eitaa logo
راهیان نور دانش آموزی دختران منطقه ۱۴
457 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
541 ویدیو
9 فایل
اردوی راهیان نور دانش آموزی دختران آموزش و پرورش منطقه ۱۴ تهران بزرگ
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صدیق
🏴 👇 ⚫️ قابل توجه عزاداران حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها 🏴حرمت ایام فاطمیه (سلام الله علیها) 😔از آنجا که تاریخ شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها تا قیام حضرت ولیعصر ارواحنا فدا بر همگان همانند قبر مطهرشان مخفیست 🥀 حفظ حرمت ایام فاطمیه در هر دو تاریخ شهادتی که نقل شده است بر همگان واجب است. ✍ با توجه به بیانات ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ایی (حفظه الله) 🌷در ایام فاطمیه ۲ روز قبل از شهادت و ۲ روز بعد از شهادت و روز شهادت در مجموعا ۵ روز فاطمیه اول و ۵ روز فاطمیه دوم ، باید مسلمین حرمت مادر سادات را حفظ نمایند. ✍جهت تاریخ زدن مراسمات شادی و عروسی دقت لازم را داشته باشید که در تاریخهای ذیل مراسمی جهت حفظ حرمت مادر سادات گرفته نشود 👇👇 🏴(فاطمیه اول بنابر سیزدهم جمادی الاولی) ⚠️چهارشنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۳ ⚠️پنج شنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۴ ⚠️جمعه: ۱۴۰۳/۸/۲۵ (روز شهادت) ⚠️شنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۶ ⚠️یکشنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۷ 🏴(فاطمیه دوم بنابر سوم جمادی الثانی) ⚠️سه شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۳ ⚠️چهارشنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۴ ⚠️پنج شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۵ (روز شهادت) ⚠️جمعه : ۱۴۰۳/۹/۱۶ ⚠️شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۷ ❌به حرمت مادر سادات ثواب انتشـــــاراین پیام فاطمی باشما 🍃🕊🍃
هدایت شده از صدیق
⭕️اتفاقی جالب در تفحص یک شهید خوندی و دلت شکست اشک از چشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔 🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد 🔹شهید سیدمرتضی دادگر🌷 🔹می گفت: اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران... 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. 🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان. بعد از چند ماه خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. 🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم.  سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان از یاد خدا شاد بود و زندگیمان با عطر شهدا عطرآگین تا اینکه... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد. آشوبی در دلم پیدا شد. حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم، نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم. 🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم، بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. 🔹شهید سیدمرتضی‌ دادگر فرزند سیدحسین اعزامی از ساری، گروه غرق در شادی به ادامه کار پرداخت اما من... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید به بنیاد شهید تحویل دهم. 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند، اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند. 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوان های شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم. 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم، راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. " گفتم و گریه کردم. 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز  مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید، بی ادبی و جسارتم را ببخشید.» 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی در خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم. هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام، با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده است. 🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.  به قصابی رفتم، خواستم بدهی ام را بپردازدم  که در جواب شنیدم: 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. به میوه فروشی رفتم و به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم، جواب همان بود، بدهیتان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. 🔹️گیج گیج بودم، مات مات، خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم؟  🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته، با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زارزار گریه می کرد. 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم. اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود، بخدا خودش بود، کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود، به خدا خودش بود، گیج گیج بودم، مات مات. 🔹️کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم،  مثل دیوانه ها شده بودم. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم، می پرسیدم: آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم، مثل دیوانه ها شده بودم، به کارت شناسایی نگاه می کردم، شهید سیدمرتضی دادگر، فرزند سیدحسین اعزامی از ساری، وسط بازار از حال رفتم. 🔹و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
هدایت شده از بیت رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امروز سالگرد شهادت شهید نوید صفری بود. 🌹 این شهید عزیز را یاد کنیم با ذکر صلوات... 📃 آقا نوید توی مناجاتش با آقا امام حسین (ع) گفته بود که دلش می‌خواهد با تمام وجود به سمت امام حسین (ع) برود: «آقا جان، اگر شما اذن بدهید و بگذارید، سفارشاتی که به این و آن کرده‌ام بابت اعزام به سوریه و یا عراق به سرانجام برسد و یکی از آن‌ها جواب بدهد با تمام وجود به سمت شما می‌آیم. دوست دارم به هر شکلی که شده من را بخرید و ببرید.»  📖 برشی از کتاب https://eitaa.com/rahbari_Khamene
لطفا این عکس راپخش کنید
هدایت شده از صدیق
❌ شهید یوسف قربانی شهیدی که دردنیا هیچکس را نداشت و برای آب نامه‌ می‌نوشت 🔹محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه 🔹در ۶ ماهگی پدر، در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادربزرگش و برادرش را در تصادف از دست داد؛ زمانی هم که شهید شد، غریبانه دفنش کردند 🔹چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از هم‌رزمان خبرنگارش از او پرسید: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داد: غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج) 🔹 نامه برای آب... هم‌رزم یوسف می‌گوید: هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد! با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. 🔹یک روز گفتم یوسف جان برای کی نامه می‌نویسی؟ نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ 🔹دست مرا گرفت، قدم‌زنان کنار ساحل اروند بُرد، نامه را از جیبش درآورد، و داخل آب انداخت! چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم، کسی را ندارم که 🔻به یادش همین الان، در گروه‌ها ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهر این شهید عزیز هدیه شود ‌🔴
هدایت شده از بیت رهبری
وقتے امام عاشقان غایب است اطاعت از خامنـہ اے واجب است 🕶🇮🇷 لینکــ≈↓↓ https://eitaa.com/rahbari_Khamene کانال ی‍‌اوران س‍‌ی‍‌د ع‍‌ل‍‌ى
هدایت شده از بیت رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی شوخی با رهبری هم شوخی؟!😁♥️ ┄┅┅┅┅❁🖤❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/rahbari_Khamene ┄┅┅┅┅❁🖤❁┅┅┅┅┄
هدایت شده از بیانگر
32.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥میزبانی از شیخ حسین انصاریان با مشروب اعلا و تریاک خالص! تا آخر ببینید و برای همه ارسال کنید
سلام خدمت دوستان و عزیزان امیدوارم که این سفر به همه ی عزیزان خوش گذشته باشه 🖍🖍🖍 لطفا خانم هایی که توی این سفر عکس های خاص 📸📸📸 برای مسابقه عکاسی گرفتن عکس های زیبایی که گرفتند رو طی امروز و فردا به این آیدی بفرستند.👇👇👇👇 @Motahare_Gha3mi