذنب قتلت) استفهام در این آیه (به کدامین گناه؟) حاکى از پذیرش این نکته است که هر چند برخى گناهان ممکن است مجوّز اعدام باشد; ولى زنده به گور شدگان، از آن گناهان پاک بودند. 🔅🔅🔅 ✳️وَ إِذَا الصُّحُفُ‌ نُشِرَتْ‌ 10 ۱ - اعمال انسان ها، در طومارهایى، نوشته و ثبت مى گردد. (و إذا الصحف نشرت) ۲ - قیامت، روز باز شدن نامه عمل انسان و آگاهى او بر محتواى آن (و إذا الصحف نشرت) «نشر»، مخالف پیچیدن است (لسان العرب). براساس این معنا، فعل «نشرت»، دلالت دارد که نامه اعمال پیش از نشر، به شکل طومار است. ۳ - پرونده اعمال هر کس تا قیامت، بسته است و بر کسى مکشوف نیست. (و إذا الصحف نشرت) ۴ - بسته ماندن و باز شدن نامه اعمال انسان در قیامت، در اختیار او نیست. (و إذا الصحف نشرت) مجهول بودن «نشرت»، گویاى برداشت یاد شده است. ۵ - نامه هاى اعمال در قیامت، بر اهل محشر پراکنده و پخش خواهد شد. (و إذا الصحف نشرت) «نشر» به معناى تفریق (پراکنده ساختن) آمده است (تاج العروس). مراد از «نُشرت»، در این معنا پراکنده شدن نامه ها بر صاحبان آن و رسیدن نامه عمل هر کس به دست او است. 🔅🔅🔅 ✳️وَ إِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ‌ 11 ۱ - آسمان در قیامت برکنده و برچیده خواهد شد. (و إذا السماء کشطت) «کَشْط» (مصدر «کشطت») به معناى برداشتن پوشش از چیزى است; همان گونه که پوست حیوان هنگام سلاّخى از آن برچیده گردد و همان گونه که سقف از جاى کنده مى شود (لسان العرب). ۲ - آسمان، همچون سقفى فراگیر و پوسته اى پوشاننده و قابل ازاله است. (و إذا السماء کشطت) ۳ - آسمان، پوششى که تا قیامت باقى خواهد ماند. (و إذا السماء کشطت) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 12تا 14سوره تکویر ✳️وَ إِذَا الْجَحِيمُ‌ سُعِّرَتْ‌ 12 ۱ - قیامت، روز شعله ور شدن شدید جهنم (و إذا الجحیم سعّرت) «جحیم» (که بر اثر استعمال مکرر درباره جهنم، نام دیگرى براى آن شده است، در اصل) آتشى است که به شدت افروخته شده باشد و به آتش عظیمى که در حفره اى عمیق افروخته شود «جحیم» گفته مى شود. سعرالنار و سعّرها[ به یک معنا است]; یعنى، آتش را شعله ور ساخت و تشدید[ در باب تفعیل] براى مبالغه است (لسان العرب). ۲ - «جحیم»، از نام هاى جهنم است. (و إذا الجحیم سعّرت) ۳ - وجود جهنم، پیش از حسابرسى کردارها در قیامت (و إذا الجحیم سعّرت) برافروختن جهنم در قیامت، حاکى از وجود اصل آن پیش از قیامت است. ۴ - حرارت جهنم قابل افزایش و تحت تأثیر وسیله اى برافروزنده در قیامت (و إذا الجحیم سعّرت) آوردن فعل متعدى مجهول «سُعّرت»، براى افروخته شدن جهنم، حکایت از آن دارد که انجام کار مستند به خصوصیات ذاتى جهنم نیست و عوامل بیرونى در شعلهور شدن آن دخیلند. 🔅🔅🔅 ✳️وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ‌ 13 ۱ - بهشت در قیامت، به جایگاهى نزدیک مردم آورده خواهد شد. (و إذا الجنّة أُزلفت) «ازلاف» (مصدر «اُزلفت»); یعنى، نزدیک آوردن. ۲ - وجود بهشت، پیش از حسابرسى کردارها در قیامت (و إذا الجنّة أُزلفت) ۳ - جایگاه بهشت پیش از برپایى قیامت، در فاصله اى دور نسبت به جایگاه مردم است. (و إذا الجنّة أُزلفت) از آنجا که ظاهر آیه شریفه نزدیک آوردن بهشت است; نه نزدیک ساختن مردم به آن، مى توان گفت: جایگاه بهشت در آغاز برپایى قیامت به عرصه محشر نزدیک نیست. ۴ - آماده سازى بهشت و جهنم براى ورود اهل آن، هم زمان با برپایى قیامت (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت) ۵ - بهشت و جهنم، براى مردم در قیامت قابل مشاهده است. * (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت) هدف از شعلهور کردن جهنم و نزدیک نمودن بهشت ممکن است این باشد که همگان آنها را مشاهده کرده و به فرجام نیکان و بدان آگاه شوند. 