💬توئیت قابل تامل خطاب به برخی مداحان ... #میلاد_حضرت_زینب #لبیک_یا_خامنه_ای ┅┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅ ☫کانال جهاد تبیین https://eitaa.com/jahad_14

🕊✨🕊 ♡‌‌‌‌‌‌‌﷽♡ 💥فرجام اهانت! ✍🏼... علامه طباطبايى در مقابل شاگردان عصبانى نمى‌شد و سابقه نداشت به فراگيران سخنان اهانت‌آميز بگويد يا با آنان تندى كند، سراپاگوش بود و چون حرف اشكال‌كننده به پايان مى‌رسيد جوابش را به آرامى مى‌داد و او را قانع مى‌نمود. جوانى به نام سيد احمد... بود كه از محضر علامه بهره برد ولى درس‌هاى حوزه را ادامه نداد و به دانشگاه رفت. او در آغاز از علاقه‌مندان علامه بود ولى چون از دختر ايشان خواستگارى كرده و جواب رد شنيده بود با عقايد اين فيلسوف از در مخالفت برآمد و اشكالاتى بر تفسير الميزان نوشت كه تحت عنوان حول الميزان به زبان عربى چاپ شد. ➰برخى شاگردان خدمت استاد رفته و خاطرنشان ساختند چنين اثرى عليه تفسيرتان منتشر شده است، در شأن شما نمى‌باشد كه جواب او را بدهيد ولى اجازه دهيد آن را بدون پاسخ نگذاريم. ايشان فرمودند: ولا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاّ بِأَهْلِه. نقشه‌اى كه او كشيده براى خودش خسارت مى‌آورد و تيرى كه رها كرده به سوى وى كمانه مى‌كند. و طولى نكشيد كه اين جوان فوت نمود. 👈🏽يكى از دوستان مى‌گفت: در يک سفرى كه از تهران مى‌آمدم بنده خدايى از اهالى آذربايجان در ماشين، پهلويم نشسته بود. به مناسبت گفتم: اهل كجاييد؟ قم چه كار داريد؟ گفت: قصد دارم به زيارت بارگاه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام بروم ولى يك كار واجب‌ترى هم دارم. مى‌خواهم خدمت علامه طباطبايى بروم، راستى خانه‌اش كجاست؟ و رفته رفته ماجرا را تعريف كرد، و افزود دوستى داشتم به نام سيد احمد... كه همشهرى ما بود و اخيراً مرحوم گرديد. 🔖چند شب پيش او را در عالم رؤيا مشاهده كردم. خواب آشفته و نگران كننده‌اى ديدم؛ مشاهده نمودم قيامت برپا شده و فرشتگان الهى اين دوست تازه درگذشته را مى‌كشند و به طرف جهنم مى‌برند. وقتى نگاهش به من افتاد شروع كرد به داد زدن. فرياد زد: فلانى فلانى به دادم برس. گفتم: چه مى‌گويى؟ چرا به اين وضع دچار شده‌اى، مگر چه كرده‌اى؟ گفت: برو قم و به علامه طباطبائی بگو مرا حلال کند. از او عذرخواهی نما که من اسباب اذیت و رنجاندن او را فراهم کردم. از وحشت از خواب پریدم. حالا دارم نزد ایشان می روم تا وظیفه ام را انجام دهم. بعد که با علامه دیدار نموده و این ماجرا را مطرح کرده بود ایشان با نهایت فروتنی به گریه افتاده و برای او استغفار نموده بود. 📚تماشای فرزانگی و فروزندگی _ ص 28، 26. ▪️از آیت الله شیخ حسن مجد ارموی شاگرد علامه طباطبائی منقول است که ؛ حضرت علامه پس از شنیدن عاقبت آن سید توهین کننده فرمودند: گیرم خدا او را به آتش بسوزاند چه سودی به من می رسد! و بزرگوارانه او را بخشیدند. 🍂🍃

🛑🎥 صحنه دیدنی اذان و اقامه خواندن برای یک نوزاد موقع بردن نام امیرالمومنین😍 @onlineQom

