eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 248 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 💢 پیام روشن ▫ قرآن، پيام پروردگاري است كه پيوند علمي و عيني انسان با خود، انسان با جهان، [و] انسان با آفريدگار خويش را به بهترين روش روشن مي نمايد: (اللّه نزّل أحسنَ الحديث كتاباً متشابهاً مثاني... ).[ سوره زمر، آيه 23.] ▫ پوينده راه تحقيق، جوينده صراط تحقّق و ره ياب سبيل رشاد، كتابي همچون قرآن مجيد نخواهد يافت، زيرا معارف پر مغز غيب را با الفاظ نغز شهادت آميخت و صدق گفتار را با حق بودن گفته معجون ساخت. آري! متكلّم بي چون[مثل و مانند، بسان، كفو؛ بي چون: بي مانند، بي مثل (لغت نامه دهخدا).] در چنين كلامي چنان تجلّي نمود كه هر طُور[كوهي كه موسي(عليه‌السلام) بر آن به مناجات شد. (لغت نامه دهخدا، ج 10، ص15 ـ 540).] عقلي، محكوم به خرير و ريزشِ با خروش خواهد بود و هر كوه ستبر فكري مقهور اندكاك[برابر و هموار گرديدن مكان (لغت نامه دهخدا، ج 3، ص 25 ـ 35).] به ساحت قدمش نگذرد قيام فهوم نهاده قهر قديمش بپاي عقلْ عِقال ز رهروان معارف مَنَم درين عالم بود مرا ز خصايص درين هزار خصال بجانِ جان دهم از جان و دل همه شب و روز صلاتْها و تحيّات بر محمّد و بر آل[ديوان حكيم سنائي، ص 349 و 352.] 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 249 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 💢پیام هماهنگ ▫ 3. قرآن كتاب مُتقني است كه حكمت نظري توحيد را با حكمت عملي اتحاد، هماهنگ كرده است، زيرا از يك سو با تعليم برهانِ توحيد، اعتقاد به مبدأ يگانه و يكتا را در جانها نهادينه نمود و از سوي ديگر، با تزكيه وجدانِ موحّدْ اتحاد، وفاق ملّي و اعتصام به حبل متينِ ثقلين را دلمايه پيروان امام و رهبري قرار داد تا همگان همواره در تقويت نظام اسلامي كوشا باشند و در سطح محله و منطقه و بين الملل، بدون تنش و تشنّج، مدافع راستين استقلالِ دين و تماميّت ارضي بوده، كوشش كنند: (لولا دفعُ اللّه الناس بعضهم ببعضٍ لَهُدّمتْ صَوامعُ و بيَعٌ و صَلواتٌ و مَساجدُ يُذكرُ فيها اسم اللّهِ).[ سوره حجّ، آيه 40.] ▫ آري! در پيشگاه چنين كتاب جامع و كاملي بايد گفت: گر نيابم به مجلس تو همي از سر عجز دان نه از سر ننگ روي تو آفتاب و چشمم درد صدر تو آسمان و پايم لنگ لعل در دست توست خوش مي باش سنگ اگر نيست خاك بر سر سنگ 📚 [ديوان حكيم سنائي، ص 340.] 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 250 (پيام به جشنواره سراسري كريم و ) 🔅🔅🔅 ▫ قرآن، كتابِ صلاح و فلاح و نجاح است، حفظ الفاظ آن، عبادتِ تلاوت و صيانت مفاهيم آن، عبادت تعلّم و اجراي احكام فقهي و حدود آن، عبادت تحقّق عيني را به همراه دارد. ▫ بسيج آگاه و راهي طريق معرفت و سالكِ صراط محبّت كه اجر رسالت به شمار آمد مي كوشد، معالي قرآن را با مدارج همتاي آن، يعني عترت طاهرين(عليهم‌السلام)، معارج خويش سازد و با عروج به اوج تعبّد در ساحت قدس ربوبي، دست رد به سينه نامحرم غربي و شرقي، [و] داخلي و خارجي بزند و پاس داشتِ خون پاك شهيدان فراموشش نشود. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 251 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢مهندسی آفرینش و هندسه خلقت ▫️هندسه ربوبيّت الهي انسان، جهان و پيوند آنها را منظوم آفريد و بدون رسيدن به نَضْدِ چنين معماري تحسين برانگيز، نه تمدّنِ صحيح ميسور است و نه تديّن ناب. ▫️علم حصولي به آنها هرچند بي اثر نيست؛ ليكن اثر معلوم خارجي را ندارد، چون دانش ذهني همچون حقيقتِ عيني مؤثّر نيست و از وفور آثار علم نبايد مغرور شد، زيرا در برابر آثار بي شمار معلوم، «چو شبنمي است كه بر بحر مي كشد رقمي».[1] ▫️هشدار قرآن كريم درباره اندك بودن علم بشر، هرچند «به زير آورد چرخ نيلوفري را» [2]اين است: (...و ما اُوتيتُم منَ العلم إلاّ قليلاً) [3]؛ دانش كمي بهره شماست و همين علم خُرد را از خود نداشتيد، بلكه به شما داده شد و دانش كلان كه با نيل به معلوم همراه است، نصيب انسان كامل معصوم، يعني حضرت رسول اكرم (عليه و علي آله آلاف التّحيّة و الثنا)ست كه تعبير قرآن مجيد در اين باره چنين است: (...و اَنزَل الله عليك الكتابَ و الحكمة و عَلمك ما لم تكن تَعلَم و كان فضلُ اللهِ عليكَ عَظيماً).[4] ▫️چيزي را كه خداوندْ عظيم بداند، بسيار بزرگ خواهد بود، چنان كه بارزترين مصداقِ فضلِ خدا در اين آيه، همانا علوم وَحياني وافر است كه بهره پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم شد. در ساحت چنان پيام آور جهاني بهترين كار صَمْت، انصات و استماع است: (اذا قري القرانُ فاستَمِعوا له و اَنصِتوا).[5] مصطفا اندر جهان، آنگه كسي گويد كه عقل آفتاب اندر سَما آنگه كسي گويد سُها[6] =========== [1]ـ ديوان حافظ، غزل 471. [2]ـ ديوان ناصر خسرو، ص 70. [3]ـ سوره اسراء، آيه 85. [4]ـ سوره نساء، آيه 113. [5]ـ سوره اعراف ، آيه 204. [6]ـ ديوان حكيم سنائي، ص 43. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 252 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢 نقد عمر ▫ نقد عمر اگر براي تحصيل علمِ نافع صرف شود، سودمند خواهد بود، و گرنه خسارت است، زيرا عوض و معوّض هر دو را تلف نمودن، سرمايه را حراج كردن و به در يوزه گي افتادن است. سخن نغز و پر مغز صحابه معرفت و نصيحت اين است كه «اليواقيتُ تُشتَري بالمواقيت و المواقيتُ لا تُشْتَري باليواقيت»؛ ياقوت را با وقت و هزينه نمودن عمر مي توان فراهم كرد؛ ولي نقد عمر هرگز با بَذْل ياقوت به دست نمي آيد،[2] لذا گفته اند: «اگر وقْت ياوه شود مَقْت است».[3] ▫ وقت مي تواند در عين گذرا بودن ثابت بماند، زيرا اگر هزينه فراگيري مطالب ديني شود، آنگاه به ره آورد آن باور و عمل شود، ضامن بقا شده و عالمان عامل را جاودان مي نمايد: «العلماء باقون ما بقي الدهر».[4] ▫ آنچه به طالبان حوزه و دانشگاه توصيه مي شود، همانا تأمينِ آبِ زندگاني است كه نه از آسمان مي بارد و نه از زمين مي جوشد، بلكه از فطرتِ شكوفا شده فَوَران مي كند و مجاري ادراك و تحريك را سيراب مي نمايد تا كسي به دنبال سَراب نرود. ▫ سِرّ جاودانگي علمِ صائبْ كه مصحوبِ عملِ صالح است، اين است كه چنين دانشي صبغه الهي دارد، چون لِوجه الله تحصيل شد و براي تقرّب به خدا عمل شد و جهت كسب خشنودي وي به جامعه منتقل شد و هر كاري كه لوجه الله باشد، جاويد است: (كلُّ شَي ء هالكٌ الّا وَجْهَه) [5]، چه اينكه هر موجود ملكوتي، از گزند رخدادهاي مُلكي مصون است و [از] دانشور