🔅🔅🔅 ✳️عَلِمَتْ‌ نَفْسٌ‌ مَا أَحْضَرَتْ‌ 14 ۱ - قیامت، روز آگاهى انسان ها به کردار دنیایى خویش و آثار و نتایج آن (علمت نفس ما أحضرت) ۲ - مشاهده کردارها در عرصه قیامت، در گرو پیدایش حوادثى تحوّل آفرین در نظام جهان و پدیدار شدن رخدادهایى در صحنه قیامت (إذا الشمس ... و إذا ... و إذا ... علمت نفس ما أحضرت) آیه شریفه، جواب حرف شرط «إذا» است که از آغاز سوره تکرار شده است. ۳ - حاضران صحنه قیامت، داراى قدرت درک و شناخت (علمت نفس) ۴ - حاضر بودن کردار در قیامت، مستند به خود انسان ها است. (علمت نفس ما أحضرت) ۵ - کردارهاى دنیایى انسان، تعیین کننده فرجام اخروى او است. (علمت نفس ما أحضرت) خبردادن از علم انسان به کردار خود در قیامت، هشدار به بازتاب اخروى آن کردار است. ۶ - ورود هر انسان به بهشت یا جهنم، سزاى کردار او است. (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت . علمت نفس ما أحضرت) ۷ - اطلاع بر پرونده اعمال، راهى براى آگاهى انسان در قیامت بر کردار خویش (و إذا الصحف نشرت ... علمت نفس ما أحضرت) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 15تا 17سوره تکویر ✳️فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالْخُنَّسِ‌ 15 ۱ - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانى که در مسیر حرکت خود، بر اثر نور خورشید از نظرها ناپدید مى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) حرف «لا» در «لااُقسم» زاید است و سوگند را تأکید مى کند. برخى گفته اند: «لااُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و براى سوگند مؤکد به کار مى رود. ⏹ «خنّس» جمع «خانس» است و مصدر آن «خنوس»; یعنى، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل «خَنَس»; یعنى، متوارى و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئى بودن آنها در روز است. ۲ - سوگند خداوند به ستارگانى که در طى مسیر، به نقطه هایى که از آن گذشته اند، بازمى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) ⏹ برخى از اهل لغت و تفسیر «خُنّس» را به معناى رجوع کنندگان مى دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالى به مدار حرکت قبلى خود است. ۳ - سوگند خداوند به سیاره هاى زحل، مشترى، مرّیخ، زهره و عطارد (فلاأُقسم بالخنّس) بسیارى از اهل لغت و تفسیر، «خنّس» را عنوان ستارگان یاد شده مى دانند. ۴ - ستارگان، آفریده هایى با عظمت (فلاأُقسم بالخنّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است. ۵ - طرح جزئیات حوادث قیامت در قرآن، نشانه وحى بودن آن (فلاأُقسم) جمله «إنّه لقول رسول» در آیات بعد - که سوگندهاى مکرر در این آیات، مربوط به آن است - از انتساب قرآن به فرستاده الهى حکایت دارد. حرف «فاء» در آیه شریفه، مجموعه را بر آیات پیشین تفریع کرده است که درباره حوادث قیامت بود; یعنى، حال که رخدادهاى قیامت و آینده جهان را بیان کردیم، جاى آن دارد که قرآن را به مبدأ وحى مربوط بدانید. 🔅🔅🔅 ✳️الْجَوَارِ الْکُنَّسِ‌16 ۱ - سوگند خداوند، به ستارگانى که به مسیر قبلى خود بازگشته و در آن جریان مى یابند. (بالخنّس . الجوار) ⏹ «جوارى» (جمع «جاریة») به معناى چیزهایى است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نورى روان مى بینیم. و یا مراد، اخترانى است که جرم سیال دارند. ۲ - سوگند خداوند، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طى کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلى به مخفیگاه خود، از نظرها محو مى گردند. (الجوار الکنّس) ⏹ «کُنّس» جمع «کانِس» است و آن چیزى است که پنهان مى شود. این کلمه از ریشه «کَنَسَ الظبى» گرفته شده است; یعنى، آهو خود را در «کِناس» (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر) ۳ - بعضى از اختران در طلوع، حرکت و غروب خود، شبیه آهوان پنهانى هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود، ناپدید شوند. (بالخنّس . الجوار الکنّس) توصیف ستارگان با وصف «کُنّس» - که از اوصاف آهوان است - تشبیه بدیع و استعاره است. 🔅🔅🔅 ✳️وَ اللَّيْلِ‌ إِذَا عَسْعَسَ‌ 17 ۱ - سوگند خداوند به شب، زمان فرارسیدن و برچیده شدن تاریکى آن (و الّیل إذا عسعس) «الّیل» عطف بر «الخُنّس» است و قسم مؤکد در «لا اُقسم» به آن نیز تعلق دارد. فعل «عسعس» گاه بر آمدن تاریکى و گاه بر زوال آن دلالت دارد. تقابل این آیه با آیه بعد (و الصبح إذا تنفّس) معناى زوال را در این آیه مناسب تر مى نمایاند; ولى هر دو معنا نیز مى تواند مراد باشد. راغب گوید: «عسعسة»; یعنى، تاریکى خفیفى که در آغاز و پایان شب حاصل مى شود. بر این اساس فعل «عسعس» هر دو زمان را شامل است. ۲ - لحظه آغاز و پایان شب، لحظاتى برجسته در ساعات و مواقع شب (و الّیل إذا عسعس) «إذا» در «إذا عسعس»، قسم به شب را به حالت خاصى از شب اختصاص مى دهد. در این موارد «إذا» را ظرف براى «کائناً» به شمار مى آورند که محذوف است و حال مقدّرة براى «اللیل» به حساب مى آید; اختصاص قسم به این حالت از شب، نشان برجسته تر بودن ارزش آن است. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت17: نکته های تفسیری آیات 18تا 20سوره تکویر ✳️و الصُّبْحِ‌ إِذَا تَنَفَّسَ 18 ۱ - سوگند خداوند به بامداد; زمانى که سپیده صبح در آسمان گسترده مى شود. (و الصبح إذا تنفّس) «تنفّس روز» به معناى توسّع و گسترده شدن آن است. (مفردات راغب) ۲ - سوگند خداوند به سپیده دم; زمانى که نفس تازه کند. (و الصبح إذا تنفّس) از معانى «تنفّس» وارد ساختن نفس به درون و خارج ساختن آن است (مصباح). نفس تازه کردن صبح، کنایه از رفع موانع نور خورشید است; به گونه اى که گویا روز از حبس شب رها شده و در هواى آزاد نفس مى کشد. ۳ - هنگام دمیدن صبح، لحظه اى جالب و رضایت بخش (و الصبح إذا تنفّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن یاد مى شود. عظمت صبحدم در رابطه با انسان ها، فرحناک و به کام بودن آن است. ۴ - تحوّل روز به شب و شب به روز، تحوّلى بزرگ در نظام جهان (و الّیل إذا عسعس . و الصبح إذا تنفّس) 🔅🔅🔅 ✳️إنَّهُ‌ لَقَوْلُ‌ رَسُولٍ‌ کَرِيمٍ 19 ۱ - قرآن، کلام خداوند است. (إنّه لقول رسول) عنوان «رسول» گویاى آن است که او ابلاغ کننده قول است; نه گوینده آن. ۲ - خداوند براى ابلاغ قرآن، فرستاده اى را به سوى پیامبر(ص) گسیل داشت. (إنّه لقول رسول) ضمیر «إنّه» - به قرینه سیاق آیات - به قرآن برمى گردد. مراد از «رسول» - به قرینه مقابله این آیه با جمله «و ما هو بقول شیطان» در آیات بعد - مأمور ابلاغ قرآن به پیامبر(ص) است که در بعضى از سوره ها، جبرئیل عهده دار این وظیفه معرفى شده است. ۳ - فرستاده خداوند براى ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، واجد تمام کمالاتى است که براى پیام رسان ضرورى است. (رسول کریم) هر چیز که در زمینه مربوط به خود، والا مرتبه باشد با وصف «کَرَم» توصیف مى شود. (مفردات راغب) ۴ - جبرئیل، داراى ویژگى ها و رفتارى پسندیده و فرستاده اى بزرگوار براى ابلاغ قرآن (رسول کریم) «کرم» واژه اى است که در مورد زیبایى هاى والا و کارهاى پسندیده کاربرد دارد. (مفردات راغب) ۵ - خداوند، در تأکید بر مأموریت جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، به ستارگان و شب و سپیده دم سوگند یاد کرده است. (فلاأُقسم بالخنّس ... و الّیل ... و الصبح ... إنّه لقول رسول کریم) ۶ - ارتباط پیامبر(ص) با فرشته وحى (إنّه لقول رسول کریم) ۷ - نزول قرآن، به صورت گفتار بوده است. (إنّه لقول) 🔅🔅🔅 ✳️ذي‌ قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي‌ الْعَرْشِ‌ مَکِينٍ‌ 20 ۱ - جبرئیل، فرشته اى نیرومند و پرقدرت (ذى قوّة) نکره بودن «قوّة»، بر عظمت آن دلالت دارد. ۲ - جبرئیل، به دور از هرگونه نقص و ناتوانى در ابلاغ پیام خداوند به پیامبر(ص) (ذى قوّة) مراد از «قوّة» ممکن است نیروى لازم براى انجام رسالت باشد. در این صورت به معناى فراموش کار نبودن و توانمندى جبرئیل بر دریافت کامل قرآن و حفاظت از آن، تا مرحله رساندن به پیامبر(ص) است. ۳ - جبرئیل، نزد خداوند، داراى قدر و منزلتى والا است. (عند ذى العرش مکین) «مکین»، به معناى جا افتاده و داراى قدر و منزلت است. (مفردات راغب) ۴ - عرش (جهان هستى)، مملوک و در اختیار خداوند است. (ذى العرش) «عرش»; یعنى، تخت فرمانروایى (مقاییس اللغة). مالکیت عرش، کنایه از سلطه بر اداره و تدبیر نظام عالم است. ۵ - سلطه خداوند بر عرش، پشتوانه اقتدار جبرئیل (ذى قوّة عند ذى العرش مکین) وصف «ذى العرش»، مى تواند این نکته را برجسته سازد که منزلت والاى جبرئیل، نزد کسى که عرش مقهور او است، اتصاف او را به «ذى قوّة» تضمین مى کند. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت18: نکته های تفسیری آیات 21و22 سوره تکویر ✳️مُطَاعٍ‌ ثَمَ‌ أَمِينٍ 21 ۱ - فرمان هاى جبرئیل، تخلف ناپذیر است و کسى از اطاعت او سرپیچى نمى کند. (مطاع) ۲ - جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، تنها نبود و مأمورانى فرمان پذیر در اختیار داشت. (لقول رسول ... مطاع) ۳ - هر آنچه در سیطره عرش خداوند است (تمام هستى)، به فرمان جبرئیل گردن مى نهد. (عند ذى العرش مکین . مطاع) مقید نشدن «مطاع» به طائفه اى خاص و نیز توصیف خداوند به «ذى العرش» در بیان جایگاه ویژه جبرئیل نزد او، گویاى آن است که فرمان روایى جبرئیل بر تمام عرشیان و در نتیجه تمام هستى، فراگیر است. ۴ - جبرئیل در پیشگاه خداوند، فرشته اى امین و به دور از خیانت در انجام دادن رسالت هاى خویش (ثَمّ أمین) 🔹 «ثَمَّ» اسمى است که براى اشاره به مکان دور یا با عظمت به کار مى رود. و در آیه شریفه، اشاره به مکانى است که «عند ذى العرش» بر آن دلالت داشت. ۵ - جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، امانت دارى قابل اعتماد و به دور از هرگونه دخل و تصرف در آن بود. (إنّه لقول رسول ... أمین) ۶ - قرآن در مرحله نزول بر پیامبر(ص)، از هرگونه تحریف، افزودن و کاستن مصون بوده است. (إنّه لقول رسول ... ثَمّ أمین) ۷ - توجّه به شرافت جبرئیل و نیرومندى، منزلت الهى، فرمان روایى بى چون و چرا و امانت دارى او، زمینه ساز باور به سلامت قرآن در مرحله نزول و ابلاغ به پیامبر(ص) (إنّه لقول رسول کریم . ذى قوّة عند ذى العرش مکین . مطاع ثَمّ أمین) 🔅🔅🔅 ✳️وَ مَا صَاحِبُکُمْ‌ بِمَجْنُونٍ‌ 22 ۱ - برخى از مردم عصر بعثت، پیامبر(ص) را دیوانه شمرده و او را به تدوین قرآن براساس اختلالات عقلى، متهم مى کردند. (و ما صاحبکم بمجنون) ۲ - نسبت دیوانگى به پیامبر(ص)، نسبتى ناروا و مردود است. (و ما صاحبکم بمجنون) ۳ - آشنایى مردم عصر بعثت با سوابق پیامبر(ص) و معاشرت آن حضرت با آنان (و ما صاحبکم) ۴ - مشاهده کمال عقلانى پیامبر(ص) از سوى معاشران آن حضرت، دلیلى کافى بر مردود بودن ادعاى جنون درباره او است. (و ما صاحبکم بمجنون) 🔹 عنوان «صاحبکم» گویاى مردود بودن اتهام جنون است; زیرا مصاحبت روز مرّه کسانى که به پیامبر(ص) تهمت جنون مى زدند، با آن حضرت، مایه شناخت وضعیت فکرى آن بزرگوار بوده و دستاویزى براى نسبت جنون باقى نمى گذارد. ۵ - مرحله دریافت قرآن، همانند مرحله نزول آن، مصون از خطا و تحریف است. (إنّه لقول رسول ... و ما صاحبکم بمجنون) ۶ - سلامت عقلانى پیامبر(ص)، ضامن دریافت صحیح قرآن از فرشته وحى و مصونیت مرحله دریافت از خطا و تحریف (و ما صاحبکم بمجنون) 7 - جنون آمیز خواندن رفتار و گفتار پیامبر(ص)، از شیوه هاى مبارزه مخالفان با آن حضرت در صدراسلام (و ما صاحبکم بمجنون) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت19: نکته های تفسیری آیات 23و24 سوره تکویر ✳️وَ لَقَدْ رَآهُ‌ بِالْأُفُقِ‌ الْمُبِينِ‌ 23 ۱ - پیامبر(ص)، جبرئیل را در چشم انداز افق و کناره اى از جهان هستى دیده بود. (و لقد رءاه بالأُفق) ▫️ «اُفق»، به معناى مقدار ظاهر و آشکار از ناحیه هاى فلک و کناره هاى زمین است (لسان العرب). فاعل «رأى» ضمیر «صاحبکم» است و ضمیر مفعولى «رءاه» به «رسول» در آیات پیشین برمى گردد. ۲ - جایگاه ظهور جبرئیل براى پیامبر(ص)، جایگاهى روشن و بى ابهام بود که دیدنى ها در آن مشتبه نمى شد. (و لقد رءاه بالأُفق المبین) ۳ - عقل سالم پیامبر(ص) و مشهود بودن جبرئیل براى آن حضرت در فضایى روشن، تضمین کننده دریافت صحیح قرآن از فرشته وحى (و ما صاحبکم بمجنون . و لقد رءاه بالأُفق المبین) ۴ - امکان رؤیت فرشتگان الهى براى انسان (و لقد رءاه) ۵ - دیده هاى انسان، در صورت روشن بودن فضاى دید، قابل اعتماد و باور قلبى است. (و لقد رءاه بالأُفق المبین) 🔅🔅🔅 ✳️وَ مَا هُوَ عَلَى‌ الْغَيْبِ‌ بِضَنِينٍ 24 ۱ - پیامبر(ص)، در ابلاغ پیام الهى و آموختن قرآن به مردم، بخل نمىورزید. (و ما هو على الغیب بضنین) ◽️مراد از «الغیب»، معارف قرآن است که فرشته وحى براى پیامبر(ص) مى آورد و دیگران به آن، جز از طریق پیامبر(ص) دست رسى نداشتند. کلمه «ضنین» از ریشه «ضِنَّة» (بخلورزى به چیزى ارزشمند) گرفته شده است. (مفردات راغب) ۲ - جبرئیل کسى جز پیامبر(ص) را بر آیات قرآن آگاه نمى ساخت. (و ما هو على الغیب بضنین) کلمه «الغیب» - به قرینه «هو» - دلالت مى کند که فرشته وحى آنچه را مى آورْد، به غیر پیامبر(ص) ابلاغ نمى کرد. ۳ - پیامبر(ص)، معارف غیبى را در انحصار خود قرار نمى داد و از آموختن آن