🕊✨🕊 ♡‌‌‌‌‌‌‌﷽♡ ✍... از دیگر برکات صلوات، سزاوار شدن شخص برای دریافت شفاعت حضرت رسول «صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و‌ آله» می‌باشد چنانچه حضرت فرمودند:‌ سزاوارترین شخص به شفاعت در روز قیامت،‌ کسانی هستند که بیشتر بر من صلوات فرستاده‌اند. در واقع صلوات فرستادن تجلی عینی شفاعت است که شخص هنگام بیان ذکر صلوات (البته همراه با حضور قلب)،‌ با واسطه قرار دادن حضرت خود‌به‌خود بالا می‌رود و از نفس مقدس رسول‌خدا «صلی الله علیه و آله» مدد گرفته و ترقی می‌کند. 💫در آن دنیا نیز که شفاعت ظهور و بروز پیدا می‌کند،‌ چون شفاعت یک ارتباط تکوینی واقعی بین شفاعت کننده و شفاعت شونده می‌باشد، کسی مشمول آن می‌شود که ارتباطش را در این دنیا با حضرات معصومین بیشتر تقویت کرده باشد. بدون شک یکی از راه‌های قوی کردن ارتباط با حضرت،‌ ذکر شریف صلوات است. لذا می‌توان گفت سزوارترین افراد به شفاعت همان کسانی هستند که در این عالم این پیوند را محکم‌تر برقرار کرده‌اند. ▫️استاد وکیلی _ ریسمان محبت 🍃🍂

🕊✨🕊 ♡‌‌‌‌‌‌‌﷽♡ 💥میرزا کوچک خان _ یونس بن میرزا بزرگ! ✍... روزی به اتفاق میرزا به اشکلان رفتم، نامه از قونسول انگلیس مقیم رشت رسید که ژنرال دنسترویل و کلنل استوکس می خواهند با شما ملاقات کنند، وقت و محل آن را تعیین فرمایند. آتشکده که یک فرسخی شهر رشت بود محل ملاقات تعیین شد. میرزا به اتفاق مظفرزاده و اینجانب برای ملاقات رفتیم. در اول برخورد با میرزا ژنرال دنسترویل به محض اینکه قیافه میرزا را دید فوق العاده از قیافه او تمجید و او را به حضرت عیسی تشبیه کرد! پس از صرف چای و شیرینی ژنرال دنسترویل شروع به صحبت کرد: ➰دولت بریتانیای کبیر حاضر است تمام وسایل را از حیث مهمات از هر قبیل که مورد احتیاج باشد و هر قدر پول برای مخارج لازم است تهیه نماید به طوری که تمام مملکت در تصرف شما درآید و هر گونه حکومتی که شما خواستید جمهوری یا سلطنت مشروطه شما را به همان سمت بشناسد. 👈🏽در مقابل این همه مساعدت و همراهی فقط دو چیز از شما می خواهد: یکی آنکه تا ما جمهوری دولت بلشویک را نشناختیم شما نشناسید و هر گونه تجارتی که می کنید با ملحوظ داشتن تمام منافع ایران با انگلیسی ها بکنید. بعد از پایان این صحبت ها مرحوم میرزا شروع کرد به جواب گفتن: ⚡معلوم می شود ابداً مرا نشناخته و مرا مرد ساده از همه جا بی خبر فکر می کنید! با حکومت مرکزی هیچ گونه عداوت و عنادی ندارم، اگر یقین بدانم که حکومتی است ایرانی بدون ارتباط با هیچ بیگانه قطعاً تسلیم دولت ایران خواهم شد و اسلحه را تسلیم خواهم کرد. مخالفتم با حکومت مرکزی فقط برای این است که تحت نفوذ شما است. امیدوارم ایران را روزی آزاد و مستقل ببینم. متاسفانه شما که در تمام شئون مملکت مداخله می کنید حتی با رئیس الوزرا وثوق، آن قرارداد شوم را می بندید! و حال کار را به جایی رسانده اید به من تکلیف می کنید مستقیماً تحت قیمومیت شما در آیم چنین امری محال است... ژنرال دنسترویل عصبانی شد و گفت: می دانید دولت بریتانیای کبیر اگر اراده کند شما را محو خواهد کرد؟ ⭕میرزا با تبسم گفتند: من روزی که از طهران با یک موزر به گیلان آمدم سرم را کف دست گرفتم و از مرگ نمی هراسم. امیدوارم به دست شما انگلیسها کشته بشوم. اما شما اینقدر موذی و مزورید که مرا به دست ایرانی خواهید کُشت! ➖ژنرال گفت : چرا آرزو داری به دست انگلیسی ها کشته شوید؟ میرزا گفت: شاید بعد از چندین سال یک ایرانی پاک نژاد پیدا شود برای خونخواهی من که شده با شما در ستیزه بیفتد! 📚خاطرات سعدالله خان درویش _ رئیس مجاهدین نظامی جمعیت جنگل، به کوشش: جهانگیر درویش/ص 94،95 🍂🍃

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که به مسجد رفت و آمد کند تا دانشی مفید بیاموزد یا به دیگران یاد دهد پاداش عمره و حجی کامل را خواهد داشت. مفاتیح الحیاة صفحه ۷۳ 🌏به پویش جهانی #سلام_فرمانده بپیوندید👇 @salaaamfarmandeh