eitaa logo
رهروان ولایت
373 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
34 فایل
┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄ 🆔 @rahrovanehvelayat ┄┅═✧ ❀ 🔅 ❀ ✧═┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
❌خون پشه 🔸در حج قطره خون پشه ای بر احرامی یکی از اهل کوفه افتاده بود، چون بر عبدالله بن عُمر وارد شد از او پرسید که آیا خون افتاده بر احرامی‌ام پاک است یا نجس؟ عبدالله گفت: از شما اهل کوفه در شگفتم، پارسال خون حسین بن علی را بر خاک ریختند و امثال تو (من و تو) سکوت کردید و حالا از من می پرسی که احرامی ات با این خون نجس است یا پاک؟! 📌ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۶ ه‍.ق 🤔🤔 https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 ⚫️هشت خاصیت تربت امام حسین علیه السلام ◾️1- امام صادق عليه السلام مى فرمايد: سجده كردن بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را از (منع قبولى آن) نماز بر مى دارد. ◾️2- ذكر با تسبيح تربت سيّدالشّهدا براى هر ذكر چهل حسنه در نامه اعمال مى نويسند، و حتّى بدون ذكر، تسبيح را در دست چرخاندن هر يك بيست حسنه دارد. ◾️3 - هر گاه كام نوزاد را با تربت سيّد الشّهداء باز كنند مانند اكسيرى كه مس را به طلا مبدل ميسازد و وجود نوزاد را از هر پليدى دور نموده و محبّت اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در دل او مى كارد. ◾️4 - بر لحد يعنى قبر هر ميّتى كه تربت كربلا باشد از عذاب قبر رهانيده ميشود. ◾️5 - تربت كربلا بر هر درد بى درمانى شفا بخش مى باشد كما اينكه بسيار تجربه شده است و در كتب مختلف ذكر گرديده است . ◾️6 - خاك مقتل حسين بن على عليه السلام حصن ، يعنى حصار مى باشد از هر آفات و هر گزندى ، و هر كس آن را با خود حمل نمايد، محفوظ خواهد ماند. ◾️7- آرام بخش تلاطم موّاج درياهاست يعنى هرگاه دريا به تلاطم آيد، و چاره از همه جا قطع گردد،كمى تربت كربلا بر آن بپاشند دريا آرام ميگيرد. ◾️8 - تربت مظلوم كربلا تحفه حوريان بهشت است آن گاه كه در روز قيامت ماه و خورشيدى نيست تا نور افشانى كند و ظلمات محشر همه جا را فرا مى گيرد، 🌹 به دستور خداوند خاك كربلا كه تربت سيّدالشّهداء عليه السلام مى باشد برداشته شده و در بالاى بهشت قرار داده مى شود ✨و نور عظيمى از تربت آن حضرت همه جا را روشن مى كند و همه ديدگان را خيره مى سازد كما اينكه خورشيد چشم انسان را مى زند و كسى نمى تواند مستقيم به آن نگاه كند... 📘كشكول النور ج 1 ص 186/ 📙سفينة النّجاة ص 72 - بحار الانوار ج 10 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
(ع)📜 💕 🧡 🧡 نام او یزید بن زیاد است و با عمر بن سعد به كربلا آمده بود، و چون كار به مقاتله انجامید، و سخنان امام را رد كردند، به جانب حسین علیه ‏السلام آمد. او كه تیرانداز ماهرى بود در برابر امام حسین علیه ‏السلام زانو زد و صد تیر به سوى دشمن پرتاب كرد و امام مى‏فرمود: خدایا! تیرهاى او را به هدف بنشان و بهشت خود را پاداش او قرار ده! و هنگامى كه تیرهاى او تمام شد، در حالى كه بپا مى‏خواست گفت: پنج تن از سپاه عمر بن سعد را كشتم، سپس بر سپاه دشمن حمله كرد و نوزده نفر را به قتل رساند و بعد به شهادت رسید. او هنگام حمله این رجز را می‏خواند: "انا یزید و ابى‌مهاجر اشجع من لیث نبیل خادر یارب انى للحسین ناصر ولا بن سعد تارك و هاجر. ..... 📗در زیارت ناحیه آمده است: «السلام على یزید بن مهاجر الكندى». او مردى شجاع و شریف بود و از كوفه بیرون آمد و به امام حسین علیه‏ السلام قبل از برخورد با حر بن یزید پیوست و به كربلا آمد. 📔(وسیلة الدارین 103). 📘 مقتل الحسین، مقرم 243. 📒 «منم یزید فرزند مهاجر، شجاع‌تر از شیر كه در بیشه باشد؛ خدایا من حسین را ناصرم، و از ابن سعد دور و بیزار هستم». 