eitaa logo
ره پویان غدیر(مسجد عبداللهی)
62 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
76 فایل
اگر "غدیر" درست پاسداری می شد، نوبت به "کربُبلا" نمی رسید
مشاهده در ایتا
دانلود
"والدین و مربیان گرامی با توجه به نزدیک شدن سه شنبه آخر سال و خطرات غیر قابل جبران مواد محترقه، نسبت به آگاه سازی خانواده به ویژه کودکان و جوانان اقدام نمایید. "سازمان آتش نشانی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمان مرگم بیا اباعبدالله دوسِت دارم خیلی یا اباعبدالله 💬 🔴 @qods_iraa
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 اینجوری نیت کن یک چهارم عمرت در ثوابی 🎙 حجت الاسلام | عضوشوید 👇 @arbaeeniy_yaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ازدحام جمعیت بختیاری های ایذه ماشین رئیس جمهور را متوقف کرد در فضای مجازی 👇 @akhbar_Khozestan
☀️مرد اگر مثل امام رضاش غیور باشد چه شود!😔 📖 در مشهد، به خدمت شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعلیه‌السلام شد. آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می‌رفتیم. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که بود و حتی به او کربل رضای عاجز می‌گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی‌ها به نابینا عاجز می‌گویند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می‌آمد و تکبیر می‌گفت. ما بچه بودیم و سال‌ها بود که او را می‌شناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را می‌بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد. پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می‌خواستند خودشان ببینند. من هم آن‌جا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می‌آمد، امروز بینا شده بود. این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می‌گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می‌آورد. بعد از اینکه در مسجد مستقر می‌شد، دیگر به کسی نیاز نداشت. ما جستجو کردیم که چرا شفا داده‌اند. گفتند: سال‌ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می‌گرفت و به مسجد می‌آورد. کم‌کم بزرگ شد و به‌اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. روزی بعضی از بچه‌های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می‌گوید تو برو خانه من این‌جا می‌مانم. او به امام رضاعلیه‌السلام عرض کرده بود: آقا! من سال‌هاست که نابینا هستم و حتی یک‌بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک‌بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به را تحمل نمی‌کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین‌جا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلک‌های مردم را به خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می‌شود و بعد از مدتی خوابش می‌برد. در خواب، حضرت رضاعلیه‌السلام او را شفا می‌دهند. مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیده‌ام. 📚منبع:بیانات حضرت آیت‌الله مصباح در جمع بسیج دانشجویی خوزستان و دانشگاه شهید چمران اهواز - 1391/04/17 لینک کانال قصص العلماء https://eitaa.com/ghesasolama 🌴گروه طلبه شهیده کربلای حسینی بانو زهرا دقیقی https://eitaa.com/joinchat/2422669360C15ec35428a
هدایت شده از بیداری ملت
مداحی آنلاین - دنبال تو می گردم - نوشه ور.mp3
3.34M
(عج) 🍃حالم اصلاً خوب نیست، نمی‌تونم آروم باشم 🍃چجوری یک عمره از دیدن تو محروم باشم 🎙 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 🔴 👇 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا