eitaa logo
✳️محفل تفسیر و قرآن شناسی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
733 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ والعَنْ أعْدَاءَهُم @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۳۱ ـ ۲۷ 📌 الی باید از جریان پسران حضرت علیه السلام بگیرد و به هیچ کس نکند. زیرا بعضی از که مورد لطف الهی واقع شده اند ممکن است با قلبی پاک و کامل بوده و این به آنها شده است که اگر با و حتّی با خود روبرو شدند به طرف برای کشتن او نروند مگر آنکه خدای تعالی راضی باشد و دستور دفاع داده باشد، زیرا بالاخره هر چه بکند کرده و خدای تعالی او را می کند، عاقبت خواهد شد و نامش تا ابد از محسوب می شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيه ۱۹ 💢ايمان و اعتقاد الی بايد بداند که اعمال خير ولو سقايی و تعمير باشد در مقابل ايمان و صحيح ارزشی ندارد و بلکه بايد اول و اعتقادش را درست کند، نفس نمايد و سپس کار خير بکند و خدا را نمی کند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۱۱۵ ـ ۱۱۲ 📌 الی باید به آنچه در زیر گفته می شود، باشد: اوّل: در انجام الهی دارای و پابرجایی باشد. دوّم: با داشته باشد. سوّم: زیر بار و نرود. چهارم: را در روز و شب برپا دارد. پنجم: را بخواند که سیّئاتش از بین برود و بالاخره و داشته باشد، زیرا خدای تعالی نیکوکاران را نمی کند. 🔅تفسير و قرآن و پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۷ ـ ۲۴ 📌 با الی باید بداند افرادی که نفس شده اند و روح و دلشان است، همیشه و در هر حال مردم از آنها فایده علمی و معنوی می برند و و اعمالشان برای دیگران و هدایت است. ولی آنهایی که باطنشان است و نفس نکرده اند، علاوه بر آنکه خودشان استقرار و ارزشی ندارند، مردم را می کنند و خدای تعالی هم این را به حال خود وا می گذارد. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
62 🔅🔅🔅 ⏪مثَل بنای محکم و بنای سست 1 (اءَفَمَنْ اءَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نٍ خَیْرٌ اءَم مَّنْ اءَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلَی شَفَاجُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِی فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ لاَیَزَالُ بُنْیَنُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ إِلاَّ اءَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ) .(توبه 109) ((آیا کسی که شالوده آن (مسجد) را بر پرهیز از خدا و خشنودی او بنا کرده بهتر است ، یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرو می ریزد ؟ ! و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند ! (اما) این بنایی را که آنها نهاده اند ، همواره به صورت یک وسیله شک و تردید ، در دلهایشان باقی می ماند ؛ مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود (و بمیرند ، وگرنه ، هرگز از دل آنها بیرون نمی رود) و خداوند دانا و حکیم است ! )) . هرکس آیا کو بنای دین خود هِشت (نهاد)بر تقوا زحق نزد خود هم به رضوان بهتران یا ز اعتماد بر شفا جرف از بنایی کس نهاد بر کنار رودی اعنی بر نهی که ز سیلی گشته زیر آن تهی ظاهرش بر پا ستاده با شکاف لیک مشرف بر فتادن بی خلاف بر زمینی اینچنین هشتن بنا سُست تر بس باشد از بنیادها سُست گردد او فتد گر دانیش در جهنّم آن بنا با بانی اش راه ننماید خدا بر ظالمان زاید از مقصودشان اندر جهان لایزالست آن بناشان تا ابد که نهادند از عناد و از حسد زاید از چیزی که در دلهایشان باشد از شک و زفساد راءیشان حقدشان افزود یعنی زان مهمّ چون نمودند