10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت_خاطره📜
دوست شهید نورے میگفت:
بهش گفتم:
"بابک من به خاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم"
گفت:
"توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود"💔
یکی گفت "خانوادم"
یکی گفت "کارم"
یکی گفت "زندگیم"
اینطوری شد که امام حسین(ع) تنها موند😞
و من واقعا جوابی نداشتم برای حرفش.
•|خاطره ای از شهید💔بابک نوری🕊
@rahrovan6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره📜
🚨 برخورد عجیب خانم بدحجاب با سردار سلیمانی
🌹سردار سلیمانی نقل میکند یکبار با دخترم زینب رفته بودیم که میوه بخریم. من داخل ماشین نشسته و منتظر دخترم بودم. هم زمان دختر خانمی که پوشش مناسبی نداشت، با شک و تردید من را نگاه میکرد و به همراهش میگفت: او سردار سلیمانی است؟ همراهش میگفت: مگر ممکن است که چنین شخصیتی بدون گارد و حفاظت بیاید و انکار میکرد. تا آن که نزدیک آمدند و به شیشه ماشین زدند و از من پرسیدند که شما سردار سلیمانی هستید؟ گفتم بله. با تعجب از من خواستند که چیزی به آنها به عنوان یادگاری بدهم. من هم تسبیح دستم را به آنها هدیه کردم. اما دیدم دارند سر آن با هم مجادله میکنند. انگشترم را هم به آنها بخشیدم.
📚راوی سرهنگ حمزهای
•|خاطرهای از شهید💔سردار حاج قاسم سلیمانی🕊|•
@rahrovan6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
🌹اخلاص یعنی به تکلیف الهی ات عمل کنی و منتظر باشی تا خداوند برایت حکم کند.
شهید زین الدین دنبال این بود که به وظیفه اش عمل کند؛ چه شهادت روزی اش شود چه نشود.
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند 💔🥀
•|شهید💔مهدی زین الدین🕊|•
@rahrovan6
#به_وقت_خاطره 📜
🌹برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود، اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.
اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد.
روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟
گفت: نه واقعا!!
چنین آدمی هست که #شهید میشود شهید مراقب چشمش هست.
گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...
•|خاطرهایازشهید💔عباسدانشگر🕊|•
@rahrovan6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
🌹«سردار غلامپور» استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع): واقعاً عظمت و بزرگی کار حاج قاسم دشمن را به وحشت انداخته بود. برخیها فکر میکنند شهادت حاج قاسم توسط آمریکاییها کاری بینظیر و خارج از تصور بود. اما واقعاً اینطور نبود، چون آمریکاییها خیلی پایگاه در منطقه داشتند که زدن حاج قاسم برای آنها کاری نداشت. خود حاج قاسم میگفت یک سفر میرفتم سمت سوریه، در آسمان دو جنگنده آمریکایی آمدند ما را اسکورت کردند آنقدر نزدیک شدند خلبان جنگنده را دیدم.
🌹شخصیت حاج قاسم طوری بود که آنها وحشت داشتند که عواقب این کار چه پیامدهایی خواهد بود. اما نابودی داعش با تیزهوشی حاج قاسم دشمن را به نقطهای رسانده بود که مجبور شدند دست به این جنایت بزرگ بزنند و این تصمیم گیری را تنها فرد دیوانهای چون ترامپ میتوانست انجام دهد.
•|خاطرهایازشهید💔حاجقاسمسلیمانی🕊|•
@rahrovan6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
🌹#رهبر_انقلاب:
ما نان گندم نمی توانستیم بخوریم، نان جو گندم می خوردیم ، چون نان گندم گران تر بود. البته یک دانه نان گندم می خریدیم برای پدرم فقط ولی ما نان جو گندم می خوردیم، گاهی هم نان جو ... وضعمان خیلی خوب نبود و شب هایی اتفاق می افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می شد، برای ما شام تهیه می کرد. آن شام هم که تهیه می شد و با زحمت تهیه می شد، نان و کشمشی بود.
🌹آن وقت ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی مان خیلی به سختی می گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما کفش خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش ها را می شکافیم، اندازه می کنیم و برایش بند می گذاریم. یک عالمه خوشحال شدیم که کفش هایمان بندی شد.