📕 وسیلة الدارین، 103. 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 معروف به ظاهرا زمان جاهلیت قبل از اسلام بوده و بعد از اسلام، از بزرگان تابعین شد. در اصل و نسب او اختلاف زیادی است ولی اصالتا یمنی بود و در کوفه (عراق)، زندگی می کرد. مردی دنیاپرست و طرفدار حکومت های غاصب بود در عقل و ذکاوت، بسیار تیز و اعلم مردم به قضاء و قضاوت در زمان خودش. طبعی شوخ داشت و شعر هم می گفت. به گفته برخی اقوال، روایاتی از او نقل شده ولی بعضی از بزرگان شیعه او را مذموم می دانند. شریح در زمان خلافت عمر بن الخطاب، از طرف خلیفه، منصب قضاوت را در کوفه گرفت و در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام نیز از طرف آن حضرت، قاضی کوفه شد، اگر چه حضرت علی علیه السلام با او شرط کرد که هیچ حکمی را جز با نظر آن حضرت اجرا نکند! امیرالمؤمنین علی علیه السلام یک بار آن قدر از او خشمگین شد که تصمیم گرفت او را از شهر کوفه به شهر بانقیا یا مانیقیا که یهودیان در آنجا ساکن بودند تبعید کند. زمان بنی امیه، او هم چنان قاضی آن شهر و از هواداران دستگاه و دربار امویان بود. در زمان یزید بن معاویه، به فرمان عبیدالله بن زیاد، قاضی کوفه بود و در قیام حضرت مسلم بن عقیل وقتی که ابن زیاد هانی بن عروه یار و هوادار مسلم را دستگیر و در قصر دارالاماره، با او بد رفتاری کرد قبیله مذحج که هواداران هانی بودند در بیرون قصر به فکر این که او را کشتند، سر و صدا راه انداختند، اما شریح قاضی به دستور ابن زیاد در نقشی خائنانه بیرون آمد و شهادت داد که هانی زنده و میهمان ابن زیاد است و جمعیت هوادار هانی بن عروه را متفرق کرد و این کار، خود باعث شد که افراد قبیله هانی رفته و از رفتن آنها سوء استفاده شد و هانی را در تنهایی شکنجه داده و بعد به شهادت رساندند. شریح در زمان عبدالله ابن زبیر، بعد از واقعه عاشورا (کربلا)، 3 سال از قضاوت کناره گرفت و در زمان حکمرانی حجاج بن یوسف استعفا داد و حجاج هم با استعفایش موافقت کرد و دیگر خانه نشین شد. او مجموعا 60 سال قاضی بود و همیشه سوءاستفاده هایی از موقعیتش به نفع حکومت جور، انجام می گرفت. جنایاتش: مشهور است که او به دستور عبیدالله بن زیاد فتوای قتل حضرت حسین بن علی علیه السلام را صادر کرده، مبنی بر این که چون امام حسین علیه السلام بر خلیفه وقت، یزید، خروج کرده، دفع او بر مسلمانان واجب است. اما در بیشتر کتب معتبره، این خبر نیامده و برخی معتقدند که شریح مردی بد سیرت و دشمن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام معرفی شده و در عناد او هیچ شکی نیست و نسبت به حجر بن عدی شهادت ناحق داد و نسبت به هانی بن عروه خیانت کرد. سرنوشت او: با روی کار آمدن مختار ثقفی، او تبعید شد و سال 97 یا 98 هجری قمری که سن او بیشتر از صد سال بود، در کوفه از دنیا رفت. سن او را به هنگام مرگ از 107 تا 120 سال، بنا به اقوال مختلف گفته اند. بر معروف به تا قیامت لعنت ✨یا علی✨ https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
⚫️رسول خدا صلّی‌الله علیه و آله: شَرُّ النّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غَيْرِهِ بدترين افراد كسی است كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد و بدتر از او آن كسی خواهد بود كه آخرت خود را برای دنيای ديگری بفروشد!!! 📚من لايحضره الفقيه ج۴ ص۳۵۳ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَاحشُرنَا مَعَهُم وَالعَنْ اَعدَائَهُم اَجمَعِینَ اِلَی قِیَامِ یَومَ الدِّین» https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
