هدایت شده از محمد حسین رجبی دوانی
📜 #متن
#ویژه سالروز شهادت حضرت امام باقر سلاماللهعلیه ۱
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦بررسی وضعیت سیاسی دوران امام باقر علیهالسلام
#بخش_اول
📍درباره وضعیت سیاسی دوران امامت حضرت امام باقر علیهالسلام باید عرض کرد که آن وجود مقدس در سال ۹۴ یا به نقلی ۹۵، یعنی همزمان با شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد علیهالسلام به امامت رسیدند و تا سال ۱۱۴ که به شهادت رسیدند دوران امامت آن وجود مقدس چیزی نزدیک ۱۹ سال به طول انجامیده است.
📍در عصر امامت امام باقر سلاماللهعلیه، آن حضرت مدتی کوتاه یعنی کمتر از یک سال را با #ولید_بن_عبدالملک به عنوان خلیفه غاصب اموی معاصر هستند و بعد ار مرگ ولید در سال ۹۶ #سلیمان_بن_عبدالملک به قدرت میرسد که وی هم تا سال ۹۹ بر عالم اسلام مسلط بوده است.
📍این عصر، عصر گسترش قلمرو مسلمانان با عملیاتهای نظامی هست. به این معنا که در شرق در #ماوراءالنهر و در مناطقی ماورای ایران دوره ساسانی، فتوحات صورت می گیرد و هم در غرب عالم اسلام و اروپای غربی یعنی سرزمین اسپانیا و پرتغال امروزی که شبه جزیره ایبری باشند، مسلمان ها وارد شده و با سرعت پیش میروند. اما سال ۹۹ هجری در پی مرگ #سلیمان_بن_عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز پسر عموی آنها به خلافت رسید که او بر خلاف بنیامیه نسبت به اهل بیت علیهمالسلام رفتاری توام با احترام و مدارا داشت.
📍 #عمر_بن_عبدالعزیز در امامت امام باقر علیهالسلام که به قدرت میرسد سب و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین علیهالسلام را که معاویه لعنهالله باب کرده بود، ممنوع اعلام کرد و فدک را به نوادگان امام مجتبی علیهالسلام بازگردانید و برای طالبیان و علویان از بیت المال حقوق تعیین کرد و خود را چاکر و فردی مخلص نسبت به امیرمومنان علیهالسلام میدانست.
📍امام باقر علیهالسلام با عمر بن عبدالعزیز یک مناظره مکتوب دارد. طبق نقل تاریخ روزی عمر بن عبدالعزیز از امام سجاد علیهالسلام یاد کرد و گفت که زینت دین و پیشوای عابدان از دنیا رفت. به او گفتند که از او فرزندی باقی مانده است که چیزی از پدر کم ندارد عمر بن عبدالعزیز برآن شد که امام باقر علیهالسلام را بیازماید. لذا نامهای به حضرت نوشت و از حضرت درخواست رهنمودی کرد.
📍امام باقر علیهالسلام در پاسخ مواردی مطرح کردند که برای عمر بن عبدالعزیز سنگین بود. لحن امام مقداری تند و سرزنش آمیز بود عمر بن عبدالعزیز وقتی این پاسخ را دریافت کرد ناراحت شد و چون می دانست که از امام علیهالسلام نامهای خطاب به خلیفه پیشین سلیمان بن عبدالملک در بایگانی در بارخلافت وجود دارد آن نامه را درخواست کرد و وقتی دید که امام چگونه با الفاظی محترمانه سلیمان را مورد خطاب قرار داره است بیشتر ناراحت شد و در نامهای به امام علیهالسلام اینگونه عنوان کرد که...
🔸من نامه شما به خلیفه جبار پیشین را دیدم که چگونه او را با عزت و احترام یاد کردید اما من که سعی کردم عدل پیشه کنم و جلوی مظالم و فشارها به مردم را بگیرم اینگونه مورد عتاب قرار دادهاید...
#ادامه_دارد
📲 @rajabidavani
🔆چگونه در فضای مجازی صحت مطالب را تشخیص دهیم؟
#بخش_اول
1:از چند منبع بررسی کنید.
2:تعدد نسبت دادن متن ها به یک شخصیت معروف مثل تعدد مطالبی که اسم دکتر شریعتی یا بوکوفسکی و ..... در انتهای آنها آورده شده است. به این دست مطالب شک کنید و اصالت مطلب را پیگیری کنید.
