eitaa logo
کانال صوتی راهی به سوی بهشت۱
2.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
514 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ - Nov 22 2020 خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency  دین و آیین تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۰ معاد و زندگی پس از مرگ در قرآن/ بیان معاد از زبان انبیاء الهی  قرآن مجید اعتقاد به معاد و روز رستاخیز را از اصول اساسي تعاليم انبياي الهي معرفی می کند و بعد از توحید بیشترین تاکید را بر معاد دارد و بیش از 1400 آیه در این باره وجود دارد. به گزارش خبرگزاری مهر، معاد از نظر لغوي به معناي بازگشتن است و در اصطلاح به معناي دوباره زنده شدن آدمي پس از مرگ است. از موضوعات بسيار مهم و سرنوشت ساز انسان معاد است. پس از توحيد موضوع مهمي كه قرآن به آن اهتمامي ويژه دارد، معاد است. شمار آيات قرآن درباره جهان پس از مرگ بيش از 1400 آيه است و اين تعداد آيه، نشانگر اهميت معاد است. معاد، مورد اهتمام همه انبياي الهي نيز بوده است. اصولا دعوت به دين در صورتي معنا دارد كه زندگي پس از مرگ جز اصول اساسي آن باشد. انسان به دو دليل به تحقيق درباره معاد علاقه مند است؛ اول، انسان ذاتا علم دوست و حقيقت جو است، به ويژه درباره آنچه با زندگي او ارتباط دارد و معاد از اين گونه موضوعات است. انسان مي خواهد بداند كه آيا زندگي اش با مرگ پايان مي يابد يا پس ازآن زندگي ديگري خواهد داشت؟كيفيت انتقال از اين زندگي به آن زندگي چگونه است؟ زندگي آن دنيا چند مرحله اي است؟ آيا لوازم و وسايل مورد نياز آن دنيا را بايد در همان جا تهيه نمود يا اينكه زندگي اين جهان، مقدمه و زمينه ساز خوشي ها و ناخوشي هاي آن جهان است و به تعبيري اين دنيا مزرعه آخرت است؟ پاسخ به اين پرسشها است كه مي تواند عطش حقيقت جويي آدمي را تا حدي فرو نشاند. دوم، شناخت غايت و هدف زندگي براي انسان از اهميت زيادي برخوردار است، زيرا در شكل گيري فعاليت ها و اعمال انسان نقش مهمي دارد. انساني كه مرگ را پايان زندگي خود مي داند، رفتار خود را به گونه اي تنظيم مي كند كه به هر طريق ممكن نهايت لذت را در اين دنيا ببرد و تنها نيازها و خواسته هاي زندگي دنيوي خود را تامين كند. اما كسي كه به زندگي جاودانه اعتقاد دارد، برنامه زندگي دنيوي خود را به گونه اي سامان مي بخشد كه هر چه بيشتر براي زندگي جاودانه اش سودمند باشد و از سوي ديگر، سختي ها و ناكامي هاي زندگي دنيا، او را دلسرد و نااميد نمي كند و پيوسته در راه كسب سعادت و كمال ابدي مي كوشد. خداوند تبارک و تعای در آیه 115 سوره مومنون مي فرمايد: "آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده ايم و به سوي ما باز گردانده نمي شويد." سوره قيامت آيه 3-5 مي فرمايد: آيا انسان مي پندارد كه هرگز استخوانهاي او را پس از متلاشي شدن جمع نخواهيم كرد؟ آري، قادريم كه حتي خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنيم. انسان در معاد شك ندارد بلكه مي خواهد آزاد باشد و بي ترس از دادگاه قيامت تمام عمر گناه كند. اين آيه علاوه بر اينكه به معاد اشاره دارد، به دليل انكار آن نيز اشاره مي فرمايد و نشان مي دهد كه علت انكارمعاد اين است كه آدمي مي خواهد راه براي گناهكاري او باز باشد، زيرا اگر كسي به معاد اعتقاد داشته باشد پيوسته مراقب رفتار و كردار خود است و گناه و نافرماني نمي كند. بنابر آيات 24 و 25 سوره اعراف، خداوند هنگام هبوط آدم به زمين فرمود فرود آييد كه برخي از شما دشمن برخي ديگريد و براي شما در زمين تا هنگامي معين قرارگاه و برخورداري است. فرمود در آن زمين زندگي