⚫️امام حسين عليه‌السلام: ای بندگان خدا! خود را مشغول و سرگرم دنيا (و تجمّلات آن) قرار ندهيد كه همانا قبر، خانه‌ای است كه تنها عمل (صالح) در آن مفيد و نجات‌بخش می‌باشد؛ پس مواظب باشيد كه غفلت نكنيد. 📚نهج‌الشّهادة ص۴۷ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم» https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾تصورم از چیز دیگری بود تا این سبدهای حصیری را بر سر بانوان بنی اسد دیدم ...😔😭 ظهر امروز همزمان با سالروز تدفین شهدای کربلا، حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) قُرُق بانوان شد و دسته عزاداری بنی‌اسد هروله‌کنان از باب القبله حرم سیدالشهدا(ع) به سوی حرم سقای کربلا حرکت کرد ✍ پس از واقعه عاشورا لشکر دشمن اجازه دفن شهدای کربلا را به بازماندگان واقعه نداد؛ این خبر که پخش شد زنان قبیله بنی اسد برای دفن شهدا به کربلا آمدند ... https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
🏴 هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... ✍️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [1] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ✍️ پی نوشت: [1] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. 📚 برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
💜پدر و مادر "دو فرشته بی نظیر و نازنین"💜 🔸یک درخت سیب بود و یک پسر بچه کوچک... این پسر بچه همیشه با درخت بازی می کرد. از تنه درخت بالا می رفت و از سیب هایش می خورد و در سایه اش می خوابید... 🔸زمان گذشت... پسربچه بزرگ تر شد و دیگر توجهی به درخت نداشت... درخت گفت: بیا با من بازی کن... و پسر گفت: من دیگر علاقه ای به بازی با تو ندارم. وسایلی برای زندگی احتیاج دارم که باید بخرم ولی پول ندارم. درخت گفت: می توانی سیب هایم را بفروشی و پولی بدست بیاوری پسر سیب ها را چید و فروخت و نیازهایش را برطرف کرد. و درخت هر چه صبر کرد خبری از پسر نشد که نشد... 🔸مدت ها بعد پسر که، مرد جوانی شده بود با اضطراب به سراغ درخت آمد. درخت پرسید: چرا غمگینی...؟ بیا و کمی در سایه ام بنشین... پسر گفت: خانه ای نیاز دارم که سر پناهم باشد. درخت گفت: برای ساخت خانه از شاخه هایم استفاده کن پسر با خوشحالی تمام شاخه های درخت را برید و با آنها خانه ای برای خودش ساخت. و دوباره پسر برنگشت و درخت تنهای تنها ماند... 🔸پسر پس از مدتی برگشت و گفت: برای رفتن به سفر نیاز به یک قایق دارم. درخت گفت: می توانی از تنه ام قایق زیبایی بسازی پسر هم تنه درخت را برید و قایق ساخت و رفت... 🔸پس از سالیان دراز برگشت، پیر و غمگین و خسته... و درخت گفت: من دیگر نه سیب دارم، نه شاخه و نه تنه... 🔸برای پناه دادن به تو حتی سایه هم ندارم و فقط کنده ام مانده است و بس... پسر که حال سالخورده شده بود گفت: از زندگی خسته ام و فقط می خواهم با تو باشم و سال ها در کنار کنده درخت پیر به سر برد...! 🔸اغلب ما شبیه آن پسر هستیم... و با والدین خود چنین رفتاری داریم. تا کوچک هستیم دوست داریم با آنها بازی کنیم. بعد تنهای تنها می گذاریم شان و زمانی به سوی شان بر می گردیم که نیازمند هستیم یا گرفتار... پدر و مادر همه چیزشان را می دهند تا شادمان کنند. از وجودشان مایه می گذارند تا مشکلات مان را حل کنند. و تنها انتظارشان این است که فقط تنهای شان نگذاریم... 🔸به والدین خود عشق بورزید. و هیچ وقت فراموش شان نکنیم... امروز و هر روز به پدر و مادر خود ابراز احساسات کنید. شاید فردا نه پدری باشد و نه مادری و نه احساسی... 🔸یادمان باشد، همانطور که ما گرفتار زندگی هستیم. آنها هم دارند پیر می شوند و به دیدن مان نیازمندتر...! https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
