03 بخش اول يقظـه.mp3
219.3K
#صوت
کتاب سیر الی الله جلد اول
بخش اول:
« مرحله یقظه »
موضوع :
بخش اول یقظه
نوشته:
حضرت آیة الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
#متن_صوت
کتاب 《 سیر الی الله جلد اول 》
بخش اول
یقظه
این بخش: حکایات و اظهارات شاگردان در خصوص مرحله یقظه و بیداری از خواب غفلت و آنچه یک انسان در این مرحله از عوالم معنوی احساس میکند و چگونه باید یک سالک الیاللّٰه تا پایان سیر و سلوکش این حالت را برای خود حفظ کند، میباشد.
این بخش را تا به آخر بخوانید حتماً از خواب غفلت بیدار میشوید. بخوانید، تا به آخر بخوانید.
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
04 خوابهاى طلائى.mp3
1.8M
#صوت
کتاب سیر الی الله جلد اول
بخش اول:
« مرحله یقظه »
موضوع :
خوابهای طلایی
نوشته:
حضرت آیة الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
#متن_صوت
کتاب 《 سیر الی الله جلد اول 》
«خوابهای طلائی»
من جوانی هستم که بیش از بیست سال از عمرم نمیگذرد، تا به امروز در خواب غفلت عجیبی بودهام، وقتی که دیپلمم را گرفتم فکر میکردم که: خدایم، محبوبم و همه چیزم همین مدرک دیپلم است، روزی که از مدرسه با این گواهینامه به خانه آمدم، مادر و پدرم برای من خوابهای طلائی عجیبی میدیدند، یکی میگفت: حالا دیگر پسرم کارمند دولت میشود و زندگی ما را تأمین میکند، دیگری میگفت: انشاءاللّٰه ادامه تحصیل میدهد، پزشک میشود و دیگر نمیشود به او گفت بالای چشمت ابرو است، سوّمی میگفت: من دوست دارم او مهندس شود، زیرا در آن موقع درآمدش بیشتر خواهد بود. و بالأخره همه دست به دست هم داده بودند، که با این کلمات مرا کاملاً به خواب غفلت فرو ببرند. آنها تقصیر نداشتند، فرهنگشان این گونه بود. احدی از اطرافیانم نمیگفت خدائی هست، باید در همه کار به او تکیه کرد، معنویتی هست، باید از آن هم بهرهمند گردید، انسانیتی هست، باید به مقام والای آن رسید، آخرتی هست، باید برای آن هم فکری کرد.
خلاصه از سنّ هیجده سالگی آن چنان به خواب عمیق فرو رفتم که هیچ چیز مرا بیدار نمیکرد. شاید هم اطرافم سر و صدائی نبود که بیدار نمیشدم. بلکه همان لالائیهای پدر و مادرم بیشتر مرا به خواب غفلت فرو میبرد، حتّی گاهی خودم هم در همان عالم خواب آنچه را که پدر و مادرم گفته بودند، تخیل میکردم و به خواب میدیدم، دو سال در عالم معنی شب ظلمانی پر از غفلتی را گذراندم.
امّا ناگهان کتابی در شرح حال یکی از اولیاء خدا به دستم رسید وقتی آن را مطالعه کردم، آن چنان مرا از خواب غفلت پراند که تا مدّتی بدنم میلرزید.
آیا این حرفها حقیقت دارد؟
آیا راهی هست؟! که انسان ولی خدا، محبوب خدا، عزیز خدا و هم صحبت با خدا گردد؟
آیا اولیاء خدا که در قرآن مدح شدهاند، آنها نه ترسی از چیزی دارند، نه حزنی دارند، نه حسابی دارند، نه از مرگ میترسند و به لقاء پروردگار شوق فراوانی دارند، مخلوقی غیر از نوع ما بودهاند؟!
آیا میشود؟! من هم به وصال محبوب حقیقی، یعنی حضرت حقّ جلَوعلا برسم؟ او نام خودش را برای من رفیق بگذارد؟
آیا میشود؟! من هم با خدا حرف بزنم و او مرا دوست داشته باشد؟
بالأخره طوفان عجیبی، در وجودم پیدا شده بود و نمیدانستم چه باید بکنم و از کجا شروع کنم که ناگاه این آیه قرآن ناخودآگاه به زبانم آمد و زیر لب زمزمه میکردم. شاید هم خدایم، محبوبم، عزیز دلم، با الهاماتش این آیه را در قلبم القاء فرموده بود:
«وَ اِذا سَئَلَک عِبادی عَنّی فَانّی قَریبٌ». (۱)
یعنی وقتی بندگان من از تو جویای من شوند من نزدیک آنهایم، کنار آنهایم و من با آنهایم.