3:جملات مبهم، استفاده از سفسطه، مغلطه. ابهام در متن و بازی با کلمات باید شما را نسبت به صحت مطلب مردد کند.
⭕️⭕️تکرار و تاکید دوباره:
در مواجهه با پیام ها این سوالات رو از خود بپرسید:
❓چه کسی پیام را ساخته است؟
❓از چه فنونی برای جلب توجه من استفاده شده است؟
❓با این پیام چه سبک زندگی یا عقیده ایجاد یا حذف می شود؟
❓چرا این پیام ارسال شده است؟
❓چرا یک پیام واحد را هر کدام از ما متفاوت درک می کنیم؟
🔰نڪات ڪلیدے از #جزء_هجدهم قرآن ڪریم
#بخش_اول
💠سورہ مومنون
🔶تصور غلطے ڪہ سرمایہ داران بے دین دارند
أَیحَْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَ بَنِینَ(۵۵) نُسَارِعُ لهَُمْ فىِ الخَْیرَْاتِ بَل لَّا یَشْعُرُونَ(۵۶- مومنون)
آیا گمان مى كنند افزونى و گسترشى كہ بہ سبب مال و اولاد بہ آنان مى دهیم؛ براے آن است ڪہ مى خواهیم در عطا كردن خیرات بہ آنان شتاب ورزیم؟ [چنین نیست] بلكہ [آنان] درك نمى كنند.
تصورے بین دینداران بےبضاعت و بےدینان ثروتمند رواج دارد ڪہ گمان مےڪنند داشتہ و انباشتہ آنان ڪہ بے دینے مےڪنند همہ از لطف و عنایت ویژہ خداوندے بہ آنهاست و بہ تعبیر دیگر خدا نظر خیر و رحمت بہ آنها ڪردہ است ڪہ اینچنین ثروت و دارایے مالے و فامیلے را بہ زندگے آنها سرازیر ڪردہ است؛ اما خدا در این آیات خط بطلان بر چنین تصورے ڪشیدہ و صاحبان این پندار را افرادے قلمداد ڪردہ است ڪہ از درڪ و شعور لازم براے فهم حقیقت این امر بے بهرہ اند.
زیرا آنها نمےدانند كہ این فرزندان و اموال فراوان در حقیقت یك نوع عذاب و مجازات یا مقدمہ عذاب و كیفر براى آنها است. آنها نمےدانند كہ خدا مى خواهد آنها را در ناز و نعمت فرو برد تا بہ هنگام گرفتار شدن در چنگال كیفر الهى، تحمل عذاب بر آنها دردناكتر باشد؛ زیرا اگر درهاى نعمت بہ روى انسان بستہ شود او آمادگى پذیرش ناراحتیها را پیدا مے ڪند؛ اما اگر كسى را از میان ناز و نعمت بیرون كشند و بہ زندان مخوف و حشتناكى بیفكنند فوق العادہ براے او دردناك خواهد بود. بعلاوہ این فراوانى نعمت، پرده هاى غفلت و غرور را بر روى چشمان او ضخیمتر مى كند تا آنجا كہ راہ باز گشت بر او غیر ممكن مى شود و این همان چیزى است كہ در سایر آیات قرآن از آن بہ قانون استدراج یاد شدہ است.
🔶روش برخورد با بدےها
ادْفَعْ بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ (۹۶- مومنون)
بہ بهترین شیوہ بدے را از خودت دور ڪن.
یكى از مؤثرترین راههاے مبارزہ با دشمنان سرسخت و لجوج آن است كہ بدیهاے آنها بہ نیكى پاسخ دادہ شود؛ اینجاست كہ شور و غوغایى از درون و جدان آنها برخاستہ و او را سخت تحت ضربات سرزنش و ملامت قرار مى دهد. این ڪار در بسیار از موارد سبب بیدارے وجدان تغییر عملڪرد او مے شود. در سیرہ پیشوایان و روش عملى پیامبر خدا صلے اللہ علیہ و آلہ و ائمہ هدى علیهم السلام بسیار دیدہ شدہ كہ افراد یا جمعیتهایى را كہ داراے بدترین برخورد بوده اند را بہ نیكى پاسخ گفتہ و مشمول محبتشان ساخته اند؛ ڪہ همین طرز برخورد، سبب انقلاب درونے و دگرگونى روحى و باز گشت آنها بہ راہ حق شدہ است. قرآن ڪریم بہ دفعات این شیوہ را بہ عنوان یك اصل در مبارزہ با بدیها بہ مسلمانان گوشزد ڪردہ است و حتى در آیہ۳۴ سورہ فصلت مى گوید: « نتیجہ این كار آن خواهد شد كہ دشمنان سرسخت، دوستان گرم و صمیمى شوند.»