متعهّد كه جامع شرايط سه گانه مزبور باشد، در ملكوت جهان به عظمت ياد مي شود[6]و طبيعت فرومايه، تواناي به بند كشيدن او نخواهد بود: من چو گِرد باده گشتم، كم گرايم گِرد باد آسماني كرده باشم، آسيايي چون كنم[6] ========== [1]ـ بحارالانوار، ج91، ص148 ـ 149 ؛ مناجات محبّان. [2]ـ مجالس سبعه، مجلس اول، ص 6. [3]ـ شرح قيصري بر تائيه ابن فارض، ص158. [4]ـ نهج البلاغه، حكمت 147. [5]ـ سوره قصص، آيه 88. [6]ـ الكافي ، ج1، ص 35. [7]ـ ديوان حكيم سنائي، ص 393. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 253 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢معرفت شناسی قلب ◽️همان طور كه معرفت شناسي تجربي در گرو سلامت ابزار احساس و آزمون است، لذا از دير زمان گفته و پذيرفته شد: «مَن فَقَدَ حسّاً فَقَدَ علماً». معرفت شناسي تجريدي، گذشته از نياز به سلامت ابزار ياد شده كه زمينه تجريد محسوس را فراهم مي كند، محتاج سلامتِ دلْ از گرايشهاي عاطل است، به طوري كه مي توان ادّعا نمود: «مَن فَقَدَ تقوي فَقَدَ معرفةً»، زيرا خداوند تقواي قلب را وسيله نيل به دانش نابْ كه زشت و زيبا، حق و باطل، صدق و كذب و بالاخره سعادت و شقاوت را به خوبي تشخيص مي دهد، قرار داد: (إنْ تتّقوا الله يَجْعَلْ لكم فرقاناً) [4]، بنابراين طهارتِ روح، سهم تعيين كننده اي در ادراك صحيح جهان خارج دارد. ◽️البته اگر اين تقوا پرهيز عارفانه باشد، ادراك شهودي چنين پرهيزكاري بي غبارتر خواهد بود و اگر حكيمانه يا متكلمانه باشد، ادراك حصولي چنين متّقي بهتر از واقع حكايت نموده و كمتر به دام مغالطه اسير مي شود، چون فاقد تقوا نابيناست، لذا آغاز و انجام اشيا را نمي بيند و از نظام فاعلي و نظام غايي آنها آگاه نيست و فقط در قلمرو حسّ و تجربه به سر مي برد كه حدّ اكثر از نظام داخلي اشيا مطّلع مي شود، از اين جهت علوم نزد وي صبغه اسلامي نخواهد داشت، چون لاشه دانش را مي نگرد و از بَدْء و ختم آن كه با «هُوَ الاول» شروع و با «هو الاخِر» پايان مي پذيرد، غافل است. ◽️لازم است عنايت شود كه مبدأ فاعلي كه عين مبدأغايي است، چون حقيقتي است نامحدود، در نظام داخلي حضور داشته و صدر و ساقه،صورت و معنا و زيربنا و روبناي آن را تأمين مي نمايد و عقل تجربي يا تجريدي كه در معرفت ساختار طبيعي جهان يا ساختمان صناعي بشر، سهم تعيين كننده اي دارد، وامدار امداد الهي در اصل علم و كيفيّت عمل است. ======== [4]ـ سوره انفال، آيه 29. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 254 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢پای چوبین ◽️هرچند علم تجربي كه محصول حواسّ مسلّح و غير مسلّح است، لازم و سودمند است؛ ليكن وقتي كارآمد، صحيح و مورد اطمينان است كه با ترازوي علم تجريدي كه محصول عقلِ برهاني نابْ است، توزين گردد تا هر گونه كاستي و نقص او برطرف شود، زيرا نه بدون ارزيابي با ميزانِ مفيدِ طمأنينه، مي توان به ره آورد حسّ اعتماد كرد و نه ترازويي براي جامعه بشري كه به طور عادي با حوزه و دانشگاه در ارتباط است، غير از عقلِ برهانْ مدار وجود دارد. البته اهل شهود كه اَوْحَدي از امّت محسوب مي شوند، ميزاني دقيق تر از استدلال عقلي كه به زعم آنان «پاي چوبين است» [1]دارند و علوم