@dars_akhlaq.Mp3
4.91M
یکی از اعمال شب جمعه بسیار گفتن «سبحان اللّه،و اللّه اکبر،و لا اله الاّ اللّه»و زیاد صلوات فرستادن در این شب است.
روایت شده:جمعه،شبش تابناک و روزش بس روشن است،پس ذکر«سبحان اللّه،و اللّه اکبر،و لا اله الاّ اللّه»بگوئید و بر محمّد و آل محمّد بسیار صلوات فرستید و در روایت دیگر در مورد اعمال شب جمعه آمده: که کمترین صلوات در شب جمعه،صد مرتبه است،و هرچه بیشتر باشد بهتر است.
و از امام صادق علیه السّلام روایت شده:صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار کار نیک برابر است و هزار گناه را پاک می کند و مقام انسان را هزار درجه بالا می برد و مستحب است که پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسیار صلوات فرستند.و با سند صحیح از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده:هنگام عصر روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاى طلا و صحیفههاى نقره فرود می آیند و در عصر پنجشنبه و شب و روز جمعه تا هنگام غروب خورشید جز صلوات بر محمّد و خاندان آن حضرت چیزى ننویسند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موشن_گرافیک | صلحی برای جنگ
◽️در خلال جنگ جهانی اول، خاورمیانه چگونه خاورمیانه شد؟
13.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 ببینید و بشنوید!
شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حسن باقری، احمدکشوری، علی صیادشیرازی، محمدابراهیم همت، احمد کاظمی و ... با ملت ایران سخن میگویند:
🌷نترسید و امیدوار باشید🌷
▫️ بازخوانی بمناسبت اولین هفتهی عروج سردار عالیقدر اسلام سپهبد سلیمانی؛ در همین ساعت در بغداد
📥 دریافت نسخه کیفیت اصلی👇
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=42641
داستان کوتاه
شاگرد معمار، جوانی بسیار باهوش اما عجول بود گاهی تا گوشی برای شنیدن می یافت شروع می کرد تعریف نمودن از توانایی های خویش در معماری و در نهایت می نالید از این که کسی قدر او را نمی داند و حقوقش پایین است.
روزی برای سلمانی به راه افتاد. دید سلمانی مشغول است و کسی را موی کوتاه می کند. فرصت را مناسب شمرده و باز از هنر خویش بگفت و اینکه کسی قدر او را نمی داند و او هنوز نتوانسته خانه خوبی برای خویش دست و پا کند. به اینجای کار که رسید کار سلمانی هم تمام شد.
مردی که مویش کوتاه شده بود رو به جوان کرده و گفت: آیا چون هنر داری دیگران باید برایت اسباب آسایش بگسترند؟!
جوان گفت: آری.
مرد تنومند دستی به موهای سفیدش کشید و گفت: اگر هنر تو نقش زیبای کاشانه ایی شود پولی می گیری در غیر اینصورت با گدای کوچه و بازار فرقی نداری.
چون از او دور شد جوانک از استاد سلمانی پرسید: او که بود که اینچنین گستاخانه با من سخن گفت؟
استاد خندید و گفت: سالار ایرانیان، ابومسلم خراسانی.
جوان لرزید و گفت: آری حق با او بود من بیش از حد پر توقع هستم.
اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید: “آنچه بدست خواهی آورد فراتر از رنج و زحمتت نخواهد بود.
ابومسلم خراسانی با این حرف به آن جوان آموخت هنر بدون کار هیچ ارزشی ندارد و هنرمند بیکار و بی ثمر هم با گدا فرقی ندارد.
#خاطرات_شهدا
♦️شهید احمد کشوری
🔖 تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۰۹/۱۵
🌹محل شهادت: تنگه بینا،منطقه میمک
#معرفی_یادمان
🌹 #شرهانی سرزمین عملیاتهای مهم رزمندگان اسلام به خصوص عملیات محرم است، در مرحله سوم عملیات محرم 15 روز به طول انجامیده است منطقه شرهانی حدود 10 بار دست به دست شده و عمده شهدای مفقود الاثر مربوط به این عملیات است .