كنيد و در آن مي ميريد و در رستاخيز از آن بر انگيخته خواهيد شد. اين نوع خطابات درباره معاد و هنگام هبوط آدم، نشانگر ماموريت آدم بر اشاعه انديشه معاد در ميان فرزندان خود است. بنابر آيات قرآن، حضرت نوح (ع) در همان حال كه با شرك و بت پرستي مبارزه مي كرد، انديشه معاد را به صورت صريح پيش مي كشيد و از قوم خود مي خواست كه از خدا طلب آمرزش كنند. قرآن سخن حضرت نوح را در آيات 17و 18 سوره نوح می آورد: خداوند شما را مانند گياهي از زمين مي روياند، سپس شما را به همان زمين باز مي گرداند و بار ديگر شما را خارج مي سازد. قرآن مسئله معاد را از زبان حضرت موسي(ع) در آیه 27 سوره غافر نقل مي كند: و موسي گفت من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مي برم از هر متكبري كه به روز حساب ايمان نمي آورد. همچنین بنابر آيات قرآني، حضرت عيسي(ع) در همان روز كه تولد از معاد ياد كرد و فرمود؛ سلام برمن در آن روز كه متولد شدم و آن روز كه مي ميرم و آن روز كه زنده برانگيخته خواهم شد.  برچسب‌ها قرآن  درباره ما تماس با ما بازرگانی All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. طراحی و تولید: نستوه
سلام.باتوکل برخدا .متوسل شدن به شهیدان.وبه خصوص شهید حاج قاسم سلیمانی.وبنابر فرمایش مقام معظم رهبری به خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه از همه ملت ایران خواهشنیدم همگانی از (چهارم آذر )شروع کنیدبه خواندن دعای هفتم.صحیفه سجادیه به مدت (40روز) .که دقیقا روز 40.که (13دی) است میشود سالگرد سپهبد حاج قاسم.سلیمانی😔،ان شا الله خداوند به حق شهید حاج قاسم و شهیدان وامامان معصوم فرج حضرت مهدی (عج)را برساندو این بلارا از کشور ایران وهمه ی کشورها ریشه کن بفرماید ان شاالله،دعا یک صفحه بیشتر نیست.شاید بیشتر از چند دقیقه کوتاه طول نکشد.لطفا همکاری کنید. پیام را پخش کنید تا به دست همه مردم برسد ،🌹نشر حداکثری.وثوابش برای سلامتی اقا امام زمان وتعجیل در ظهورشان.اللهم عجل الولیک الفرج🌹🙏🙏
☑نام : سید علی ☑نام خانوادگی : حسینی خامنه ای ☑نام پدر : سید جواد ☑تاریخ تولد به فرموده خودشان : ٢٩ / ٠١/ ١٣١٨ ☑تاریخ تولد در شناسنامه : ٢٤ / ٠٤ / ١٣١٨ ☑محل تولد : خراسان 💠بعضیا بهش میگن " آیت الله " 💠بعضیا میگن " آقای خامنه ای " 💠بعضیا هم مثل برادر های لبنان و سوریه و عراق میگن: " سیدنا القائد " ، اما ما بهش میگیم ✅" آقا " 💠ما بهش میگیم "آقا"... "آقا" رو از هر طرف که بخونی آقاست! ✅فدایی زیاد داره. 💠پابرهنه ها بیشتر دوستش دارن۳۰ساله داره ایرانو،با تمام شرایط عجیب غریبش رهبری میکنه،هرکی جاش بود ،پنج سال اول جا میزد! 💠🔴تو کشور خودش مظلومه اما تو دنیا کلی طرفدار داره. 💠400هزار نفر تو نیویورک و کالیفرنیا ، مقلدشن. 💠همون که هیشکی،عکسای منتشر شده از خونه شو،باور نکرد. 💠زندگیش آدمو به قلب تاریخ میبره،علی بن ابیطالب و زندگی ساده و... 💠همون که همیشه خرابکاری های دولت ها و مسئولین ،به حسابش گذاشته میشه. 💠همون که رهبری"سینه سپر کرده ها"رو مقابل اسراییل بچه کش به عهده داره. 💠همون که لب تر کنه عاشقاش براش جون میدن. 💠همون که اشاره کنه ،تلاویو و حیفا با خاک یکسانه. 💠همون که هیچ وقت کم نمیاره،مث مرد ،وایساده پای حرفش. 💠همون که نزدیکترین دوستاش،دشمن ترین دوستاشن. 💠همون که سالهاست سایه سنگین"بعضیا"رو ،رو دوشش تحمل میکنه. 💠همون که تو سابقه ی مبارزاتی ش ،کسی به پاش نمیرسه. 💠اصلا کدوم رهبر دنیا،روی موکت و فرش جهیزیه خانومش زندگی میکنه؟بدون اینکه تو بوق و کرنا کنه،با فقیربیچار ه ها دمپره ؟ 💠همون که بدترین توهین ها و تهمت هارو بهش میزنن درحالیکه حتی یه جمله هم راجع بهش اطلاع ندارن.