🔵یڪ تذڪر مهم:
ناگفتہ پیدا است كہ این دستور مخصوص مواردى است كہ دشمن از آن سوء استفادہ نكند و آن را دلیل بر ضعف شما نشمارد و بر جرات و جسارتش افزودہ نگردد. و نیز مفهوم این سخن هرگز سازشكارى و قبول تسلیم در برابر وسوسه هاى دشمنان نیست، و شاید بہ همین دلیل بعد از بیان این دستور در آیات فوق بلا فاصلہ بہ پیامبر خدا صلے اللہ علیہ وآلہ دستور دادہ شدہ است كہ از همزات و وسوسه هاى شیاطین و حضور آنها بہ خدا پناہ ببرد.
💠سورہ نور
🔶در اجراے حڪم خدا دلسوزے نڪنید
الزَّانِیَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ كلَُّ وَاحِدٍ مِّنهُْمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَ لَا تَأْخُذْكمُ بهِِمَا رَأْفَةٌ فىِ دِینِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ (۲-نور)
بہ هر زن و مرد زنا كارے صد تازیانہ بزنید و اگر بہ خدا و روز قیامت ایمان دارید، نباید در [اجراى] دین خدا نسبت بہ آن دو دلسوزى و مهربانى ڪنید.
این نهے از رأفت و دلسوزے ڪہ در آیہ آمدہ است در حقیقت نهے از ترحم بے جایے است ڪہ سبب سستے و ڪوتاهے در اجراے احڪام و دستورات دین خدا مےشود براے همین بود ڪہ فرمود در اجراے این حڪم الهے از رأفت در دین خدا پرهیز ڪنید. نڪتہ قابل توجہ این است ڪہ آیہ تاكید مےڪند ڪہ مبادا در اجراے این حڪم الهے گرفتار محبتها و احساسات بى مورد شوید؛ احساسات و محبتى كہ نتیجهاى جز فساد و آلودگى اجتماع ندارد. آنگاہ براى خنثى كردن انگیزه هاى این گونہ احساسات، مسالہ ایمان بہ خدا و روز جزا را یادآور مےشود؛ زیرا ایمان بہ خداوند حكیم سبب مى شود كہ انسان بداند هر حكمى فلسفہ و حكمتى دارد و بى دلیل تشریع نشدہ و ایمان بہ معاد سبب مى شود كہ انسان در برابر تخلفها احساس مسئولیت كند.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
یڪ جرعہ معرفت
🔰نڪات ڪلیدے از #جزء_نوزدهم قرآن ڪریم
#بخش_اول
💠سورہ فرقان
افسوسهاے بےفایدہ
وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنیِ اتخََّذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(۲۷)یَاوَیْلَتا لَیْتَنِے لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِیلًا(۲۸)لَّقَدْ أَضَلَّنِے عَنِ الذِّڪْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِے(۲۹- فرقان)
روزے ڪہ ظالم دست خود را از روے حسرت بہ دندان میگزد و میگوید: اے ڪاش همراہ با فرستادہ او براے خود، راہ باریڪهاے بہ سوے هدایت دست و پا میڪردم. اے واے، ڪاش من فلانے را [ڪہ سبب بدبختے من شد] بہ دوستے نمیگرفتم؛ چون او مرا از قرآنے ڪہ برایم آمد گمراہ ڪرد.
ظاهراً مراد از«ظالم» هر ڪسے است ڪہ با هدایت فرستادہ الهے بہ راہ راست نمیرود؛ هر چند ڪہ آیہ در مورد ستمگران این امت و رسول خدا صلے اللہ علیہ و آلہ نازل شدہ است. در قیامت صحنههاے عجیبے رخ میدهد ڪہ بخشے از آن حسرتهاے بے فایدہ ایست ڪہ ظالمان نسبت بہ عمل ڪرد غلط خود در گذشتہ میخورند؛ ندامتهایے ڪہ دیگر هیچ سودے بہ حال آنها ندارد. آیات مورد بحث بہ دو مورد از این حسرت خوردنها اشارہ دارد.