به گزارش ایسنا، منطقه و پاسگاه شرهانی در 65 کیلومتری جنوبشرقی شهر دهلران و در فکه شمالی و دامنه ارتفاعات حمرین قرار دارد و از طریق جاده شهید خرازی تا جاده دهلران اندیمشک و پادگان عینخوش 25 کیلومتر فاصله دارد.
در طول جنگ این منطقه به علت وجود ارتفاعات 175 و 178 که میدان دید وسیعی از دشت دهلران و منطقه عینخوش تا استان میسان عراق داشت، اهمیت نظامی یافت و ارتش عراق با اشغال این منطقه به ایجاد میادین مین و موانع اقدام کرد.
با اجرای عملیات محرم بخش مهمی از بلندیهای حمرین در منطقه شرهانی آزاد شد ولی تا آزادی خرمشهر بخشهایی از این منطقه همچنان در اشغال دشمن بود. در جریان عملیات والفجر 1 ، شرهانی حد شمالی عملیات بود و همچنین عملیات ایذایی شرهانی در 21 تیر ماه سال 1364 توسط ارتش در این منطقه صورت گرفت.
در جریان اجرای سلسله عملیاتهای پدافند فعال (دفاع متحرک) در دهم اردیبهشت ماه سال 1365 دشمن با دو لشکر به این منطقه حمله کرد که با واکنش سریع مدافعان تیپ 10 سید الشهدا (ع) تلاش دشمن ناکام ماند.
اکنون در منتهی الیه جاده عینخوش و در نزدیکی پاسگاه چمسری، یادمان شرهانی که در گذشته مقر تفحص لشگر 14 امامحسین (ع) اصفهان بود قرار دارد که دارای گنبد کوچکی است و در اطراف آن خاکریزها و ادوات جنگی به نمایش درآمده است.
سنگرها و کانال سراسری بجلیه در اطراف این یادمان یادآور حماسهها و مظلومیتهای شهدای جنگ تحمیلی خصوصا شهدای عملیات محرم و والفجر 1 است و به همین مناسبت در سال 1388 در این یادمان یک شهید گمنام به خاک سپرده شد.
منطقه عملیاتی شرهانی که در عملیات محرم به دست رزمندگان اسلام آزاد شده است اکنون مامن دلدادگان عاشقی است که در قلب کاروانهای راهیاننور در پی کسب معرفتند. شرهانی آخرین بازمانده دفاع مقدس از لحاظ آثار طبیعی جنگ در دهلران و استان ایلام است .
این منطقه نه به عنوان یک یادمان بلکه به عنوان یک پایگاه فرهنگی مهم در این شهرستان و بازگو کننده رشادتهای مردمانی است که مرد دوران سختی بودهاند.
منطقه شرهانی در عملیات محرم آزاد شد و امروز یکی از مقصد کاروانهای راهیاننور است و سوغاتی دور رکعت عشق را نثار بازدید کنندگان میکند. جلوههای ماندگار شرهانی معراج شهدا و کانال بزرگ بجیلیه 90 کیلومتر تا فکه است که توسط ارتش بعث بعنوان سد دفاعی احداث شده و عمق آن 6 و عرض آن 5 متر است و انواع موانع ایذایی در آن بکار رفته است.
«معراج الشهدا» مهمترین جاذبه معنوی یادمان شرهانی است چون محل پیدا شدن پیکرهای بیش از 1000 شهید دفاع مقدس بین سالهای 1371 تا 1385 در محورهای عملیاتی محرم، فتحالمبین، قدس3، عاشورا، والفجر مقدماتی، والفجر1، ولفجر3، والفجر6 و مناطق عملیاتی مهران، میمک و سومار است ...
#معرفی_کتاب
📚«جدال در زیویه»
📌کتاب «جدال در زیویه» بر اساس خاطرات ۴ نویسنده تدوین شده است، در بخش نخست، خاطرات شهید محمدتقی مشکوری (که به عنوان تخریبچی در جبههها حضور داشته) تحت نام «یک بال و صد پرواز» آمده است. در این خاطره، نحوه حرکت مینگذارها در هنگام عملیات، شجاعت این عزیزان، ملاقات یکی از مجروحان با امام زمان (عج) و شهید شدن بسیجیان تخریبچی در میدانهای مین وصف شده است. در بخش دوم، خاطرات عباس پاسیار از جبهههای کردستان به چاپ رسیده است. در این خاطره، مبارزه برای آزادسازی بانه و سردشت از دست کومله و نبرد در منطقه زیویه تشریح شده است. بخش سوم، خاطرات ولی صابری تحت عنوان «دژ انصار» است که به فتح شلمچه و بیرون راندن دشمن از دژ مرزی و شهادت گروهی از بسیجیان اختصاص دارد. در بخش چهارم، خاطرات حمید حسینی در مورد عملیات کربلای چهار و شناسایی مناطق اطراف شلمچه آمده است.
