eitaa logo
سایت راه راه
75 دنبال‌کننده
364 عکس
17 ویدیو
0 فایل
کانال سایت طنز و کاریکاتور راه راه
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 آن نور چیست؟ 🔘 جلسه‌ای مهم‌ در گورستان ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۹۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای تجمع ارواح موسسین صهیونسیت در گورستان⚰☄ متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/715763  روح مؤسسین صهیونیست(هرتزل، وایزمن، بن‌گوریون) در گور جمع شدند تا آخرین تحولات از نیل تا فرات را تحلیل کنند.  ملکه انگلیس با گفتن هپی دی(روز نکبت مبارک) از پشت قبری می‌پرد توی گور بن‌گوریون و عروسکی به او می‌دهد.  بن‌گوریون: ممنون از کجا خریدی؟  ملکه: سر راه که می‌آمدم خانه‌ای خراب شده بود. این عروسک روی آوار توجهم را جلب کرد با چه مکافاتی از پنجه دست کودک جدایش کردم.  بن‌گوریون: (اشک در چشمش جمع می‌شود) ممنون، این خیلی ارزشمند است.  وسط گور، بوی بدی بلند می‌شود همه به هم نگاه می‌کنند. درِ گور را باز می‌کنند که هوا تازه شود. ترامپ نشسته پشت دیوار گور، چشمانش گرد شده است. دستپاچه می‌گوید: آمدم معامله قرن را برای‌تان جوش بدهم و برای در امان ماندن از کرونا یک لیوان وایتکس خوردم، الان دل‌پیچه امانم را بریده. شما جلسه‌تان را ادامه دهید.  یک‌دفعه شخصی از روی قبر می‌پرد. بن‌گوریون استخوان قلم پای وایزمن را به‌جای چماق برمی‌دارد تا بر فرق مزاحم بکوبد، بیرون می‌آید، صادق زیباکلام است که نخواسته پایش را روی پرچم حک شده اسرائیل بر روی قبر بگذارد و از رویش پریده. بن‌گوریون استخوان قلم پای هرتزل را به عنوان نشان ادب و انسان دوستی به زیباکلام می‌دهد.  ترامپ: (سرش را وارد گور می‌کند) به جلسه‌تان ادامه دهید، بن‌سلمان دارد دارو برای شکم‌روشم می‌آورد، کارم تمام شود به شما ملحق می‌شوم.  وایزمن: آن نور چیست که به سمت آسمان بالا می‌رود؟  هرتزل: شهاب است.  بن‌گوریون: داشتم می‌گفتم، به قول کاندولیزارایس منطقه نیل تا فرات، درد زایمان خاورمیانه جدید را دارد.  (صدای فریاد کنار قبر بلند می‌شود)  وایزمن: گویا دردش شروع شد!  هرتزل می‌پرد بیرون قبر، ترامپ کلوخ به دست به بن سلمان فحش می‌دهد که چرا شیر به او خورانده و دل‌پیچه‌اش را شدیدتر کرده است.  وایزمن: آن نور چیست که از آسمان دارد سمت زمین می‌آید؟  هرتزل: شهاب است.  بن‌گوریون: بله داشتم می‌گفتم که خاورمیانه جدید از نیل تا فرات زیر چتر شهاب است.  وایزمن: شهاب کیست؟  ترامپ: درد عین‌الاسدی چشیده‌ام که مپرس… 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 حفظ فاصله جهانی 🔘 ویکی کووید (رژیم آشغالی اسرائیل) ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۵ ثانیه | معادل زمان لازم برای گربه شور کردن دست سران عرب 😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/312366  در ۱۵ مه سال ۱۹۴۸ بن گورین رسما اعلام کرد ویروس «کرونا اسرائیل» بدون اینکه لب به خفاش بزنند در فلسطین منتشر شده است. در آن زمان کسی این ویروس را جدی نگرفت و درباره آن جک هم ساختند. کم‌کم این ویروس با انتشار در بدن میزبان خودش را صاحب‌خانه اعلام کرد و نشست وسط پذیرایی. مردم فلسطین که نه ماسک داشتند و نه مایع وایتکس آشامیدنی، کشته‌های زیادی دادند. این ویروس شب و روز مثل توده‌های سرطانی از پهلو می‌زد و از شکم در می‌آمد از سر می‌زد از دم در می‌آمد.  «کرونا اسرائیل» بین سال‌های ۱۹۴۶ تا ۲۰۰۸ تقریبا همه سرزمین اشغالی را مبتلا کرد. برای مبارزه با این بلای مسری اعراب منطقه که انتظار زیادی از آن‌ها روی دوششان سنگینی می‌کرد، توصیه کردند «حفظ فاصله جهانی» بهترین راه مبارزه با این ویروس بوده و بعد از دست دادن با سران این رژیم دست‌ها را به مدت ۲۰ دقیقه گربه‌شور کنند و وسط انگشت‌ها و کف دست فراموش نشود. ویروس اسرائیل با زیاده‌روی در گودبرداری و زمین‌خواری سرزمین فلسطین نزدیک بود خودش هم تا اعماق کشف نشده توسط گالیور نشست کند که فلسطینی با مقاومت سرشان را گرم کردند. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢مهدی‌نژاد خفه می‌شد اگر شاقلوس را نمی‌نوشت 🔘 نگاهی به کتاب طنز شاقلوس ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 160 ثانیه | معادل زمان لازم برای رهایی از بیماری مهلک شاقلوس! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/856394   کتاب‌های مهدی نژاد دو حالت دارند یا امید ‌‌مهدی‌نژاد نویسنده‌ی آنهاست و یا نیست. آنهایی که نیستند هم دو حالت دارند یا زیر نظر امید مهدی‌نژاد نوشته شده‌اند و یا زیر نظر امید مهدی‌نژاد رد‌شده‌اند. مثلا مجموعه‌ی قاف لبخند کتاب‌هایی هستند که زیر نظر امید مهدی‌نژاد نوشته‌ شده‌اند و شاقلوس هم یکی از کتاب هاییست که مهدی نژاد نوشته و زیر نظر خودش هم بوده‌است. به شاقلوس بیشتر می‌خورد یک گربه ی چاق باشد که فقط پپرونی می‌بلعد تا اینکه اسم یک کتاب، اما نویسنده در آن عقاید عامه‌ی مردم که واقعا عقاید عامه‌ی مردم هستند را گیر آورده است. یعنی مهدی‌نژاد دیده که بازار خرافات خیلی هر کی به هر کی است، پس او هم هر چه دلش خواسته را در این قالب جا کرده وبعد هم گفته کی به کی است؟ معلوم نیست شاقلوس اعتراضیست به آنهایی که برای همه ی سکنات و وجناتت یک تفسیر دارند و یا اینکه نویسنده بدش هم نیامده و جنس هایش را قاطی کرده که البته گاهی از اصلش هم بهتر شده. از ویژگی های مثبت شاقلوس این است که سعی کرده لحن خونسردش را تا آخر حفظ کند واز قالب خارج نزند و از ویژگی های منفی آن هم این است که خیلی سعی کرده از قالب خارج نزند تا جایی که قالب اصل بوده و آن چیزی که درآن ریخته شده خیلی مهم نبوده. در میان خواندن کتاب، گاه به صفحاتی برخورد می‌کنید که مطمئن می‌شوید نویسنده به خودش سفارش داده که یک کتاب فلان هزار کلمه‌ای بنویسد، وگرنه دلیلی برای حذف نکردن آن‌ها وجود‌‌ ندارد. درست است که شاقلوس در لهجه ی تهرانی به معنی بیماری کج و خشک شدن دست از مچ است، ولی هر چه هست اگر نویسنده‌اش آن‌ها را نمی‌نوشت از حرصی که داشته خفه می‌شد و باید یکجایی این حرف‌ها را می‌زد. مثل اینجایش که می‌گوید: «اگر نام کسی راببرند و آن شخص وارد شود به طور قطع و یقین حلال زاده است. اگر اسم کسی را بردند و او وارد نشد، صبر کنند و تا ده بشمارند که اگر آمد حلال زاده است. اگر باز هم نیامد دوباره بشمارند. اگر کلا نیامد به چیز های دیگر فکر کنند.» و یا در جایی دیگر که : «کف پا که بخارد، راه دور خواهد‌رفت. هر چه بخاراند، راه کوتاه‌تر می‌شود ، تا آنجا که در نهایت سفر کنسل شود.» شاقلوس مجموعه ای از۱۲۰ ناباور باور کردنی است که انتشارات قاف لبخند آن را در سال ۱۳۹۵ برای اولین بار منتشر کرده. البته شاقلوس چاپ دوم خود را طبق گفته‌ی مدیر انتشاراتش، مدیون خندوانه است؛ چرا که بعداز معرفی در این برنامه خیلی زود چاپ های اولش به اتمام رسیده است. این کتاب به گروه‌های سنی ای که شوخی بردار نیستند و مردم آمریکا که گفته‌های ترامپ را برای خوردن محلول های ضد عفونی باور می‌کنند توصیه نمی‌شود. کتابِ شاقلوسِ ۹ هزارتومانی را می‌توانید در نرم‌افزارهای کتابخوان، به صورت PDF سه هزار پونصد تومانی هم خریداری کنید. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 از خجالت نکش، خجالت نکش 🔘 نقد فیلم ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 140 ثانیه | معادل زمان لازم برای صرف فعل ما می‌توانیم! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/968163   تابستان سال ۹۷ بود که یادم نیست برای دیدن کدام فیلم به سینما رفتم اما وقتی رسیدم که سانس آن فیلم شروع شده بود و افسوس خوردم که مجبور هستم فیلم دیگری انتخاب کنم. افسوسی که بعدا تبدیل به خوشحالی شد. فیلم سینمایی خجالت نکش به کارگردانی و نویسندگی رضا مقصودی فیلمی بود که به ناچار مجبور شدم آن را ببینم اما اکنون اگر بخواهم بهترین کمدی‌هایی که دیدم را نام ببرم قطعا این فیلم هم جزو آن‌ها خواهدبود. مقصودی که سابقه نوشتن ۹ فیلمنامه را در کارنامه داشته و پیش از این تواناییش در فیلمنامه نویسی کمدی را با فیلم‌هایی چون لیلی با من است و اخلاقتو خوب کن نشان داده بود در اولین تجربه کارگردانی هم موفق شد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را از جشنواره فجر دریافت کند در حالیکه در دو بخش بهترین نقش اول زن و بهترین طراحی لباس نیز کاندید شده بود. در تاریخ جشنواره فجر کمتر فیلم کمدی توانسته تا این حد موفق ظاهر شود. مقصودی در مصاحبه‌ای دلیل ساخت این فیلمش را فاجعه بودن فیلمنامه قبلی اش یعنی من سالوادور نیستم بر روی پرده اعلام کرد در حالی که وی آن را عاشقانه نوشته بود. تهیه کننده این فیلم نیز سید امیر پروین‌حسینی است که در تهیه کنندگی آثار طنز و کمدی ید طولانی دارد. این دو نفر پیش از این در سه اثر دیگر همکاری داشتند که از جمله آن‌ها می‌توان به زخم زیتون اشاره کرد. پروین حسینی در نشست خبری فیلم نیز اظهار کرد: که برای این فیلم به بازار خارجی نیز فکر می‌کنم؛ که شاید برای یک فیلم کمدی کمی عجیب می‌باشد. از نقاط قوت فیلم می‌توان به نقش‌های متفاوتی که رضا مقصودی به زیبایی برای بازیگران تعریف کرده‌بود ودر نمایش آن‌ها تاثیر نداشت اشاره کرد، به طوری که شبنم مقدمی برای بازی در این فیلم در ۵ جشن سینمایی داخلی نامزد دریافت جایزه نقش اول شد و در جشن حافظ نیز جایزه‌اش را دریافت کرد. اما نقطه قوت اصلی این فیلم داشتن داستان است. داشتن داستان برای یک فیلم سینمایی از بدیهی ترین امور است اما امروز در سینمای کمدی ایران کمتر فیلمی را می‌بینیم که دارای این مولفه باشد و بیشتر شاهد فیلم‌هایی بدون داستان هستیم که سعی می‌کنند با لودگی و شوخی‌های اروتیک و در مراتب بالاتر نشان دادن زنانی غیربومی مخاطب را بخندانند و فروش بالایی در گیشه رقم بزنند. اما خجالت نکش هیچکدام از این‌ها را ندارد و یک طنز واقعی است که هم داستان دارد هم پیام و هم خنده به لب مخاطب می‌نشاند از این رو به کارگردان فیلم می‌توان گفت که از ساخت این فیلم خجالت نکش. البته این فیلم خالی از اشکال نیست و نقاط ضعفی نظیر وجود شخصیت‌هایی در حد و اندازه شخصیت‌های اصلی که چیزی به فیلم اضافه نمی‌کنند، وجود برخی گاف‌ها در داستان مانند روستایی با جمعیت ۲۳۰ نفر که غیبت یک نفر به مدت ۵ ماه برای هیچکس سوال نمی‌شود و کند بودن داستان نیز دارد. اما در سینمایی که کمدی‌هایش روز به روز زردتر میشوند باید قدر این فیلم و امثالهم را دانست که به راحتی در کنار خانواده می‌توان به تماشای آن نشست. در پایان امیدوارم رضا مقصودی ساخت چنین فیلم‌هایی را ادامه دهد که ما نیز مثل شخصیت اول فیلمش با خیال راحت شعار دهیم ما می‌توانیم به تماشای فیلم خوب بشینیم. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 التماس تفکر 🔘 چند پست اینستاگرامی در این روزها ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 100 ثانیه | معادل زمان لازم برای ساختن و استوری کردن جمله‌ای از زبان بزرگان! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/171616   تصویر: ده دقیقه فیلم از بازی مورگان فریمن در فیلم لوسی به اشتراک گذاشته‌است. زیرنویس: واکسن را علم کشف می‌کند ولی ادیان آن را به حساب دعاهای خود می‌گذارند.     هدف: مشخص کردن توانایی گذاشتن پست در اینستاگرام با استفاده از آنچه مربع وسط صفحه می‌نامد – مصرف باقیمانده حجم اینترنت هدیه وای فای – کپی کردن از علی کریمی تصاویر: عکسی از یک شخص در حال رکوع منتشر کرده است. زیرنویس: دکتر شریعتی در چت خصوصی با کوروش کبیر نوشت: ترجیح می‌دهم بایستم و به رکوع فکر کنم تا اینکه در رکوع باشم و به این فکر کنم که نکند کسی از عقب به من لگد بزند.     می_مانیم هدف: نشان دادن سطح دسترسی به چت خصوصی دکتر شریعتی و کوروش کبیر – نشان دادن میزان شعور و فهم تاریخی – اثبات سلبریتیَّت تصاویر: عکس یک مهر شکسته را نشر داده است. زیرنویس: جانمازم چشمه، مهرم نور، دشت سجاده من. من وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرم. راستی چطوری رو یه مهر که نمی‌تونه مانع شکسته شدن خودش بشه سجده می‌کنن ؟!    هدف: جذب شدن در گروه اینستاگرامی لاییک‌ها – بررسی نحوه الگوبرداری از پست آقای بازیگر در مورد صندوق صدقات و تاثیر آن. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 حیف دورهمی 🔘 نگاهی به فصل جدید دورهمی ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 58 ثانیه | معادل زمان لازم برای کلام آخر! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/260302 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 نفتی نشی! ۱۲۱ امین شماره ضمیمه طنز راه راه در روزنامه وطن امروز منتشر شد. آنچه در این شماره خواهید خواند: - نفتکش، آرنولد، انفجار - هیچم قبول نیست - پاچه ات را باز بگذار - کرونا یا ضربه مغزی - بفرما گوجه سبز - نقشه های بر آب این ضمیمه طنز رو علاوه بر دکه روزنامه فروشی ها از سایت راه راه نیز میتونید بخونید. b2n.ir/391138
💢 مهدی‌نژاد خفه می‌شد اگر شاقلوس را نمی‌نوشت 🔘 نگاهی به کتاب طنز شاقلوس ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 45 ثانیه | معادل زمان لازم رهایی از بیماری مهلک شاقلوس! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/856394 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 نفت‌کش، آرنولد، انفجار 🔘 آمریکایی‌ها فیلم نفت‌کش ایرانی را هم ساختند. ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 180 ثانیه | معادل زمان لازم برای به اکران درآمدن فیلم نفت‌کش ایرانی در آمریکا! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/060577   آرنولد سال‌هاست از تک‌وتا افتاده و مثل یک شهروند آمریکایی سرش به زندگی گرم است؛ صبح‌ها برای شوهر سابق زن جدیدش نان بربری تازه می‌خرد، دوست‌پسر جدید زن سابقش را به خاطر کتک زدن دخترش گوشمالی می‌دهد و فقط ماری جوانا، ماشین و اسلحه ساخت آمریکا مصرف می‌کند. تا اینکه یک روز آدم‌های مهمی از داخل یک اتاق بزرگ پر از نقشه جهان و تلویزیون‌های بزرگ، به او مأموریت می‌دهند موتورش را روشن کند و برود برای نجات دنیا. آرنولد برای خداحافظی از همسر جدیدش راهی خانه زیبایشان‌ می‌شود؛ اما او رفته است. آرنولد می‌خواهد بی‌خیال خداحافظی شود که کارگردان به او می‌گوید برای رمانتیک شدن فیلم، باید حتما از یک نفر خداحافظی کند. آرنولد از سر ناچاری به سراغ دخترش از همسر اسبق می‌رود تا از او خداحافظی کند، اما وقتی به او می‌گوید قرار است در این عملیات خطرناک، مانع رسیدن نفت‌کشها از ایران به ونزوئلا و معامله نفت با طلا بشود، دخترش از او می‌پرسد: خب به تو چه؟ آرنولد با دهن خشک نگاهی به کارگردان می‌اندازد و کارگردان برای دختر توضیح می‌دهد: خب برای اینکه ما آمریکاییم دیگه! ولی دختر آرنولد قانع نمی‌شود. حتی تهیه‌کننده هم برای دختر آرنولد توضیح می‌دهد «خب برای اینکه ما امریکاییم، همه چیز به ما مربوطه» اما دختر آرنولد هیچ جوره این حرف‌ها توی کتش نمی‌رود. نهایتا کارگردان تصمیم می‌گیرد دختر آرنولد را در یک صحنه بمب‌گذاری توسط چند آدم ریشو که مثل عرب‌ها حرف می‌زنند، منفجر کند و بفرستد هوا. بعدازاین اتفاق تلخ، آرنولد بالاخره سوار موتورش می‌شود که برود برای نجات دنیا اما قبل از اینکه هندل را بزند از کارگردان می‌پرسد«واقعا به من چه؟» در این لحظه کارگردان اشاره می‌کند «برنامه عوض شد، انفجار بعدی»! 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 هیچم قبول نیست! 🔘 بیانیه کیت‌های تشخیص کرونا ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 100 ثانیه | معادل زمان لازم برای صادرات کیت تشخیص از ایران به آلمان! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/628592   کیت‌های تشخیص کرونای صادر شده به آلمان، با انتشار بیانیه‌ای ضمن محکوم نمودن اقدام حاکمیت به روشنفکران کشور تسلیت گفتند. در این بیانیه آمده است: با کمال تاسف اعلام می‌کنیم رژیم ایران در اقدامی الکی و خلاف قوانین غرب‌زدگی که هیچم قبول نیست، کیت‌های تشخیص کرونا را که باید از کشور نایس و درجه یک آلمان به مملکت فلک‌زده و جهان‌سومی ما وارد می‌شد، به صورت برعکس از ایران به آلمان صادر کرد. کیت‌های مذکور افزودند: ما کیت‌های داغ‌دیده ضمن تسلیت این ضایعه دردناک به عموم غرب لیسان گرامی اعلام می‌داریم این اقدام مذبوحانه بدون طی مراحل و آیین‌نامه‌های استعماری موجود در روابط بین‌الملل صورت گرفته و رژیم ایران –در کنار واردکننده خاک‌برسر آلمانی- باید پاسخگوی ضایع شدن تاریخی روشنفکران باشد. این کیت‌ها با بیان اینکه «هنوز هم باورمان نمی‌شود» تاکید کردند: برای بار هزارم تاکید می‌کنیم تا وقتی حاکمیت ایران به آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و انتخابات آزاد (که باید به تایید آقایان زیباکلام، صادقی، تاج‌زاده، رضا پهلوی، رجوی و … برسد) عمل نکند، این قبیل اقدامات ضایع کننده قبول نیست و ما به طرز فجیعی محکوم می‌نماییم. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جرقه کیهانی 🔘 بررسی آسیب‌های کرونایی کنکور ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 90 ثانیه | معادل زمان لازم برای شناخت اختلال «اضطراب کنکوید ۱۹»! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/300282   اختلال «اضطراب کنکوید ۱۹» اختلالی است که بعد از شیوع کرونا گریبان گیر داوطلبان کنکور ارشد و دکترا شده است. متخصصین امر معتقدند برگزاری کنکور نقطه پایان آلام و رنج های داوطلبان است که هر روز بعد از مطالعه و تست زنی در توهمات فرد به شکل «خارج شدن از جلسه و پرت کردن جزوه ها به هوا و ریز ریز کردن خلاصه ها» شکل می گیرد. این متخصصین تاثیرات عقب افتادن تاریخ برگزاری کنکور را برای دسته های مختلف داوطلبان این گونه  شرح می دهند: گروه «خر خوان ها» یا «کتاب خوارها» یا هر عنوان «خ» دار که تاریخ برگزاری کنکور برایشان هدف نیست بلکه خود خواندن تا پایان عمر هدف است. این گروه در اثر شیوع کرونا با حس سیری ناپذیری تست های بیشتری می زنند و به چیزی بیشتر از رتبه دو رقمی می اندیشند (یعنی حتی زیر یک رقمی و حتی به کووید۱۹ هم اعتقادی ندارند و کووید ۲۰ را شایسته تر می دانند) این گروه از اینکه تنبل ها فرصت بیشتری برای مطالعه پیدا کنند هم حس چندش آوری پیدا می کنند و با گفتن این عبارت که «اگر کرونا نبود چیکار می کردین!» گروه های بیخیال را تحقیر می کنند. پیش بینی می شود امسال شاهد زایش چندین رتبه تک رقمی از این گروه در هر رشته باشیم. گروه «کیهانی ها»، این دسته که به شانس و تقدیر معتقدند و هر بار که قصد ثبت نام کردن در آزمون را دارند با چشمانی بسته دو انگشت اشاره را به هم می رسانند، با تغییرات ناگهانی زمان برگزاری کنکور هم به پیش گویی های انگشتی خود ادامه می دهند. (حتی به انگشت های پا نیز بعنوان گزینه محکم کاری اعتقاد دارند).  این دسته از داوطلبان با تهیه منابع ارشد یکی دیگر از شانس های خود را برای اتصال انرژی های کیهانی امتحان می کنند. کمترین میزان آسیب های روحی متعلق به این گروه است و این دسته از داوطلبان تا به مرحله شانسی «مطالعه» برسند کرونا حتما تمام شده و احتمالا در محاسباتشان «جرقه کیهانی» را با اتصالات اشتباه گرفته بودند. گروه «معمولی ها» که بیشترین تعداد داوطلبان را شامل می شود تا لحظه برگزاری کنکور استرس دارند و نمی دانند از ریشه کن شدن کرونا خوشحال باشند یا ناراحت. این دسته هر چقدر از خواندن خسته می شوند با عقب افتادن تاریخ برگزاری کنکور باز هم دجار عذاب وجدان می شوند و مجبورند بیشتر بخوانند و با فرصت پیش آمده به مطالعه «زبان» که جزو برنامه‌شان نبود هم می رسند. این دسته از داوطلبان جزو «نجات یافتگان» هستند و بالاخره قبول می شوند و در رتبه پایین تر از کتابخواران قرار می گیرند. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 نوم المنتخبین 🔘 خواب نماینده ها چه تعبیری دارد؟ ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای نصف کردن بستنی دوقلو😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/743264 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 وسطهای واکنش 🔘 چند راهکار برای مقابله با آتش گرفتن جنگل ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل مدت زمان لازم برای خاموش کردن آتش😊 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/844618 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 نوم المنتخبین 🔘 خواب نماینده ها چه تعبیری دارد؟ ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای نصف کردن بستنی دوقلو😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/743264 دیدن مارلون براندو در خواب، نشان از پدرخواندگی است و اگر نماینده مجلسی مارلون براندو را در خواب دید، باید بداند که پدرخوانده‌ها بر مجلس حاکم هستند. اگر مارلون براندو را درحال خوردن خیار در خواب دید، معنی خواب این است که پدرخوانده مجلس یک شوهر عمه است که اهل شوخی‌های خنک می‌باشد. اگر مارلون براندو را در عروسی دید، معنی خواب این است که پدرخوانده، پدر زن او میباشد، اگر مارلون براندو را بر روی یک تپه دید، نتیجه این است که پدرخوانده رییس می‌شود. دیدن کلنگ در خواب، نشان از آغاز پروژه است و اگر نماینده مجلسی کلنگی در دست دید که دسته نداشت، دلیل بر این است که پروژه‌ای را کلنگ خواهد زد که ناتمام خواهد ماند. اگر در خواب ببیند کلنگ در دست پدرخوانده بود، دلیل بر این که پروژه پدرخواندگی در مجلس شروع شده و بزودی فراگیر می‌شود. اگر در خواب دید که کلنگ بر تپه‌ای زد، شرح بر این است که بزودی تپه‌ای بکر و دست نیافتنی را آباد خواهد کرد. دیدن بستنی دوقلو در خواب نشان از اتحاد است. اگر نماینده مجلسی در خواب دید بستنی دوقلو خرید، نشان از آن است که بزودی در لیست وارد می‌شود. اگر دید بستنی دوقلو را نصف کرد به طوری که درست از وسط نصف نشد، دلیل بر این که وحدت را بر هم خواهد زد. اگر در خواب دید بستنی دوقلو می‌فروخت، دلیل بر این که وی بزودی پدرخوانده شده و لیست فروشی خواهد کرد. اگر در خواب دید بستنی دوقلو بر تپه‌ای همی خورد، دلیل بر این که بزودی در قالب اتحاد، کار ناتمامی را تمام خواهد کرد. اگر نماینده‌ای در خواب مارلون براندو را دید که در یک دست کلنگ و در دست دیگر بستنی دوقلو به دست دارد، دلیل بر این که اگر با پدرخوانده توافق نکند، مجید انصاری رای می‌آورد. اگر در خواب دید مارلون براندو با کلنگ در حال ساختن کارخانه بستنی دوقلو است، دلیل بر این که اگر پدرخوانده نجنبد مجید انصاری رای می‌آورد. اگر در خواب دید با کلنگ بستنی دوقلوی مارلون براندو را نصف کرد، نشان از این که مجید انصاری رای می‌آورد. اگر نماینده‌ای همه این‌ها را با هم در خواب دید، دلیل بر این که شب زیاد غذا خورده و سنگین سر به بالین گذاشته است. اگر نماینده‌ای هیچکدام از آن‌ها را در خواب ندید، دلیل بر این است که وی فاقد بصیرت است و باید برود یک جایی بصیرت پیدا کند. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 جواب خون را با چه می دهند؟ 🔘 آب مایه حیات است. ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۹ ثانیه | معادل زمان لازم برای ریختن یک چیکه خون بر روی دست طرف مقابل😁 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/795332 چندی پیش خبری دست به دست نشد به علت کرونا و در فضای مجازی نیز خیلی سرو صدا نکرد اما چشم یک عده ای را در یکی از کانال های خبری گرفت خبر این بود: یک شهروند آمریکایی مبتلا به کرونا در دفاع از خود که مورد حمله پلیس قرار گرفته بود به صورت اوتف کرد و پلیس مرده. همین خبر کوتاه مرا به آن داشت تا طبق تحقیقات میدانی در میادین منتهی به گوگل و یاهو و یکسری میدان های داخلی به دسته بندی جهانی راجع به نقش مایعات در دفاع و کاهش تعداد افراد جان باخته در جنگ های بین المللی بین الاخانواده ای و همه ی بینُ الها برسم. آب بدون هیچ افزودنی: مایه حیات است و انقولت هم ندارد. فی نفسه باعث تداوم نسل و خاموشی آتش نزاع ها در رده های مختلف خانوادگی دوستانه و …می شود. مگر در مواردی که خود موضوع دعوا باشد. چای:بعد از یک بحث طولانی راجع به نادیده گرفتن حقوق زنان با خواهر فمنیست همسرتان و قانع نشدن وی فقط یک گالن چای است که از انعکاس صدای شما در گیتی جلوگیری می کند و نمی گذارد جنگ های بین الهالیِِ چرا با اعصاب خواهر من بازی میکنی و مامان خودتو نمیگی اتفاق بیوفتد. خون: از قدیم گفته اند جواب خون را با خون میدهند نه با تیر و تفنگ و مین و اینا. در مقابل افرادی که اخلاقشان پاچه گیری است و بهتان سخت میگیرند و مرافعات گوناگون راه می اندازند با یک برگه کاغذ روی دستتان خراش بیندارید و یک چیکه خون را روی دست فرد جنجال آفرین بریزید و بگویید مبتلا به ایدز هستید. درست است که شما مبتلا نیستید اما آن فرد از ترس ابتلا جان به جان افرین تسلیم می شود و به پیشگاه نکیر و منکر بابت خون به جگر کردن شما جواب پس خواهد داد. این خودش کلی است. آب میوه: بعضی از میوه ها قابلیت آن را دارند که با نوشیدنشان فرد تا مدتها در زمین نباشد وبه سرحدات ماه و مریخ برود. اینگونه دست یک ظالم را از زمین کوتاه می کنید. به این ترتیب با استفاده از آب بشریت نجات پیدا کرده و جنگ آب با کمترین تلفات انسانی به وقوع خواهد پیوست. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 وزن کشی مرغ همسایه 🔘 نگاهی به کتاب شعر «مرغ همسایه غاز ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۳۴ ثانیه | معادل زمان لازم برای شعر خوندن متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/571164 این روزها هیچ چیز به اندازه یک کتاب شعر برای گروه کودک و نوجوان خوشحالم نمی‌کند؛ البته اگر سطح کمینه در رعایت وزن و قافیه را مراعات کرده باشد. اگر در لابلای  صفحه هایش بتوان حرف جست که بهتر! بس که سخیف و پر از ایراد شده کتاب های این گروه و متاسفانه فرزندان ما قرار است طبع هنریشان را با این کتاب ها آچارکشی کنند. از این منظر باید بگوییم با کتابی روبه رو هستیم که دست کم از نظر فنی محکم است و مضامین خوب و بعضا نو و جذابی دارد. مشکل اصلی کار اما عدم انتخاب اوزان مناسب با مضامین است. در واقع مضامین کتاب، دغدغه‌های نونهال و نوجوان است که بشود مثلا حدود کلاس ششم تا حتی دهم. اما وزن ها معمولا از دو رکن افاعیلی در هر مصرع یا هر تناوب انتخاب شده؛ اوزانی هم وزن «یه توپ دارم قلقلیه»، «خوشا به حالت ای