آن بناشان منهدم از نفاق و حقد و حسرت خسته اند و اندران اندوه و غم پیوسته اند یا همیشه باشد آن تخریبشان هم به دوزخ متّصل تعذیبشان پاره پاره جز که گردد شان قلوب بی زادراک از خصال زشت و خوب یا به توبه و زندم بر مثل آن نزد آن دانای پیدا و نهان حق بود دانا به نیّتها تمام هم به حکمت حاکم اندر انتقام (158) 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) ======================= ((بنیان )) یعنی بنا و ساختمان . ((شَفا)) به معنای لبه چیزی است . ((جُرُف )) به معنای حاشیه نهر و یا چاه است که آب زیر آن را خالی کرده باشد. ((هار)) به معنای شخص یا ساختمان سستی است که در حال سقوط است . 158-تفسیر صفی ، ج 1، ص 448. 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
63 🔅🔅🔅 ⏪مثَل بنای محکم و بنای سست 1 (اءَفَمَنْ اءَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نٍ خَیْرٌ اءَم مَّنْ اءَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلَی شَفَاجُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِی فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ لاَیَزَالُ بُنْیَنُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ إِلاَّ اءَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ) .(توبه 109) ▫ آیات بالا و دو آیه قبل از آن درباره منافقان نازل شده که به قصد تفرقه و افساد اقدام به تاءسیس مسجدی در نزدیکی مسجد ((قبا)) کردند که قرآن آن را ((مسجد ضرار)) نامید و پیامبرصلّی اللّه علیه و آله و سلّم طبق دستور خداوند آنرا خراب نمود و محلّ آنرا مرکز ریختن زباله های شهر قرار داد . ▫ خداوند متعال در این جا طرز تفکّر و عمل و برنامه مؤ سّسان این دو مسجد ((قبا)) و ((ضرار)) را باهم مقایسه می کند و می فرماید : ((آیا کسانی که بنای آن مسجد (قبا) را بر پایه تقوا و رضای الهی نهاده بهتر است ، یا کسی که شالوده آن را بر لبه پرتگاه سستی در کنار دوزخ نهاده که به زودی در آتش جهنّم سقوط خواهد کرد ! ؟ )) . ▫ این تشبیه بیانگر بی ثباتی تفکّر و سستی کار منافقان و استحکام اندیشه و بقای کار مؤ منان و برنامه های آنهاست . ▫ مؤ منان به کسی می مانند که برای بنای یک ساختمان ، زمین بسیار محکمی را انتخاب کرده و آن را از شالوده با مصالحی پر دوام و مطمئن بنا می کنند ، اما منافقان مانند کسی هستند که ساختمان خود را بر لبه رودخانه ای که سیلاب زیر آن را به کلی خالی کرده و هر آن امکان دارد سقوط کند ، می سازد . همانگونه که نفاق ظاهری دارد فاقد محتوا نیز می باشد و چنین ساختمانی نیز ظاهری دارد بدون پایه و شالوده . این ساختمان هر آن ممکن است فرو بریزد ، مکتب اهل نفاق نیز هر لحظه ممکن است باطن خود را نشان دهد و به رسوایی بیانجامد . ▫ پرهیزکاری و جلب رضای خدا ، یعنی هماهنگی با واقعیّت و همگامی با جهان آفرینش و نوامیس آن بدون شک عامل بقا و ثبات است . امّا نفاق ، یعنی بیگانگی با واقعیّتها و جدایی از قوانین آفرینش که بدون تردید عامل زوال و فناست . ▪ قرآن در آیه دوّم اشاره به حالت حیرت و سرگردانی دائمی منافقان نموده ، می فرماید : آنها چنان در ظلمت نفاق سرگردانند که حتی بنایی را که خودشان بر پا کردند همواره به عنوان یک عامل شک و تردید ، یا نتیجه شک و تردید ، در قلوب آنها باقی می ماند و تا زنده اند اثر و نقش آن از دل پر تردیدشان زایل نمی گردد . ⏪ ادامه دارد... 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