💫💚💫 💚💫 💫 🦋 امام زمان (عج) فرزند امام حسین(علیه السلام) است و مهم تر این که خون خواه واقعی او می باشد. نخستین کلامش یاد امام حسین(علیه السلام) است. در القاب«ثارالله» «وترالموتور» «طرید الشرید» هر دو شریکند. 📗(ابن بابویه، کمال الدین،ج1 ص318) هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین می برد. 📘(کلینی، اصول کافی، ج8، ص278) و هدف امام حسین(علیه السلام) نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد. 📒(شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین) زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند. 📔( مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص308و 386) https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
✨مرحوم بهجت(ره) به جوانان تأکید داشتند که: حسینی بشوند نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود دوست دارید و باب میلتان است میسازید و هرکس با میل شمامخالف باشد میگویید باحسین(ع) مخالف است؛ ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را برمبنای حسین میسازید! هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی ازاین هیئت به آن هیئت بروید ! حسینی شدن است که مشکل است.. https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
عَن عَلِىِّ بنِ مَهزِيارَ قالَ  تَغَذَّيتُ مَعَ أَبى جَعفَرٍ عليه السلام فَاُتِىَ بِقَطا، فَقالَ اِنَّهُ مُبارَكٌ وَ كانَ يُعْجِبُهُ. كانَ يَقُولُ; أَطْعِمُوا صاحِبَ اليَرَقانِ، يُشْوى لَهُ. ; على بن مهزيار گويد  با امام جواد عليه السلام غذا مى خوردم، پرنده سنگخوار (قَطا) آوردند. فرمود; آن مبارك است. امام از گوشت پرنده سنگخوار خوشش مى آمد. مى فرمود; كسى كه مرض يرقان دارد برايش از آن كباب درست كنيد. در منابع اسلامى، كتاب هايى همچون «طب النبى»، «طبّ الصادق»، «طبّ الرضا» وجود دارد كه احاديث طبّى و درمانى و خواص غذاها و گياهان و نحوه معالجه امراض را گردآورى كرده است و مى تواند مفيد باشد.; مكارم الاخلاق : 161. https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
🌿🌾🌿 ⚜ ✨ (عج) ؟! وقتی حضرت صاحب (عج) بدنیا آمدند ، ابلیس (ل) فریاد بلندی به آسمان کشید ، که تا آن زمان اینطور فریاد نزده بود. همهء فرماندهان ابلیس جمع شدند و جویای علت شدند؛ ابلیس گفت: آخرین حجت خدا بدنیا آمد. با ظهور او ، مرگ ما فرا می‌رسد.! هرکدام ازشیاطین پیشنهادی دادند. یکی گفت؛ در کودکی او را بکشیم. ابلیس گفت: اگر او را بکشیم ، خودمان هم نابود می‌شویم (اشاره به حدیث لو لا الحجه لساخت الارض باهلها) شیاطین در آن جلسه به نتیجه نرسیدند لذا تصمیم گرفتند که سلامتی حضرت را بخطر بیندازند. هر روزه ، نه تنها من ، بنوعی باعث آزردگی قلب نازنین آن حضرت می‌گردم ؛ بلکه شیاطین هم دست بدست هم داده‌اند تا سلامتی آن مهر عالم آرا را بخطر بیندازند. 📚 شیخ عباس قمی (ره) ، منتهى الامال: ج ۱ ، ص ۱۸. https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
✨﷽✨ 💢امام سجاد (علیه السلام) در رابطه با حق فرزند و برادر فرمودند: ✍حق فرزندت اين است كه بدانى او از توست و در اين دنيا خير و شرش منسوب به توست و تو در برابر ادب نيكوى او و راهنمايى او به سوى خداى عزوجل و يارى او بر اطاعت پروردگار مسول هستى، پس در مورد او همانند كسى كه مى داند بر احسان به فرزند ثواب خواهد برد و بر بدى نمودن به او كيفر خواهد ديد عمل كن . و اما حق برادرت اين است كه بدانى او به منزله دست تو و مايه عزت و قدرت توست بنابراين از او به عنوان اسلحه و وسيله اى براى معصيت خداوند و همچنين (پشتيبان و) ساز و برگ براى ستم به خلق خدا استفاده مكن، در مقابل دشمنش او را تنها مگذار و از نصيحت نمودن و خير خواهى او كوتاهى مكن، و اينها در صورتى است كه او مطيع خداوند باشد و گرنه بايد خداوند در نزد تو ارجمندتر از او باشد و هيچ جنبش و قدرتى نيست مگر به كمك خداوند. 📚بحار الأنوار ، ج ۷۱ ، ص ۱۵ 📚تحف العقول ، ص ۲۶۳ ‌‌‌‌ https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
