✅ شباهت های توطئه بغداد با توئیت تهران !
به نظر میرسد میان حمله نیروهای "نفوذی" در بدنه قوای مسلح عراق به نیروهای مقاومت مردمی حشد الشعبی و توئیت ها و نامه نگاری های برخی از عناصر "معلوم الحال" داخلی به امام خامنه ای "شباهت های" تامل برانگیزی باشد :
۱. در عراق آمریکایی ها در لباس یگان ضد تروریست عراق بر علیه نیروهای مقاومت وارد عمل شدند و در ایران هم خط آمریکایی تسلیم و ذلت با عنوان و لباس"شهروندی"(عبارت توئیت تاج زاده) فرمانده مقاومت در منطقه را هدف عملیات جنگ روانی دیکته شده غربی ها قرار میدهند
۲.هر دو اقدام در مقطع ورشکستگی سیاسی ترامپ و نیاز شدید او به تلقی مردم آمریکا به موثر بودن سیاست های فشار حداکثری او در عراق و بر علیه ملت ایران صورت میپذیرد
۳. در عراق عوامل اصلی تروریسم (افسران امریکایی) لباس افسران "یگان ضد تروریسم" میپوشند و مدافعین ملت عراق را مورد حمله قرار میدهند و در ایران هم "مسببین اصلی" وضعیت اسفبار قیمت ارز، سکه، خودرو و مسکن که همان مروجین گفتمان تسلیم و ذلت هم می باشند (من جمله شخص خوئینیها) با به گرو کشیدن معیشت مردم، رهبری معظم و حامی اصلی محرومین را دعوت به تسلیم کرده و مورد نقد و هجمه قرار میدهند!
۴. در عراق هدف از حمله به مقر حشدالشعبی کور کردن "مبدا شلیک" به امریکایی ها اعلام میشود و در ایران
در پیامهای جریان معلوم الحال درخواست صریح "توقف مقاومت" و لزوم نرمش قهرمانانه (ذلیلانه!) مقابل آمریکایی های عهد شکن
۵.در عراق جای جلاد و شهید عوض میشود و مدافعین دین، شرف و سرزمین در جای متهم نشسته و ساعاتی بازداشت میشوند و مؤسسين اصلی داعش در لباس یگان ضد تروریسم در مقام قاضی در جای بازجو قرار میگیرند و در ایران جریانی که سالها عنان امور اجرایی کشور را به دست داشته و جاهلانه و یا عامدانه به تضعیف خط مقاومت اقتصادی پرداخته و با اعتماد توجیه ناپدیر به غربیها و پایمال نمودن ظرفیتهای داخلی، وضعیت اقتصادی امروز را رقم زده، مطالبه گر و منتقد میگردد
۶...۷....۸....بندهای دیگر را میگذارم و میگذرم ؛
خلاصة الکلام "توطئه در بغداد" از سنخ همان "توئیت ها" و "نامه نگاری ها"در تهران است
"باطن هر دو اقدام آمریکايی" و هر دو جریان "استقامت"، مقاومت و عزت امت را "نشانه "گرفته اند
و اما :
مردم عصر امام خمینی "صدای شیطانی" "اشعث" های زمان را از ندای رحمانی "امام انقلاب" به خوبی تشخیص میدهند، گرچه گویندگان تغییر کرده اند اما این صدای شیطانی همان صدا است و محتوای هر دو دعوت به تسلیم و ذلت...!
دیروز در کربلا قیس بن اشعث روز عاشورا بعد از تاکید حضرت اباعبدالله علیه السلام بر عدم سازش در مقابل یزید، فریاد برآورد :
یا حسین ! مَا نَدْرِی مَا تَقُولُ وَ لَکنِ انْزِلْ عَلَی حُکمِ بَنِی عَمِّک( نمی فهمیم چه میگوئی ! اما کوتاه بیا و سازش کن !) و امروز هم ......
بی شک علی رغم "دستور کار" جدید اتاق "طراحی فتنه" تحرکات نفوذی ها و عمال آمریکا و انگلیس ، جبهه مقاومت با بصیرت و هوشیاری تحت "زعامت امام خامنه ای" به "فتوحات" بزرگتری نائل خواهد آمد، ان شاءالله
[۶/۲۸، ۱۴:۰۰] احمدرضا هدایتی: 🔴 *رتبه ایران در رشد اقتصادی طی سالهای فعالیت دولت روحانی ۳۶ پله سقوط کرد.*
✍🏻 متوسط رشد اقتصادی دولتهای یازدهم و دوازدهم در هفت سال اخیر ۰.۶ (ششدهم) درصد بوده است. بر این اساس ایران یکی از پایینترین رشدهای اقتصادی جهان در این مدت را داشته است.
✍🏻 آمار صندوق بینالمللی پول بر مبنای آمار ارائهشده از سوی بانک مرکزی ایران است. این آمار به خوبی بیانگر عملکرد ناموفق دولتهای یازدهم و دوازدهم در شاخص رشد اقتصادی کشور است.
✍🏻 بر اساس این آمار، رقم ششدهم درصدی متوسط رشد اقتصادی کشور در دوره هفت ساله دولت آقای روحانی سبب شده ایران از بین ۱۹۳ کشور جهان، رتبه ۱۷۱ را به دست آورد. یعنی ایران جزو کشورهای با رشد بسیار پایین در سطح دنیا در هفت سال اخیر بوده است.
✍🏻 بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول، متوسط رشد اقتصادی کشور در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ بالغ بر ۲.۲۷ درصد بود و ایران از این لحاظ در میان ۱۹۳ کشور مورد بررسی، رتبه ۱۳۵ را داشت. بر این اساس، رتبه رشد اقتصادی ایران در دولت روحانی نسبت به دولت احمدینژاد ۳۶ پله سقوط کرده است. /
منبع؛ نود اقتصادی
📲 *کانال ۵۵ بیداری ملت*
*https://chat.whatsapp.com/KlOn3A34fzx7hWQeQsQ4EC*
[۶/۲۸، ۱۴:۰۰] احمدرضا هدایتی: 📸 *نمودار سبز = ازدواج*
📸 *نمودار قرمز = طلاق*
✍🏻 این نمودار یکی از دردناکترین نمودارهای نشان دهنده عملکرد دولت در حوزه ازدواج است که ارتباط مستقیم آن با اقتصاد را نشان می دهد.
✍🏻 ازسال ۸۴ تا ۹۰ نرخ ازدواج رشد بی نظیری دارد و از سال ۹۰ این نرخ شدیدا کاهش یافته تا در سال ۹۸ نسبت طلاق به ازدواج به بیشترین میزان در ۳۰ سال گذشته رسیده است.
✍🏻 این خیانت بزرگ به خانواده و جوانان ایرانی توسط لیبرالها مانند دیگر جنایتهایشان نابخشودنی است.
✍🏻 به قول رئیس جمهور هر چه لعنت دارید به کسی بگویید که این وضع را برای کشور به وجود آورد.
📲 *کانال ۵۵ بیداری ملت*
*https://chat.whatsapp.com/KlOn3A34fzx7hWQeQsQ4EC*
🔺️خانوادهای هرمزی با نه شهید و دوجانباز و یک رزمنده، آخرین شهیدش هم مادر خانواده است که در کشتار خونین مکه در برائت از مشرکین به شهادت رسیده.
🔺️در دنیا اگر خانوادهای یک سوم این کشته داده باشد اسطوره و تاریخی میشود، موضوع صدها مطلب و فیلم و کتاب و... میشود. در کتابهای درسی میآید، مسئولان و چهرهها از آن یاد میکنند، نوجوانان را به دیدارشان میبرند، یادبود میسازند و...
🔺️ما اما خانوادههایی با این سطح از ایثار نسبت به کشور ، نظام و انقلاب داریم که در پیچوخم زندگی روزمره به دست فراموش میسپاریمشان. همین دستهای پینهبسته است که این نظام و انقلاب را نگهداشته است.
⭕️ @shenakhte_rahbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیشگوئیهای نوستراداموس (۴۰۰ سال قبل انقلاب) و مبلغان صهیونیستی، درمورد خاتمهی انقلاب اسلامی ایران به انقلاب آخرین پسر پیامبر اسلام
🔺استاد شجاعی
✖️کانال الممهدون للمهدی
📲 @ALMAHDI_14
🔴۲۴۰۰ واحد تولیدی توسط بانکها تملک و تعطیل شدند/ یک بانک دولتی به تنهایی ۴۸۶ واحد را تملک کرده
🗣میثم زالی دبیر ستاد تسهیل و رفع موانع تولید:
🔹حدود ۲ هزار و ۴۰۰ واحد تولیدی توسط بانکها تملک و تعطیل شدند. یکی از بانکهای دولتی به تنهایی ۴۸۶ واحد تولیدی را تملک کرده است.
🔻 این هم از کمک بانک ها به رونق تولید و اقتصاد کشور!
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
حقیقت علیه امام و رهبری است. اسلام هر دو نیز التقاطی است.
اما اینکه موسوی خوئینیها که مرد در سایه جناح بهاصطلاح اصلاحطلب است خود به میدان آمده و به نامهنگاری پرداخته نشان از احساس شکست است زیرا نوچهها و عوامل او نتوانستند اهداف موردنظر او را که همان اهداف دشمنان خارجی قسمخورده کشورمان هست را به نتیجه برسانند و هماینک احساس میکند که خود باید به میدان بیاید که البته جز رسوایی برای خود و شکست دیگری برایشان نتیجه نخواهد داشت.
خلاصه آنکه امروز خوئینیها و احمدینژاد و امثالهم دنبالهرو بنیصدر در ضدیت با ولایتفقیه و در حقیقت دشمنی با نظام اسلامی هستند. نظامی که صدها هزار شهید با خون خود آن را تنومند ساختند و منافقینی چون خوئینیها هم نمیتوانند آن را از رشد بازدارند.
امروزه اصلاحطلبان و شخص روحانی از منفورترینها نزد ملت ما هستند و میدانند که پیروزی روحانی نتیجه وعدههای بیاساس و دروغ دوران انتخابات بوده و به این امر واقفاند که وضعیت موجود نتیجه اشتباه خودشان در رأی دادن به او و گروهش بوده است.
امروز مردم بهتر از هرزمانی میفهمند که رهنمودهای مقام معظم رهبری اگر به آن عمل میشد راه برونرفت از مشکلات جاری است.
و اما میدانم تأکید کنم که اگر انتظار داریم که رهبری مسئولیت وضعیت اقتصادی و اجرایی کشور را بر عهده گیرند باید قانون اساسی را تغییر دهیم و انتخاب رئیس قوه مجریه را بر عهده رهبر انقلاب قرار دهیم، نه اینکه مردم هر چهار سال یکبار فریب ابوموسی اشعری را بخورند و بعد نتیجه انتخاب خود را از رهبری مطالبه کنند.
نظریه حضرت امام(ره) درباره حوزه اختیارات ولیفقیه که موردقبول اکثریت فقهاى شیعه هست، این است که فقیه همه اختیارات لازم حکومتى امام معصوم(ع) را دارد و هر نوع ولایتى که در حوزه رهبرى جامعه براى امام ثابتشده براى فقیه نیز ثابت است. جز آنچه به دلیل خاص از مختصات امام معصوم(ع) شمردهشده است، از قبیل عصمت، ولایت تکوینى و نیز پارهای از اختیاراتى که پیامبر در حوزه مسائل خصوصى افراد داشتهاند. در حقیقت اختصاصات یادشده مربوط به جنبه ولایت به معنى زعامت و رهبرى اجتماعى نیست، بلکه به خاطر جهات شخصیتى و شرافت مقام امامت و عصمت امام معصوم(ع) است.
و اما در پایان لازم به ذکر است که موسویخوئینیها عدم مخالفت خود با ولایت مطلقه فقیه در زمان حضرت امام را به دلیل "کمرویی" خود عنوان کرده است حالآنکه وی از "رو" چیزی کم ندارد. علت عدم مخالفت با ولایت مطلقه فقیه توسط او در آن زمان نفاق و فرصتطلبی و قدرتطلبی او بوده است هرچند معتقدم او اصولاً به اصل ولایتفقیه هم اعتقادی ندارد موضوعی که شاید در آینده از این باورش هم رونمایی کند.
دکتر محمد حسن قدیری ابیانه
قدیری ابیانه: 👈تحلیل نامه موسویخوئینیها به مقام معظم رهبری
اخیراً موسویخوئینیها نامه سرگشادهای به رهبر معظم انقلاب و تلاش کرده که تقصیر وضعیت معیشتی مردم را بر گردن رهبری بیاندازد.
این روش مسبوق به سابقه است. این روش را بنیصدر در مورد حضرت امام (ره) و احمدینژاد هم در مورد رهبری بکار گرفتهاند.
محسن رفیقدوست اخیراً در ذکر خاطرات خود درباره بنیصدر و امام (ره) نوشتهاند:
" 10-15 ورق کاغذ از نتیجهی مذاکرات از جلسات محرمانه بنیصدر و حلقه اول یارانش شامل فتحالله بنیصدر (برادر ابوالحسن بنیصدر) و سودابه سدیفی، غضنفرپور، سلامتیان و جعفری به دست آمد که موضوع جلسه آن بود که چگونه قداست امام را نزد مردم بشکنیم؟
بعد بحث کرده بودند که الآن نمیتوانیم به حریم امام نزدیک بشویم باید سیستم را جور دیگر کنیم. اول از آقایان بهشتی، خامنهای و هاشمی شروع کنیم، بعد روی آقای منتظری متمرکز شویم، سپس روی خود امام تمرکز کنیم. راهش هم این است که در روزنامهی انقلاب اسلامی یک ستونی در صفحهی آخر باز کنیم و به اصطلاح انتقاد مردم از مسئولین را در آنجا مطرح کنیم. در آن جلسه تصمیم گرفته بودند که خودشان هم نامه بنویسند و آرم آرام، شیب انتقادات را متوجه امام کنند.
موقعی که این صورت جلسهی دفتر بنیصدر به دست ما رسید، روزنامهی انقلاب اسلامی این سیاست را شروع کرده و چند ستون هم چاب شده بود. من و محسن رضایی چند شماره از آن روزنامهها را کپی کرده، خدمت امام به جماران بردیم. وقتی امام آن مستندات را تحويل گرفتند یک دفعه ديديم امام عينکشان را عوض کردند و همهی این ۱۵ صفحه را خواندند اما تا کردند گذاشتند زیر پتو و گفتند: «بروید از او اطاعت بکنید!»
تا اینکه چهار ماه قبل از برکناری بنیصدر من یک روز خدمت امام رفته بودم. آخر ملاقات گفتم آقا من یک سؤال دارم. امام قبول کردند و من گفتم: «شما آقای بهشتی، خامنهای و هاشمی را خوب میشناسید. اینکه در مقابل این حمله و ظلمی که بنیصدر به اینها میکند شما چطوری از آقای بنیصدر حمایت میکنید؟» امام نگذاشتند جملهام تمام بشود. با عصبانیت فرمودند: «من از بنیصدر حمایت نمیکنم. من از بنیصدر حمایت نمیکنم. برای من بنیصدر مهم نیست، برای من آن 11 میلیون انسانی مهماند که به بنیصدر رای دادند و باید مردم رایشان را پس بگیرند. هرچه به او دادند از او بگیرند... »
رفیق دوست می افزاید: «این را دو ماه بعد در سخنرانیشان گفتند و دو سه ماه بعد هم بنیصدر با رای مجلس شورای اسلامی عزل شد. »
irdc.ir/fa/news/5898
طیف موسوی و اصلاحات و روحانی و همفکرانش و نیز احمدینژاد هم همین مسیر و همین نقشه را دنبال میکنند و نوشتن نامه از سوی خوئینیها هم بعد از زمینهسازی دیگران مثل تاجزاده و ... طبق نقشهای مشابه نقشه بنیصدر نگاشته شده و به اینجا هم ختم نمیشود.
و اما مردم در سال 92 به روحانی رأی دادند و یکی از مبلغان او نیز همین موسوی خوئینیها بود. روحانی هم در دور اول خراب کرد و مردم بجای اینکه رأی خود را پس بگیرند دوباره به او رأی دادند. او رئیسجمهور است و طبق قانون اساسی اختیارات گستردهای دارد و رهبر معظم انقلاب نیز هم بر حاکمیت قانون و هم احترام به رأی ملت تأکیددارند.
ایشان دریکی از سخنرانیهای خود خطاب به مردم تأکید فرمودند:
«هر چه انتخاب کنید برای خود انتخاب کردهاید/ انتخاب خوب شما به خودتان برمیگردد، انتخاب با غفلت هم بدیاش به خودتان برمیگردد».
asriran.com/fa/news/453323
حال بدی انتخاب روحانی به خود مردم برگشته و وضعیت موجود نتیجه انتخاب غلط مردمی است که امروز بهاشتباه خود پی برده و روحانی و حامیانش را لعن و نفرین کرده و از رأی خود به او پشیمان هستند.
اما افرادی که از او حمایت کرده بجای اعتراف بهاشتباه یا خیانت خود در حمایت از افراد لیبرال و ناتوان که آن را "دولت تدبیر و امید" نامیدند شروع به فرافکنی کرده و تلاش میکنند که تقصیر خود را بر عهده نگیرند.
موسوی خوئینیها گفته است: «من زمان امام(ره) هم ولايت مطلقه را قبول نداشتم اما رويمان نميشد، ولي حالا ميگويم كه از ابتدا هم اين مسئله را قبول نداشتهام.»
اسلام خوئینیها نمیتواند با ولایتفقیه سازگاری داشته باشد. افکار او بیشتر نشأت گرفته از مارکسیسم است و خروجیهای تفسیر قرآن او که قبل از انقلاب نیز دایر بود امثال گروه فرقان بودند.
او نمیتواند نه با رهبری سر سازگاری داشته باشد و نه با امام و نه با شهید مطهری و شهید بهشتی. در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی روزنامه سلام او به لجن پراکنی علیه ایشان میپرداخت و فتنه سال 78 نیز زیر سر او بود.
موسوی خوئینیها ازجمله کسانی بود که با شهید بهشتی دشمنی میورزید و در جهت خدشه به اعتبار آن شهید لحظهای کوتاهی نکرد.
خلاصه آنکه نامه موسوی خوئینیها و مواضع احمدینژاد هرکدام یک لبه یک قیچی بر علیه نظام اسلامی و ولایتفقیه و در
📱🖥️📱🖥️📱🖥️📱💻
👈افسارگسیختگی فضای مجازی، بزرگترین تهدید فرهنگی:
👈 فضای مجازی به مثابه شمشیر دو لبهای است که اگر کنترلی بر آن وجود نداشته باشد، خطرات آن به مراتب بیشتر از منافع آن است.
👈 در مقالات ذیل به این موضوع فوقالعاده مهم پرداخته شده است. لطفا در صورت تمایل ملاحظه و مطالعه فرمایید.
👈 باتشکر: هدایتی
👈 میهمانان ناخوانده با خانه و زندگی ما چه میکنند!؟ (قسمت اول؛ ماهواره عامل رشد جهشی ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی)
http://rahtooshe.com/?p=2555
👈 میهمانان ناخوانده با خانه و زندگی ما چه میکنند!؟(قسمت دوم فضای مجازی و رسانههای اجتماعی)
http://rahtooshe.com/?p=2620
👈 میهمانان ناخوانده با خانه و زندگی ما چه میکنند!؟(قسمت سوم؛ بازیهای رایانهای، مخدر الکترونیکی در عصر تکنولوژی)
http://rahtooshe.com/?p=2651
👈 قبل از اینکه دیر شود، تهدیدات فضای مجازی را جدی بگیریم
http://rahtooshe.com/?p=7633
👈 فضای مجازی و تلفن همراه؛ آفتی که آینده نسل جوان را در معرض خطر جدی قرار داده است.
http://rahtooshe.com/?p=6810
👈 چه کسی گفته مردم به پیامرسانهای داخلی بی اعتمادند؟
http://rahtooshe.com/?p=5506
👈 افراط و تفریط در ایجاد پیامرسانهای ایرانی
http://rahtooshe.com/?p=5495
📱🖥️📱🖥️📱🖥️📱💻
.
سر نخ دلار ۲۰ هزار تومانی اینجاست
🔹دانیال زاده مفسد بزرگ اقتصادی، ۴هزار میلیاردتومان بدهی بانکی دارد. او امروز در دادگاه گفت "سال۹۵ به حسین فریدون رشوه دادم".
♦️حسین فریدون به خاطر دریافت چند ده میلیارد تومان رشوه، به پنج سال حبس قطعی و رد مال به مبلغ ٣١ میلیارد تومان محکوم شد.
🔹فریدون در انتصاب رئیس برخی بانکها نقش آفرین بود و دست بر قضا، دانیال زاده نیز بدهکاری اش به همان بانک ها را پس نداده است.
♦️مصطفی تاجزاده اخیرا مدعی شد: دلار چند هزار تومان شود، رهبری اجازه مذاکره دوباره با آمریکا را می دهد؟
🔹او می توانست سوال درست را از رفیق فابریکش حسین فریدون بپرسد که چرا مذاکره و توافق با آمریکا، دلار را از ۳۷۰۰ تومان به ۲۰ هزار تومان رساند؟
♦️هر چه باشد فریدون به عنوان دستیار رئیس جمهور، هم عضو تیم مذاکرات برجام بود و هم خرداد ۹۵ بلافاصله پس از آزادی تاجزاده از زندان، به ملاقات او رفت.
🔹تاج زاده و دوستانش هرگز درباره مفاسد فریدون موضع نگرفته اند؛ همچنان که درباره مفاسد واگذاری ۱۸ میلیارد ارز دولتی، زد و بند در حراج شرکت های دولتی ، اختلاس ۱۶ هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان و...