64 🔅🔅🔅 ⏪مثَل بنای محکم و بنای سست 2 (اءَفَمَنْ اءَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَا نٍ خَیْرٌ اءَم مَّنْ اءَسَّسَ بُنْیَنَهُ عَلَی شَفَاجُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِی فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لاَیَهْدِی الْقَوْمَ الظَّلِمِینَ لاَیَزَالُ بُنْیَنُهُمُ الَّذِی بَنَوْاْ رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ إِلاَّ اءَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ) .(توبه 109) ▫️درسی بزرگ از داستان مسجد ضرار ▪️((داستان ((مسجد ضرار)) درسی است برای عموم مسلمانان در سراسر تاریخ زندگیشان ، گفتار خداوند و عمل پیامبرصلّی اللّه علیه و آله و سلّم به روشنی نشان می دهد که مسلمانان هرگز نباید آنچنان ظاهر بین باشند که تنها به قیافه های حق به جانب نگاه کنند و از اهداف اصلی بی خبر و بر کنار مانند . ▪️مسلمان باید ((نفاق )) و ((منافق )) را در هر زمان و مکان و در هر لباس و چهره بشناسد ، حتی اگر در چهره دین و مذهب و در لباس طرفداری از قرآن و مسجد بوده باشد ! استفاده از تز ((مذهب بر ضدّ مذهب )) چیز تازه ای نیست ، همواره راه و رسم استعمار گران و دستگاههای جبّار و منافقان در هر اجتماعی این بوده که اگر مردم گرایش خاصی به مطلبی دارند ، از همان گرایش برای اغفال و سپس استعمار آنها استفاده کنند و حتی ازنیروی مذهب بر ضدّ مذهب کمک بگیرند . ▪️اصولاً فلسفه ساختن پیامبران قلابی و مذاهب باطل همین بوده که از این راه گرایشهای مذهبی مردم را در مسیر دلخواه شان بیندازند . بدیهی است در محیطی مانند ((مدینه )) آن هم در عصر پیامبرصلّی اللّه علیه و آله و سلّم با آن نفوذ فوق العاده اسلام و قرآن ، مبارزه آشکار بر ضدّ اسلام ممکن نبود ، بلکه باید لامذهبی را در لفافه مذهب و باطل را در لباس حقّ بپیچند و عرضه کنند ، تا مردم ساده دل جذب شوند و نیّات سوء آنها لباس عمل به خود بپوشد . ولی مسلمان نباید فریب اینگونه ظواهر را بخورد . . . . مسلمان باید هوشیار ، آگاه ، واقع بین ، آینده نگر و اهل تجزیه و تحلیل در همه مسائل اجتماعی باشد . دیوان را در لباس فرشته بشناسد ، گرگها را در لباس چوپان تشخیص دهد و خود را برای مبارزه با این دشمنان دوست نما آماده سازد . ▪️یک اصل اساسی در اسلام این است که باید پیش از همه چیز نیّات بررسی شود و ارزش هر عملی بستگی به نیّت آن دارد ، نه به ظاهر آن ، گرچه نیّت یک امر باطنی است ، اما ممکن نیست کسی نیّتی در دل داشته باشد ، اثر آن در گوشه و کنار عملش ظاهر نشود ، هر چند در پرده پوشی فوق العاده استاد و ماهر باشد . از اینجا جواب این سؤ ال روشن می شود که چرا پیامبرصلّی اللّه علیه و آله و سلّم با آن عظمت مقام دستور داد مسجد ، یعنی خانه خدا را ویران کنند و مکانی را که اگر آلوده شود ، باید فوراً تطهیر کنند مزبله شهر سازند ! زیرا مکانی که کانون تفرقه و نفاق باشد ، خانه شیطان است نه خانه خدا ، بتخانه است ، نه مکان مقدّس )) . ▪️((از این بحث این موضوع نیز روشن می شود که اهمیّت اتّحاد در میان صفوف مسلمین در نظر اسلام به قدری زیاد است که حتی اگر ساختن مسجدی در کنار مسجد دیگر باعث ایجاد تفرقه و اختلاف و شکاف در میان صفوف مسلمانان گردد ، آن مسجد تفرقه انداز نامقدّس است )) . لذا بعضی از علما گفته اند : ((نباید فاصله میان مساجد آنچنان کم باشد که روی اجتماع یکدیگر اثر بگذارند ، بنا بر این آنها که روی تعصّبهای قومی و یا اغراض شخصی مساجد را در کنار یکدیگر می سازند و جماعات مسلمین را آنچنان پراکنده می کنند که صفوف جماعت آنها خلوت و بی رونق و بی روح می شود ، عملی بر خلاف اهداف اسلامی انجام می دهند)) . ⏪ ادامه دارد... 💢 نکته مهم: تلاش صادقانه از ما و توفیق و راهنمایی از خداوند_(نشر حقایق) 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