به دارندگان شرایط، امتناع نمىورزید. (و ما هو على الغیب بضنین) ۴ - قرآن در مرحله ابلاغ به مردم، همانند مرحله نزول و دریافت، مصون از تحریف و کتمان است. (و ما هو على الغیب بضنین) ۵ - بخیل نبودن و امتناع نورزیدن پیامبر(ص) از ابلاغ تمام آیات قرآن به مردم، ضامن مخفى نماندن هیچ آیه اى از آن است. (و ما هو على الغیب بضنین) ۶ - آگاهى پیامبر(ص) به غیب (و ما هو على الغیب بضنین) ۷ - امساک دانش از دیگران و کتمان علوم الهى، بخل است. (و ما هو على الغیب بضنین) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 20: نکته های تفسیری آیات 25 و 26 سوره تکویر ✳️وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ‌ شَيْطَانٍ‌ رَجِيمٍ‌ 25 ۱ - برخى از مردم عصر بعثت، قرآن را کلامى القا شده از سوى شیطان مى پنداشتند. (و ما هو بقول شیطن) ۲ - شیطان، عنصرى مطرود و رانده شده از درگاه خداوند (شیطن رجیم) ◽️ «شیطان» مشتق از ماده «شَطَنَ» به معناى «بَعُدَ» (دور شد) است و «رَجْم» در معانى سنگ سار کردن، لعن، هجران، طرد و شتم استعمال شده است. (لسان العرب) سیاق آیه شریفه، با تمام این معانى سازگار است. ۳ - مرحله نزول قرآن بر پیامبر(ص)، منزّه از القاءات شیطان و همراه با رانده شدن او از محدوده آن (و ما هو بقول شیطن رجیم) ۴ - مطرود بودن شیطان از درگاه خداوند، شاهد واهى بودن پندار کسانى است که معارف الهى قرآن را القاى شیطان مى پنداشتند. (و ما هو بقول شیطن رجیم) ۵ - ادعاى ارتباط پیامبر(ص) با شیطان و دریافت قرآن از او، از ترفندهاى تبلیغاتى دشمنان اسلام در عصر بعثت (و ما هو بقول شیطن رجیم) ۶ - دور بودن ساحت قرآن از دخالت شیطان، ضامن حقانیت و درستى تعالیم آن (إنّه لقول رسول ... و ما هو بقول شیطن رجیم) 🔅🔅🔅 ✳️فَأَيْنَ‌ تَذْهَبُونَ‌ 26 ۱ - اعراض از قرآن و روى آوردن به غیر آن، شگفت آور و خطایى آشکار است. (فأین تذهبون) استفهام توبیخى در آیه شریفه، علاوه بر سرزنش خطاکاران، بر تعجب از آن خطا نیز دلالت دارد. ۲ - بى اعتمادى به قرآن، با وجود مصونیت آن در مراحل نزول، دریافت و ابلاغ و اعتماد به غیر آن، انتخاب بیراهه است. (فأین تذهبون) مفاد استفهام (کجا مى روید؟) در آیه شریفه این است که جز این راه، راه دیگرى وجود ندارد. گفتنى است که در این گونه پرسش ها نوعى «تعجیز» نهفته است. حرف «فاء» این مفاد را بر اوصاف قرآن - که آیات پیشین بیانگر آن بود - تفریع کرده است. ۳ - تصور وحى نبودن قرآن و تراوش آن از مغزى مجنون و یا شیطانى مطرود و پندار بخلورزى پیامبر(ص) در بیان حقایق، کژاندیشى و گم کردن راه حقیقت است. (فأین تذهبون) ممکن است استفهام در آیه شریفه، ناظر به توهّماتى باشد که مخالفان درباره قرآن و شخص پیامبر(ص) داشتند. در این صورت پرسش آیه این است که: فکر شما به کجا مى رود و چه مى پندارید؟! قرآن غیر آنچه گفته شد، نیست. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 21: نکته های تفسیری آیات27 تا 28 سوره تکویر ✳️إِنْ‌ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِينَ‌ 27 ۱ - قرآن در بردارنده معارفى که باید آنها را فراگرفت و همواره به خاطر داشت. (إن هو إلاّ ذکر) «ذکر» و «حفظ» به یک معنا است; جز این که «حفظ» فراگرفتن و «ذکر» حاضر داشتن فراگرفته ها است; بنابراین به ادامه حفظ نیز «ذکر» گفته مى شود; گرچه مسبوق به فراموشى نباشد (مفردات راغب). این تعبیر براى قرآن - که گرچه وسیله ذکر است ولى از روى مبالغه «ذکر» خوانده شده است - نشانه آن است که قرآن، مایه توجّه انسان به حقایقى است که باید همواره آن را به خاطر داشته باشد. ۲ - تعالیم قرآن، براى همه مردم است و به زمان، مکان و طایفه اى خاص، محدود نیست. (للعلمین) «عالمین» به معناى اصناف مخلوقات است (لسان العرب). سیاق آیه شریفه، آن را در مخلوقات عاقل محدود مى سازد. ۳ - تنها وصف شایسته براى قرآن، وصف «تذکردهنده» است; نه کلام شیطان یا ساخته مجنون (و ما صاحبکم بمجنون ... و ما هو بقول شیطن ... إن هو إلاّ ذکر) ۴ - قرآن، قابل درک و بهره بردن براى تمام مردم (إن هو إلاّ ذکر للعلمین) 🔅🔅🔅 ✳️لمَنْ‌ شَاءَ مِنْکُمْ‌ أَنْ‌ يَسْتَقِيمَ‌ 28 ۱ - مخاطبان قرآن، عموم مردم و بهره مندان از آن، گروهى خاص اند. (لمن شاء منکم أن یستقیم) بدل آوردن «لمن شاء منکم» براى «للعالمین»، به منظور بیان این نکته است که قرآن براى همه مردم است; ولى تنها گروهى خاص از آن بهره مى برند و سایر مردم خود را از هدایت آن محروم مى کنند. ۲ - تنها آن کسانى از تعالیم قرآن بهره مى برند که خواهان حرکت در راه راست باشند. (لمن شاء منکم أن یستقیم) ۳ - قرآن، هدایت گر مردم به راه راست (لمن شاء منکم أن یستقیم) «استقامة» در مورد انسان به معناى ملازمت او با راه راست است. (مفردات راغب) ۴ - راه یابى انسان به راه راست و پایدارى بر پیمودن آن، در گرو تصمیم و خواست خود او است. (لمن شاء منکم أن یستقیم) واژه استقامت، در معناى مداومت و ثابت قدم بودن نیز به کار مى رود. (نهایه ابن اثیر) ۵ - آموختن تعالیم قرآن و پایدارى بر عمل به آن، دعوت خداوند از همه انسان ها است. (إن هو إلاّ ذکر للعلمین . لمن شاء منکم أن یستقیم) مخاطبان در «منکم» گرچه همان کسانى اند که «أین تذهبون» خطاب به آنان بود; ولى به قرینه «للعالمین» این رهنمود براى عموم مردم است. ۶ - پیروى از دعوت هاى شیطان، انحراف از راه مستقیم است. (و ما هو بقول شیطن ... لمن شاء منکم أن یستقیم) ۷ - راه خدا، راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفریط و اعوجاج است. (لمن شاء منکم أن یستقیم) «استقامة» به معناى اعتدال و استواء است. (لسان العرب) ۸ - انسان، موجودى انتخابگر و توانمند بر پذیرش یا ردّ دین (لمن شاء منکم أن یستقیم) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 21: نکته های تفسیری آیه 29سوره تکویر ✳️وَ مَا تَشَاءُونَ‌ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ اللَّهُ‌ رَبُ‌ الْعَالَمِينَ‌ 29 ۱ - تصمیم انسان به آموختن و پیمودن راه راست، در گرو اراده و خواست خداوند است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) مفعول محذوف «و ما تشاءون» - به قرینه آیه قبل - تعبیرى نظیر «أن تستقیموا» است. ۲ - تأثیرپذیرى از تعالیم و تذکّرات قرآن، وابسته به مشیّت خداوند است. (إن هو الاّ ذکر ... لمن شاء ... و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) ۳ - هر یک از خواسته هاى انسان، مسبوق به خواست الهى است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) آیه شریفه با توجّه به مضارع بودن فعل هاى «تشاءون» و «یشاء»، بر دو چیز دلالت دارد: ۱. «خواستن» و «مشیّت» در انسان ها، عطاى خداوند و براساس خواست او است; ۲. هر یک از خواسته هاى روز مرّه انسان، وابسته به خواست خداوند در همان مورد است. برداشت یاد شده گویاى نکته دوم است. ۴ - انسان، بدون خواست خداوند، حتى از خواستن و تصمیم گرفتن نیز عاجز است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) ۵ - خداوند، مالک، مربّى و مدبّر تمام هستى است. (ربّ العلمین) «ربّ» مصدرى است که در معناى فاعل (تربیت کننده) به کار مى رود (مفردات راغب). از جمله معانى «ربّ» مالک و مدبّر و مربّى است و «عالمین»; یعنى، اصناف مخلوقات. (لسان العرب) ۶ - تدبیر همه امور مردم و تربیت آنان، به دست خداوند است. (ربّ العلمین) اختصاص «عالمین» به مردم در آیه «إن هو إلاّ ذکر للعالمین»، مى رساند که مصداق برجسته آن در این آیه نیز، مردم است. ۷ - ربوبیت خداوند بر انسان ها و سلطه او بر تمام امور آنان، علت مشروط بودن خواسته هاى آنان به خواست خداوند است. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العلمین) توصیف «اللّه» به وصف «ربّ العالمین»، به منزله بیان علّت براى نکته مطرح شده در آیه شریفه است. ۸ - بى قید و شرط بودن مشیّت خداوند، لازمه ربوبیت او بر تمام هستى است. (إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العلمین) وجود قید «إلاّ أن یشاء اللّه» در مورد مشیّت انسان ها و ذکر نشدن هیچ قیدى در مورد مشیّت الهى، گویاى آن است که مشیت خداوند قیدى ندارد. توصیف خداوند به «ربّ العالمین»، در حقیقت بیان علت مطلق بودن مشیت او است. ۹ - مشیت هاى الهى، در راستاى ربوبیت او بر عوالم هستى است. (إلاّ أن یشاء اللّه ربّ العلمین) ۱۰ - انسان در خواسته ها و کارهاى خود، نه فاقد اراده است و نه داراى استقلال مطلق. (و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
پویش موضوعی سوره تکویر.docx
31.3K
