eitaa logo
رهـــروانــ🇮🇷ــ و✌️یــت
1.7هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
14.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این کانال درجهت روشنگری و بصیرت افزایی سیاسی؛اجتماعی واطلاع رسانی می باشد. نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را بااین آیدی در میان بگذارید سپاسگزارم https://eitaa.com/Besmeallah110 @rahrovanevelayat2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 چرا برای شهیدعلیمحمدی که اولین شهید هسته ای کشور بود هیچ خیابانی نامگذاری نکردید؟ ▪️محسن هاشمی: ترور ایشان برای زمان قبل بود، باید از شورای قبلی بپرسید ▪️چرا برای مصدق که برای ۵۰ سال قبل بود خیابان به اسمش کردید؟ ▪️هاشمی: وارد این بحث نشویم! 🔹 رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲🤍🌲 🌲در اولین چهارشنبه زمستان 🤍 ان شاءالله روزی تون افزون 🌲 وجودتون شادی آفرین 🤍 دستاتون روزی رسون 🌲 آرزوهاتون دست یافتنی 🤍و تنتون سالم وسلامت 💚الهی هر آنچه لطف خداست شامل حالتان💚 ✨ ✨ رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
🔴به بهانه حماسه ۹دی|؟ 🔻بصیرت، سواد نیست، بینش است 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (ص) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند! 🔹 ؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (ص) را نگه داری؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛ 🔹 ؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند 🔹 ؛ یعنی اینکه «مالک اشتر» ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری» ها را به اعتدال نشناسی 🔹 ؛ یعنی اینکه بدانی معاویه ها، به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (ع) دل بسته‌اند 🔹 یعنی اینکه بدانی تاریخ، تکرار می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌ اش .... 🖌 | 🔻وقتی گرگ حمله می‌کند، با صدای بلند ‌حمله می‌کند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. (فرار یا مقاومت) ؛ اما وقتی موریانه هجوم می‌آورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما می‌افتد. زمان می‌برد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود می‌کند ؛ ایستادن در برابر گرگ، می‌خواهد و دفع خطر موریانه ‼️ 🔻 رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
🔴 | اعتماد غرورآفرین 🔻 در یک رخداد غیرقابل پیش بینی تا ساعت ۲۲ دیشب ۱۷۰۱۲ نفر از هموطنان برای شنیدن شرایط مشارکت در آزمایشات بالینی واکسن کرونای ستاد اجرایی فرمان امام با ۴۰۳۰ تماس گرفتند و ۹۹۱۱ نفر آنها برای مشارکت در آزمایشات اعلام آمادگی کردند... 🔹 اعتماد مردم عزیز به دانشمندان جوانمان غرورآفرین است ✅ رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
🌹نور دلِ ✨مؤمنین بُوَد در صلوات 🌹اندوخته ی ✨یقین بُوَد در صلوات 🌹تأکید کنند ✨اولیا بر این ذکر 🌹زیرا که ✨اصول دین بُوَد در صلوات 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺 🦋‌ رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
حكايت 1 شيخ ما ثقة الاسلام نورى در دارالسلام نقل فرموده كه برايم نقل كرد عالم جليل و فقيه نبيل سيد حسن الحسينى الاصفهانى كه : چون پدرم وفات كرد من در نجف اشرف مقيم و مشغول تحصيل بودم و كارهاى آن مرحوم به دست بعضى از برادران من بود، و من به تفصيل ، علم به آن نداشتم ، و چون هفتم ماه از وفات آن بزرگوار گذشت والده ام به رحمت الهى پيوست . جنازه آن مرحوم را به نجف آوردند و دفن كردند. در يكى از روزها در خواب ديدم كه گويا در اطاق خود نشسته ام كه ناگاه مرحوم والدم وارد شد. من برخاستم و سلام كردم پس در صدر مجلس ‍ نشست و مرا نوازش كرد و در آن وقت بر من معلوم شد كه مرده است ؛ پس ‍ استدلال نموده و به او گفتم كه شما در اصفهان وفات كرديد چگونه شد كه شما را در اينجا مى بينم ؟ فرمود: بلى ، لكن بعد از وفات ، ما را در نجف منزل دادند مكان ما الآن در نجف است . گفتم : كه والده نزد شما است ؟ فرمود: نه . وحشت كردم از آنكه گفت نه . فرمود: او در نجف است لكن در مكان ديگر است ؛ آنوقت فهميدم كه پدرم عالم است و محل عالم بالاتر است از محل جاهل ؛ پس سؤ ال كردم از حال آن مرحوم ؛ فرمود: من در ضيق و تنگى بودم و الآن الحمد لله حالم خوب است ، و از آن شدت و تنگى گشايش و فرجى براى من حاصل شد. من از روى تعجب گفتم كه آيا شما هم در ضيق و شدت واقع شديد؟ فرمود: بلى ؛ حاج رضا پسر آقا بابا مشهور به نعلبند، از من طلبى داشت ، از جهت طلب او حال من بد بود كه اصلاح شد پس تعجب من زياد شد و از خواب بيدار شدم با حال ترس و تعجب ، صورت خواب را براى برادرم كه وصى آن مرحوم بود نوشتم و از او درخواست نمودم كه براى من بنويسد كه آيا حاج رضاى مذكور از مرحوم والد طلب دارد يا نه ؟ برادرم براى من نوشت كه من در دفترى كه اسامى طلبكاران بود مراجعه كردم هر چه تفحص كردم اسم اين مرد در آنجا نبود. من دوباره نوشتم كه از خود آن شخص سؤ ال كند. برادرم بعد از آن براى من نوشت كه من از او سئوال كردم گفت : بلى من هيجده تومان از آن مرحوم طلبكارم و غير از خدا هيچكس بر آن آگاه نيست ، و بعد از فوت ايشان از شما پرسيدم كه اسم من در دفتر طلبكاران آن مرحوم هست ؟ شما گفتيد: نه . پس من با خود گفتم كه اگر ادعاى طلب خود كنم قدرت بر اثبات ندارم ؛ چون حجت و بينه نداشتم و اعتماد به آن مرحوم بود كه در دفتر خود ثبت مى كند. معلوم شد كه مسامحه نموده ؛ پس ‍ من از وصول طلب خود ماءيوس شدم و اظهار نكردم . پس من صورت خواب شما را براى او نقل كردم و خواستم كه وجه او را بدهم ، گفت : من ذمّه او را برى نمودم و طلب خود را بخشيدم . 🔹 رهروان ولایت بستان آباد 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
تصویرصفحه اول روزنامه های چهارشنبه