حسرت اول بعد از آن است ڪہ میبینند تنها راہ نجات و سعادت راهے بود ڪہ فرستادگان الهے بہ مردم ارائہ ڪردند و خود در آن راہ پیشقدم شدہ و مردم را بہ آن دعوت ڪردند؛ ولے اینها بہ جاے تبعیت و همراهے با رسولان حق، آنها و راهشان را مسخرہ ڪردند و از گام نهادن در آن بہ شدت خوددارے ڪردند. حسرت دوم نسبت بہ دوستانے است ڪہ در دنیا برگزیدند دوستانے ڪہ بہ ظاهر دوست بودند اما در واقع دشمنان خطرناڪے بودند ڪہ باعث گمراهے و بدبختے آنها شدند و با آنڪہ دین و راهڪار هدایت و سعادت در دسترس اینها قرار داشت اما آن بہ ظاهر دوستان آنها را از پیروے دین منع ڪردہ و بہ گناہ و بازیهاے دنیایے مشغول ڪردند. از این آیہ بہ خوبے میتوان بہ نقش و میزان تأثیر دوست در سعادت و شقاوت انسان پے برد؛ نقش و تأثیرے ڪہ با تحقیق و تجربہ ثابت شدہ و غیرقابل انڪار است.
🔶بتے ڪہ پرستش آن بین ما رواج دارد
أَرَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (فرقان- ۴۳)
آیا دیدے ڪسے را ڪہ معبود خود را هواے نفس خویش برگزیدہ؟
«هوی» بہ معناے میل نفس بہ سوے خواستههاے خودش است؛ بدون اینڪہ آن تمایلات را با عقل خود سنجیدہ و هماهنگ ڪردہ باشد و مراد از «معبود گرفتن هواے نفس»؛ اطاعت و پیروے ڪردن آن است؛ بدون اینڪہ توجهے بہ دستورات خداوند متعال داشتہ باشد.
آیہ شریفہ دربارہ ڪسانے سخن میگوید ڪہ در ڪنار آن خداے یڪتا، خداے دیگرے هم دارند ڪہ برخے اوقات و یا همیشہ از دستورات او پیروے میڪنند. آن خداے دیگر یا بت نتراشیدهاے ڪہ پیروان زیادے هم دارد همان بت نفس ماست. هر جا ڪہ فرمان یا همان خواست دل با حڪمے از احڪام الهے در ستیز شد همان جا میتوان فهمید ڪہ ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم. اگر دستور دین را بے محلے ڪردیم و در پے برآوردن خواهش دل برآمدیم شڪ نڪنیم ڪہ بت پرستیدهایم؛ نشان بہ آن نشان ڪہ در دل یا بہ زبان میگوییم: «چون دلم میخواهد» نہ «چون خدا میخواهد»
🔶چقدر از مال خود را انفاق ڪنیم؟
وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ ڪَانَ بَینَْ ذَالِڪَ قَوَامًا(۶۷- فرقان)
مؤمنین ڪہ بندگان خداوند رحمانند وقتے انفاق میڪنند، نہ اهل زیادهروے هستند و نہ بخل میورزند؛ بلڪہ بین این دو راہ اعتدال را بر میگزینند.
این آیہ شریفہ بہ یڪے از ویژگیهاے مؤمنین ڪہ اعتدال و دورے از هر گونہ افراط و تفریط در ڪارها بہ خصوص در مسألہ انفاق است اشارہ میڪند. در این فراز قرآن ڪریم اصل انفاق ڪردن را بہ عنوان یڪے از وظایف و برنامههاے قطعے مؤمنین، مسلّم گرفتہ و تنها مقدار پرداخت آن را بہ شڪل توصیفے بیان میڪند ڪه: مؤمنین انفاقے عادلانہ و دور از هر گونہ اسراف و سختگیرے دارند؛ نہ آن چنان بذل و بخشش میڪنند ڪہ زن و فرزندشان گرسنہ بمانند و نہ آن چنان سخت میگیرند ڪہ دیگران از مواهب آنها بهرہ نگیرند.