♦️آنها هرگز اعلام انزجار نسبت به این مفاسد نکردند. چرا؟ چون به تعبیر حضرت امام (ره)، ریشه های گندیده همدیگر را پیدا می کنند.
🔹طبق گفته های نماینده دادستان، یکی از دریافتیهای اکبر طبری از خانواده متهم نجفی، ملکی در خیابان کریمخان بوده است. طبری بعد از دریافت، ملک را با شرایطی و صرفاً برای گم کردن رد رشوه دریافتی، با واحدی از برج «روما رزیدنس» متعلق به دانیال زاده معاوضه می کند.
♦️به گفته دانیالزاده، فریدون سال۹۲ دنبال جا برای انتخابات بود و او ساختمان کریمخان را به عنوان ستاد انتخاباتی تحویل فریدون داد.
🔹خوئینی ها و تاج زاده ها می دانند منابع اقتصادی چگونه هدر رفت، اما رد گم می کنند؛ چون شریک خیانتند.
#محمدایمانی
ا ا
┈•••✾••┈
*اندیشکده انقلاب کبیر: جامع ترین کانال تحلیلی مرجع ویژه نخبگان و اساتید دانشگاه و اصحاب قلم*
*با ایتا به ما بپیوندید....*
♦✏️*(اندیشکده انقلاب کبیر) در ایتا* 🇮🇷
https://eitaa.com/enghelabekabir
♦️*(اندیشکده انقلاب کبیر)در سروش*🇮🇷
sapp.ir/enghelabekabir
♦*(اندیشکده انقلاب کبیر)در واتس آپ*
https://chat.whatsapp.com/Gboo7YnwDMjGYjOD0MXTWy
پس گفت مجلس ضد ظهور است و باید عوض شود .
🔸 هر وزیری که با مشایی زاویه پیدا میکرد
سریع آنها را به جهت این که مانع ظهور بود، برکنار مینمود و احمدینژاد هم تاوان همین کار را با تخریب آبروی متکی جلوی کفار داد.
🔹 آن روزی که متکی برکنار شد
احمدینژاد در یک شب مأموریتش را از دست داد و هنگامی که سید حسن نصرالله متوجه خانهنشین شدن احمدینژاد شد دستور داد تمام عکسهای احمدینژاد را جمع کردند و دیگر حزبالله اسمی از احمدینژاد نیاورد.
🔸 در زمان خانهنشینی احمدینژاد،
چون روزهای دوشنبه با رهبری دیدار دارد، نزد مقام معظم رهبری میرود، هنگامی که خدمت ایشان رسیده بود گفته بود که بگویید مصلحی استعفا دهد .
🔹 رهبری به احمدینژاد گفته بودند
که به صلاح تو نیست مصلحی استعفا دهد و احمدینژاد گفته بود استعفا میدهم، رهبری به او گفته بودند که هر طور صلاح میدانید عمل کنید .
🔸ولی با خود گفته بود که من دولت ظهورم
و نباید کنار بروم اگر بخواهم بمانم باید با مصحلی کنار بیایم و دوباره مجبور شده بود به هیأت دولت بازگردد.
🔹اما این خانهنشینی دو نتیجه داشت،
نخست این که محبوبیت احمدینژاد به شدت کاهش پیدا کرد و دیگری این که مشایی منفورترین آدم در ایران شناخته شد.
🔹امروز مشایی نفوذی یهود است،
قضیه اصلی این است که (در آن زمان ) میخواستند ما را از جریان بینالملل (بیداری اسلامی) غافل کنند و ملت بار انقلاب را زمین بگذاریم، لذا مسأله اصلی آنها غافلسازی ملت ایران بود .....﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش اول)
🔹مشایی
فردی بسیار پیچیده، امنیتی،
کاربلد و جاسوس است. مشایی از سال ۵۹ که سپاه تشکیل شد در اطلاعات رامسر از نیروهای آقای سردار نقدی بود
🔸بنابراین کارهای اطلاعاتی را آموخت
و در ایجاد وزارت اطلاعات او نیروی وزارتی و بازجو شد. هنر بازجو در آن موقع این بود که کسی را که بازجویی میکنند، توبه کند؛
🔹یکی از سوژههای ایشان که تواب شد
خانمی بود که توابه شد(گفت نظام حقه و ما باطلیم و توبه کرد) و مشای با این خانم ازدواج کرد لذا از وزارت اطلاعات اخراج شد.
🔸خانم مشایی دو برادر داشت
که از مجاهدین خلق بودند و هستند که یکی از آنها به درک واصل شد یکی دیگر هم در این حمله که به اردوگاه الشعب در عراق شد، احتمالا فوت کرده است؛
🔹 به دلیل این که دو تن از اقوام مشایی
از مجاهدین خلق بودن از وزارت اطلاعات اخراج شد. مشایی آدم امنیتی کاربلدی بود که از وزارت اطلاعات خارج شد و دیگر او را تحت نظر نگرفتند
🔸و خطرناکترین عنصر،
عنصری اطلاعاتی است که اخراج شود ولی تحت نظر نباشد سپس مشایی با حفظ ظاهر در قالب کارهای فرهنگی جذب تلویزیون شد و در مدتی در سیمای معارف بود...
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش دوم)
🔹سال دوم رییسجمهوری خاتمی،
جریان حزبالله به این فکر افتاد که اگر روند حاکم به همین ترتیب به سوی جلو حرکت کند جریان خاتمی نظام را از بین خواهند برد، لذا گفتند که جریان حزبالله باید ورود پیدا کند تا بر جریان انتخابات سلطه مردمی پیدا کند و در انتخابات پیروز شود،
🔸 بنابراین یک گروه هزار نفره
از سراسر کشور جمع شدند و از میان آنها ۳۰۰ نفر و از بین آنها گروه شانزده نفرهای تشکیل شد که جلساتی برگزار شد و به این اندیشه بودند که چگونه بتوانند در جریان انتخابات ریاستجمهوری، در انتخاب مردم مؤثر باشند، یکی از افراد آن گروه احمدینژاد بود و بنده نخستین باری که احمدینژاد را دیدم در این جلسات بود.
🔹در این جلسه آقایان احمدینژاد،
فدایی، توکلی، باهنر، رحیمپور، مرتضی نبوی، زاکانی و یک نماینده از تلویزیون آمده بودند؛ تنها نکته مطرح این بود که چگونه بر اوضاع سلطه پیدا کنیم.
🔸اولین چیزی که مطرح شد این بود که
بالاخره در انتخابات باید رأی مردم را جذب کنیم و در آن جلسه بحث شد که تابلویی را بلند کنیم که مردم ذیل این تابلو جمع شوند و در آن جلسه بحث شد و من پیشنهاد دادم که ما همان تابلویی که امام خمینی(ره) بلند کرده بود و مردم آن را به فراموشی سپردند را بلند کنیم
🔹 و امام گفته بود که ما مقدمهساز
ظهور امام زمان(عج) هستیم و این امروز فراموش شده است، اگر این تابلو را برای مقدمهسازی بلند کنیم مردم دور این شعار جمع میشوند؛
🔸 در آن نشست تنها کسی که
خیلی استقبال کرد احمدینژاد بود و بالاخره این طرح قبول شد....
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش سوم)
🔹 در این جلسات کارها بین افراد تقسیم میشد
آن فردی که از همه بهتر کارش را انجام میداد احمدینژاد بود(یعنی دیگران امکاناتشان از احمدینژاد بیشتر بود ولی او با کمترین
امکانات کار را بهتر انجام میداد و در اجرا خوب شناخته شد)
🔸نتیجه آن جلسات در مجموع این شد
که شورای شهر تهران را در دست گرفتیم و شورای شهر و انتخاب شهردار میتواند برای معرفی قدرت عملیاتی حزبالله پلهای باشد.
🔹 اعضای گروه مشغول انتخاب شهردار بودند
و این که چه کسی میتواند شهردار باشد، و آن کسی که از همه از نظر اجرایی خودش را بیشتر نشان داده بود احمدینژاد بود، لذا شهردار شد .
🔸وقتی میخواست شهردار شود
برای معاون فرهنگیاش مهره میخواست به آقای ماندگاری گفت ولی ماندگاری امتناع کرد و به افراد دیگری هم گفته بود که آنها هم امتناع کرده بودند.
🔹یکی از آن حلقههای جلسه،
مشایی را به احمدینژاد معرفی کرد ولی احمدینژاد آن را اول نپذیرفت (گفت اگر مذهبیتر باشد بهتر است) ولی بعد با اصرار قبول کرد، و مشایی وارد کار شد در حالی که جاسوس و نفوذی دشمن بود؛
🔸 بنابراین در این حلقهها دشمن نفوذی داشت
و حرکت را میدید و در رقم متوجه شده بود که احمدینژاد ریسجمهور میشود و معلوم بود، لذا مشایی را کنار دست احمدینژاد در شهرداری قرار داد و مشایی بر او مسلط شد ـ هیچ کدام از افراد این گروه، مشایی را نمیشناختیم ـ ورود مشایی همانا، و سلطه او روزبهروز بیشتر میشد.
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش چهارم )
🔹بنده مبدأ
اطلاعات آیتالله مصباح را نمیدانم
ولی هر چه بود این حرف را خدایی گفت که مشایی فراماسونر است.
🔸ماسونهای بزرگ آدمهای مرتاض
اهل ریاضت هستند و قدرتهای شخصی دارند (همانند فروغی که از بزرگترین ماسونهای ایران است).
🔹مشایی مرتاضی بسیار قوی است؛
ریاضتهای شدیدی(نمازهای سه ساعته و ...) کشیده است که هیچکس تاب و توان آن را ندارد، مشایی از هنگامی که در شهرداری کنار احمدینژاد شروع به کار کرد یک چایی از احمدینژاد(در دوران ریاست جمهوری) و شهرداری نخورد و اکثرا روزه بود و غذای خود را همیشه به همراه داشت و هیچ دینی ندارد.
🔸احمدینژاد هنگامی که وارد شهرداری شد
ما از سلطه مشایی بر احمدینژاد غافل شدیم و احمدینژاد را تا موقع ریاستجمهوری رها کردیم، و با توجه به این که احمدینژاد در شهرداری به شدت خود را نشان داده، تصمیم گرفتیم برای ریاستجمهوری گزینه مناسبی است
🔹(قبل از ریاستجمهوری احمدینژاد
به یکی از دوستان گفتم که کسی همانند رجایی میخواهد رییسجمهور آینده شود، گفت نگذارید پس بالا بیاید، گفتم چرا؟
🔸پاسخ داد: رجایی دوتا ویژگی داشت
که اگر زنده میماند مقابل امام میایستاد؛ یکی خیلی اعتماد به نفس داشت یکی هم خیلی بهزاد را قبول داشت، این بهزاد نبودی را رجایی آورد در گردونه اجرایی با تمام مشکلاتی او و همسرش داشت).