خويش را با آن مي سنجند. ◽️سِرّ احتياج دانش تجربي به علم تجريدي آن است كه قلمرو احساس و تجربه مادي، منطقه غفلت است كه از آن به نام «نَوم» تعبير مي شود و چنين خوابي كه دامنگير حريم احساس مي شود، خطرهاي فراواني را در پيش دارد، زيرا با خوابيدن نيروي احساس، هرگونه انديشه و ادراك حسّي تعطيل مي شود و با عُطْله پديد آمده، ارتباط با گذشته منقطع مي گردد و مهم ترين عاملي كه از گزند خواب، غفلت، سهو و نسيان مصون است، همانا عقل برهاني است كه به منزله «يَقَظه» نسبت به «نوم» است: يَقظه آمد نوم حيواني نماند انعكاس حسّ خود از لوح خواند[2] ◽️زيرا توده مردم خوابيده اند و با مردن بيدار مي شوند: «الناسُ نيامٌ فإذا ماتوا انتبهوا» [3]و فرشتگان از آسيب خواب محفوظاند: «لا يَغشاهُم نَوم الْعيونِ و لا سَهوُ العقول» [4]و خردورزانِ عقلْ مدار از خوابِ روح در امان اند، هرچند بخش گياهي و حيواني آنان مي خوابد. ================= [1]ـ اشاره به: پاي استدلاليان چوبين بود پاي چوبين سخت بي تمكين بود [2]ـ مثنوي معنوي، دفتر چهارم، بيت 1524. [3]ـ بحارالانوار، ج4، ص43. [4]ـ نهج البلاغه، خطبه 1. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 255 (پيام به همايش مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها) 🔅🔅🔅 💢 آزادی بدون استقلال ▫ هرچند آزادي از هرگونه بندي، مانند استبداد، استثمار [و] استعمار، نعمت بزرگي است كه جامعه بشري مي كوشد آن را تجربه كند؛ ليكن بدون استقلال به دست نمي آيد، زيرا ملّتِ نيازمندْ، مجبور است خواسته بيگانه را كه برخاسته از خوي استكبار است، پذيرا باشد و جامعه وامدار، هماره افسرده و خوار است. آنچه در باره دَيْن وارد شد كه «الدَّيْنُ هَمٌّ بالليلِ و ذُلٌّ بالنهارِ» ، مخصوص قرض فردي و دَيْنِ مالي نيست، بلكه امّت مقروض را نيز دربرمي گيرد. ▫▫ رهايي ملّت از وابستگي به اموري نيازمند است كه بخش مهمّ آن مسائل فكري و فرهنگي است و مسئولان اين قطبِ عظيم، طيف حوزه و دانشگاه است، زيرا رهبر كوشش جامعه فرهنگ اوست و توليد فرهنگ و تكثير خرد، به رهبري علماي اين دو نهادِ هماهنگ است و آنچه از اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) رسيده است كه «دانش حَبْلِ متيني است كه مخلوق را به خالق خود مرتبط مي كند»، ناظر به آن است كه جهل علمي و جهالت عملي، طوقِ نَحْسِ بردگي مستعمران است. ▫▫▫ بنابراين آزادي هر ملّتي در گرو استقلال اوست و جامعه فرهيخته، نه آويخته به غرب مي شود و نه آميخته به شرق، و استقلال همه جانبه يك ملّت، مرهون دانش محوري اوست و آنچه امّت را به تحصيل علوم گونه گون فرامي خواند و هر دانش صائب را تحرير كتاب تكويني يا تدويني دادارِ مُلك و ملكوت مي داند، اسلام است كه عقل را همتاي نقلِ معتبر و نقل را همسان عقل رهگشا معرفي نمود و تمام گفتار، رفتار، نوشتار و كردار را به پذيرش خردورزي وادار كرد و به جامعه بشري آموخت كه «إنّ من حقيقةِ الإيمانِ أن لا يَجوزَ مَنْطِقُكَ عِلْمَك» ، مقصود از منطق، تمام شئون زندگي فردي و جمعي است كه نبايد از مرز علم تجاوز نمايد. ▫▫▫▫ ملّتِ جاهلْ همواره كارهاي او عقب افتاده است، زيرا بدون علم توان كار ندارد و كار جاهلانه زيانبارتر از ترك آن است. امامت علمي جامعه به عهده حوزه و دانشگاه است كه بايد موحّدانه و متّحدانه در تمام علوم تجربي، رياضي و تجريدي مستقل شوند، تا آزاد گردند و حق بندگي خداوند را ادا كرده باشند. هشام بن سالم به امام صادق(عليه‌السلام) عرض كرد: ما حقُّ اللهِ علي خَلْقِه؟ قال(عليه‌السلام): «اَن يقولوا ما يعلمون و يكفّوا عمّا لا يعلمون فإذا فَعَلَوا ذلك فقد أدّوا إلي اللهِ حقَّه». 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 256 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 🔅🔅🔅 💢مراقبت رکن سلوک ⏹چون مؤمن، به ويژه عالِم با ايمان، از شرحِ صدر برخوردار است و مقتضاي سِعه صدر در جريان معرفت شناختي، برائت از جمود حسّ گرايي و ركود تجربه گري محض بوده، بلكه جمع بين ره توشه عقل تجربي و زاد راه عقل تجريدي است تا هم از علوم تجربي طرفي ببندد و هم راه دانشهاي تجريدي را نبندد و از آن نيز بهره بهينه ببرد و در جريان جامعه شناسي نزاهت از فرد گرايي و قوم و تبار طلبي صرف بوده، بلكه جمع بين حيثيّت فردي و حيثيت اجتماعي انسان است تا هم حقوق فردي رعايت گردد و هم حقوق جمعي تباه نشود و در حراست از هر دو جهت كوشش مستمر لازم است، لذا بايد همراه فراگيري علوم مُتنوّع، در توسعه ظرف علم، يعني جان عالِم كه جام جهان نماست از يك سو و تطهير آن از رجس درون و رجز بيرون از سوي ديگر، رقيب عتيد خود شد، تا مبادا دل بلورين كه فقط صنيع الهي است، مورد تطاول سَلْم[1]و تور هوا و هوس داخل گردد يا مطمح نظر مغول و تتارِ خارج شود و چون دشمن هماره جاي فارغ را هدف مي گيرد و از آن رهگذر جاي پر را خالي از آشنا كرده و از بيگانه پُر مي سازد، از اين جهت مراقبت مهم ترين ركن خواهد بود. گفتم كجات جويم اي ماه دلستان گفتا قرارگاه مَنَتْ جان دوستان ========== [1]ـ تسليم شدن، به اختيار كسي درآمدن (فرهنگ فارسي، ج 2، ص 1913). 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 257 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 🔅🔅🔅 💢دانش سودمند! چون انسان، سالك به سوي مقصد ابدي است، علمي به حال او سودمند است كه مناسب با گوهر سالك و موافق با مسلك و راه و هماهنگ با مقصود وي باشد و اگر دانشي با هيچ كدام از اضلاع سه گانه يا با بعضي از آنها همآوا نبود، چنين علمي نافع نخواهد بود و هرگز جزء برنامه هاي آموزشي يا پژوهشي جامعه با تقوا قرار نمي گيرد: «وَقَفوا أسماعهم علي العلم النافع لهم».[1] كسي كه دوران تحصيل خويش را وقف فراگيري دانشِ سودمند نمود، هنگام تدريس نيز عمر خود را وقف تعليم علم نافع مي نمايد. آنگاه صدر و ساقه زندگي چنين دانشوري را سودرساني تشكيل مي دهد و نموداري از آنچه قرآن حكيم درباره حضرت مسيح(عليه‌السلام) فرمود، راجع به او صادق است: (و جعلني مباركاً اَين ما كنت).[2] سرّ آنكه گوشه اي از سيره پربركت عيساي مسيح(عليه‌السلام) در حيات طيّبه عالِم متعهّد ظهور دارد اين است كه عالمانِ مُتديّن وارثان پيامبران اند: «إنّ العلماء ورثة الأنبياء».