eitaa logo
رهـــروانــ🇮🇷ــ و✌️یــت
1.7هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
14.5هزار ویدیو
1.2هزار فایل
این کانال درجهت روشنگری و بصیرت افزایی سیاسی؛اجتماعی واطلاع رسانی می باشد. نظرات انتقادات و پیشنهادات خود را بااین آیدی در میان بگذارید سپاسگزارم https://eitaa.com/Besmeallah110 @rahrovanevelayat2
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌺 🌺 🔴 ویژگیهای اخلاقی منتظران (۲۵) 🔵 پرهیز از گناه کبیره زخم زبان 🌕 گناه زخم زبان در روایات : 🔺 تیزى و برندگى زبان از تیزى نیزه بیشتر است. 🔺 هیچ انسانی رویاروی مومنی به او طعنه نمی‌زند، جز این‌که به بدترین مرگ می‌میرد، و سزاوار است که به‌خیر باز نگردد. 🔺 به خدا سوگند، باور نمی کنم بنده ای زبانش را حفظ نکند تقوایی سودمند به دست آورد. 🔺 بیشترین مردم به خاطر گناه و آفت زبان به جهنم می روند. 🔺 زبان آدمیزاد ، هر روز به اعضاى او نزدیك مى شود و مى گوید: چگونه اید؟ آنها مى گویند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستیم و مى گویند: از خدا بترس و كارى به ما نداشته باش: و او را سوگند مى دهند و مى گویند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى یابیم و به واسطه تو، مجازات مى شویم. 🔺 به راستى كه این زبان كلید همه خوبیها و بدیهاست؛ پس سزاوار است كه مومن بر زبان خود مهر زند، همان گونه كه بر (كیسه) طلا و نقره خود مُهر مى زند. 🔺 منافق برای خود سهل انگار، و بر مردم طعنه زننده است. 🔺 نفرت انگیزترین مخلوق خدا بنده ای است که مردم از شرّ زبان او از وی دوری می کنند. 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷نوروز و مهدویت (۳) 🔷 🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند: 🌕 يَومُ النَّيروزِ هُوَ اليَومُ الَّذي يَظهَرُ فيهِ قائِمُنا أهلَ البَيتِ 🔴 نوروز همان روزی است که قائم ما اهل بیت در آن ظهور خواهد کرد. 📚 بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۷۶ 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hojat Ashrafzade - Refigh (128).mp3
5.59M
🎼تصنیف رفیق بغض هر شبم 🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺 ╭┅─────────┅╮ 🎵 💠 @rahrovanevelayat2 ╰┅─────.
🇮🇷🌸 🍀 ✅ 🍃🌻🍃 🌺 امام صادق علیه السّلام فرمودند: مَن فَتَحَ الله عَینَ قَلبِهِ وَ بَصیرَهَ عَینهِ بِالاعتِبارِ فَقَد أعطاهُ مَنزِلَهً رفیعَهً وَ زُلفَهً عظیمَهً؛  💠 «کسی که خداوند متعال چشم دل و دیده ی بصیرتش را برای عبرت گیری باز نموده در واقع مقامی والا و مرتبتی بزرگ به او عنایت کرده است.» بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۲۶. 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
🇮🇷🌸 🍀 💠 یادداشت کوتاه ✅ موضوع: چالش ها و موانع تحقق دولت انقلابی ❌ قسمت هفتم (آخر) ✍️علی اکبر صیدی 🍃🌻🍃 7️⃣ ‼️ ⛔️ یکی دیگر از شیوه های غیر انقلابیون، تلقین «» است. ❌ آنان در مناطق انقلابی و... که مردم، با انگیزه های مختلف، عزم جدی برای حضور در انتخابات دارند؛ به آنان تلقین می شود که رای سفید به داخل صندوق بیاندازید. چون ...❗️ ✅ رای سفید که از نظر قانون انتخابات، باطله ماخوذه به حساب می آید؛ گرچه جزو آمار مشارکت است ولی در انتخاب فرد، تاثیری ندارد. 🔶 بنابراین، بر هر فرد بصیری، لازم است که با تعیین فرد مورد نظر، در تعیین سرنوشت نقش آفرینی کند. 🔺لذا ولایتمداران باید؛ رای خود را حتما به نام کاندیدای انقلابی بنویسند. 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺کسی که برای شهادت حضرت حسین علیه السلام محزون نشود است ... 🎥نظرتاثیرگذار شیخ اهل سنت مصری و سرگردانی مجری در برنامه زنده تلویزیونی 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
🇮🇷🌸 🍀 ❇️یادداشت کوتاه ❌ موضوع: رویداد یک روزه و تأثیرات ۴ تا ۸ ساله‼️ 🍃🌻🍃 🔻 یک حادثه یک روزه است، اما از آن حوادثی است که تأثیر آن بلندمدت است. 🔹 انتخابات ریاست جمهوری را شما در ظرف یک روز انجام می دهید و کسی و کسانی را برای مدت ۴ سال بر سرنوشت کشور حاکم می کنید، اما دامنه تأثیر آن به چهار سال محدود نمی‌ماند، گاهی اوقات دولت‌ها کارهایی می‌کنند که تاثیرات آن تا سالها باقی می ماند چه کارهای خوب یا غیر خوب. 🔺پس شما در یک روز حرکت می کنید و یک انتخابی می کنید که تاثیر آن در کوتاه مدت، در ۴ سال و در بلندمدت، گاهی تا ۴۰ سال باقی می‌ماند. اینقدر انتخابات مهم است. 🌺بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۳۹۲/۲/۲۵ 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🌸 🍀 💠 🍃🌻🍃 🌺 : ✅حضور ملت ایران، مهمترین عامل است. 💢 حضور مردم در کشور را بیمه میکند. 🇮🇷 @rahrovanevelayat2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 شهیدی که بخاطر رضایت پدر از بهشت برگشت💞  آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم‌. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند.🍂 داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم. 🍀می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار می‌کنی؟ محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را می‌دیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سال‌های اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان می‌گفتند که برادران حسن اسیر شده اند. 🌼 بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پرونده‌اش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید.🌱 تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده به‌قدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد. بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد. یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم. دایره‌ای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد. یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است. مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین می‌آیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه. ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم حال و هوایم عوض می‌شه. ادامه ماجرا ... 🧡 محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود. در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش. خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده. در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند می‌دیدم آنها هم به آسمان می رفتند. کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند. دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند. همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد. نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شده‌اند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند. خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی👇👇