🔹در جلسهای که داشتیم
یک عده مخالف ریاستجمهوری احمدینژاد بودند و با آمدن قالیباف موافق بودند، یک عده قبول داشتند که احمدینژاد رییسجمهور شود ولی قالیباف باید بیاید که سپر بلای احمدینژاد بشود تا موافقان هاشمی به سراغ قالیباف میروند و او را مورد حمله قرار دهند و در نتیجه احمدینژاد بالا بیاید .
🔸 بنابراین قالیباف آمد و مطرح هم شد
و دقیقا سپر بلای احمدینژاد شد و احمدینژاد رییسجمهور شد.
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش پنجم )
🔹در این جریان مشاهده کردیم که
براثر فریبکاری یک واسطه احمدینژاد و قالیباف با هم به مشکل خوردند و کار داشت خراب میشد چون اولویت ما در آن زمان این بود که به هیچ وجه هاشمی رأی نیاورد
🔸جلسهای گذاشته شد تا ببینیم قضیه چیست
که مشاهده کردیم در آن جلسه مشایی هم آمده است(که زورمان نرسید مشایی را بیرون کنیم)، احمدینژاد گفت شما بازی خوردهاید، قالیباف را هاشمی آورده است
🔹 در حالی که این برای ما خیلی عجیب بود
(چون میدانستیم که قالیباف را خود ما جلو آوردهایم) و بعد متوجه شدیم همه این حرفها القائات مشایی است و متوجه شدیم احمدینژاد فانی در مشایی شده است.
🔸مشایی از اول جلسه تا آخر جلسه
اگر حرف نمیزد، ذکر میگفت ولی در یک جا از هاشمی غیبت کرد و برای ما تعجب بود فردی که نماز سه ساعته میخواند چرا حاضر شده غیبت کند.
🔹 مشایی مرتاضی با ظاهر دینی است؛
اخبار غیبی میگوید و تحقق هم پیدا میکند؛ در این مدت زمانی که مشایی با احمدینژاد بوده است القائات بسیار وحشتناکی به احمدینژاد داشته است
🔸(مخصوصا این که
بعضی از سخنان خود را منتسب به امام زمان میکرده است) و این که احمدینژاد چه کار بکند و چکار نکند و احمدینژاد هم تبعیت میکند چون فکر میکند که مشایی با امام زمان مرتبط است ( به جهت این که اخبار غیبی که از جنیان می شنود و میگوید و محقق میشود).
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشای
ی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش ششم )
🔹 سازمان گردشگری در زمان مشایی
جاسوسخانه بود ولی هیچکدام از معاونها توسط مشایی عوض نشد، یکی از معاونهای مشایی که با ما نسبت داشت نقل میکرد «مشایی آدم عجیبی است؛
🔸 نخستوزیر هند به مشایی وقت داد
تا مشایی با او ملاقات کند در حالی که کمتر کسی میتواند با نخستوزیر هند ملاقات کند» او نقل میکرد «هنگام ملاقات، نخستوزیر هند در برابر مشایی مؤدب نشسته بود تا مشایی سخن بگوید ـ نخستوزیر هند از ماسونهای بزرگ منطقه است».
🔹دشمن مشایی را برای شکست جریان اصولگرا
فرستاده بود . دشمن مشایی را به گونهای هدایت میکرد که اخباری غلط به احمدینژاد بدهد زیرا احمدینژاد تابلوی امام زمان(عج) را برداشته بود و اگر این پرچم زمین بخورد انقلاب اسلامی نابود میشود.
🔸مهمترین هدف و مأموریت مشایی
زمین زدن جریان اصولگرا و شخص احمدینژاد بود . رهبر معظم انقلاب اسلامی از این امر به صورت جامع اطلاع داشتند و توانستند احمدینژاد را کنترل کنند و رهبری میدانستند که احمدینژاد امید اصولگراست، لذا رهبری در چهار سال اول سپر بالا شدند و توانستند به راحتی جریان را در داخل و خارج کنترل کنند تا مشایی موفق نشود.....
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش هفتم )
🔹در چهار سال دوم
مشایی نزدیک احمدینژاد شد و گفت تو دولت ظهوری و ظهور در زمان تو تحقق پیدا میکند و سپس گفت مجلس ضد ظهور است و باید عوض شود .
🔸 هر وزیری که با مشایی زاویه پیدا میکرد
سریع آنها را به جهت این که مانع ظهور بود، برکنار مینمود و احمدینژاد هم تاوان همین کار را با تخریب آبروی متکی جلوی کفار داد.
🔹 آن روزی که متکی برکنار شد
احمدینژاد در یک شب مأموریتش را از دست داد و هنگامی که سید حسن نصرالله متوجه خانهنشین شدن احمدینژاد شد دستور داد تمام عکسهای احمدینژاد را جمع کردند و دیگر حزبالله اسمی از احمدینژاد نیاورد.
🔸 در زمان خانهنشینی احمدینژاد،
چون روزهای دوشنبه با رهبری دیدار دارد، نزد مقام معظم رهبری میرود، هنگامی که خدمت ایشان رسیده بود گفته بود که بگویید مصلحی استعفا دهد .
🔹 رهبری به احمدینژاد گفته بودند
که به صلاح تو نیست مصلحی استعفا دهد و احمدینژاد گفته بود استعفا میدهم، رهبری به او گفته بودند که هر طور صلاح میدانید عمل کنید .
🔸ولی با خود گفته بود که من دولت ظهورم
و نباید کنار بروم اگر بخواهم بمانم باید با مصحلی کنار بیایم و دوباره مجبور شده بود به هیأت دولت بازگردد.
🔹اما این خانهنشینی دو نتیجه داشت،
نخست این که محبوبیت احمدینژاد به شدت کاهش پیدا کرد و دیگری این که مشایی منفورترین آدم در ایران شناخته شد.
🔹امروز مشایی نفوذی یهود است،
قضیه اصلی این است که (در آن زمان ) میخواستند ما را از جریان بینالملل (بیداری اسلامی) غافل کنند و ملت بار انقلاب را زمین بگذاریم، لذا مسأله اصلی آنها غافلسازی ملت ایران بود .....
فراماسونر است.
🔸ماسونهای بزرگ آدمهای مرتاض
اهل ریاضت هستند و قدرتهای شخصی دارند (همانند فروغی که از بزرگترین ماسونهای ایران است).
🔹مشایی مرتاضی بسیار قوی است؛
ریاضتهای شدیدی(نمازهای سه ساعته و ...) کشیده است که هیچکس تاب و توان آن را ندارد، مشایی از هنگامی که در شهرداری کنار احمدینژاد شروع به کار کرد یک چایی از احمدینژاد(در دوران ریاست جمهوری) و شهرداری نخورد و اکثرا روزه بود و غذای خود را همیشه به همراه داشت و هیچ دینی ندارد.
🔸احمدینژاد هنگامی که وارد شهرداری شد
ما از سلطه مشایی بر احمدینژاد غافل شدیم و احمدینژاد را تا موقع ریاستجمهوری رها کردیم، و با توجه به این که احمدینژاد در شهرداری به شدت خود را نشان داده، تصمیم گرفتیم برای ریاستجمهوری گزینه مناسبی است
🔹(قبل از ریاستجمهوری احمدینژاد
به یکی از دوستان گفتم که کسی همانند رجایی میخواهد رییسجمهور آینده شود، گفت نگذارید پس بالا بیاید، گفتم چرا؟
🔸پاسخ داد: رجایی دوتا ویژگی داشت
که اگر زنده میماند مقابل امام میایستاد؛ یکی خیلی اعتماد به نفس داشت یکی هم خیلی بهزاد را قبول داشت، این بهزاد نبودی را رجایی آورد در گردونه اجرایی با تمام مشکلاتی او و همسرش داشت).
🔹در جلسهای که داشتیم
یک عده مخالف ریاستجمهوری احمدینژاد بودند و با آمدن قالیباف موافق بودند، یک عده قبول داشتند که احمدینژاد رییسجمهور شود ولی قالیباف باید بیاید که سپر بلای احمدینژاد بشود تا موافقان هاشمی به سراغ قالیباف میروند و او را مورد حمله قرار دهند و در نتیجه احمدینژاد بالا بیاید .
🔸 بنابراین قالیباف آمد و مطرح هم شد
و دقیقا سپر بلای احمدینژاد شد و احمدینژاد رییسجمهور شد.
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش پنجم )
🔹در این جریان مشاهده کردیم که
براثر فریبکاری یک واسطه احمدینژاد و قالیباف با هم به مشکل خوردند و کار داشت خراب میشد چون اولویت ما در آن زمان این بود که به هیچ وجه هاشمی رأی نیاورد
🔸جلسهای گذاشته شد تا ببینیم قضیه چیست
که مشاهده کردیم در آن جلسه مشایی هم آمده است(که زورمان نرسید مشایی را بیرون کنیم)، احمدینژاد گفت شما بازی خوردهاید، قالیباف را هاشمی آورده است
🔹 در حالی که این برای ما خیلی عجیب بود
(چون میدانستیم که قالیباف را خود ما جلو آوردهایم) و بعد متوجه شدیم همه این حرفها القائات مشایی است و متوجه شدیم احمدینژاد فانی در مشایی شده است.
🔸مشایی از اول جلسه تا آخر جلسه
اگر حرف نمیزد، ذکر میگفت ولی در یک جا از هاشمی غیبت کرد و برای ما تعجب بود فردی که نماز سه ساعته میخواند چرا حاضر شده غیبت کند.
🔹 مشایی مرتاضی با ظاهر دینی است؛
اخبار غیبی میگوید و تحقق هم پیدا میکند؛ در این مدت زمانی که مشایی با احمدینژاد بوده است القائات بسیار وحشتناکی به احمدینژاد داشته است
🔸(مخصوصا این که
بعضی از سخنان خود را منتسب به امام زمان میکرده است) و این که احمدینژاد چه کار بکند و چکار نکند و احمدینژاد هم تبعیت میکند چون فکر میکند که مشایی با امام زمان مرتبط است ( به جهت این که اخبار غیبی که از جنیان می شنود و میگوید و محقق میشود).
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش ششم )
🔹 سازمان گردشگری در زمان مشایی
جاسوسخانه بود ولی هیچکدام از معاونها توسط مشایی عوض نشد، یکی از معاونهای مشایی که با ما نسبت داشت نقل میکرد «مشایی آدم عجیبی است؛
🔸 نخستوزیر هند به مشایی وقت داد
تا مشایی با او ملاقات کند در حالی که کمتر کسی میتواند با نخستوزیر هند ملاقات کند» او نقل میکرد «هنگام ملاقات، نخستوزیر هند در برابر مشایی مؤدب نشسته بود تا مشایی سخن بگوید ـ نخستوزیر هند از ماسونهای بزرگ منطقه است».
