زنان کشمیر حتی طلاهاشون رو بی هیچ چشم داشتی تقدیم سیل زده های ایران کردن..
ما ایستادیم تماشا میکنیم چطور ارتش کافر هندوستان دنیا رو براشون جهنم میکنه..
° جاویدوفسکی🇮🇷°
رهروان ولایت
http://eitaa.com/joinchat/2696871956Ce7a218b3e9
.:
🎥ضرب و شتم زنان کشمیری به جرم شیعه بودن!
نهادهای بین المللی چرا خفه شده اند؟
چرا کسی صدای مظلومانه اینها را نمی شنود؟
#کشمیر به دنبال چیست؟
ورود ۲۷ هزار نیروی مسلح از ارتش #هند به کشمیر
قطع خطوط ارتباطی و اینترنت در منطقه کشمیر هند
کشمیر هند با جمعیت اکثریت #شیعه در #هندوستان به گفته مردم محلی به مینی #ایران معروف است و بسیاری از آداب و رسوم این منطقه شباهت خاصی به ایرانیان دارد
رهروان ولایت
http://eitaa.com/joinchat/2696871956Ce7a218b3e9
🔰 بدون #خبرنگار لحظهها ماندگار نمیشود
🔻 رهبرانقلاب: اگر زحمات شما [خبرنگارها] نباشد، این لحظهها هرگز ماندگار نمیشود... شما آن را حفظ میکنید و در اختیار افکار مردم قرار میدهید. بدون این دوربینها، قلمها و دلسوزیهاى شما براى تهیه و تنظیم اخبار و مطالب، این کارهاى ما مثل یک چیزهاى تثبیت نشده است. ۱۳۸۰/۸/۲۳
🔺️ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR همزمان با ۱۷ مردادماه سالروز شهادت شهید محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف افغانستان و #روز_خبرنگار، پوستر «بدون خبرنگار لحظهها ماندگار نمیشود» را بر اساس بیانات رهبر انقلاب دربارهی اهمیت حرفهی خبرنگاری منتشر میکند.
🖨 چاپ👇
http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=37341
◀️کتاب حبس هستهای-تحریم اقتصادی
◀️ فروش در شیراز کتاب فروشی شهید مطهری واقع در فلکه ستاد و پاتوق کتاب خیابان معدل
◀️مشهد میدان آزادی خیابان وکیل آباد زیر زمین مترو پاتوق کتاب
◀️تهران: کتابفروشی کیهان
فروش اینترنتی: http://shahcheraghpub.ir/حبس-هسته-ای-تحریم-اقتصادی توضیحات نویسنده راجع به کتاب در لینکهای زیر 👇 http://bso.ir/News/55467.html
http://snn.ir/0036Fz
مسیر اشتباهی که سه بار در سه دولت غربگرا طی شد!
مسیر غلطی که یکبار در دولت هاشمی رفسنجانی و بار دیگر در دولت خاتمی طی شد و برای بار سوم در دولت روحانی تکرار شد و در هر سه بار، به یک نتیجه مشترک رسید:
گستاختر شدن دشمن و سپس تهدید و تحقیر و ایران!
1: در زمان دولت سازندگی که نقطه شروع چرخش به غرب بود، دوبار حکم جلب برای هاشمی رفسنجانی از سوی غربیها صادر شد!
2: در زمان دولت اصلاحات که بیشترین باج را به غربیها دادند و دولت و مجلسِ زده، در دریوزگی برای آمریکاییها و اروپاییها از یکدیگر سبقت میگرفتند؛ و در زمانی که خاتمی برای نزدیکی به غربیها شعار «گفت و گوی تمدنها» میداد، ایران را محور شرارت خواندند!
3: و حالا در زمانی که دولت روحانی تمام حقوق هستهای ایران را به غربیها بخشید و با هر سازشان رقصید و بیشترین ارتباط را با آمریکا و اروپا برقرار کرد، وزیر خارجهاش را تحریم میکنند!
نتیجه:مسیر همان مسیر است و نتیجه همان نتیجه! مسیر غربزدگی است و نتیجه، تحقیر است...
رهروان ولایت
http://eitaa.com/joinchat/2696871956Ce7a218b3e9
🔴 روز سیاه دموکراسی هند 🔴
#هند، خودمختاری قانونی منطقه #مسلمان نشین #کشمیر هند (جامو و کشمیر) را ملغی کرد تا بار دیگر شاهد خوش خدمت دیگری برای #اسرائیل باشد.
#مودی نخست وزیر نوبنیادگرای هند، بند 370 قانون اساسی که به کشمیر شرایط ویژه اعطا میکرد، لغو کرده و سرنوشت 13 میلیون مسلمان کشوری که 70 سال است در کشمش سه حکومت هند، #چین، #پاکستان سرگردان است، بار دیگر مورد هجوم حکومت ظاهرا دموکرات هند قرار گرفته. نیروهای نظامی هندی به کشمیر هجوم آورده و تعداد این نیروها که مسلمانان کشمیر را محاصره کرده اند به حدود یک میلیون نفر رسیده است. تمامی ارتباطات #اینترنتی قطع شده، تا امکان هرگونه اطلاع رسانی از اوضاع داخلی کشمیر، #اعتراضات و #جنایات احتمالی مسدود شود. مردمی که با وجود محنتها و نسل کشی های هولناک در طی هفتاد سال گذشته، خود بارها در حمایت از #مسلمانان مظلوم دیگر کشورها بپا خاسته اند آیا اینک صدای مظلومیت شان شنیده خواهد شد؟!