روستایی» و شاید با بیشترین تخفیف «باز باران با ترانه»! بدون شک اگر سراینده محترم کتاب ادبیات مخاطبین هدفش را یک بار دیگر ورق بزند و به اوزان و زبان آثار دقت کند، خود را در مقابل یک محدوده سنی می‌بیند که حافظ و مولوی و سعدی و اهلی و جامی و… می‌خوانند و کودکانه ترین شعرشان «پیش از این‌ها فکر می‌کردم خدا» متعلق به مرحوم قیصر امین پور است. کتاب «مرغ همسایه غاز است» را می‌توان به بوسه‌ای تعبیر کرد که مادری مهربان، در حیاط مدرسه، بر گونه فرزند عزیزش می‌نشاند و فرزندش، که حس خود بزرگ پنداری می‌کند، از این بابت گلایه‌مند است که در مقابل هم سن‌هایش خوار و خفیف شده. این نگاره، کتاب را از منظر انتخاب وزن و لحن مناسب سن نونهال و نوجوان نمی‌داند و از منظر مفاهیم هم به دردبخور مخاطب کودک. شاید نهایتا بتوان اثربخشی کتاب را پیش‌نیازی برای ورود کودکان به دوران نوجوانی و آمادگی ذهنی برای بحران‌های پیش رو دانست. یا نهایتا با آن به کودکان آموخت که خواهر و برادر نوجوانشان را چگونه درک کنند تا  خیلی سر به سرشان نگذارد. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 وسطهای واکنش 🔘 چند راهکار برای مقابله با آتش گرفتن جنگل ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۰ ثانیه | معادل مدت زمان لازم برای خاموش کردن آتش😊 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/844618 ببینید عزیزان من! در سال گذشته، جنگلها ۱۴۵ بار آتش گرفته‌اند و واضح و مبرهن است که با سه تا چیز نمی‌شود شوخی کرد و اساساً برای سلامتی انسان هم بهتر است که با این سه چیز، شوخی نکند: ته دیگ سیب زمینی، کنترل تلویزیون و آتش! آن دوتای اول که نیازی به توضیح و راهکار و نظر کارشناسی ندارند، اما آخری را باید چندتا نظر کارشناسی برایتان رو کنیم، تا نخوری ندانی! برای اینکه جلوی آتش‌گرفتن جنگل‎ها را بگیریم، دنبال راه نگردید، جنگل است دیگر، آتش می‌گیرد. تا جایی که خودِ سازمان حفاظت محیط زیست هم ابراز نگرانی کرده و گوشه دفتر جنگلها نوشته که فردا  باید با پدرش (اگر دارد) بیاید. دلیل آتش گرفتن هم خیلی مهم نیست، حالا یا دوتا فامیل دعوایشان می‌شود زمینهای هم را آتش می‌زنند؛ گردشگر خارجی برای دیدن و سلفی با بزکوهی می‌آید و می‌رود یا همین آریوبرزن‌های وطنی، خاکه قلیان را در دامان طبیعت رهاسازی می‌کنند. به هرحال آتش می‌گیرد دیگر. اما چه کنیم که این آتش فوراً و با کمترین خسارت خاموش شود؟ آهاااان! از اول همین را می‌خواستم بگویم. اولین و موثرترین راهکار این است که ویلای دختر وزیر مظلوم یا دختر مظلوم وزیر یا وزیر مظلوم دختر را وسط جنگل بسازیم. اینطوری هم طبیعت زیبای سد لتیان و محیط بکر کیش، تمیز می‌ماند و هم به محض اینکه یک جرقه‌ای، چیزی آن اطراف زده شود، فوراً! دومین پیشنهاد ما، این است که یکی از این سلبریتی‌های بادیگارددار و سلفی‌بگیردار و ساک‌آوردار و اینها، بشود رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست. تا جنگل بیاید آتش بگیرد، یک لایو می‌رود (یا می‌آید یا هرچی) و فِرت، آتش خاموش می‌شود! راهکار دیگرمان محشر است. شما (یا هر کی) می‌توانید وسط جنگل، برای این آقازاده‌ها یا یکی از این دکترها که چندجا رئیس و مدیرعامل و دبیر و پدرمعنوی و اینهاست، یک بنیاد یا دبیرخانه یا دفترخانه یا یک چیزی توی همین مایه‌ها تأسیس کنید. لازم به ذکر نیست که اینها، هرکدام چندتا کیف‌کش و نامه‌بَر و قلم‌بگیر و غیره دارند که هم فوراً خبردار می‌شوند و هم فوراً تر، واکنش نشان می‌دهند. بالاخره آن وسطهای واکنش آنها، آتش جنگل هم خاموش می‌شود دیگر! راه آخر و ضربه نهایی بروس‌لی، همانا جدا شدن «سازمان آتش‌گرفتن جنگلها و مراتع» از سازمان جنگلها و مراتع است! یعنی چه؟! یعنی این سازمان تبدیل به دو سازمان شود و آن سازمان فقط کارش این باشد که آتش‌گرفتن جنگلها و مراتع! این سازمان هم همان کاری که تا حالا انجام می‌داد را انجام دهد یعنی همان جنگلها و مراتع خالی! 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 چگونه از پس زامبی های اختلال دار برآییم؟ 🔘 معرفی کتاب اشتباهات روانشناسی ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۶ ثانیه | معادل زمان لازم برای چرخیدن در گوگل😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 🌐 آدرس: https://b2n.ir/501039 اگر در اطرافتان پدر و مادر بچه‌های رواعصاب زیاد است، که اختلالات کودکان شان را با «بچم پر انرژیه» و یا «بچه م خیلی خاصه» لاپوشانی می‌کنند، خواندن کتاب «اختلالات روانشناسی» و سپس هدیه ی آن به همان پدر و مادر‌های نام‌برده، دلتان را خنک می‌کند. هر چند امیدی به فهمیدن آن پدر و مادر ها و سپس درمان بچه های آن ها نداشته باشید . عماد رضایی نیک در این کتاب درمان ده اختلال روانی کودکان را جوری گفته است که دلتان می‌خواهد همان لحظه یکی از بچه های فامیل را گیر بیاورید و یکی از این اختلال ها را به او بچسبانید و روش های درمانی کتاب را روی او پیاده کنید و ببیند واقعا آره یا خیر؟ بیان خونسرد و حرفه ای طنز کتاب یک طرف و روش های درمانی به کار گرفته شده که مطمئنید جواب داده و نویسنده خودش همان دکتر جواب گرفته است، جذابیت کتاب را به حدی می رساند که یک کتاب ۱۳۱ صفحه ای را ۶ ساعته تمام می‌کنید و حتی یک بار هم نوتیف های اینستاگرامتان را چک نمی‌کنید واینگونه است که اول کتاب و بعد اینستا به وقوع می‌پیوندد. عماد رضایی نیک دراین کتاب از یک اصل به نام نظریه‌ی «من» استفاده کرده که نام دیگر آن نظریه بولدوزر است. چراکه با «میان بر های ناتورالستیکش» از روی تمامی نظریات قبل از خودش رد شده و همه‌ی قرص وخزعبلات تجویزی روانشناسان را به سطل زباله هدایت کرده است. به عنوان مثال یکی از روش های درمانی اختلال لجاجت و نافرمانی، میانبر ایجاد و القای وجود یک لولو در مدرسه به نام آقای حجار است. مرحله ی بعد و به دنبال آن خلق یک ابر لولو در خانه به نام بابا است که آقای حجار هم با آوردن نام او بگوید: یاااا ابالفضل و اینگونه بچه را نهیب می‌دهند که حساب کار دستش بیاید و حتی احساس زامبی بودن هم به او دست ندهد. در ادامه‌ی توضیح این درمان رضایی نیک نوشته است: « با این فن ما عربده را به پدر بازمی‌گردانیم . کمد کمربند او را جلامی دهیم و اخم را به او می‌بخشانیم. کودکانی که از پدر و مادرشان حرف شنوی نداشته‌باشند احتمال ابتلای آن ها به اختلال نافرمانی دوبرابر دیگر کودکان است.» سعی نویسنده در روان نویسی کتاب کاملا ضایع است اما بهتر این بود که همان بخش های خیلی تخصصی هم زیر دیپلم تر می شد و یا اینکه در استفاده از زیرنویس خساست به خرج نمی دادند تاخواننده بدون نیاز به گوگل کردن، با خیال راحت تری گوشی را کنار بگذارد و یک ضرب کتاب در دستش باشد. این کتاب از مجموعه کتاب های قاف لبخند از انتشارات کتاب قاف است که سال ۱۳۹۷ منتشر شده و امید مهدی نژادبه گردن آنها حق دبیری دارد.اگر علاقه‌مند به مسائل روانشناسی هستید و حتی به روانشناسی علاقه ای هم ندارید، کتاب اشتباهات روانشناسی به شما توصیه می‌شود. متاسفانه فعلا این کتاب را نمی‌توانید از نرم افزارهای کتابخوان تهیه کنید و باید با رعایت تمامی نکات بهداشتی به کتابفروشی ها مراجعه‌کنید.
💢 به فنا رفته 🔘 دو پرده از دوران پسا آمریکایی ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۱ دقیقه و ۲۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای کشیدن پرچم آمریکا با ماژیک در کف آسایشگاه 😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/512655 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 سنگ،قیچی، بورس 🔘 بورس بازان ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۶۰ ثانیه | معادل زمان لازم برای ورود خانم جون به بورس 😁 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/323628 حداقل خاصیتی که سهام عدالت و آزادسازی بورس داشت این بود که خیلی‌ها از بیکاری درآمدند، مثلا همین خانم جون که روزها با وجود کرونا جلسه‌هایش ترک شده بود و حتی دیگر نمی‌توانست میزگرد کوچه را مدیریت کند، مجبور بود یا اردک تک تک ببیند و یا با فارسی سخت و روان مسئولین سیمین‌بر را جهت پیگیری نکردن اوقات فراغت، مورد عنایت ویژه قرار دهد و گاهی هم به گفته عمو غلام استناد کند که این اجنبی‌های خفاش بخور چه به روز ملت آوردند و او را از کار و زندگی که همان جلسات هفتگی و آن میزگرد کذایی بود، دور کردند. وقتی صحبت آزادسازی در خانه ما استارت خورد، اولین نفر خانم جون بود که چون مبلغ سود سهامش را نگرفته بود، مصمم شد در بورس وارد شود. تلاش بقیه برای منصرفش کردنش همان، مصمم شدن او همان که در نتیجه موفق شد صبحگاهی طلوع نزده به کافی نت سر کوچه برود و کار را تمام کند. و اینطور شد که با یک کلید enter و ورود او به دنیای بورس زندگی‌اش دگرگون شد، بطوری که انگار شهرداری خانه‌ای را تخریب کرده باشد بعد یک برج بسازند، دیگر بجای دیدن تکرار جومونگ، ساعت‌ها تلفنی با صغری خانم تحلیل تکنیکال می‌کرد و یا از کارگزار بورس در خصوص وضعیت قرمز یا سبز بازار می‌پرسید. خانم جون اون خانم جون سابق نبود و دیگر دوست نداشت او را جز «شوکی» چیز دیگری صدا می‌کردیم و هر وقت زینت خانم، زن عبدالله چراغ‌ساز او را شوکت صدا می‌کرد، مثل ریختن آب روی روغن داغ شده واکنش نشان می‌داد. حتی خانم جون که تا چند وقت پیش کش عینکش را از بیجامه من می‌گرفت، الان در فکر خریدن عینک ری‌بن است. تیرامیسو خور هم شده و از همه جالب‌تر می‌خواهد برای دوره بعد کاندیدای شورا شود. هر چند من از اول مطمئن بودم خانم جون تا هسته بورس را درنیاورد، ول کن ماجرا نیست، حالا بعدها بیشتر راجع به او خواهیم نوشت… . 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 اماما سلام 🔘 سکنی در غنیمت طاغوتی ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: ۴۸ ثانیه | معادل زمان لازم برای عزلت گزیدن در دامنه کوه دماوند🌋😌 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/070644 بعد از تو انقلاب از مسیر خودش خارج گشته. ما که در راس نباشیم یعنی انقلاب به دست نااهلان افتاده. مایی که حکم پدر برای انقلاب را داریم، اگر صنایع مادر کشور در چنگ‌مان نباشد یعنی انقلاب یتیم شده، ابتر شده، اجاقش کور شده. فرزندان نوجوان و جوان‌مان هیچ جایگاهی در مناصب کلان ندارند و از فرط بی‌کاری روی به کارهای دون شان‌شان مانند  هپکو خری و پالایشگاه گردانی و هفت‌تپه داری آورده‌اند. بیم آن می‌رود بریزند در خیابان‌ها و ۵۷ را تکرار کنند. چرا نمی‌گذارند لقمه‌ای نان به راحتی از گلوی آدم پایین برود. ظلم بیداد