🔹دشمن مشایی را برای شکست جریان اصولگرا
فرستاده بود . دشمن مشایی را به گونهای هدایت میکرد که اخباری غلط به احمدینژاد بدهد زیرا احمدینژاد تابلوی امام زمان(عج) را برداشته بود و اگر این پرچم زمین بخورد انقلاب اسلامی نابود میشود.
🔸مهمترین هدف و مأموریت مشایی
زمین زدن جریان اصولگرا و شخص احمدینژاد بود . رهبر معظم انقلاب اسلامی از این امر به صورت جامع اطلاع داشتند و توانستند احمدینژاد را کنترل کنند و رهبری میدانستند که احمدینژاد امید اصولگراست، لذا رهبری در چهار سال اول سپر بالا شدند و توانستند به راحتی جریان را در داخل و خارج کنترل کنند تا مشایی موفق نشود.....
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش هفتم )
🔹در چهار سال دوم
مشایی نزدیک احمدینژاد شد و گفت تو دولت ظهوری و ظهور در زمان تو تحقق پیدا میکند و س
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش اول)
🔹مشایی
فردی بسیار پیچیده، امنیتی،
کاربلد و جاسوس است. مشایی از سال ۵۹ که سپاه تشکیل شد در اطلاعات رامسر از نیروهای آقای سردار نقدی بود
🔸بنابراین کارهای اطلاعاتی را آموخت
و در ایجاد وزارت اطلاعات او نیروی وزارتی و بازجو شد. هنر بازجو در آن موقع این بود که کسی را که بازجویی میکنند، توبه کند؛
🔹یکی از سوژههای ایشان که تواب شد
خانمی بود که توابه شد(گفت نظام حقه و ما باطلیم و توبه کرد) و مشای با این خانم ازدواج کرد لذا از وزارت اطلاعات اخراج شد.
🔸خانم مشایی دو برادر داشت
که از مجاهدین خلق بودند و هستند که یکی از آنها به درک واصل شد یکی دیگر هم در این حمله که به اردوگاه الشعب در عراق شد، احتمالا فوت کرده است؛
🔹 به دلیل این که دو تن از اقوام مشایی
از مجاهدین خلق بودن از وزارت اطلاعات اخراج شد. مشایی آدم امنیتی کاربلدی بود که از وزارت اطلاعات خارج شد و دیگر او را تحت نظر نگرفتند
🔸و خطرناکترین عنصر،
عنصری اطلاعاتی است که اخراج شود ولی تحت نظر نباشد سپس مشایی با حفظ ظاهر در قالب کارهای فرهنگی جذب تلویزیون شد و در مدتی در سیمای معارف بود...
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش دوم)
🔹سال دوم رییسجمهوری خاتمی،
جریان حزبالله به این فکر افتاد که اگر روند حاکم به همین ترتیب به سوی جلو حرکت کند جریان خاتمی نظام را از بین خواهند برد، لذا گفتند که جریان حزبالله باید ورود پیدا کند تا بر جریان انتخابات سلطه مردمی پیدا کند و در انتخابات پیروز شود،
🔸 بنابراین یک گروه هزار نفره
از سراسر کشور جمع شدند و از میان آنها ۳۰۰ نفر و از بین آنها گروه شانزده نفرهای تشکیل شد که جلساتی برگزار شد و به این اندیشه بودند که چگونه بتوانند در جریان انتخابات ریاستجمهوری، در انتخاب مردم مؤثر باشند، یکی از افراد آن گروه احمدینژاد بود و بنده نخستین باری که احمدینژاد را دیدم در این جلسات بود.
🔹در این جلسه آقایان احمدینژاد،
فدایی، توکلی، باهنر، رحیمپور، مرتضی نبوی، زاکانی و یک نماینده از تلویزیون آمده بودند؛ تنها نکته مطرح این بود که چگونه بر اوضاع سلطه پیدا کنیم.
🔸اولین چیزی که مطرح شد این بود که
بالاخره در انتخابات باید رأی مردم را جذب کنیم و در آن جلسه بحث شد که تابلویی را بلند کنیم که مردم ذیل این تابلو جمع شوند و در آن جلسه بحث شد و من پیشنهاد دادم که ما همان تابلویی که امام خمینی(ره) بلند کرده بود و مردم آن را به فراموشی سپردند را بلند کنیم
🔹 و امام گفته بود که ما مقدمهساز
ظهور امام زمان(عج) هستیم و این امروز فراموش شده است، اگر این تابلو را برای مقدمهسازی بلند کنیم مردم دور این شعار جمع میشوند؛
🔸 در آن نشست تنها کسی که
خیلی استقبال کرد احمدینژاد بود و بالاخره این طرح قبول شد....
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش سوم)
🔹 در این جلسات کارها بین افراد تقسیم میشد
آن فردی که از همه بهتر کارش را انجام میداد احمدینژاد بود(یعنی دیگران امکاناتشان از احمدینژاد بیشتر بود ولی او با کمترین امکانات کار را بهتر انجام میداد و در اجرا خوب شناخته شد)
🔸نتیجه آن جلسات در مجموع این شد
که شورای شهر تهران را در دست گرفتیم و شورای شهر و انتخاب شهردار میتواند برای معرفی قدرت عملیاتی حزبالله پلهای باشد.
🔹 اعضای گروه مشغول انتخاب شهردار بودند
و این که چه کسی میتواند شهردار باشد، و آن کسی که از همه از نظر اجرایی خودش را بیشتر نشان داده بود احمدینژاد بود، لذا شهردار شد .
🔸وقتی میخواست شهردار شود
برای معاون فرهنگیاش مهره میخواست به آقای ماندگاری گفت ولی ماندگاری امتناع کرد و به افراد دیگری هم گفته بود که آنها هم امتناع کرده بودند.
🔹یکی از آن حلقههای جلسه،
مشایی را به احمدینژاد معرفی کرد ولی احمدینژاد آن را اول نپذیرفت (گفت اگر مذهبیتر باشد بهتر است) ولی بعد با اصرار قبول کرد، و مشایی وارد کار شد در حالی که جاسوس و نفوذی دشمن بود؛
🔸 بنابراین در این حلقهها دشمن نفوذی داشت
و حرکت را میدید و در رقم متوجه شده بود که احمدینژاد ریسجمهور میشود و معلوم بود، لذا مشایی را کنار دست احمدینژاد در شهرداری قرار داد و مشایی بر او مسلط شد ـ هیچ کدام از افراد این گروه، مشایی را نمیشناختیم ـ ورود مشایی همانا، و سلطه او روزبهروز بیشتر میشد.
﷽✍نقش مرموز مشایی
و حمایت و دلدادگی احمدی نژاد به مشایی
در سخنرانی حجت الاسلام طائب رئیس قرارگاه عمار (بخش چهارم )
🔹بنده مبدأ
اطلاعات آیتالله مصباح را نمیدانم
ولی هر چه بود این حرف را خدایی گفت که مشایی
👈جواب دندان شکن جناب وحید جلیلی به موسوی خوئینی ها:
آقای خویئنیها در نامه فرمودهاید که گرانی نگرانتان میکند. میشود بپرسیم گزارش گرانی را دقیقا کدام رفیقتان به شما رسانده است؟ آنکه در خانه ۵۰ میلیاردی مینشیند؟ یا آن پرچمدار جنگ فقر و غنا که از عرش انقلاب، فقط یک خانه خیابان فرشته برایش مانده و از مبارزهاش با آمریکا فرش قرمزی زیر پای برجامیان؟
👈یادداشت خواندنی وحید جلیلی خطاب به موسوی خوئینیها؛
نگرانی شما از آینده نیست، از گذشتهتان است که حالا زیر نورافکن نگاه مردم قرار دارد/ از جمهوریت کینه دارید، چرا به ولایت سنگ میزنید؟/ هر وقت از چشم ملت میافتید نامه نوشتنتان گل میکند/ شیطان با برجام سر کارتان گذاشت، انتقامش را از دین خدا میگیرید؟
آقای خویئنیها در نامه فرمودهاید که گرانی نگرانتان میکند. میشود بپرسیم گزارش گرانی را دقیقا کدام رفیقتان به شما رسانده است؟ آنکه در خانه ۵۰ میلیاردی مینشیند؟ یا آن پرچمدار جنگ فقر و غنا که از عرش انقلاب، فقط یک خانه خیابان فرشته برایش مانده و از مبارزهاش با آمریکا فرش قرمزی زیر پای برجامیان؟
👈گروه سیاسی-رجانیوز: هفتم تیر ماه سال جاری بود که موسوی خوئینیها دبیر مجمع روحانیون مبارز و از چهرههای شاخص اصلاحطلبان در نامهای خطاب به رهبر انقلاب اسلامی، مشکلات فعلی کشور را که ناشی از بی کفایتی دولت تدبیر است را، به گردن نظام اسلامی و حضرت آیتالله خامنهای انداخت. نامه موسوی خوئینیها بیش از اینکه از روی دغدغه مندی برای مشکلات مردم و کشور باشد، در راستای فرار او از پاسخگویی بابت عملکرد دولت مورد حمایتش بود.
حالا وحید جلیلی در یادداشتی خواندنی ضمن اشاره به این نکته، سخنان جالبتری را درباره موسوی خوئینیها و انصارش به رشته تحریر در آورده است.
👈به گزارش رجانیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
👈 آقای جلیلی در ابتدای نامه خودشان، فراز ذیل از نامه نهضت آزادی به حضرت امام (ره) را یادآوری می کنند:
👈 " اکنون کشور عزیز ما در بن بست و بحرانی از سختی و ناخشنودی دست و پا می زند ...ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است". این بخشی از نامه سرگشاده جمعی از اعضای نهضت آزادی در تبیین وضع کشور است.
در ادامه یادآوری می کند که؛ در همین نامه (نامه نهضت آزادی به حضرت امام) آمده است: "اتخاذ هدفهای احساساتی افراطی،...، سیاستهای نابخردانه و بالاخره ناتوانی مسوولین و نادرستی روشهای پیروی شده در سیاست خارجی، کشور پرافتخار ایران را به بدترین انزوای سیاسی انداخته است، بدنامی و بیاعتباری بینالمللی را نصیبمان کرده است و ما را در معرض دائمی توطئههای "تلافی گرانه" قرار داده است. علاوه بر اینها از ارتباط و احترام و استفاده از جریانهای بینالمللی محروم گشتهایم."
پای این نامه را ؛ مهندس بازرگان ، دکتر یزدی ، مهندس صباغیان ، مهندس معینفر و ...امضا کرده اند.
جماعتی که امضایشان پای نامه است؛ معتقد بودند فارغ از زندگی دینی ِفردی، با "دانستههایی از مبادی غیرمتعارف" نمی توان حکمرانی درستی داشت. منظور آنها از دانسته هایی از مبادی غیر متعارف، ایمان به محاسباتی در عالم بود که حقایقی مثل خدا وقرآن و نبوت و امامت را هم در بر می گرفت.