در یڪے از روایات اسلامے تشبیہ جالبے براے «اسراف» و «اقتار» ڪہ نقطہ مقابل یڪدیگرند و نیز حد اعتدال شدہ است. بر اساس آن روایت امام صادق علیهالسلام این آیہ را تلاوت فرمود و مشتے سنگریزہ از زمین برداشت و محڪم در دست گرفت و فرمود این همان «اقتار» و سختگیرے است؛ سپس مشت دیگرے برداشت و چنان دست خود را گشود ڪہ همہ آن بہ روے زمین ریخت و فرمود این «اسراف» است. بار سوم مشت دیگرے برداشت و ڪمے دست خود را گشود بہ گونهاے ڪہ مقدارے فرو ریخت و مقدارے در دستش ماند و فرمود این همان «قوام» است.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
یڪ جرعہ معرفت
📜 #متن
#ویژه سالروز ولادت حضرت امام باقر سلاماللهعلیه ۱
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦بررسی وضعیت سیاسی دوران امام باقر علیهالسلام
#بخش_اول
📍درباره وضعیت سیاسی دوران امامت حضرت امام باقر علیهالسلام باید عرض کرد که آن وجود مقدس در سال ۹۴ یا به نقلی ۹۵، یعنی همزمان با شهادت پدر بزرگوارش امام سجاد علیهالسلام به امامت رسیدند و تا سال ۱۱۴ که به شهادت رسیدند دوران امامت آن وجود مقدس چیزی نزدیک ۱۹ سال به طول انجامیده است.
📍در عصر امامت امام باقر سلاماللهعلیه، آن حضرت مدتی کوتاه یعنی کمتر از یک سال را با #ولید_بن_عبدالملک به عنوان خلیفه غاصب اموی معاصر هستند و بعد ار مرگ ولید در سال ۹۶ #سلیمان_بن_عبدالملک به قدرت میرسد که وی هم تا سال ۹۹ بر عالم اسلام مسلط بوده است.
📍این عصر، عصر گسترش قلمرو مسلمانان با عملیاتهای نظامی هست. به این معنا که در شرق در #ماوراءالنهر و در مناطقی ماورای ایران دوره ساسانی، فتوحات صورت می گیرد و هم در غرب عالم اسلام و اروپای غربی یعنی سرزمین اسپانیا و پرتغال امروزی که شبه جزیره ایبری باشند، مسلمان ها وارد شده و با سرعت پیش میروند. اما سال ۹۹ هجری در پی مرگ #سلیمان_بن_عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز پسر عموی آنها به خلافت رسید که او بر خلاف بنیامیه نسبت به اهل بیت علیهمالسلام رفتاری توام با احترام و مدارا داشت.
📍 #عمر_بن_عبدالعزیز در امامت امام باقر علیهالسلام که به قدرت میرسد سب و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین علیهالسلام را که معاویه لعنهالله باب کرده بود، ممنوع اعلام کرد و فدک را به نوادگان امام مجتبی علیهالسلام بازگردانید و برای طالبیان و علویان از بیت المال حقوق تعیین کرد و خود را چاکر و فردی مخلص نسبت به امیرمومنان علیهالسلام میدانست.
📍امام باقر علیهالسلام با عمر بن عبدالعزیز یک مناظره مکتوب دارد. طبق نقل تاریخ روزی عمر بن عبدالعزیز از امام سجاد علیهالسلام یاد کرد و گفت که زینت دین و پیشوای عابدان از دنیا رفت. به او گفتند که از او فرزندی باقی مانده است که چیزی از پدر کم ندارد عمر بن عبدالعزیز برآن شد که امام باقر علیهالسلام را بیازماید. لذا نامهای به حضرت نوشت و از حضرت درخواست رهنمودی کرد.
📍امام باقر علیهالسلام در پاسخ مواردی مطرح کردند که برای عمر بن عبدالعزیز سنگین بود. لحن امام مقداری تند و سرزنش آمیز بود عمر بن عبدالعزیز وقتی این پاسخ را دریافت کرد ناراحت شد و چون می دانست که از امام علیهالسلام نامهای خطاب به خلیفه پیشین سلیمان بن عبدالملک در بایگانی در بارخلافت وجود دارد آن نامه را درخواست کرد و وقتی دید که امام چگونه با الفاظی محترمانه سلیمان را مورد خطاب قرار داره است بیشتر ناراحت شد و در نامهای به امام علیهالسلام اینگونه عنوان کرد که...
🔸من نامه شما به خلیفه جبار پیشین را دیدم که چگونه او را با عزت و احترام یاد کردید اما من که سعی کردم عدل پیشه کنم و جلوی مظالم و فشارها به مردم را بگیرم اینگونه مورد عتاب قرار دادهاید...
#ادامه_دارد
📲 @rajabidavani