میکند. الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع ظلم. به‌پا خاستی که ما در رفاه باشیم. قیام کردی که کسی حق ما را نخورد. اما اکنون همه‌چیز عوض شده. انتظار دارند هیچ بهره‌ای از سفره انقلاب نداشته باشیم. ای ننگ بر این نسیان دنیا، فراموش کرده‌اند ما صاحب این انقلابیم. آنوقت کوچک‌ترین نعمت از این خوان گسترده‌ی الهی را هم از ما دریغ می‌دارند. هپکو چه ارزشی دارد. پالایشگاه چه ارزشی دارد. بانک چه ارزشی دارد که ما را مشغول‌شان کنند و فریفته این نشئه‌های بی‌ارزش و بدبوی شویم. برای مایی که صاحب این انقلابیم ننگ است دل به چنین دل‌خوش‌کنک‌هایی ببندیم. مانند این است میزبان باشی و مهمان موزی از روی سفره بردارد و تعارفت کند. عجب مهمان نادانی! نمی‌داند یا خود را به ندانستن زده که کل اطعمه و اشربه موجود بر خوان، فضل و کرم منِ میزبان است. آن‌وقت رعیت با پررویی تمام دارد موز به من تعارف می‌کند‌. اماما! می‌بینی فقط موز. اماما می‌بینی انقلاب کارش به‌کجا رسیده. هرچند عوام قدرناشناس و مفت‌خور را بیش از این انتظار نیست. ولی ما به بزرگواری خودمان تجاهل العارف کرده و به خاطر حفظ همین انقلاب منحرف شده از مسیر،  گوشه کوخ خودمان در دامنه‌های دماوند عزلت گزیدیم. قناعت ما عیان است. حتی منزل هم از خویش نداریم و در خانه‌ای که از طاغوتیان غنیمت گرفته‌ایم سکنی گزیدیم. تف بر این دنیای بی ارزش. از طرف صنف فسیل‌های انقلاب 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 پلیس آمریکا: واقعا؟! صد و بیست و دومین شماره طنز راه راه در روزنامه وطن امروز منتشر شد. آنچه در این شماره می‌خوانید: - بهتر است - ما همه رومینا هستیم - اسم آبکی - تو نسوز، تو بمان - فرهنگ اصطلاحات - پاتو از رو سیم بردار و کلی دوبیتی و استریپ دیدنی این ضمیمه طنز را از اینجا باز کنید😁👇: b2n.ir/884839
💢 تو نسوز، تو بمان 🔘 مرثیه‌ای برای پرچم بی‌ستاره ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 55 ثانیه | معادل زمان لازم برای شمردن ستاره‌های پرچم بی‌ستاره! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/768902 چه می‌کنند این‌ها؟ آه عزیز چه می‌کنند این‌ها با تو؟ با پرچم تو! با آن پرچم هماره در اهتزاز. چونان خونِ حیات‌بخشِ رگانم سرخ؛ چونان چشمانِ سفیدیم سفید؛ چونان شبِ تارِ جهان‌سومیم پرستاره؛ و چونان… و چونان… آه چرا هیچ کجایم مثل پرچم تو آبی نیست؟ کاش لااقل چشمانم آبی بود! تا خورشید آن گونه از تخم چشمانم باز بتابد که از تخم چشمان مردمان تو ای آمریکای باریک تنم! این که این‌ها لگدمال می‌کنند پرچم تو نیست! قلب من است که لگدمال می‌شود! این که این‌ها می‌سوزانند پرچم تو نیست! دماغ من است که می‌سوزد! این که این‌ها جر می‌دهند را دیگر بی‌خیال که بیش از این توان گریستنم نیست! آه کائنات! آه بزرگ‌کائنات! آه درهم‌پیچیده کائنانت! بیایید و تمام انرژی‌های منفی‌تان را بکوبید در فرق سرشان! البته نه در سر آن‌ها که موی طلایی دارند ها! که آن‌ها جان جهان منند! بکوبید در سر همان سیاه سوختگانی که مرگ بی‌مقدارشان زیر زانوی آن پلیس خوش‌تیپ را ارج ننهاده و این قائله را به پا ساختند. مرسی کائنات بوس بوس. 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 ما همه رومینا هستیم 🔘 گزارش ✍ ⏰ مدت زمان لازم برای مطالعه: 70 ثانیه | معادل زمان لازم برای مطالعه کل مطالب روانشناسی پسافرویدی! متن کامل را از اینجا بخوانید👇 آدرس: https://b2n.ir/348562  سلام. امروز به میان چند تن از فعالان حقوق زن رفتیم تا نظر آنها را راجع به قتل رومینا اشرفی جویا شویم. با ما همراه باشید. + سلام! به نظر شما چرا اینقدر قتل رومینا در بین فعالان حقوق زن صدا کرد اما مواردی مثل قتل میترا استاد با سکوت این فعالان روبرو شد؟ – به دلیل تفاوت ماهیتی این دو قتل. در قتل میترا، ما با یک دعوای زناشویی روبرو بودیم و در مکاتب روانشناسی پسافرویدی ثابت شده است که زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنند. در واقع با توجه به تئوری های نوین جامعه شناختی و جرم شناختی، دو روز دیگر آن ها باهم آشتی می کنند و ما این وسط بَده می شویم. + ممنون از نظرات عالمانه و کارشناسی شما. به سراغ عزیز دیگری می رویم. سلام، شما خودتان تا به حال شاهد چنین فجایعی بوده اید؟ – بعله، نمونه اش خواهر خود من! + واقعا؟ چطور؟ – خواهر خود من، یک همکلاسی دارد که دختر همسایه شان تعریف می کرده که دخترخاله اش گفته دوستش قبلا دختری را می شناخته که همسایه بالاییشان، خواهرشوهرش قربانی همین غیرت بیجا شده است. + واقعا غم انگیز است… اما برویم سراغ فعال بعدی، راجع به کمپین «من هم رومینا هستم» توضیح می‌دهید؟ – سلام. من اعتقاد دارم همه ما از مردان به نوعی خشونت دیده‌ایم. + حتی خود شما؟ – شدیدا! + تعریف می کنید؟ – پدر من با زور و اصرار می خواست من با پسربرادرش ازدواج کنم. + که حتما آدم به درد بخوری هم نبود؟ – اتفاقا دکتر بود و خیلی وضعش توپ بود. + حتما شما قصد ازدواج نداشتید؟ – چرا، داشتم. + از ایشان خوشتان نمی‌آمد؟ – اتفاقا برعکس! + ببخشید من گیج شدم، پس چرا از پدرتان شاکی هستید؟ – پدرم که گناهی نداشت بنده خدا! من از دست پسرعمویم شاکی هستم. مرا نگرفت رفت با یک دختره ایکبیری ازدواج کرد! 📍سایت و مجله راه راه | @rahrahtanz_ir