و اون میشنوه و تحمل میکنه و همچنان لبخند"آقایی"...؟ 💠همون که مظلومیت "علی"ها رو به ارث برده؟ 💠کدوم سیاست مداری تو دنیا بچه هاش اینقد سالم وپاکن؟جالبه حتی مردم نمیدونن چندتا بچه داره،چی ان،اسماشون چیه؟ 💠همون که "پاکترین"آدما ،جونشونو کف دست گرفتن و فداش شدن. 💠همون که از پست ترین مفتی های وهابی و بی ادب ترین رئیس جمهورهای غربی،تا بدترین آدمای روزگار دشمن خونی شن. 💠همون که واسه بدحجابا گفت:او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟نقص او ظاهر است. نقصهای من باطن است. با این رفتارش خیلیا محجبه شدن. 💠سلامتیش صلوات بفرستید. ✅اگه دوست داشید این ذکر خوبیهای آقامون رو به دیگران هم بفرستید.💐💐💐💐
👌🏻لباس آراسته برای احترام به چشم مردم، نه برای خودنمایی! 🔻امیرالمؤمنین(ع) در مقام بیان دومین ویژگی اهل تقوا، به لباس متقین اشاره می‌کند: «مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ؛ لباسشان میانه است.» اینکه امیرالمؤمنین(ع) در ابتدای این خطبه به لباس اشاره می‌کنند، نشان از اهمیت جایگاه لباس دارد. لباس یکی از امکاناتی است که مؤمن می‌تواند با این امکان بزرگ، به خود و دین خود خدمت کند. لباس مسأله‌ای نیست که صرفاً برای تفریح، تفنّن یا تزئین باشد، لباس کاربردهای مختلفی دارد. چون کاربردهای لباس، هم از نظر ظاهر لباس و هم از نظر نیّتی که انسان هنگام پوشیدن لباس دارد، متفاوت است، در رأس فضائل اهل تقوا مطرح می‌شود. 🔻ما باید با ظاهری آراسته ‌همدیگر را ملاقات کنیم. حضرت امام(ره) به آراستگی ظاهر و پوشش بسیار اهمیت می‌دادند. حضرت امام(ره) اهل تظاهر نبودند، ولی برایشان مهم بود که دیگران ایشان را آراسته ببینند. حتی لباس‌های داخل خانه را که معمولاً کسی اتو نمی‌کند، ایشان اتو می‌کردند. این خیلی مهم است که ما وقتی به همدیگر می‌رسیم، خودمان را برای همدیگر تزئین کنیم. باید برای چشم مردم احترام قائل باشیم. 📕بخشی از کتاب باران خوبی‌ها
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹 باسلام خدمت عزیزان 💠قرار هفتگی.. ⚜️تلاوت جزء ۶ قرآن کریم ⚜️تلاوت دعای ششم صحیفه سجادیه ⚜️۱۰۰۰صلوات هدیه به امام زمان عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 📝 با اینکه می‌دانیم او [امام زمان(عج)] واسطه‌ی بین ما و خداست، مع‌ذلک به فکر او نیستیم! ای‌کاش می‌دانستیم که احتیاج او به ما و دعای ما برای او، به نفع خود ماست؛ وگرنه قرب و منزلت او در نزد خدا معلوم است. 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص ٢٧٧ ✳️ @bahjat_alabd
مصطفی رحمان دوست : من برنامه کودک تلویزیون را داشتم و راستگو را نمی شناختم. یک روز دیدم آخوند جوان کوتاه قدی یک راست آمد کنارم نشست و سلام علیکم و بعد گفت من آمده ام برای بچه ها برنامه اجرا کنم. آن روز ها کاملا اوضاع انقلابی بود. منشی داشتم ولی قاعده بر این بود که منشی مانع ورود کسی نشود. من که دل خوشی از آخوند های جوان و بی تجربه نداشتم که به نام انقلاب مدعی هر کار و تخصصی شده بودند؛ گفتم آقاجان سن و سالی هم نداری که بگویم حاج آقا این کار ها به شما نیامده. تلویزیون و تولید در آن دستگاه ، حرفه ای تخصصی است . همین که دوربین را از استودیو خارج کرده اید و جلو منبر گذاشته اید کافی است. لطفا بروید به جنگ زید و عمر ادامه دهید و درستان را بخوانید. اما راستگو میدان را خالی نکرد و گفت من حاضرم با بهترین هنر پیشه ها و مجریان برنامه کودک مسابقه بدهم و فی البداهه برنامه اجرا کنم. پیشنهاد تفریحی خوبی بود . تا چشم باز کنم دیدم همکاران قرتی تور تکس گروه کودک توی اتاق جمع شده