91 ⏪ 25- مَثَل منطقه امن (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَبِنَّةً یَاءْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِاءَنْعُمِ اللَّهِ فَاءَذَا قَهَا اللَّهُ لِبَاسَ ا لْجُوعِ وَا لْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ وَلَقَدْ جَاَّءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَاءَخَذَهُمُ ا لْعَذَابُ وَهُمْ ظَلِمُونَ ) . (112سوره نحل) ((خداوند (برای آنان که کفران نعمت می کنند) مَثَلی زده است : منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود ؛ و همواره روزیش از هر جا می رسید ؛ اما به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند ؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند ، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید . پیامبری از خود آنها به سراغشان آمد ، او را تکذیب کردند و در نتیجه عذاب الهی آنها را فرا گرفت در حالی که ظالم بودند ! )) . ▪️ کیفر کفران نعمت خداوند متعال در این آیات ، برای افراد و ملّتهایی که کفران نعمت می کنند ، منطقه یا شهر و یا کشوری را مثل می زند که مردم آن از همه نعمتهای زندگی برخوردار بودند ؛ هم نعمت امنیّت و آرامش و هم نعمت فراوانی مواد غذایی . از همه مهمتر و بالاتر نعمت رهبری بود که خداوند ، پیامبری از خودشان در میان آنها فرستاد . ولی آنان به جای اینکه از نعمتهای مادی درست استفاده کنند ، به اسرافکاری و ریخت و پاش و تجمّل گرایی پرداختند و به جای پیروی از دستورات رهبری الهی ، او را تکذیب نمودند . خداوند هم به خاطر ناسپاسیشان همه نعمت هایش را از آنان گرفته و به قحطی و گرسنگی و ترس و ناامنی گرفتارشان کرد و سرانجام عذاب الهی آنها را فرو گرفت . تعبیر (اءَذَا قَهَا اللَّهُ لِبَاسَ ا لْجُوعِ وَا لْخَوْفِ) ، کنایه از این است که قحطی و ناامنی آنچنان آنها را فرا گرفت که گویی همانند لباس ، بدنشان را لمس می کرد ، و با زبان آن را می چشند ، یعنی فقر و فلاکت و ناامنی و ترس سراسر وجود و محیط زندگی آنان را در بر گرفته بود . در حقیقت همان گونه که نعمت امنّیت و رفاه تمام وجود و محیط آنها را فرا گرفته بود ، بر اثر کفران نعمت ، همه آنها رخت بر بست و ((فقر)) و ((ناامنی )) به جای آن نشست ؛ شکر نعمت ، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند ====ادامه دارد 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
92 ⏪ 25- مَثَل منطقه امن (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَبِنَّةً یَاءْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِاءَنْعُمِ اللَّهِ فَاءَذَا قَهَا اللَّهُ لِبَاسَ ا لْجُوعِ وَا لْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ وَلَقَدْ جَاَّءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَاءَخَذَهُمُ ا لْعَذَابُ وَهُمْ ظَلِمُونَ ) . (112سوره نحل) ((خداوند (برای آنان که کفران نعمت می کنند) مَثَلی زده است : منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود ؛ و همواره روزیش از هر جا می رسید ؛ اما به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند ؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند ، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید . پیامبری از خود آنها به سراغشان آمد ، او را تکذیب کردند و در نتیجه عذاب الهی آنها را فرا گرفت در حالی که ظالم بودند ! )) 🔅🔅🔅 🔘دراین که این منطقه کجا بوده در میان مفسّران گفت و گو است : ▫️گروهی معتقدند