پس از خواندن این آیه شریفه و توجّه به معنایش. دانستم خدای تعالی علاوه بر آنکه مرا طرد نکرده، دعوتم هم فرموده است، سر تا پای وجودم امید شد، روزها و شبهائی درِ خانه خدا ناله میکردم و از خدای مهربان و هادی گمراهان، تقاضای هدایت به مقام والای انسانیت را نمودم، که بحمداللّٰه پس از مدّتها عجز و ناله استادی مهربان و دلسوز برایم رساند و با کمک او به سوی کمالات روحی پر کشیدم و لذا من به همه انسانهای خواب و خوابآلوده توصیه میکنم که:
اگر میخواهید از خواب غفلت بیدار شوید، شرح حال اولیاء خدا را زیاد بخوانید و از حالات آنان عبرت بگیرید.
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
17 Rabi' al-Awwal 1425.mp3
8.34M
#صوت
《 ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله
و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام 》
تاریخ :
۱۷ ربیع الاول ۱۴۲۵
حضرت آیة الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
05 محيط خانه.mp3
2.7M
#صوت
کتاب سیر الی الله جلد اول
بخش اول:
« مرحله یقظه »
موضوع :
محیط خانه
نوشته:
حضرت آیة الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
#متن_صوت
کتاب 《 سیر الی الله جلد اول 》
«محیط خانه»
من و دوستم «محمّد» از اوّل تحصیلات ابتدائی در مدرسه با هم بودهایم و امروز هم که هر دومان مهندس عالی رتبهای شدهایم همچنان با همیم. او با من در یک مسأله مهم، که شاید از نظر شما اهمیت زیادی نداشته باشد، همیشه اختلاف داشته و دارد. و آن این است که من مکرّر بخصوص وقتی که تنها مینشینم مثل کسی که از خواب، وحشتزده بپرد و ببیند دور و برش بیابان پر خطر مهلکی قرار گرفته و باید هر چه زودتر خود را از آن مهلکه نجات بدهد، هستم و میخواهم در اوّلین فرصت به سوی کمالات روحی پرواز کنم ولی «محمّد» ابدا به این فکرها نمیافتد و حتّی وقتی من با او مینشینم و از حالات خودم برای او نقل میکنم، به من میگوید: تو دیوانهای، دو روز دنیا را باید خوش گذراند، روح، قیامت و زندگی بعد از این عالم از کجا معلوم حقیقت داشته باشد. اگر هم خبری بود بالأخره یک طوری خواهد شد.
ایکاش «محمّد» این طور فکر نمیکرد و مرا در اینجا هم تنها نمیگذاشت و از خواب غفلت بیدار میشد. زیرا اگر این چنین بود او برای من رفیق خوبی بود و من با کمک و همفکری او به کمالات روحی میرسیدم.
یک روز با خودم فکر کردم، که چون «محمّد» با من در کلاسهای عربی شرکت میکرده و درس عربی خوانده، بد نیست بعضی از آیات قرآن را با کمک یکی از علماء جمعآوری کنم و برای او بخوانم، شاید صدای رسای قرآن او را از خواب گران غفلت بیدار کند و با من به سفر سیر الی اللّٰه بیاید این کار را کردم، یعنی یک روز تابستانی بسیار گرمی که به خارج شهر رفته بودیم و در کنار رودخانهای زیر سایه درختان سر به فلک کشیدهای نشسته بودیم، دفتر یادداشتم را از جیب بغل بیرون آوردم و به او گفتم: مایلی چند آیه از قرآن را برایت بخوانم او اوّل نمیخواست بگذارد که من آن آیات را تلاوت کنم ولی من بدون معطّلی شروع به خواندن آنها کردم که ترجمه آن آیات این است. خدای تعالی میفرماید:
قبل از آنکه عذاب دردناکی قومت را در بر بگیرد آنها را بترسان و از خواب غفلت بیدار نما.
مردم را از آن روزی که عذاب متوجّهشان گردد بترسان و از خواب غفلت بیدار نما.
آنها را از روزی که جز حسرت و ندامت چیزی باقی نمیماند و همه چیز گذشته است، بترسان و از خواب غفلت بیدار نما زیرا آنها در غفلتاند و ایمان نمیآورند.
و آنها را از روزی که قلبها به حنجرهها از ترس و وحشت میرسد و مملوّ از غم و اندوه میگردد بترسان و از خواب غفلت بیدار نما.
«محمّد» پس از آنکه این آیات را از من شنید با تمسخر گفت: باز شروع کردی! من حوصله این حرفها را ندارم، گفتم: تو راست میگوئی زیرا اگر حتّی مختصری در زندگی رعایت تقوی را میکردی با این آیات از خواب غفلت بیدار میشدی!
بله دوستان با آنکه من و او از اوّل زندگی در محیط آموزشی، با هم بودیم و هر استادی که من دیده بودم، او هم دیده بود ولی از جائی که تنها محیط آموزشی در تربیت انسانها مؤثّر نیست بلکه محیط منزل و روش پدر ومادر هم مؤثّر است، باید اعتراف کنم که من از سنّ چهار سالگی تا وقتی که مرحوم پدرم زنده بود، یعنی تا سنّ بیست سالگی گاهی نیمههای شب که از خواب بر میخاستم میدیدم پدرم دو زانو رو به قبله نشسته و مشغول مناجات با خدای تعالی است، مادرم مقید بود که دائماً خدا را به یاد ما بیاورد و نگذارد ما به کلّی از حقایق و معنویات غفلت کنیم.
ولی پدر و مادر «محمّد» این چنین نبودند. آنها اگر نگویم که به هیچ وجه به یاد خدا و دین و معنویت نمیافتادند، میتوانم بگویم که لااقل کاری نمیکردند که مایه تذکر فرزندانشان گردد.
روح ایمان در آنها زنده نگه داشته شود و خوابشان منتهی به مرگشان نشود، همه وسائل غفلت از یاد خدا در زندگی آنها آماده بود و اگر «محمّد» میخواست در آن محیط به یاد خدا بیفتد برای او این وسائل سرگرمی فرصتی باقی نمیگذاشت، که او از خواب غفلت بیدار شود، رفته رفته حیات فطری و معنوی خود را هم از دست داد و جزء کسانی شد که خدای تعالی در این آیات آنها را نکوهش کرده و فرموده که:
ای مردم نباشید جزء کسانی که میگویند شنیدیم ولی با گوش دل نشنیدهاند بدترین جانداران در نزد خدا آن انسانهائی هستند که از نظر باطن کر و لالاند و عقل خود را به کار نمیاندازند و اگر خدای تعالی در آیندهشان خیری میدید آنها را باز هم شنوا مینمود و اگر آنها را شنوا کند باز هم پشت میکنند و به حال اوّل بر میگردند.
و ای پیامبر تو نمیتوانی به مردگان و نه به کران سخنت را بشنوانی آنها پشت میکنند و از تو دور میشوند و تو کوردلان را نمیتوانی از گمراهی نجات بدهی.
بله دوستان اعمال پدر و مادر در روحیه فرزندان فوقالعاده تأثیر دارد. پس اگر پدر و مادرها مایل نیستند، که روح فرزندانشان در همان اوائل زندگی بمیرد و تنها جنبههای حیوانی آنها زنده بماند و اسباب زحمت خود آنها و اجتماعشان گردد، بکوشند که در مقابل کودکان اعمالی انجام دهند، که آنها را به یاد خدا و حقایق و معنویات بیندازد و یا لااقل به جای رمّانهای دروغین و قصّههای ساختگی شاهان و قدرتمندان، قصص قرآن و یا حکایاتی که از کرامات علماء اهل معنی نقل شده برای آنها بیان کنند، تا آنها صددرصد به خواب غفلت نروند و یا لااقل خوابشان به مرگشان منتهی نشود.
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن ۱۷ ربیع الاول سال ۱۴۲۳ هجری قمری
حضرت آیة الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
و جمعی از شاگردان
ایتا :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://eitaa.com/rahsaadatvarastgari
تلگرام :
کانال راه سعادت و رستگاری
https://t.me/rahsaadatvarastgari