اند تا به آخوند جوانی که ادعای فلان و بهمان دارد بخندند. یک ربع نگذشته بود که راستگو کار خودش را گرد . آنهایی که برای مسخره کردنش آمده بودند هر کدام برای " بهتر" شدن برنامه اش پیشنهادی می دادند... راستگو هم کم نمی آورد و در باره پیشنهاد ها اظهار نظر می کرد. راستگو دلش می خواست با عبا و عمامه برنامه اش را اجرا کند ، آنهم هفتگی و مرتب و با حضور بچه ها و پخش مستقیم. من می گفتم که فقط یک بار اجرا کن آنهم تولیدی نه پخش مستقیم که فیلمش امکان ویراش داشته باشد و حتما با لباس عادی. اختلاف نظر ما باعث شد که برنامه ای تولید نشود. دو سه هفته بعد آمد و به اجرای بدون عبا و قبا و عمامه و همچنین به تولیدی بودن برنامه نه پخش مستقیم آن تن در داد. من و همراهانم هم قول دادیم که اگر برنامه اش را پخش کردیم و گرفت "چند برنامه دیگر !" هم ادامه بدهیم... چند جلسه با پیراهن شلوار اجرا کرد.. یواش یواش وسط برنامه نصف لباسش را پوشید و خلاصه در برنامه اعلام کرد که روحانی است و ... باهم دوست شدیم . خیلی هم دعوا می کردیم چون اختلاف سلیقه داشتیم . همدیگر را دوست داشتیم. مرا دعوت می کرد برای طابه ها ی نو آموز کلاس هایش ادبیات کودکا ن یا قصه گویی درس بدهم. به خانه هم می رفتیم. در روزگاری که بازی های کامپیوتری جرم بود ، با هم تا صبح آتاری و... بازی می کردیم. جز این روزگار اخیر که پس از درگذشت ناگهانی همسرش دل و دماغی نداشت ، با هم زیاد درد دل می کردیم و به خاطر اختلاف سلیقه های سیاسی و مذهبی به پر وپای هم می پیچیدیم. حیف شد که رفت . حالا حالاها جای کار داشت . این سالهای اخیر خیلی اذیتش کردند . خدا لعنتشان کند ، آسیب زیادی از دست هم لباس هایش خورد. کارش به آن جا رسید که محتاج کار شده بود. بی معرفت ها حتی بعضی از شاگردانش چوب لا چرخش می گذاشتند. او که گار خدا پسندانه اش را کرد و رفت ؛ اما این ها را برای آنهایی می گویم که از امروز در اندوه از دست رفتنش اشک تمساح می ریزند و دیروز در پی این بودند نام و نانش را آجر کنند. خوب است کرونا هست و مراسمی برای جولان این گونه ها اتفاق نمی افتد. بگذریم و با یک خاطره تمامش کنم. بیست و چند سال پیش خانه ما نزدیک فرودگاه مهرآباد بود. شب بود و آماده خواب بودم که تلفن خانه زنگ زد. راستگو بود. گفت میایی مرا از فرود گاه به خانه ات ببری؟ سر به سرش گذاشتم که ای بابا تاکسی بگیر و بیا ... بگذار آقایان علما و شخصیت ها یک بار هم شده سوار تاکسی شوند و از این حرفها . شوخی هایم که تمام شد گفت بابا جیب علما خالی است . پول ندارم . زود بیا و منتظر جواب من نشد و تلفن را قطع کرد. سوار پیکان جوانانم شدم و رفتم فرودگاه . آوردمش خانه.شام هم نخورده بود . نیمرویی روبه راه کردیم و تا اذان صبح تعریف کردیم. صبح پرواز داشت به مشهد . در آنجا هم برنامه داشت . ماجرا از این قرار بود که از قم آمده بود مهرآباد تهران از آنجا پرواز به شهری و سه روز اجرای برنامه و حاج آقا لطف کردید و خوش آمدید و پرواز به شهر دیگر و شهر بعدی. در هیچ یک از شهر ها به او پول نداده بودند. یک جا یک کیلو چای داده بودند . یک جا یک تخته پتو و... آن روز ها پول دادن به معلم مدرس و سخنران جماعت زشت بود و این جور نبود که پیش از منبر پاکت داده شده باشد ! خلاصه چای و پتو را که هر دو بسیار به درد بخور بودند و در زمان جنگ نایاب ، به ما داد و رفت. بردمش فرودگاه تا به مشهد برود و کلاس هایش را اداره کند و حاج آقا خدافظی بشنود و برگردد. بله. حاج آقا خداحافظ. آنچه را هم که گرفته بودی نبردی. حاج آقا خدا حافظ. خوش به حالت که اندوخته های نگرفته بسیاری را بردی. حاج آقا خدا حافظ.