در شرهانی باید دلت را خانه تکانی کنی تا شهدا را دعوت کنی تا حضور محبوبه های خدا را درک کنی و لمس نمایی.
اینجا اگر به صاحب خانه دل بدهی عرشی میشوی. آخور بین نمیشوی آخر بین میشوی. از اینجا میشود تا آسمان پل زد.
اینجا شرهانی است...
کم کم بوی سیب میوزد؛ و استخوانها بوی مدینه میدهد.
اینجا منطقه ای است که اگر دل به خدا بدهی رنگ خدا میگیری، رنگی ثابت و بدون تغییر. مگر غیر از این است «صبغة الله و من احسن من الله صبغة».
باد ضجه میزند و آسمان مبهوت به پس صحنه های عاشورا مینگرد.
به آنهایی مینگرد که آمدهاند با برادران ایمانیشان درد دل کنند و معنی میکنند و به آنهایی نگاه میکند که فلسفه حیات را معنی میکنند و به آنهایی نگاه میکند که فلسفه حیات را تفسیر کردند و رفتند.
فلسفه حیات را تفسیر این دو حرف حافظ باید دانست با دوستان مروت با دشمنان مدارا، یا به عبارت آسمانی «أشداء علی الکفار رحماء بینهم».
اینجا میشود دایرة المعارف غیرت و همت و... را نوشت.
اینجا باید با خاک بازی کرد و حرف زد تا حرف بزند و نشانی گنج را بدهد.
اینجا باید ساخت و سوخت تا آموخت.
اینجا شرهانی است قطعه ای از ملکوت و بهشت.
اینجا سعادت آباد است، نه شرهانی.
شرهانی نام مستعار بهشت است.
اینجا باید چراغ دلت را روشن کنی تا شهدا را ببینی. زمین شرهانی آبستن هزار هزار لیلی است باید مجنونوار به دنبال لیلیها باشی، شرهانی شرهانی نبود شهدا شرهانی را قدمگاه و زیارتگاه و شرهانی کردند.
شهدا در آغوش گرم شرهانی استراحت میکنند و به خوابی ظاهری و بیداری باطنی فرو رفتهاند.
شهدا حضور گرم گروه تفحص را خوب حس میکنند ولی لذت میبرند و از فلسفه یافتن خرسندند.
باید از شیخ بپرسی که چگونه میشود با چراغ در پی انسان بود؟
خدایا! خاک یا آتش؟! تو بهتر میدانی. شیطان تکبر کرده بود که شعار «خلقتنی من نار و خلقته من طین» را سر داد.
من حس میکنم ابو التکبر و ابو النادمین شرمنده است.
الان فلسفه خلقت انسان خاکی را میداند.
اینجا شرهانی است...
اگر نار میسوزاند خاک شرهانی هم دل را و هم وجود را میسوزاند. اگر نار نورانیت و روشنایی دارد خاک شرهانی نیز نورانیت و روشنایی غیر قابل توصیفی را به زائران هدیه میدهد.
شرهانی قدمگاه خداست؛ شرهانی شرح دلدادگی عاشقها و معشوقهای واقعی است و نه مجازی و خیالی. شرهانی شرح آنی نیست شرح زره به زره و شرح گذشته های نه چندان دور است. شرهانی شرح زندگی افلاکیان خاک نشین است. شرهانی را باید در شرهانی جست، شرهانی پادگان خداست که سربازانش نامرئی هستند و رویایی نیستند.
ذره ذره خاک بوی باروت و خون میدهد. خاک تسبیح میگوید و ذکر.
کجای این زمین باید ایستاد و به خدا زل زد. کجای این زمین به خدا نزدیکتر است و دستت به خدا میرسد؟ کجای این زمین را بگردم تا خودم را پیدا کنم و تو را دریابم؟ و... کجای این زمین را باید با چشم شخم زد؟!