مهم ترین جزء این نامه البته ؛ مهم تر از اسامی معتبرِ امضاکنندگان ؛ تاریخ انتشار آن است: اردیبهشت 1369. به ادعای نهضت آزادی؛ سی سال پیش، جمهوری اسلامی در بن بست و در لبه پرتگاه و در آستانه ویرانی و نابودی بوده است.
👈دوباره (این قسمت از نامه مذکور) را بخوانیم :
" اکنون کشور عزیز ما در بن بست و بحرانی از سختی و ناخشنودی دست و پا می زند ...ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است".
بر همین مبنا هم بود که ؛ امضا کنندگان نامه اردیبهشت شصت و نه ، یازده سال قبل از آن، در اعتراض به تسخیر لانه جاسوسی از دولت استعفا دادند و حاضر به ادامه همراهی با امام نشدند.
*
محور اصلی اشغال سفارت آمریکا، موسوی خوئینیها بود ؛ که " اکنون" (اردیبهشت69) از رهبران برجسته جناحی بود که مجلس شورای اسلامی را با ریاست مهدی کروبی بطور کامل در اختیار داشت، کاندیدایش در انتخابات ریاست جمهوری رای آورده بود، و از کرسی های اصلی دولت؛ وزارت کشور به عبدالله نوری و وزارت ارشاد به سید محمد خاتمی از اعضای مجمع روحانیون رسیده بود. مصطفی معین منتخبِ ائتلاف "مستضعفین و محرومین" در انتخابات مجلس سوم ، سکان وزارت آموزش عالی را به دست گرفته بود ، بسیاری از جایگاههای کلیدی دولت در اختیار جناح چپ بود و از دیدگاه پیشکسوتانی مثل مهندس بازرگان، در دوره مسئولیت این عزیزان، " ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناکِ ویرانی و نابودی " رسیده بود.
****
اکنون در حالی که سی سال(سه تا ده سال و شش تا برنامه پنجساله ) از نامه " لبه پرتگاه" بهار 69 گذشته، نامه دیگری در ت
ابستان 99 با همان مضمون، این بار با امضای موسوی خوئینی ها ! منتشر شده است .
****
در این سی سال، جمهوری اسلامی توانسته است از مملکتی که به گواهی کارشناسان و صاحب نظران معتبر و باتجربه ای همچون مهندس بازرگان در" بن بست" و در " لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی " بوده است ؛ کشوری بسازد که در برخی صنایع و فناوری های مهم دنیای امروز از هوا-فضا و هسته ای گرفته تا زیست فناوری و سلول های بنیادی تا نانوتکنولوژی و صنایع موشکی و پهپادی و ... جزو هشت یا پنج یا سه کشور اول جهان است.
در چالش های منطقه ای، آمریکا را با هفت هزار میلیارد دلار هزینه در غرب آسیا از سوریه بیرون انداخته ،در یمن ناکام گذاشته،در لبنان به زوزه واداشته، در عراق رسما محکوم به خروج کرده و در ماجرای اسرائیل از جنگ 33 روزه به جنگ 22 روزه و جنگ 8 روزه کشانده است.
در همین سی سال ناقابل که در پیش بینی قاطع و قریب الوقوع عقلا و دنیادیدگانِ نهضت آزادی تاخیری مختصر ! پیش آمده، جمهوری اسلامیِ در لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی ؛ حدودا بیست و پنج انتخابات سراسری با صدها میلیون رای برگزار کرده که متوسط مشارکت در آنها از بسیاری کشورهای اروپایی و آمریکایی بیشتر بوده است.
در این سی سال "دهها هزار" روستا ؛ در ایران از جاده یا برق یا گاز یا همه اینها برخوردار شده و میلیون ها جوان ایرانی از تحصیلات عالی با کیفیت بالاتر از همه کشورهای منطقه و در موارد زیادی قابل رقابت با جوامع صنعتی غرب،برخوردار شده اند که فقط بخشی از آنها اکنون بیش از 4000شرکت دانش بنیان را اداره می کنند که یک قلم موفقیتشان صادرات لوازم درمانی و پزشکی در بحران کرونا به آلمان و ساخت پتروپالایشگاه ستاره خلیج فارس و صدور بنزین تولیدی آن به امریکای لاتین است.
و در همین جمهوری اسلامی که سی سال پیش به خاطر " اتخاذ هدفهای احساساتی افراطی، و سیاستهای نابخردانه در سیاست خارجی" در لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی بوده! ؛ همین چند ماه پیش دهها میلیون ایرانی از زن و مرد و پیر و جوان و نوجوان با فریاد انتقام سخت به خیابان ها آمده اند تا میزان تَره ای که این ملت برای ترّهات عقلا و صاحبان دانسته های متعارف و منکران مبادی غیرمتعارف معرفت و خِرد؛ خُرد می کنند را به نمایش بگذارند.
******
👈برگردیم به نامه هفت تیر 99 آقای موسوی خوئینی ها.
اولا تاکید کنیم؛ ما که بخیل نیستیم، دم آقای خوئینیها هم گرم، ان شاء الله سی سال بعد هم، در پاییز 1429؛ بزرگوار دیگری احساس وظیفه کند و ملت ایران را در لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی نشان بدهد. مگر نامه سی سال پیش مرحوم مهندس بازرگان با آن "اکنون" و آن الفاظ غلاظ و شداد و اعلام بن بست و پیش بینی نابودی قریب الوقوع ایران و ایرانی ، ضرری به کسی رساند؟
تا باشد از این نامه ها . "یبدّل الله سیئاتهم حسنات" ؛ ان شاء الله روح مرحوم بازرگان به خاطر ادخال سرور در قلوب مومنین بابت مرور نامه سی سال پیش ایشان، مشمول رحمت الهی قرار گیرد و از این منظر؛ نامه آقای موسوی خوئینی ها را هم می شود نوعی باقیات الصالحات دانست. کس نیارد ز پس تو پیش فرست !
البته ما که معتقدیم موسوی خوئینی ها حتی اگر از این جنس باقیات الصالحات هم از خودش به جا نگذارد ؛ به خاطر نقش بی بدیلش در تسخیر لانه جاسوسی شیطان بزرگ به دو شرط جایش وسط بهشت است .
یکی اینکه نفرین پیرمردهای مستجاب الدعوه ای مثل تاجزاده و عباس عبدی و سعید حجاریان (که مشت هایگرهکردهشان را به سینه میکوبند و تسخیرکنندگان لانه را لعنت میکنند) او را نگیرد و دوم آنکه خودش به درگاه شیطان توبه نکند و مشمول احباط نشود.
*
در نامه بهار 69 نهضت آزادی به "وعدههای به مستضعفین و شعارهای پرطنین" اشاره شده بود که قاعدتا نقطه اوجش در آن روزگار ؛ "ائتلاف مستضعفین و محرومین" مجلس سوم؛ با شعار "جنگ فقر و غنا" و "مرگ بر اسلام آمریکایی" بود.
ائتلافی که موسویخوئینیها مغز متفکر و از ستون هایاصلی آن بود.
*
سه سال بعد از "پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودیِ" نهضت آزادی ؛ من آقای موسوی خوئینی ها را برای اولین و آخرین بار از نزدیک دیدم : میتینگ ائتلاف نیروهای خط امام در دانشگاه شهید بهشتی. قبل از مرحله دومِ انتخابات مجلس چهارم.
مجمع روحانیون "مبارز" ؛ از رقیب عقب افتادهبود و امید داشت در مرحله دوم انتخابات جبران کند. آقایکروبی که آن زمان رئیس مجلس بود ، نفر سی و یکم تهران شدهبود و آمار شهرستانها هم از این بهتر نبود.
منِ دانشجوی یکلاقبا که برخلاف استادمان آقای مهدویکنی و رفیقش آقای کروبی قائل به حذف صددرصدی رقیب نبودم و نه نفیسه فیاض بخش و محمود صابر همیشگی را برای مجلس بهتر از مرضیه دباغ و حاجاقا رحیمیان می دانستم و نه از آن سو حاضر بودم به جای عمید زنجانی نام سعید حجاریان را بنویسم ؛ نگران از غلبه فلّهای جناح راست
۴ سال ۸۸-92 توسط حزب اللهی های جوان را بگیرد و سیاستی مبتنی بر دانسته های مبادی متعارف اعمال کند اما اگر چه در آن مقطع ناکام ماند پس از آن توانست به شکل تحسین برانگیزی جبران کند و به پاس خدماتش به جای دو بار، پنج بار از مجلس محترم رای اعتماد بگیرد!
"یادتان هستِ" جهانگیری را که یادتان هست آقای خوئینیها؟
"تَکرار" رفیق گرمابه و گلستانتان را چطور؟
****
در نامه فرموده اید که گرانی نگرانتان میکند. می شود بپرسیم گزارش گرانی را دقیقا کدام رفیقتان به شما رسانده است؟
آنکه در خانه ۵۰ میلیاردی مینشیند؟ یا آن پرچمدار جنگ فقر و غنا که از عرش انقلاب، فقط یک خانه خیابان فرشته برایش مانده و از مبارزهاش با آمریکا فرش قرمزی زیر پای برجامیان؟
گرانی روی ابراهیم اصغرزاده فشار آورده یا هدایت آقایی یا مری ابتکار و سید هاشمی که شام عروسیشان خوراک لوبیا بود؟
یا سید محمد خاتمی و سلبریتی های دور و برش که از توی جکوزی پنت هاوسشان در تهرانجلس یا از متلشان در اُتاوا برای فلاکت مملکت توئیت می کنند؟
راستی از شیخ غلامحسین کرباسچی نماینده امام در ژاندارمری چه خبر؟
وظیفه مرزبانیاش را خوب انجام میدهد؟ شنیدهام شبانهروز مواظب است کسی از مرزهای جُردَن؛ به قلعه جنگ فقر و غنایتان نفوذ نکند.
بچه های روزنامه سلام کجا هستند راستی آقای مدیر مسئول! بگذریم.
****
اسم محسن حججی به گوشتان خورده است حاج آقا؟ حسین حریری، مصطفی صدرزاده، محمد جاودانی، عباس دانشگر، محمودرضا بیضایی،حسن قاسمی دانا، ... .
الو! حاج آقا! معنایی دارد این اسمها برایتان؟و صدها و هزار ها و دهها و صدها هزار اسم دیگر که به اندازه شما بصیرت نداشتند که با "دانسته هایی از آن مبادی که برای دوستان غربزده و سکولار نامتعارف است " نمی شود جان خود را فدا کرد. حیف شد؛ اجازه نگرفته بودند از مبادی عرفی شما برای این که جانشان را بدهند تا شما امنیت داشته باشید با امامشان به زبان طعن سخن بگویید.
اسم قنات ملک را شنیدهاید؟ روستایی نزدیک راور.