اشاره به سرزمین ((مکّه )) است که یک منطقه تولید کننده مواد غذایی نبوده ، بلکه مردم آنجا آذوقه خود را از طریق خشکی و شاهراه تجارتی یمن و شام ، یا از طریق دریای احمر (مدیترانه ) می آوردند . ولی چون آن مردم کفران نعمت کردند ، خداوند از آنان انتقام گرفت و آن شاهراه مسدود شد و از آن پس آذوقه کافی به آنها نرسید و دچار خشکسالی و خشکامی هم شدند و حدود ((هفت سال )) قحطی و گرسنگی و نا امنی آنها را احاطه کرده بود . ظاهراً هفت سال اوّل هجرت بود که خشکسالی و کم آبی حجاز را فرا گرفته بود . ▫️بعضی دیگر گفته اند این داستان مربوط به گروهی از ((بنی اسرائیل )) است که در منطقه آبادی می زیستند و بر اثر کفران نعمت دچار قحطی و ناامنی شدند . شاهد این سخن حدیثی است که از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود : ((این آیه درباره گروهی از بنی اسرائیل نازل شده و آنان چنان زندگی مرفّهی داشتند که (حتّی از مواد غذایی مجسمه های کوچک می ساختند و گاهی ) با خمیر نان ، خود را نیز پاک می کردند (وقتی گویندگان آنان را از این کار زشت نهی می کردند) در پاسخ می گفتند : خمیر از سنگ نرم تر و برای تطهیر بهتر است ، همین کفران نعمت و سبک شمردن آن ، باعث شد که دچار خشک سالی و قحطی شدید شوند ، به گونه ای که مجبور شدند همان نانهای خشکیده آلوده را جمع کنند و بخورند ، بلکه آنهم جیره بندی شد و سر تقسیمش باهم دعوا می کردند)) . ▫️((این احتمال نیز وجود دارد که آیه اشاره به داستان قوم ((سباء)) باشد که در سرزمین آباد ((یمن )) می زیستند و چنانکه قرآن در سوره سباء آیات 15 تا 19 داستان زندگی آنها را بازگو کرده ، سرزمین بسیار آباد و پر میوه و امن و امان و پاک و پاکیزه ای داشته اند که بر اثر غرور و طغیان و استکبار و کفران نعمتهای خدا آن چنان سرزمینشان ویران و جمعیتشان پراکنده شد که عبرتی برای همگان گشت )) . ▫️بعضی از مفسران معاصر این مثل را موضوع کاملی برای تمثیل حال مردم اروپا و شهرهای آن ممالک دانسته اند ، که آذوقه و مواد غذایی آنجا از طریق خشکی و دریا به آن شهرها وارد می شد ، ولی مردم آن سامان به لذّتها و تجملات مادی سرگرم و فریفته شدند ، و خداوند آنان را به جنگهای هولناک جهانی تنبیه فرمود ،و آن شهرهای آباد وزیبا رو به ویرانی نهاد . و مردم آن به ترس و گرسنگی گرفتار گشتند . ((فَهذَا الْمَثَلُ ضَرَبَهُ اللّهُ لاِهْلِ مَکَّةَ وَلَنا وَلِکُلِّ إِنْسانٍ فِی الاْرْضِ؛ بنابر این ، مثل را خداوند برای اهل مکّه و برای ما و برای هر انسانی که نعمتهای خدا را کفران کند زده است )) . ====ادامه دارد 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
93 ⏪ 25- مَثَل منطقه امن (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَبِنَّةً یَاءْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِاءَنْعُمِ اللَّهِ فَاءَذَا قَهَا اللَّهُ لِبَاسَ ا لْجُوعِ وَا لْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ وَلَقَدْ جَاَّءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَاءَخَذَهُمُ ا لْعَذَابُ وَهُمْ ظَلِمُونَ ) . (112سوره نحل) ((خداوند (برای آنان که کفران نعمت می کنند) مَثَلی زده است : منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود ؛ و همواره روزیش از هر جا می رسید ؛ اما به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند ؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند ، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید . پیامبری از خود آنها به سراغشان آمد ، او را تکذیب کردند و در نتیجه عذاب الهی آنها را فرا