لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلوةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ - اى پروردگار من، مرا و فرزندان مرا برپاىدارندگان نماز گردان. اى پروردگار ما، دعاى مرا بپذير. 97/4/30
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ روش براندازی شوروی
‼️ سیاستی که هم اکنون برای کشور ما در حال اجراست
👤 به کانال #استاد_رائفی_پور بپیوندید👇
💠 eitaa.com/joinchat/1246953475Cf749f8ac9b
#نشردهید👆♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای از رحیم پور ازغدی ازحال و هوای رزمندگان پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشکر عجیب و خاص رئیس شورای شهر #اهرم بوشهر از مسؤولان برای آبرسانی به نخلهای این شهر😂
✅ ble.im/Drsalaam
✅ eitaa.com/Drsalaam
✅ Gap.im/Drsalaam
✅ Sapp.ir/Drsalaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽داستان شایعات داغ فضای مجازی
✅ ble.im/Drsalaam
✅ eitaa.com/Drsalaam
✅ Gap.im/Drsalaam
✅ Sapp.ir/Drsalaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽زلال کردن آب خوزستان از طریق گریه درمانی😂
بخشی از استندآپ دکتر سلام ۱۶۹
✅ ble.im/Drsalaam
✅ eitaa.com/Drsalaam
✅ Gap.im/Drsalaam
✅ Sapp.ir/Drsalaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ شوخی با مسابقه خنداننده شو و وعدههای باحال مسئولان
✅ ble.im/Drsalaam
✅ eitaa.com/Drsalaam
✅ Gap.im/Drsalaam
✅ Sapp.ir/Drsalaam
💢مملکت اسلامی را به طاغوت نکشید
📃️امام خمینی (ره):مملکت اسلامی است، نه طاغوتی. مملکت اسلامی را به طاغوت نکشید. من خوف این را دارم که - خدای نخواسته - اگر این امور زیاد انباشته بشود، یکوقت همان مسائلی پیش بیاید که مردم با طاغوت عمل کردند. طاغوت برای خاطر اینکه پسر کی بود و نوه کی بود که نبود؛ برای اعمالش بود. اگر اعمال ما هم یک اعمال طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است. منتها به یک صورت دیگری درآمده، اما طاغوت است.
صحیفه نور،جلد 13،صفحه 75
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
کرامات شهدا
« لبخندی که و من آرامش داد »
ابوالقاسم با آغاز جنگ تحمیلی ، قرار و آرام نداشت و میگفت : ما باید برای پاسداری از اسلام و انقلاب به جبهه برویم و امام خمینی را یاری کنیم . به همین علت مشتاقانه به جبهه شتافت ، وقتی خبر شهادت یکی از دوستانش را میشنید بسیار متاسف میشد و با گریه از خدا شهادت را میطلبید . روزی که او را به خاک سپردیم خودم روی او را باز کردم تا خواستم صورت او را ببوسم ناگهان دیدم لبخندی زیبا بر روی لبانش نقش بست ، لبخندی که علامت رضایت او از مقام شهادت بود. لبخند او به من آرامش داد و یقین کردم به جایی که میخواسته رسیده و خدا او را پذیرفته است .
کتاب لحظه های آسمانی.
کتابخانه تخصصی دفاع مقدس استان مرکزی
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ - اى پروردگار ما، مرا و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در روز شمار بيامرز . 97/4/31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 السلام علیک یا امام رضا (ع)
میلاد با سعادت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) مبارک باد.
@Feast97
رفیق!
خوووب نگاه کن...
آنجا!زمانِ #بعد از ماست...
عده ای #فراموشمان می کنند و از با ما بودن، پشیمان میشوند...
و عده ای،ما برایشان #نردبان می شویم...
و عده ای دیگر در فراقمـان #میسوزند...
چه آینده ی دشواری در انتظارِ #جامانده هاست...
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi
shahidNazarzadeh
شوخ طبعی
« امداد غیبی »
هی می شنیدم که تو جبهه امداد غیبی بیداد میکند و حرف و حدیثهای فراوان راجع به این قضیه شنیده بودم.
خیلی دوست داشتم جبهه بروم و سر از امداد غیبی در بیاورم . تا اینکه پام به جبهه باز شد و مدتی بعد قرار شد راهی عملیات شویم . بچه ها از دستم ذله شده بودند ، بس که هی از معجزات و امدادهای غیبی پرسیده بودم.
یکی از بچه ها ، عقب ماشین که سوار بودیم ، گفت : « میخواهی بدانی امداد غیبی یعنی چه ؟ » با خوشحالی گفتم : « خوب معلومه » ناغافل نمیدانم از کجا قابلمه ای درآورد و محکم کرد تو سرم . تا چانه رفتم تو قابلمه . سرم تو قابلمه کیپ کیپ شد . آنها می خندیدند و من گریه می کردم .
ناگهان زمین و زمان به هم ریخت و صدای انفجار و شلیک گلوله بلند شد دیگر باقی اش را یادم نیست. وقتی به خود آمدم که دیدم افتادم گوشهی و دو سه نفر به زور دارند قابلمه را از سرم بیرون میکشند .
لحظه ای بعد قابلمه درآمد و نفس راحتی کشیدم ، یکی از آنها گفت : « پسر عجب شانسی آوردی تمام آنهایی که تو ماشین بودند شهید شدند جز تو ، ببین ترکش به قابلمه هم خورده !» آنجا بود که فهمیدم امداد غیبی یعنی چه ؟
کتابخانه تخصصی دفاع مقدس استان مرکزی
https://sapp.ir/basir.markazi
https://eitaa.com/basirmarkazi