بیبیسی که زیاد نگاه میکنید، حتماً باید آشنا باشد آن بچه دهاتی برایتان که پرزیدنت ترامپ این روزها اسمش را زیاد میبرد. یادتان نیامد؟
بیشتر فکر کنید. همان که سال 78 به رفیق "تَکراری"تان نامه نوشت و گفت به مریدان ایرانیِ شهید آبراهام لینکلن زیاد دل خوش نکند، آنها هزار تایشان هم به یک موی محسن حججی معتقد به دانسته های "غیرمتعارف برای ِدنیای آزاد و بی بحران ! غرب" ، نمی ارزد.
یادتان نیامد؟ همان که دُم آن سگ زرد را گرفت و از سوریه بیرونش انداخت. ببخشید حاج آقا به آمریکا توهین شد. اشکال شرعی نداشته باشد خدای نکرده ؛، به دولت آمریکا بد گفتیم .مثل رفیق سابق ما قلبتان درد نگیرد.او هم مثل شما و رفیق جدیدش ترامپ محترم (که نباید او را تخریب کرد!)؛ حاج قاسم را سمبل "سلطه جویی منطقه ای"! می دانست. در هر صورت خوب شد به تشییع جنازه نیامدید وگرنه ممکن بود با دانسته هایی از مبادی غیر متعارف مواجه بشوید.حاجاقا! آن دهها میلیون نفری که در آن مراسمات شرکت کردند احتمالا خیلی بیش از رفقای میلیاردر و قالتاق شما گرانی را حس نمی کردند ؟ دیده اید فیلم بعضی رفقای عزیزقدیمی میلیاردرتان را که چطور به حاج قاسم طعنه می زنند و بد و بیراه می گویند؟
حاجاقا یادتان هست تیتر میزدید: اسلام ابراهیمی، اسلام آبراهامی!
راستی بچهها از آمریکا خبری برایتان نمیفرستند؟
زیادند که دستپروردههایتان، ما شاءالله در هر ایالت آمریکا چند تا پناهنده از پرچمدارانِ جنگ فقر و غنا ! و دشمنان اسلام آمریکایی! دارید. بعضیهایشان در بازدید از کلوپ همجنس بازها مضامین نامه شما را توییت میکنند و بعضی زیر اعلامیه ازدواجِ سفیدشان.
****
حاج آقا یادتان هست چه قشقرقی به پا کردید سر ولایت مطلقه؟
و رفقایتان گفتند آقای خامنهای ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارد! و می خواستند امام را هم حتی جوگیر کنند.
که زد توی دهنشان که : “ خامنهای خورشید انقلاب است! “ که اگر قرار بود ولی فقیه هم جوگیرِ فضاسازی های امثال شما بشود که ولی فقیه نبود دیگر.کسی بود مثل کاهنان سلف شما که آنها بگویند : " مملکت در پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی است" و او تقدیم کند جمهوری اسلامی را به تمدن سکولار و کارآمد و شکوفا و حقوق بشریِ غرب که به جای مبادی نامتعارف؛دانسته هایش را از مبادی متعارف می گیرد و این روزها شکوفایی و کارامدی و حقوق بشرش را بیش از هر دوره دیگری در خیابان های آمریکا شاهدیم.
*
آقای خوئینی های عزیز! خبر از آینده می دهید؟ چرا در کنار پیشگویی از آینده کمی به گذشته نگاه نکنیم؟
نگران نباشید.شما گذشته را شفاف کنید ؛ آینده- به هر دومعنا- روشن خواهد شد .اما نگرانی شما ازآینده نیست،از گذشته تان است که حالا زیر نورافکن نگاه مردم است.
آینده وقتی در خطر خواهد بود که امثال شم
، رفتهبودم به همایش انتخاباتی نیروهای خط امام! و موسوی خوئینیها ، کاندیدای ناکام مرحله اول، سخنران جلسه بود.
از جمعیت تُنُک حاضر در سالن و حرفهای ناامیدانه خوئینی ها میشد فهمید که مخالفانِ عصبانی ِ "استکبار و اسلام آمریکایی" ، شانس چندانی برای پیروزی ندارند و همین هم شد.
جناح چپ که موسوی خوئینیها از رهبران موثر و اصلی اش به شمار میآمد، برخلاف چهارسال قبلش که توانست فهرست "مهدوی کنی" را با اتهام " اسلام آمریکایی" و "ضد ولایت مطلقه فقیه" از گردونه خارج کند این بار خودش در انتخابات کنار رفت.
در مجلس سوم؛ خوئینی ها و جناحش معتقد بودند که "راستیها " (اصولگرایان بعدی) : « با ولایت مطلقه فقیه مشکل دارند و نظرات ولی فقیه را به مولوی و ارشادی تقسیم میکنند و اختیارات ولیفقیه را در حد اختیارات رسول الله نمیدانند و به اندازه کافی با آمریکا دشمن نیستند و حتی ممکن است خیال مذاکره و سازش به ذهنشان خطور کند » و این گناهی بود از دیدگاه خوئینیها و کروبی و تاجزاده و سعید حجاریان و عباس عبدی ومیردامادی و رجب مزروعی و ...؛ نابخشودنی. کار به جایی رسید که مریدان کروبی و خوئینیها، شیخ محمد یزدی را در مسجد ارگ با فریاد مرگ بر ضد ولایت فقیه و مرگ بر اسلام آمریکایی از منبر به زیر کشیدند و از مسجد بیرون کردند چون او را لایق نمایندگی در مجلس انقلابی و پیرو ولایت مطلقه فقیه نمیدانستند و البته چند روز بعد که امام ؛ آقای یزدی را به عضویت شورای نگهبان منصوب کرد سوت زنان خودشان را به کوچه علی چپ انداختند ، اگر چه در خلوت دلخور بودند که چرا نتوانسته اند امام را جوگیر تبلیغات خودشان کنند.
چهارسال بعد اما، اما آن تب تند به عرق نشسته بود و "ائتلاف مستضعفین و محرومین" که به رهبری کروبی و خوئینیها و سید محمد خاتمی و عبدالله نوری، توانسته بود در انتخابات مجلس سوم، اسلامِ سازشکارِ جناح راست را رسوا و خانهنشین کند؛ خودش در آستانه خانهنشینی بود.
*
از همایش دانشگاه شهید بهشتی و سخنرانی آقای خوئینیها تنها جملهای که به خاطرم مانده این بود که "من که خانوادهام بازاری بودهاند مخالف بازارم؟" (قریب به همین مضامین).
جو انتخابات، خوئینیها را گرفته بود و داشت سیگنالهای متفاوتی میداد. دیر شده بود البته و انتخابات مرحله دوم هم آمد و رفت و جوگیرها را جا گذاشت.انتخابات تمام شد اما جوگیری حضرات چپ تمام که نشد هیچ؛وارد ابعاد عجیب و غریبی شد و سال ها بعد، از ابراز ارادت به بازاری های متدین به اظهارچاکری و نوکری به درگاه سرمایه داری لائیک و پذیرش ولایت مطلقه شیطان بزرگ بر دنیای متعارف ، رسید.
*
خوئینیها اگرچه از سوی مردم کنار گذاشته شد؛ هنوز کرسی "مشاور سیاسی رهبری" را داشت.
آیت الله خامنهای او را که از معدود روحانیون مخالف رهبری او ؛ در مجلس خبرگان بود در حکمی به مشاورت خود منصوب کرده بود.
این حکم در شرایطی صادر شدهبود که احمقهای بسیاری؛ تمام مشکلات کشور را به تسخیرلانه جاسوسی نسبت میدادند و عده نه چندان کمی، موسوی خوئینیها را به سبب نقش بیبدیلش در آن ماجرا ؛ جاسوس شوروی یا رهبر اصلی گروه فرقان یا سرچشمه تندروی و افراط در کشور معرفی میکردند و در این ادعا هم بسیار مصر بودند و حکم رهبری ( که جو گیر فضاسازی های آن ها نشده بود) برایشان موجب تعجب و حتی دلخوری بود.
شاید خود موسوی خوئینیها هم متعجب بود. بالاخره هرچه که باشد او به عنوان یک چهره ضد آمریکایی و مخالف اسلام لیبرال سرمایه دارها، شرعا نتوانسته بود خودش را قانع کند که به رهبری آقای خامنهای رای بدهد. چه بسا خامنهای از نگاه او به اندازه کافی انقلابی نبود و ممکن بود در غیاب امام؛ راه نفوذ آمریکا و اسلام لیبرال و غربزدهها و سازشکارها گشودهشود و او و دوستان خط امامیاش مهدی کروبی و سید محمد خاتمی و هادی غفاری و عبدالله نوری و غلامحسین کرباسچی واسحاق جهانگیری و ... وظیفه داشتند از انقلاب در برابر این خطر محافظت کنند!
****
👈به نامه اخیر برگردیم.
تفاوت نامه آقای خوئینیها با نامه مرحوم بازرگانِ منزوی و بی مسئولیت ، در آن جاست که در روزهایی این نامه را منتشر کرده که رفقا و مریدانش لااقل در دو قوه سکان دار بوده اند. مجلس تَکرار پس از ۴سال، تازه چند روزی است بارش را زمین گذاشته و دولت "تَکرار" در هفتمین سال استقرار ،همچنان سر کار است.
اسحاق جهانگیری؛ اصلاح طلب مشهور و مرید قدیمیِ خوئینی ها و صاحبِ جمله طلاییِ و تاریخیِ "یادتان هست؟"؛ همچنان مدیر ارشد قوه مجریه است.
آخوندی مسئول ارشد ستاد میرحسین موسوی که قرار بود از ۸۸ تدابیرش در حوزه مسکن را اجرایی کند ؛ در ۹۲ رسید به جایی که میرحسین میخواست برساندش و رساند وضع مسکن را به جایی که میخواست برساند.
آرزوی آخوندی البته این بود که ۸۸ به قدرت میرسید و میتوانست جلوی ساخت میلیونی مسکن در عرض
ا بتوانید برای بار صدم نعل وارونه بزنید و در جمع بندی درست گذشته، اخلال کنید و گرنه امام حکیم ما آن روز که گفت : " جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر" ؛ می دانست چه می کند. هدف آن بزرگ این بود که امید بدهد : " اوضاع غیرقابلدوام " است.
اگر چه خواسته اید ما را از اوضاع غیر قابل دوام بترسانید ولی ناخواسته نوید داده اید.
چرا هرگاه ملت در آستانه جمع بندی های بزرگ قرار گرفته و موقعیت مکاران و ساده لوحان در خطر افتاده و غیر قابل دوام بودن وضعشان آشکار شده به تکاپو افتاده اند تا " لبه پرتگاه" بسازند .
یادتان هست آن نامه مشعشع قبلی را!
یادتان هست پیشبینیهایتان را؟ مجلس ششم از خاطرشما هم رفته باشد از یاد ما نرفته است. چیزی مشابه شورای شهر اول تهران که آن هم دربست در اختیار اصلاح طلبان بود و چیزی در مسخره و شامورتی بازی از مجلس اصلاحات کم نداشت.