[3] آنچه يك دانشمند از علم نافع فراگرفت، مسبوق به افاضات پيامبران الهي است، زيرا خداوند قبل از آفرينش افراد عادي پيامبر را خلق كرد تا هر كسي به دنيا مي آيد، در كناره سفره گسترده وحي، اصول كلي جهان بيني، انسان شناسي و آگاهي از پيوند بين انسان و جهان را به خوبي فراگيرد. آنگاه همين فراگرفته از انبيا(عليهم‌السلام) را به كار بندد و با عمل آنها ميراث گرانبهاي ديگري را از آنان به ارث ببرد، پس عالم معتهّد از دو منظر وارث پيامبران است. بخش مهمّ ارث دانشوران اسلامي از رهبران الهي به اين است كه ارث پيامبران خدا، همانند ارث فردوس، متوقف بر موت وارث است؛ نه مورّث، زيرا در توريث مال، مرگ مورّث لازم است و در توريث كمال مرگ ارادي وارث معتبر است؛ يعني عالم ديني وقتي به مرحله موت ارادي نائل آمد، آنگاه با پيامبران خداوند رابطه حَسَبي برقرار مي نمايد و از آنان ارث مي برد، چنان كه تا با مرگ طبيعي رخت برنبندد، وارث فردوس نخواهد شد. =========== [1]ـ نهج البلاغه، خطبه 193. [2]ـ سوره مريم، آيه 31. [3]ـ الكافي، ج1، ص32. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 258 پيام به زائر و مسئولان دفتر نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها سال 1384 @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 💢 حاکمیت علم ▫ علم نافع دانشي است كه بر مال حكومت كند. دانشي كه محكوم مال است، سودمند نخواهد بود، زيرا علم آن است كه مايه جمال و پايه جلال باشد و چيزي كه مقهور طبيعت قرار گيرد، هرگز سبب كمالِ فرا طبيعت نيست و در نتيجه هيچ گونه عزّت و شكوهي او را همراهي نمي نمايد. سخن كسي كه جمّي[جمّ: بسياري از هر چيز، معظم چيزي؛ تحبّون المال حبّاً جمّاً (سوره فجر، آيه 20)؛ منظور استاد در اينجا روايتي است از اميرمؤمنان (عليه‌السلام) كه با اشاره به سينه مباركش فرمود: «ها إنّ هيهنا لعلماً جمّاً» (نهج البلاغه، حكمت 147).] از علم نافع را دارا بود، يعني حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) در اين باره چنين است: «... و العلم حاكم و المال محكوم عليه».[نهج البلاغه، حكمت 147.] ▫ اگر دانش نردبان زراندوزي شود يا دام ثروت گردد يا شبكه اصطياد جاه شود، چاهي بيش نيست. گزاره فوق گرچه به صورت خبر بيان شد؛ ليكن دستور انشا را دربردارد؛ يعني عالمان حوزه و دانشگاه موظّف اند، حق علم را كه حكمراني بر مال است، ادا نمايند و هرگز حكومت «طاغوتِ مال» بر «فرشته دانش» را رضا ندهند و «سقيفه تكاثر» را بر «كوثر غدير» مقدم ندارند و عامل حيات را مرعوب مردار نكنند. چنين جفايي موجب بردگي علمِ آزاد و آزادي مال برده است؛ يعني مال كه برده علم است و با آن توليد مي شود و طبق رهنمود آن بايد در دسترس جامعه قرار گيرد، حاكم بر علم شده و آن را اجير خود قرار مي دهد: يار مفروش به دنيا كه بسي سود نكرد آنكه يوسف به زر ناسره بفروخته بود[ديوان حافظ، غزل 211.] ▫ نموداري از حكومت علم بر مال را مي توان از آيه (و قال الذين اُوتوا العلم ويْلكم ثواب اللّه خيرٌ لمن ءامَن و عمل صالحاً و لا يُلقّيها اِلاّ الصّبرون) [سوره قصص، آيه 80.] استنباط نمود، زيرا قارونِ مالْ زده و نابخردان دلباخته به زراندوزي وي و تظاهر او به زيور بازي، كمال را در جام زرّين و جامه زربَفت مي پنداشتند. خردمندان آن عصر گفتند: واي بر شما، ثوابِ ثابت و ماندگار الهي براي مردم با ايمان و عملِ صالحِ خير است و اين حقيقت را جز شكيبايان، ديگري ادراك نمي كند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی