eitaa logo
کانال اطلاع‌رسانی سایت ره توشه
407 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
25.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
ارتباط با مدیر کانال: @arhedayati
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بصیر
آیت الله فروغی : 🌼ما مشتی خاک هستیم اما درون این یک مشت خاک، پروردگار عالم، عالمی بنا کرده است که تمام عوالم در آن جمع است.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
فیلم از طرف hedayati1341
roozgozar.gif
73K
خدایا؛ عاقبت همه ما را در دنیا و آخرت، ختم به خیر بگردان و تا ما را نیامرزیدی از دنیا مبر. 97/11/28
12.gif
159.4K
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اَلضَّيْفُ يَنْزِلُ بِرِزْقِهِ وَ يَرْتَحِلُ بِذُنوبِ اَهْلِ الْبَيْتِ؛ ميهمان، روزى خود را مى آورد و گناهان اهل خانه را مى برد. بحارالأنوار : ج ۷۵ ، ص ۴۶۱ ، ح ۱۴
فیلم از طرف hedayati1341
با سلام و پوزش خواهی از تمامی دختران وبانوان محترمه جهان و بویژه حضرت فاطمه الزهرا(س) دعوت می کنم این فیلم را(👍) ببینید که این مردک بنام صادق شیرازی ومعروف به شیعه انگلیسی،.چه مزخرفاتی میبافه..!؟
شاه به وزیر دستور داد که تمام شترهای کشور را به قیمت ده سکه طلا بخرند. وزیر تعجب کرد و گفت: اعلیحضرت حتماً بهتر می دانند که اوضاع خزانه اصلاً خوب نیست و ما هم به شتر نیاز نداریم. شاه گفت فقط به حرفم گوش کن و مو به مو اجرا کن. وزیر تمام شترها به این قیمت را خرید. شاه گفت حالا اعلام کن که هر شتر را بیست سکه می خریم. وزیر چنین کرد و عده دیگری شترهای خودشان را به حکومت فروختند. دفعه بعد سی سکه اعلام کردند و عده‌ای دیگر وسوسه شدند که وارد این عرصه پر سود بشوند و شترهای خود را فروختند. به همین ترتیب قیمت‌ها را تا هشتاد سکه بالا بردند و مردم تمام شترهای کشور را به حکومت فروختند. شاه به وزیر گفت حالا اعلام کن که شترها را به صد سکه می خریم و از آن طرف به عوامل ما بگو که شترها را نود سکه بفروشند. مردم هم به طمع سود ده سکه ای بار دیگر حماسه آفریدند و هجوم بردند تا شترهایی که خودشان با قیمت های عمدتاً پایین به حکومت فروختند را دوباره بخرند. وقتی همه شترها فروخته شد، حکومت اعلام کرد به علت دزدی های انجام شده در خرید و فروش شتر، دیگر به ماموران خود اعتماد ندارد و هیچ شتری نمی خرد. به همین سادگی خزانه از سکه های مردم ابله و طمع کار پر شد و پول کافی برای تامین نیازهای دولت و اطرافیان تامین شد. وزیر اعظم هم از این تدبیر شاه به وجد آمد و اینبار کلید خزانه ای را در دست داشت که پر بود از درآمد قانونی . این وسط فقط کمی نارضایتی مردم بود که مهم نبود چون اکثراً اصلاً نمی فهمیدند از کجا خورده اند. این داستان قدیمی است ولی هر روز برای ما آن هم در قرن بیست و یکم در دولت تدبیر و امید تَکرار می شود. مردمی که در صف سکه، دلار، خودرو، لوازم خانگی، سودهای بانکی بالا و غیره هستند خودشان هم نمی فهمند که در نهایت چه کسی برنده است. آنها فکر می کنند که زرنگ و برنده هستند ولی همیشه درگیر همین تلاطم هستند و هیچگاه به ریشه مشکلات و قطع آن فکر نمی کنند. دولت صالح از راه مالیات عادلانه کسب درآمد می کند و اقتصاد سالم باید ثبات نسبی و پایدار داشته باشد تا مردم ضمن رقابت آزاد و قانونمند، با کار و تولید مشخص و ارزشمند درآمد داشته باشند نه با دلالی بین خودشان و دولت. عجیب است که ظاهری امروزی داریم با عقل و سرنوشت گیر کرده در قصه های قدیمی.
😢😢😢😢😢😢😢😢😢