گرفت در حالی که ظالم بودند ! )) 🔅🔅🔅 ⏪1- رابطه امنیّت و روزی فراوان ((در آیات مورد بحث برای منطقه آباد خوشبخت و پر برکت ، ((سه ویژگی )) ذکر شده است که نخستین آنها ((امنیّت )) سپس ((اطمینان به ادامه زندگی در آن )) ، و بعد از آن مساءله ((جلب روزی و مواد غذایی فراوان )) می باشد که از نظر ترتیب طبیعی به همان شکل که در آیه آمده ، صورت حلقه های زنجیری علّت و معلول دارد ، چرا که تا امنیّت نباشد ، کسی اطمینان به ادامه زندگی در محلّی پیدا نمی کند ، و تا این دو نباشند ، کسی علاقه مند به تولید و سرو سامان دادن به وضع اقتصادی نمی شود . ▫️و این درسی است برای همه ما و همه کسانی که می خواهند سرزمینی آباد و آزاد و مستقلّ داشته باشند ، باید قبل از هر چیز به مساءله ((امنیّت )) پرداخت ، سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخت ، و به دنبال آن چرخهای اقتصادی را به حرکت در آورد . ولی این نعمتهای سه گانه مادی هنگامی به تکامل می رسند که با نعمت معنوی ایمان و توحید هماهنگ گردند ، به همین دلیل در آیات بالا بعد از ذکر نعمتهای سه گانه می گوید : ( وَلَقَدْ جَاَّءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ ) ؛ ((پیامبری از جنس آنها برای هدایتشان ماءموریت پیدا کرد)) . 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
94 ⏪ 25- مَثَل منطقه امن (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَبِنَّةً یَاءْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِاءَنْعُمِ اللَّهِ فَاءَذَا قَهَا اللَّهُ لِبَاسَ ا لْجُوعِ وَا لْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ وَلَقَدْ جَاَّءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَاءَخَذَهُمُ ا لْعَذَابُ وَهُمْ ظَلِمُونَ ) . (112سوره نحل) ((خداوند (برای آنان که کفران نعمت می کنند) مَثَلی زده است : منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود ؛ و همواره روزیش از هر جا می رسید ؛ اما به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند ؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند ، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید . پیامبری از خود آنها به سراغشان آمد ، او را تکذیب کردند و در نتیجه عذاب الهی آنها را فرا گرفت در حالی که ظالم بودند ! )) 🔅🔅🔅 ⏪معنای کفران نعمت 🔘 ((کفران نعمت )) تنها به این نیست که انسان ناسپاسی خدا گوید ، بلکه هر گونه بهره گیری نادرست و سوء استفاده از مواهب الهی ، کفران نعمت است . اصولاً حقیقت کفران نعمت همین است و ناسپاسگویی در درجه دوّم قرار دارد . همان گونه که شکر نعمت به معنی صرف نعمت در راه آن هدفی است که برای آن آفریده شده ، و سپاسگویی با زبان در درجه بعد است . اگر هزار بار با زبان ((اَلْحَمْدُللّهِ)) بگویی ، ولی عملاً از نعمت سوء استفاده کنی ، کفران نعمت کرده ای ! 🔘در همین عصری که ما زندگی می کنیم ، بارزترین نمونه کفران نعمت ، به چشم می خورد ، زیرا نیروهای مختلف جهان طبیعت در پرتو هوش و ابتکار خدادادی بشر به دست انسان مهار شده ، و در مسیر منافع او به کار افتاده است ؛ اکتشافات علمی و اختراعات صنعتی چهره این جهان را دگرگون ساخته ، بارهای سنگین از روی دوش انسانها برداشته شده و بر دوش چرخهای کارخانه ها قرار گرفته است . 🔘مواهب و نعمتهای الهی بیش از هر زمان دیگر است و وسایل نشر اندیشه و گسترش علم و دانش و آگاهی از همه اخبار جهان در دسترس همگان قرار گرفته و می بایست در چنین عصر و زمان مردم این جهان از هر نظر انسانهایی خوشبخت باشند ، هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی . 🔘ولی به خاطر کفران نعمت و صرف کردن نیروهایی شگرف طبیعت در راه طغیان و بیدادگری و به کار گرفتن اختراعات و اکتشافات در طریق هدفهای مخرب به گونه ای که هر پدیده تازه صنعتی نخست مورد بهره برداری تخریبی قرار می گیرد و جنبه های مثبت آن در درجه بعد است . 🔘خلاصه این ناسپاسی بزرگ که معلول دور افتادن از تعلیمات سازنده پیامبران خداست ، سبب شده که جامعه را به سوی نابودی کشانده و همه را گرفتار جنگهای مخرب منطقه ای و جهانی کرده و این همه نا امنی ها و ظلمها و فسادها و استعمارها و استثمارها را ایجاد نموده که سرانجام دامان بنیانگذارانش را نیز می گیرد)) . 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و علوم قرآنی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۴۲ – ۲۳ 🎇درس هایی از قصه علیه السلام سالک و رهپوی حق باید پندهای زیر را از قضیه حضرت موسی علیه السلام و فرعون بیاموزد: ۱ – همیشه مسائل علمی و حقیقی را با و تسلط کامل برای طرف بیان کند. ۲ – دشمنان هر به انسان بزنند با آنها را نشنیده بگیرد و از پای در نیاید. ۳ – هر جنایتی را که بکنند چون در گمراهی هستند خدای تعالی روزی آنها را به جزای اعمالشان می رساند. ۴ – باید بداند که ها در هر زمان خوبان را به عنوان مفسد ممکن است مورد اذیت آزار و آسیب قرار دهند .مومن باید بداند که خدای تعالی آنان را به وسیله طاغوت ها امتحان می کند. ۵ – رهجوی حق از متکبرین و کسانی که به روز قیامت ایمان ندارند به خدا پناه می برد تا خدا پشتیبان او باشد. ۶ – باید همیشه ظالمین را کند و با استدلال آنها را به حقیقت راهنمائی نماید. ۷ – اگر لازم بود برای مهمی ایمان و اعتقادش را کتمان کند و تقیه نماید باید آن را انجام دهد. ۸ – خدای تعالی کسانی را که اسراف می کنند و یا زیاد می گویند هدایت نمی کند. ۹ – از عذابهایی که بر گذشتگان به خاطر سرپیچی شان از فرمان خدا آمده، مردم را بترساند و آنها را دهد. ۱۰ – مردم را از خواب بیدار کند و روز قیامت را برای آنها با استدلال روشن نماید. ۱۱ – به مردم بفهماند که اگر خدا را به حال خود واگذاشت برای او راهنمائی پیدا نمی شود. ۱۲ – از قصّه های قرآن مثل قصه حضرت علیه السلام مردم را راهنمائی کند و برای آنها برداشت های خوبی داشته باشد. ۱۳ – نباید کننده باشد. ۱۴ – نباید در عقاید شک و داشته باشد والا خدا او را به حال خود وامی گذارد و هدایتش نمی کند. ۱۵ – نباید آیات قرآن را به خود تفسیر کند و آنها را مورد بحث و گفتگو قرار دهد. زیرا اگر این کارها را بکند خدای تعالی و کسانی را که آورده اند به غضب در می آورد و آنها از او بیزارند. ۱۶ – باید بداند که اگر نسبت به بندگان خدا و جبار باشد خدای تعالی او را در قبض کامل نسبت به معنویات قرار می دهد. ۱۷ – باید بداند که و غرور سبب بی اعتقادی و جنون می شود و را از راه صحیح نمی تواند بدست بیاورد و در کارهای معنوی به بن بست می رسد. ۱۸ – در موارد باید تقیه کند آن چنان که مؤمن آل فرعون با طرفداران فرعون را هدایت می فرمود. ۱۹ – بداند که زندگی دنیا زودگذر است و زندگی پایدار، عالم است. ۲۰ – بداند که خدا به قدری مهربان است که اگر کار بدی انجام دهد خدای تعالی جز به همان مقداری که بد کرده او را مؤاخذه نمی کند ولی کسانی که عمل شایسته انجام دهند و باشند چه زن باشند و چه مرد، خدای تعالی آنها را به بهشت داخل می کند و بی حساب به آنها روزی می دهد. ۲۱-باید به کسانی که به او کرده اند، نیکی کند و نسبت به آنها بدی نکند و راهنمائی های صحیحی برای آنها داشته باشد. 🎇محفل قرآنی رحیق گنجینه آموزه‌های الهی را لطفاً همراهی فرمایید.🌷