آیا این #سکوت هفتاد ساله شکسته خواهد شد؟! مدعیان #حقوق_بشر و #دموکراسی که ادعا دارند انسانها حق تعیین سرنوشت خود را دارند، و برای کوچکترین مسائل کشورهای اسلامی، نسخه #رفراندوم و #همه_پرسی می پیچند، شهامت این را دارند که از دولت هند بخواهند کشمیریها خود حکومت خود را انتخاب کنند؟ چرا باید برای حق تعیین حکومت، هزاران انسان هفتاد سال قتل عام و کشته شوند؟ و همچنان #دیکتاتوری هند خود را کشوری با ادعای #همزیستی هزاران خدا و دین و منادی دموکراسی جا زند؟!
#محمد_عبدالهی
#savekashmir
#shameonindiangovernment
#shameonindianmedia
#shameonmodigovt
رهروان ولایت
🔴 صبر تحقق نمی یابد مگر آن که سختی مخالفت با عادت را تحمل کنی.(امیرالمومنین علی علیه السلام)
رهروان ولایت
http://eitaa.com/joinchat/2696871956Ce7a218b3e9
May 11
May 11
قسمت3🚫
کتاب بی تو هرگز
این داستان واقعی است🚫
.
#آتش🔻
چند روز به همین منوال می رفتم مدرسه
پدرم هر روز زنگ می زد خونه تا مطمئن بشه من #خونه ام
می رفتم و سریع برمی گشتم ... مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن نیومدن من، یه بهانه میاورد ... تا اینکه اون روز،#پدرم زودتر برگشت
با #چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون می زد
بهم زل زده بود ، همون وسط خیابون حمله کرد سمتم
موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو ... .
اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم
حالم که بهتر شد دوباره رفتم #مدرسه
به زحمت می تونستم روی #صندلی های چوبی مدرسه بشینم ... هر دفعه که پدرم می فهمید بدتر از دفعه قبل #کتک می خوردم
چند بار هم طولانی مدت زندانی شدم
اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود
.
بالاخره پدرم رفت و پرونده ام رو گرفت ... وسط #حیاط آتیشش زد ... هر چقدر #التماس کردم ... نمرات و تلاش های تمام اون سال هام جلوی چشم هام می سوخت
هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم اما این دفعه فرق داشت ، اون آتش داشت جگرم رو می سوزوند
تا چند روز بعدش حتی قدرت خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم
خیلی داغون بودم ... بعد از این سناریوی مفصل، داستان#عروس کردن من شروع شد
اما هر #خواستگاری میومد جواب من، نه بود ... و بعدش باز یه کتک مفصل
علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش می اومد ... ولی من به شدت از#ازدواج و دچار شدن به سرنوشت#مادر و خواهرم وحشت داشتم
ترجیح می دادم بمیرم اما ازدواج نکنم ... تا اینکه مادر#علی زنگ زد ...
.
#ادامه_دارد
رهروان ولایت
http://eitaa.com/joinchat/2696871956Ce7a218b3e9
قسمت4🚫
کتاب بی تو هرگز
این داستان واقعےاست🚫
.
#نقشه_بزرگ🔻
به #خدا توسل کردم و #چهل روز #روزه نذر کردم ... التماس می کردم ... خدایا! تو رو به عزیزترین هات #قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده
هر#خواستگاری که زنگ می زد، مادرم قبول می کرد ...#زن صاف و ساده ای بود
علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست#دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه
تا اینکه مادر #علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت
شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد
#طلبه است؟
چرا باهاشون قرار گذاشتی؟
ترجیح میدم آتیشش بزنم اما بهاین جماعت ندم
عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت
مادرم هم بهانه های مختلف می آورد
آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره
اما همون #جلسه اول، جواب نه بشنون
ولی به همین راحتی ها نبود
من یه ایده #فوق_العاده داشتم!
#نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم
به خودم گفتم : خودشه #هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده
علی، #جوان گندم گون، #لاغر و بلندقامتی بود
#نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت
کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ... یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار #شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ... مادرم پرید وسط حرفش ... #حاج_خانم ، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد
ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم
گفتم:
اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته!!
این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق #شادی خانواده #داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ... پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بودتوی چشم های من
و من در حالی که خنده ی پیروزمندانه ای روی #لب هام بود بهش نگاه می کردم
می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده... .
#ادامه_دارد....
رهروان ولایت
http://eitaa.com/joinchat/2696871956Ce7a218b3e9