📌 نگاشت 22: پویش موضوعی سوره تکویر ✅فایل متنی پویش موضوعی سوره تکویرحاوی بیش از 400نکته برای محققان قرآن پژوه،مربیان و کانون های قرآنی و کسانی که در کوتاه ترین فرصت می خواهند پیام های قرآنی را دریافت نمایند. 🔰ثواب انتشار و استفاده این فایل را به پیشگاه امام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام هدیه کنیم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
At-Takwir -01 ss.mp3
5.25M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 23تفسیر صوتی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه اول ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسیر متنی سوره تکویر.جوادی.docx
54.7K
🔅🔅🔅 📌نگاشت24:تفسیر متنی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه اول 📜 فرازی از متن درس روح عمل چون نيت است اين با ما هست، هر روز مي‌توانيم آن را اصلاح کنيم هميشه مي‌توانيم آن را اصلاح کنيم، نگوييم گذشته گذشت؛ اين روح عمل با ما هست منتها در يک صحنه‌اي حاضر مي‌کنيم اين را فوراً مي‌توانيم ترميم بکنيم اين راه علاج باز است؛ او هم با يک «يا الله» مي‌بخشد، اين قدر رئوف و مهربان است اين قدر اهل گذشت است؛ منتها يکي از بهترين دستوراتي که امام سجاد و ساير ائمه دادند اين است که ما در دعا موحد باشيم، فرمود اگر در دعا موحد باشيد ممکن نيست دعاي شما مستجاب نشود در دعا موحد باشيد يعني چه؟ يعني کسي مثلاً سعه رزق مي‌خواهد روزي حلال مي‌خواهد، چشم او به اين و آن باشد بعد بگويد «اللهم الرّزقني» اين دعاي مشرکانه است؛ فرمود يقين بدان کار از غير خدا ساخته نيست، اگر کسي بيماري دارد خواست شفا پيدا کند بگويد: «اللهم اشف مريضي، اللهم اشف مرضانا» و فلان، چشم او به طبيب و دارو باشد، اين دعا، دعاي مشرکانه است خدا و دارو، خدا و طبيب خدا و بيمارستان اين مشرکانه است. ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
At-Takwir -02 ss.mp3
6.24M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 24تفسیر صوتی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه دوم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسیر متنی سوره تکویر.جوادی.docx
42.2K
🔅🔅🔅 📌نگاشت26:تفسیر متنی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه دوم 📜 فرازی از متن درس در رواياتي که صاحب وسائل نقل مي‌کند اين است مي‌فرمايد کسي که مدام بُرج بسازد و بالا برود منتظر است که گران بشود و بفروشد ديگران بي‌مسکن هستند به هر حال زائد بر نياز خودش مرتّب بُرج مي‌سازد. در روايات مسکن کتاب وسائل در آنجا حضرت فرمود فرشتگاني هستند که مي‌گويند: «يَا أَفْسَقَ الْفَاسِقِينَ‏ أَيْنَ‏ تُرِيدُ»اين شخص انسان است يا درخت؟ حتماً يعني حتماً اين روايات باب مسکن را ببينيد، اين روايت بوسيدني نيست؟ «يَا أَفْسَقَ الْفَاسِقِينَ‏ أَيْنَ‏ تُرِيدُ». اقتصاد يعني چه؟ يعني پول‌ها را، در روايات هم هست همين‌ها فرمودند: «سَلَّطَ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ الْبِنَاءَ وَ الْمَاءَ وَ الطِّين‏» کسي که درختي فکر مي‌کند کسي که آن انسانيت اصيل خودش را از دست داد، خدا سنگ و گِل را بر او مسلط مي‌کند؛ فرشته‌ها حق دارند بگويند: «يَا أَفْسَقَ الْفَاسِقِينَ‏ أَيْنَ‏ تُرِيدُ» يا نه؟ اين ﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ﴾ يعني اين! چيز ديگري که نيست، يعني همين حرف‌هايي که قرآن فرمود و ائمه فرمودند همين حرف‌ها را آن شخص ﴿عَلِمَتْ﴾. «إعاذنا الله من شرور أنفسنا و سيئات أعمالنا». ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Takwir03.mp3
6.15M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 27تفسیر صوتی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه سوم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسیر متنی سوره تکویر.جوادی.docx
40.2K