🌹آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بند هایش خیلی فرق داشت با کفش های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره ای نداشتیم.
📚 برگرفته از کتاب ۱۳۱۸ (خاطرات خودگفته رهبر انقلاب)
•|خاطرهایازمقاممعظمرهبری💚|•
@rahrovan6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
🌹لباس را ازمن گرفت و گفت :《حسابی کاربلد شدی،بی زحمت این دکمه یقه لباس رو هم کمی بالاتربدوز،لباس نظامی باید کامل زیر گلو روبپوشونه》،با نخ مشکی دکمه را کمی بالاتر دوختم،وقتی دید گفت :《 چرا با نخ مشکی دوختی؟باید با نخ سبز این کارو انجام می دادی》.
🌹من گفتم :《 حمید جان زیاد سخت نگیر،این دکمه برای زیر یقه است، می مونه زیر لباس ،اصلا مشخص نمیشه》،شدیدا روی آداب نظامی وبه خصوص روی لباس هایش حساس بود واحترام خاصی برای لباس پاسداری قائل بود.
•|خاطرهایازشهید💔حمیدسیاهکالیمرادی🕊|•
@rahrovan6
" رهروان هدایت۶ "
<🎈🦋> امروز روز تولد توست... و من.... هر روز بیش از پیش به این راز پے مےبرم
#به_وقت_خاطره 📜
متولد اردیبهشت سال 1368🍁
🌹مهندس نرم افزار و کارشناس حسابداری مالی بودند و سمت ایشان در سپاه پاسداران استان قزوین به صورت فرمانده مخابرات گردان سیدالشهدا ع و فرمانده توپ 23 و مسئول فرهنگی گردان سیدالشهدا استان قزوین بودند.
🌹ایشان مقید به نماز شب و انفاق پنهانی و احترام زیاد به والدین و خانواده بودند و بسیار مودب و مهربان که به حسن خلق شهرت داشتند
ایشان در مهر ماه سال 94 به اذن خداوند توانستند فردی از اهل تسنن را به شیعه متمایل گردانند و آن فرد شیعه گردید.
🌹ایشان حافظ قران و مربی کاراته و مربی دفاع شخصی و داور کاراته بودند.
در سال 91 ازدواج کردند که از ایشان فرزندی به جا نمانده است.زندگی ساده و ایمان و چهره دل گشای ایشان زبان زد خاص و عام بود.
🌹ایشان در ماموریت جعفر طیار در عملیات نصر 2 در سوریه منطقه حلب ناحیه العیس در 4 آذر ماه سال 1394 به فیض شهادت نائل آمدند.
🌹ایشان همچون ابوالفضل العباس بیدست و بی پا شدند و فقط سینه ایشان که در محرم سینه زنی میکرد سالم مانده بود.
مزار ایشان در گلزار شهدای استان قزوین در قطعه 7 ردیف 11 واقع است.
شهید💔حمیدسیاهکالیمرادی🕊
@rahrovan6
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت_خاطره 📜
فرزند شهید مصطفی صدر زاده😢❤️
حواستون هست شهدا برای چی فرزندانشون رو گذاشتند و رفتند ؟
شهدا شرمنده ایم 😔
"شهید💔مصطفیصدرزاده"
@rahrovan6
#به_وقت_خاطره 📜
🌹سوࢪیہڪہمیرفت،همیشہساڪ و سفࢪ ࢪو همسࢪشمےبست.
توآخࢪینسفࢪبہهمسࢪشگفتہبودڪہساڪࢪو ایندفعہخودشمیخوادببندھ
ساڪروسبڪبستہبودوحتےقࢪصهـایۍ رو ڪہ بخاطࢪ دندوندࢪدشهمیشہهمࢪاھداشتتوساڪ
نذاشتہبود.
میگفت:پࢪسیدم:قࢪصهـارو نمیبࢪ؎؟
گفت:ایندفعہلازمنداࢪم-!
شہیدمحمودࢪضابیضائے🕊
@rahrovan6
• #به_وقت_خاطره 📜
گفت خالڪوبۍ هام پاك میشہ!
اینقدࢪ یا زهرا گفت هـم ⁴ تا تیر بھ
پہلوش خوࢪد و هم ⁴ سال گمنام بود🙂💔••
#شہیدمجیدقربانخانۍ🕊
🌴@rahrovan6