💠امام سجاد از یزید چه چیزی خواست💠 😢 عاشورا تمام شده است،خیمه ها سوخته،سرها جدا شده و بین قبائل تقسیم شده ! حالا یک کاروان مانده و این همه غم!😢 🌀 یزید که حضور اهل بیت پیامبر را برای حکومت خود خطری بزرگ می دانست مترصد بود تا در فرصتی مناسب آنها را به جایی غیر از شام اعزام کند که این فرصت با طرح سه درخواست از سوی امام زین العابدین(ع) به دست آمد. امام فرمود: اول:یک بار دیگرمی خواهم رخسار پدرم را ببینم. دوم: آنکه دستور دهی هر چه از ما غارت برده اند بازگردانند. سوم:اگر تصمیم به قتل من گرفته ای فردی مورد اعتماد را با این زنان همراه کن تا آنها را به حرم پیامبر بازگردانند. یزید پاسخ داد، خواسته اول تو هرگز برآورده نخواهد شد. درخواست دوم را به چندین برابر جبران می کنم و در مورد سوم جز تو کسی همراه زنان نخواهد بود. امام فرمود: اموالت را نمی خواهم و بر تو ارزانی باد،آنچه از ما غارت شده است بازگردان زیرا در میان آنها مقنعه، گردنبند و پیراهن مادرمان فاطمه(س) قرار دارد. یزید فرمان داد آنها را باز گردانند و دویست دینار نیز به آنها افزود و اسیران اهل بیت را به سوی مدینه باز گرداند. امام آن دینارها را به مستمندان شام بخشید(1). هنگام حرکت، یزید، مقداری وسایل را به همراه کاروان فرستاد و به ام کلثوم گفت: اینها در قبال مصایبی است که بر شما وارد شد. ام کلثوم فریاد زد: چقدر تو بی حیا و بی شرمی! برادرم حسین(ع) و اهل بیت او را کشته ای و به ما مال و منال می دهی؟! هرگز این اموال را نمی پذیرم(2). حرکت از شام پس از هفت روز حضور تلخ و جانکاه، نعمان بن بشیر،(3) به فرمان یزید، وسایل سفر اهل بیت را فراهم، و آنان را همراه با فردی امین به سوی مدینه روانه کرد(4). در مسیر راه هر جا که کاروان فرود می آمد آن ماموران از خاندان رسالت فاصله می گرفتند و تا رسیدن به مدینه این روش ادامه داشت(5). پی نوشت ها: 1- الملهوف، ص 82، زخّار، قمقام، ص 579، با اندکی اختلاف. 2- بحار الانوار، ج 45، ص 197. 3- سلف عبیدالله بن زیاد در کوفه بود که پس از هلاکت یزید مردم را به بیعت با عبیدالله بن زبیر دعوت کرد. الاستیعاب، ج 4، ص 1496. 4- زخّار، قمقام، ص 579. 5- وقعه الطّف، ص 372 https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
⚫️رسول خدا صلّی‌الله علیه و آله: شَرُّ النّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غَيْرِهِ بدترين افراد كسی است كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد و بدتر از او آن كسی خواهد بود كه آخرت خود را برای دنيای ديگری بفروشد!!! 📚من لايحضره الفقيه ج۴ ص۳۵۳ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَاحشُرنَا مَعَهُم وَالعَنْ اَعدَائَهُم اَجمَعِینَ اِلَی قِیَامِ یَومَ الدِّین» https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
⚫️رسول خدا صلّی‌الله علیه و آله: شَرُّ النّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيا غَيْرِهِ بدترين افراد كسی است كه آخرت خود را به دنيايش بفروشد و بدتر از او آن كسی خواهد بود كه آخرت خود را برای دنيای ديگری بفروشد!!! 📚من لايحضره الفقيه ج۴ ص۳۵۳ «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَاحشُرنَا مَعَهُم وَالعَنْ اَعدَائَهُم اَجمَعِینَ اِلَی قِیَامِ یَومَ الدِّین» https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاه‌پوش بود، حتی لباس‌های زیر و جوراب‌های ایشان نیز سیاه بود. من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم که آیا فکر نمی‌کنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟! ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دارم. پرسیدم: چطور؟؟ فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم سپس این گونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سید علی‌اکبر خوئی از وعاظ و منبری‌های معروف زمان خود بود. همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان باردار می‌شد پس از دو سه ماه بارداری بچه‌اش سقط می‌شد و خلاصه بچه‌دار نمی‌شدند. روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم می‌گوید که ایها الناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانهٔ ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلات اند پس از آنکه پدرم از منبر پائین می‌آید زنی به او می‌گوید آسید علی‌اکبر شما که به ما سفارش می‌کنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانهٔ اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم، چرا خودت از امام حسین علیه‌السلام نمی‌خواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان در حالیکه به شدت ناراحت می‌شوند به خانه می‌رود. همسرشان (مادربنده) می‌پرسد: آقا چرا اینقدر ناراحتید؟ و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو می‌کنند. مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه‌السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه‌دار شویم؟ پدرم می‌گوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم! مادرم در جواب می‌گوید حتماً لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه‌السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه‌پوش شد. در همان سال هم مادرم باردار می‌شود و 7ماه نیز از بارداری‌اش می‌گذرد و بچه‌اش سقط نمی‌شود. یک شبی یکی از طلبه‌ها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می‌آید وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم پدرم که گمان می‌کند سوال او یک مسئله علمی و یا فقهی باشد می‌گوید بپرس اما در کمال ناباوری آن طلبه می‌پرسد آیا همسر شما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله، تو از کجا می‌دانی؟کسی از این قضیه اطلاع ندارد باز می‌پرسد ایشان 7ماهه باردارند؟ پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت می‌دهد، ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن می‌کند و می‌گوید: آسیدعلی‌اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی‌اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دوماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچه‌ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ می‌کنیم و او سالم می‌ماند و ما او را بزرگ می‌کنیم و او را فقیه و عالم در دین می‌گردانیم و به او شهرت می‌دهیم. و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار حالا فهمیدی که من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپایی دارم!!؟ 🌷شادی روح حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمایی که مدافع شعائر اهلبیت علیهم السلام بودند، 🍃اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّد وَ آل مُحَـمَّد🍃 ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 https://eitaa.com/rahrovanehvelayat
⁉️❕⁉️⁉️ آیا جنگ و از یاران و حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بود و بعدها راهش عوض شد و قاتل علیه السلام گردید؟؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰▪️▪️ ✍... یکی از مطالبی که این روزها دست به دست می شود این است که شمر از جانبازان جنگ و از شیعیان امیرالمومنین بوده و بارها به رفته بود و از بس خوانده بود پیشانی و زانوهایش پینه بسته بود؛ تمام تلاش نویسنده و گوینده مطلب این است که می خواهد طوری القا کند که آری امام حسین علیه السلام را شیعیان کشتند! پس آی شیعیان مواظب باشید شمر نشوید!!! حال واقعیت چیست؟ از ۵ جهت مطلب را بررسی می‌کنیم: ▪️تولد شمر ▪️قبل از جنگ ▪️حضور در جنگ صفین ▪️جانبازی در جنگ صفین ▪️بعد از جنگ صفین ❌ ۱) تولد شمر از راه حرام: در نحوه زنازادگى وى نقل شده که روزى مادر شمر که زن بزچرانى بود و در بیابان به کار خود مشغول بود ، از چوپانى که از کنار او مى‌گذشت ، تقاضاى آب کرد تا با آن رفع عطش کند . چوپان تقاضاى شیطانى خود را شرط دادن آب قرار داد و مادر شمر نیز پذیرفت و از این طریق ، شمر منعقد شد! و به این دلیل بود که در کربلا هم امام حسین علیه السلام شمر را پسر زن بز چران خطاب کرد و هم جناب زهیر بن قین علیه السلام خطاب به شمر گفت: ای فرزند زنی که بر پاشنه پایش ادرار می‌کند(استعاره از زنی که در سن کم زنا کرده) بحارالانوار ج۴۵ص۵ http://lib.eshia.ir/71860/45/5 ❌ ۲) شمر قبل از جنگ : شمر از قبیله ی هوازن بود که پدرش و قبیله اش مسلمان نمی‌شدند تا وقتی که از مسلمانان شکست خوردند و بعد اسلام آوردند! ❌۳) حضور شمر در جنگ حضور شمر در جنگ صفین به همراه قبیله اش هوازن و تیره اش بنی ضباب در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قطعی است ؛ اما مساله حضور اوست! در زمان جنگ صفین، شمر از بزرگان قبیلهء خودش نبوده و به دستور بزرگان قبیله خودش که تصمیم گرفته اند در لشکر امیرالمومنین باشند، بر مبنای سنت قبیله گرایی مانند سایر مردان قبیله‌اش در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قرار گرفته و با انگیزه‌های قومی قبیله ای در جنگ حضور داشته است. 👈 شاید برای تان سوال باشد که مگر می‌شود؟ باید گفت بله در عرب آن روزها سنت قبیله‌گرایی رواج زیادی داشته و نمونه‌اش شخصی که حکایت او در منابع مخالفین ما آمده، به اسم قزمان بن حارث از افراد حاضر در جبهه رسول خدا در جنگ اُحد بود که وقتی در جنگ جراحت دید و در حال مرگ بود اطرافیانش گفتند: ای قزمان تو امروز به امتحان و بلای سختی گرفتار شدی بنابراین بشارت باد تو را شهادت و باغ بهشت بر تو گوارا باد. قزمان جواب داد: باغی از بهشت؟ لب فرو بندید، شما گمان کرده اید که من به خاطر اسلام جنگیدم؟ نه.چنین نیست. من تنها برای ام و جنگیدم. قزمان این را گفت و برای رهایی از رنج جراحت با بریدن رگهای پشت آرنج دست خود،خودکشی کرد. و رسول خدا گفت او از اهل جهنم است. ❌۴) جانبازی شمر در جنگ روایت طبری و نصر بن مزاحم از شمشیر خوردن صورت شمر در جنگ صفین قابل استناد نیست. زیرا روایت طبری مستقل نیست و همان روایت نصر بن مزاحم است پس این روایت خبر واحد است و راوی خبر واحد جانبازی شمر ، اشخاصی هستند که یکی در کارنامه‌اش نوکری را کرده است و دیگری نوکری خاندان عمر را. و برای شیعیان این روایات قابل پذیرش نیست. حتی در صورت پذیرش اینکه شمر در جنگ صفین جانباز شده باید بگوییم او جانباز سنت و دستور بزرگان قبیله خودش شده نه جانباز راه امام معصوم علیه السلام. ❌۵) شمر از جنگ شمر بعد از صفین با بیعت کرد. در صورتی که بعد از صفین افراد دو دسته شدند یا به امیرالمومنین علیه السلام وفادار ماندند یا به خوارج پیوستند و هم با امیرالمومنین و هم با معاویه دشمنی کردند. اما شمر راه سوم را انتخاب کرد و با معاویه بیعت کرد و مامور شد که شیعیان را بکشد که نمونه بارز آن کشتن حجر بن عدی بود؛ تا نشان دهد که از سر محبت به علی علیه السلام در صفین حضور نداشته!و بعدها هم که ماجرای کربلا را به وجود آورد. ____ از تمام این مطالب اثبات می شود که شمر نه تنها شیعه و از جانبازان صفین نیست بلکه زنازاده‌ای است که از تولد تا مرگ ، دشمنی اهل بیت علیهم السلام را داشته است. و رفتن و خواندن به تنهایی دلیل بر عاقبت به خیری نیست و حرامزاده ترین های تاریخ مانند شمر هم اهل نماز و حج بوده اند و آن چه مهم است اهل بیت علیهم السلام است. و هیچ شیعه ای حاضر نیست امام‌ خود را بکشد و قاتلین سیدالشهداء علیه‌السلام همگی غیر شیعه بودند. 〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/rahrovanehvelayat