سیزده سال بعد از نامه اردیبهشتی نهضت آزادی؛ این بار نوشتن نامه اردیبهشتی برای جهنم خواندن ایران بر دوش گروه دیگری افتاده بود.
اول بخش هایی از نامه را با هم بخوانیم و بخندیم :
" آنچه ما را بر آن داشت تا بدین صورت مصدع اوقات شویم؛ حساسیت شرایط، "فرصت اندک" ؛ و بزرگی خطریست که پیش روی کشور است ...شاید در تاریخ پر فراز و نشیب معاصر ایران، هیچ زمانی را به حساسیت امروز نتوان یافت.... با این حال و روز کشور، فرصت چندانی باقی نمانده است. غالب ملت ناراضی و نا امید، اکثریت نخبگان ساکت یا مهاجر، سرمایه های مادی گریزان و نیروهای خارجی از هر طرف کشور را احاطه کرده اند." راستش من همین الانش هم که می خوانم جوگیر می شوم وبی درنگ دنبال تلفن می گردم که به کاخ سفید زنگ بزنم که ما رو نخور.اینقدر انرژی دارد این نامه.
این ادخال السرور و باقیات الصالحات دوم مربوط می شود به نمایندگان مجلس ششم و اردیبهشت 1382.
برای تغییر ذائقه؛ اسامی بعضی امضا کنندگان نامه " فرصت اندک!" را مرور کنیم؟
سرکار خانم حقیقت جو نماینده اصلاح طلب دوره ششمِ مجلس شورای اسلامی که فعلا مقیم ایالات متحده بوده و بنا به اعلام خودشان با افتخار به ازدواج سفید مشغول هستند.
جناب نورالدین پور موذن که ایضا در آمریکا تشریف دارند وفقط سرچ نامشان در گوگل کافیست کمالاتشان را آشکار کند.
جناب رجب علی مزروعی فعلا ساکن بلژیک و همکار اپوزیسیون.
جناب علی اکبر موسوی خوئینی پناهنده به ایالات متحده و جنابان میثم سعیدی ، محسن صفایی فراهانی ، جمیله کدیور ،محسن میردامادی و ... . که یکی در کیش بیزنس دارد،دیگری در لندن و ... و البته همگی غمخوار فقرا و نگران گرانی.
**
"لبه پرتگاه" نهضت آزادی و "فرصت اندک "مجلس ششم و "اوضاع غیر قابل دوام" شما ؛ همگی از یک جنس است.
هم نهضت آزادی در لبه پرتگاه بود ، هم مجلس ششم فرصت اندکی داشت و هم اوضاع شما غیر قابل دوام است و البته هر سه ترجیح دادید فرافکنی کنید.خود را مساوی "جمهوری اسلامی" گرفتید .و هنر و مزیت خامنه ای در این است که او همچون شما، خود را معادل جمهوری اسلامی نگرفته بلکه همچون سلف صالحش عمیقا به "جمهوری" اسلامی معتقد است.
او مثل شما نیست که اگر رای بیاورید آن چنان سرمست می شوید که دیگر خدا را هم بنده نیستید و اگر رای نیاورید فتنه به پا می کنید و از ولی فقیه و شورای نگهبان خواستار وتوی رای جمهور می شوید و اگر بوی رای نیاوردن به مشامتان بخورد نه خود را که ملک و ملت را در لبه پرتگاه می خوانید و می خواهید .
خامنه ای همچون خمینی ؛ مدافع جمهوریتی است که از پس هزاران سال مردم را برکشید و به آنها فرصت آزمون و خطا و تجربه داد. جمهوریت در نگاه "خواصی از بندگان خدای متعال" ترجمه "حول حالنا الی احسن الحال " است. و جماعت " من النور الی الظلمات" را که ولایت طاغوت ، برگزیده اند چه رسد که ادعای کهانت کنند.
به برکت جمهوری اسلامی ، فرجام پیش بینی های ِمدعیان؛ از بازرگان و بنی صدر تا منتظری و خوئینی ها همیشه پیش روست.
نامه تان را 7 تیر منتشر کرده اید. نمی دانم تعمدی در انتخاب این روز داشته اید یا خیر اما بنی صدر هم در 7 تیر ادعا و شوق "غیرقابل دوام بودن اوضاع" را داشت اما وقتی با دانسته هایی از منابع متعارف ؛ زیر ابرویش را برداشت و در پاریس، رجوی او و دخترش را در کنار گرفت عاقبتِ " انقلاب اسلامی" پشت کرده به ولایت فقیه آشکار شد و معلوم شد انقلابیگری منهای امامت چقدر دوام می آورد و چه فرجامی دارد.
نامههایتان دیگر تَکراری شده است حاج آقا!
راستی چطور است که هر وقت از چشم ملت میافتید نامه نوشتنتان گل میکند.
البته در مواجهه با شما و جریانتان ، دیگر عادت کردهایم به چرخشهای ۱۸۰ درجه .
عادت کرده ایم که رفقای بالای دیوارتان را در حال لیس زدن چکمههای بوش و ترامپ ببینیم، عادت کردهایم که پرشورترین عدالتخواهان جنگ فقر و غنایتان در جکوزی برج هایشان غمخواری
برای ملت را توییت کنند.
عادت کردهایم دشمنان بخش خصوصی و سینهچاکان بخش ِتعاونی و دولتی را ؛ امروز درچکادِ سرمایهداری و بانکداریِ رانتی ایران ببینیم، عادت کرده ایم دل دادن و قلوه گرفتن آمریکا را با دشمنان قدیمی و شیفتگان و موالیان امروزیاش ببینیم اما نامه اخیر، برگ برنده شما در ربودن گوی سبقت از چرخشهای ۱۸۰ درجه رفقا و دست پروردگانتان است.
"تا نشان سمّ اسبت گم کنند ترکمانا نعل را وارونه زن"
درد سرتان ندهم حاج آقا!
از جمهوریت کینه دارید چرا به ولایت سنگ می زنید؟ جمهوری ؛ اوضاعتان را غیر قابل دوام می کند دیگر. نمی شود یک بار سوار شد و برای همیشه از گرده ملت سواری گرفت. و از ولایت به همین خاطر مکدرید که پشتیبان جمهوریت است.بین خودمان باشد بعضی از رفقای اصولگرایتان هم همین گلایه را از ولایت دارند. تقاضایی که شما سال 88 از رهبری داشتید بعضی رفقای راستی تان خرداد 76 داشتند و هردوتان تو دهنی خوردید، هم از مردم هم از رهبری.
از مردم ترسیده اید اقای خوئینی ها.نه به خاطر تورم و گرانی.نگرانیتان از گرانی نیست از آگاهی است.
یادتان هست برای بزک برجام ؛ از صدر تا ذیلتان چه تدلیس ها کردید؟عبای پیامبر به دوش گرفتید و به مشاطگی شیطان مشغول شدید.
حالا مردم دارند می بینند فرجام پیشگویی هایتان را که : " باغ برجام چه سیب ها و گلابی هایی خواهد داد!"
تاوانِ برجام عزیزتر از جانتان را رهبری باید بدهد؟!
اگر کدخدا ، خَدویی هم کف دست رفقای ذوقزدهتان نیانداخت ؛ تلافیاش را سر نظام میخواهید در بیاورید؟
جناب مفسر قرآن! بیشتر تلاش میکردید شاید میتوانستید کذب بودن قرآن (این منبع دانسته های نامتعارف!) را ثابت کنید و دروغ بودن «انهم لا اَیمان لهم» را به مردم نشان بدهید. نشد؟ چرا فحشش را به خامنهای میدهید؟
خامنهای چه کند که آیه قرآن(این منبع دانسته های نامتعارف) غلط در نیامده؟
که اقیانوسی که به ملت نشانش دادید سراب بوده و کابوستان شده؟
"امضای کری تضمین بود " و قسم موکد پروردگار که " ان تنصروا الله ینصرکم" تضمین نبود!
با عمامههای سیاه و سفیدتان به منبر رفتید که مردم! وعدههای خدا پوچ است به وعده شیطان دل ببندید!
کلید مشکلات شما در دست کدخدای مودب و باهوش - همانکه آن پیرمرد شیطان بزرگش مینامید - است.
حالا که « یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ ۖ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا » آشکار شده چنگ به چهره آقا میاندازید؟
خامنهای گفت بروید در خانههای ۵۰ میلیاردی بنشینید و دم در کاخ سفید ختم امن یجیب بگیرید و دنبال کلید بگردید تا مشکلات حل بشود ؟
ختم امن یجیب جواب نداد؟ کنسرت بگذارید، ؛ شاید جواب داد.بلدید که.
از این شعبدهها که زیاد در آستین دارید، چند تایش را رو کنید. سلبریتی هم که علیبرکتالله تا دلتان بخواهد دارید. بگویید کمکتان کنند.در ایران هم که لازم نیست باشند حتماً.
از همان کانادا یا لسآنجلس یا پاتایا یا آنتالیا هم میتوانند توییت کنند دلسوزی تان را. «النصیحت لائمه المسلمین»تان را و از تیرانا البته.
حساب کرده اید احتمالاً رویشان: «نعم العون علی طاعه الله»!
خدا برکت بدهد به بن سلمان. تا دلتان بخواهد رسانه درست کرده برایتان و سلبریتی خریده برای دلسوزی هایتان.
بن سلمان را که یادتان هست؟ برادرزاده ملک خالد و ملک فهد. به دنیا نیامده بود هنوز آن روز که راهپیمایی وحدت و تظاهرات برائت از مشرکین راه افتاد در مکه و مدینه. امیرالحاج بودید حاج آقا یک زمانهایی. چه راه درازی را آمده اید حاجاقا تا تیتر یکِ بی بی سی و عیران عنترنشنال. خسته نباشی دلاور.خداقوت پهلوان!
حاج آقا خیلی زور دارد و زر دارد و تزویر دارد حرفهایتان.
برائت را که فروختید و به جایش دوستانتان در ولایت شیطان بزرگ، ذوب ، بلکه بخار شدند. حالا وحدت را آماج کرده اید؟ ستون خیمه را می خواهید بزنید که مبادا جمهوریت ؛اوضاع غیر قابل دوامتان را به رخ شیطان بزرگ بکشد؟
چقدر طناز هم شدهاید حاج آقا! قلمتان هم بزنم به تخته بدک نیست. به نائب امام زمان تیکه میاندازید؟
« إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ»؟
یک کتابی در خانه ایرانیها هست که از دیدگاه شما ممکن است از "مبادی غیر متعارف معرفت" شناخته شود. در آن کتاب نوشته: « اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ».
همان کتابی که عمامه های سیاه و سفید ، دروغ اعلام کردن آیاتش را کمر بستند. « لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا »یش را به سخره گرفتند.
و « قاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ »اش را قمار کردند و مدال "محور شرارت" گرفتند .
" وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْر " را بیرون آوردند وبه خلعت almost nothing شان فخر فروختند.
برای " مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و ال