🔅🔅🔅 📌نگاشت28:تفسیر متنی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه سوم 🌴🌴🌴 📜 فرازی از متن درس فرمود اين مال عامل قيام شماست مواظب باشيد به دست هر کسي ندهيد. بخواهيد رأي بدهيد انتخابات داشته باشيد نماينده انتخاب بکنيد، نماينده‌اي که نه بيراهه برود نه راه کسي را ببندد مردم را ويلچري نکند همين! مواظب باشيد که مردم ويلچري نشوند همين! اين وظيفه شماست وظيفه همه ماست ﴿لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ﴾ چه بگويد قرآن؟ چگونه شفاف‌تر بگويد؟ فرمود: ﴿وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ﴾ نفرمود براي ترس از گدايي، فرمود: ﴿خَشْيَةَ إِمْلاقٍ﴾ ملتي که جيبش خالي است کيفش خالي است او اهل املاق است املاق يعني تملّق و چاپلوسي. وقتي کسي جيبش خالي است مدّاحي اين بکند ثناخواني آن را بکند يا به خيال اين بدِ او را بگويد خوبي اين را بگويد، فرمود اين تملّق است؛ انسان بزرگ‌تر از آن است که تملّق بکند، انسان برتر و شريف‌تر از آن است که أهل املاق باشد. شما براي ترس املاقتان اين کار را نکنيد؛ ما کسي که جيبش خالي است را نمي‌گوييم چاپلوس ولي قرآن مي‌گويد چاپلوسي مي‌آورد إملاق تملّق مي‌آورد عظمت و جلال و شکوه انسانيت را از انسان مي‌گيرد. ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Takwir04.mp3
6.59M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 29تفسیر صوتی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه چهارم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسیر متنی سوره تکویر.جوادی.docx
33.6K
🔅🔅🔅 📌نگاشت30:تفسیر متنی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه چهارم 🌴🌴🌴 📜 فرازی از متن درس ▫ اولين درسي که خداي سبحان به جوامع بشري داد درس کرامت است؛ يعني وقتي مي‌گويند فلان مَدرَس فقيه دارد تدريس مي‌کند يعني چه؟ يعني دارد درس فقه مي‌گويد. در دانشگاه وقتي مي‌گويند فلان کلاس طبيب دارد درس مي‌گويد يعني درس طب مي‌دهد. اين سوره «علق» وقتي شروع شد با اين نام شروع شد: ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الأكْرَمُ ٭ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ﴾ اکرم دارد تدريس مي‌کند يعني درس کرامت مي‌دهد. ▫ نفرمود خداي عليم که به شما علم مي‌دهد علم مخصوص يک گروه خاص است اما کرامت برای انسانيت است برای فرشته‌منش بودن است ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الأكْرَمُ ٭ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ﴾. در پايان همان سوره مبارکه «علق» براساس کرامت سخن گفته است فرمود: ﴿أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي﴾ انسان کريم با ادب کرامت زندگي مي‌کند مگر نمي‌داند که در مشهد و محضر و مظهر خداست؟ چرا خلاف مي‌کند؟ اين غير از بگير و ببند جهنم است اين محصول کرامت است. ▫ اين ﴿أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي﴾ برای يک انسان کريم است، يک کريم مي‌گويد من در حضور خداي سبحان چرا اين طور بکنم؟ اين شايسته نيست در حضور او من معصيت بکنم . ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
Al-Takwir05.mp3
7.25M
🔅🔅🔅 📌نگاشت 31تفسیر صوتی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه پنجم ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسیر متنی سوره تکویر.جوادی.docx
47.2K
🔅🔅🔅 📌نگاشت32:تفسیر متنی سوره تکویر 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه پنجم 🌴🌴🌴 📜 فرازی از متن درس در جريان ﴿وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ﴾آيا حيوان‌ها محشور مي‌شوند يا نه؟ مستحضريد که دو حشر در قرآن کريم است: يک حشر معروف که معاد است اين برای انسان است و جنّ که مکلّف‌اند شريعتي دارند ديني دارند ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ﴾ اينها بهشت و جهنم دارند، اينها مسئول‌اند اينها اگر جفايي کردند زير سؤال مي‌روند. حشر دوم که بالاتر از حشر اول است اين برای کل ماسواست که ﴿إِلَي اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ﴾ است؛ هر چيزي به طرف خدا برمي‌گردد. در آن حشر اول فرمود: ﴿وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ﴾؛ اما در آن حشر اکبر، هر موجودي تسبيح‌گوي اوست. در سوره «إسراء» فرمود: ﴿إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ﴾هيچ چيزي نيست مگر اينکه هم «سبحان الله» دارد هم «الحمد لله». تسبيح او در صحابت تحميد است و تحميد او مصاحب با تسبيح است. ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom