👆در انتشار این اثر که به زبانهای مختلف تولید شده یاریمان کنید
@rahyafte_com
شبکه یک الان پیر مرد منصف تبریزی که حرفش نقل فصای مجازی بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا میدانستید ارامنه ایران کریسمس را جشن نمیگیرند
@rahyafte_com
📌وقتی #امام_موسی_صدر با کمک مسلمانان، کلیسای سوخته مسیحیان را بازسازی کرد
🎄زمانی که شهردار جدیده بودم و به کار وکالت و رسیدگی به مسائل حقوقی شهروندان اشتغال داشتم، به دلیل پیگیری کار اداری #اسقف آشوریان به کاخ ریاست جمهوری می رفتم. یک روز به امام موسی صدر بر خوردم او با اینکه برای نخستین بار من را می دید، مرا به گرمی به آغوش گرفت و گفت: «من تو را از خودت بهتر می شناسم. #شیعیان ساکن در برج حمود(منطقه مسیحی) به من گفته اند تو چگونه آنان را مانند فرزندان خود حمایت می کنی و میان آنان و یک #مسیحی مارونی فرقی نمی گذاری.»
🎄 سپس شروع کرد به نام بردن از خانواده های #شیعه آن منطقه و یکایک ایشان را درست می شناخت. او ادامه داد: «ما همه باید دست در دست هم بدهیم و با هم برای خدمت مشترک به نزدیکی بین #مذاهب و ایجاد زمینه زندگی مشترک میان آنها تلاش کنیم.»
🎄چند روز بعد، ناگهان از #کلیسای مارمارون در بوشریه سرقت شد و به آتش کشیده شد. در حالی که بر تخته سیاه مدرسه کلیسا عبارت «لا اله الا الله» را نوشته بودند. این حادثه فضای بسیار مسمومی علیه #شیعیان و مسلمانان ایجاد کرد و منطقه را متشنج ساخت. پس از آن #امام_موسی_صدر با من تماس گرفت و از من خواست در سد بوشریه(منطقه مسیحی) و در محلی که قرار بود مسجد بسازند به دیدارش بروم.
🎄آنجا در حضور جمعیت فراوانی از شیعیان، چنین گفت: امروز می خواهیم پول جمع کنیم، اما هر چه جمع شود، برای ساختن این #مسجد و کلیسای مارمارون نصف می کنیم. این کار هوشمندانه او مرهمی بر زخم مسیحیان بود و به سرعت آرامش را به منطقه باز گرداند. چند وقت بعد معلوم شد کسی که این کار را کرده بود، یک #مسیحی بوده است که می خواسته فتنه به پا کند.
🎄چندی بعد آگاه شدم که ایشان قرار است در #کلیسای پدران کبوشین سخنرانی کند، سخنرانی معروف و تاریخی با عنوان «ادیان در خدمت انسان». برای نخستین بار در تاریخ یک کلیسا، یک روحانی مسلمان در روز یکشنبه در #محراب کلیسا برای مسیحیان موعظه می کند و عکس ایشان در زیر صلیب، به شکل گسترده منتشر می شود. من با او به آنجا رفتم هنگامی که سخنرانی پایان یافت می خواستیم برگردیم، که یکی از #کشیش ها دستم را گرفت و گفت: «این انسان امتداد روح مسیح است. »
🌈آگوست باخوس، نماینده سابق مجلس لبنان
🌐 @rahyafte_com
در ادیان مختلف اهمیت ویژه ی به آموزش کودکان داده شده
این کتاب به هشتصد و یک سوال کودکان در مورد خدا جواب داده است
ما شیعیان به چند سوال کودکان خود در مورد خدا جواب داده ایم !!!
باید با نگاه تخصصی به آموزش دین به کودکان نگاه کنیم
@rahyafte_com
🔷کت که بود؟
در سال۱۹۴۸ از پدری قبرسی – یونانی و مادری سوئدی، با نام اصلی «استیون گئورگیو» در طبقه بالای رستورانی متولد شد که در چندقدمی سیرک پیکادلی و محله سوهوی لندن قرار داشت و پدرومادرش آن را میگرداندند. در هشتسالگی، پدر و مادرش جدا شدند و بعدتر با مادرش به سوئد رفت. در آنجا تحت تاثیر «دایی هوگو»ی نقاش به هنر روی آورد. در شانزدهسالگی، دبیرستان را رها کرد تا به هنرستان «همراسمیت» بپیوندد. موسیقی فولک، هوش از سر «استیون» نوجوان برد و خیلی زود در ۱۸ سالگی، نخستین ترانهاش «من سگم را دوست دارم – ۱۹۶۶ » را ضبط کرد....
🔸پس از یک حادثه اتومبیل در ۱۹۷۵ که او را تا یک قدمی مرگ پیش برد، کنکاش معناگرایانه «کت استیونس» به نقطهای حاد رسید. پس از نجات از مرگ، در گفتوگویی با شبکه «VH1» اعتراف کرد: «در آن لحظه، به درگاه خدا التماس کردم. ناگهان خودم را بازیافتم و گفتم: خدایا اگر مرا نجات دهی، در خدمت تو خواهم بود».
🔹پس از ۲ سال، وقتی برادرش «دیوید» یک جلد قرآن به او هدیه کرد، استیونس احساس کرد سرانجام با خود و زندگی از در صلح درآمده و از همانجا به #اسلام گروید. در سال ۱۹۷۷ رسما مسلمان شد و نام حقیقیاش را به یوسف اسلام تغییر داد.
🔶یوسف و اسلام
با ابلاغیه وزیر خارجه وقت دولت بوش، پرواز شماره ۹۱۹ لندن – واشنگتن به بهانههای امنیتی، ۶۰۰مایل آنسوتر از پایتخت آمریکا در فرودگاه «بنگور» فرود آمد تا مهمان ویژه پرواز «یوسف اسلام» به وسیله ماموران «اف.بی.آی» از ۲۵۰مسافر دیگر جدا شده و مورد بازپرسی قرار گیرد و در نهایت به بریتانیا بازگردانده شود. این اما کمترین هزینهای بود که یوسف برای اسلام میپرداخت....
👈شرح کامل این مطلب در سایت #رهیافته
rahyafteha.ir/63830
🌐 @rahyafte_com
*محبت ویژه شهید صدر به اقای هاشمی شاهرودی*
جناب سید محمد حیدری از یاران وشاگردان ایت الله شهید سید محمد باقر صدر نقل میکند هنگامیکه رژیم صدام اقای حاج سید محمود هاشمی شاهرودی را دستگیر میکنند (در دهه پنجاه شمسی وقبل از انقلاب اسلامی) شهید صدر بسیار غمگین وناراحت میشوند وبه مسؤلان امنيتى نجف خبر ميرساند كه مرا بجای ایشان دستگیر وایشان (آقای هاشمی) را آزاد کنید.
قابل ذکر است شهید صدر بارها در حضور شاگردانش اقای هاشمی شاهرودی را جزو بهترین وارثان علمی خود اعلام میکند.
@arbaeinehosseini
🌐 @rahyafte_com
❤️سرنوشت شاعر و خواننده ترانه #باباکرم
بین آرشیوم عکسی دیدم که برایم مرور زنجیره ای از خاطرات بود؛ عکس مرحوم مرتضی کریم زاده به عنوان بزرگِ هیئت تفرشی ها، روی طاقچه #حسینیه...
سالها پیش در جریان یک محله گردی به این حسینیه رسیدیم. هیات تفرشی ها در کوچه بابل یا همان وزیری تهران واقع است.
اما آقا مرتضی کیست؟ آقا مرتضی پسر مرحوم باباکرم است. باباکرم را قدیمی ها با یک ترانه روحوضی و یک رقص لاله زاری می شناسند. مرحوم جعفر شهری در کتاب طهران قدیم ماجرای تبدیل نام کرمعلی کریم زاده به بابا کرم را اینطور نقل می کند که چون کرم آقا اهل زورخونه بود و در شمایل لات های قدیم ظاهر می شد، وقتی پا به محله می گذاشت به بچه های کوچک آب نبات چوبی می داد و از همینجا به زبان بچه ها، باباکرم نام گرفت.
اما قصه این عکس مربوط به خود باباکرم نیست. پسر باباکرم یعنی همین آقا مرتضی از #هیئت دارهای قدیمی تهران بود که اهل محل ازش به نیکی یاد می کنند. آقا مرتضی فرزند همسر دوم باباکرم است. ماجرای ازدواج باباکرم با این خانم خواندنی است. شاعر اصلی شعر باباکرم دوستت دارم، همین خانم است که مطلع شعر را می گوید و بعدها حسین همدانیان این شعر را کامل می کند و برایش آهنگ می سازد. ایندست آهنگ های تخت حوضی و کوچه بازاری مربوط به حسین همدانیان است که بعدها بسیار فقیر شد و در آسایشگاه سالمندان از دنیا رفت.
این خانم که بعدها همسر دوم #باباکرم می شود وقتی این شعر را می خواند، باباکرم به او علاقه مند می شود و از او خواستگاری می کند. اما شرط این خانم خیلی جالب است؛ او شرط می کند که رضایتم در گروی اینست که هردو توبه کنیم. برای توبه هم می روند مسجد محل، خدمت آیت الله تنکابنی تا برای اجابت توبه نذر کنند. نذرشان این بود که همه نمازها را در مسجد حاج آقای تنکابنی به جماعت اقامه کنند تا خدا توبه شان را قبول کند. از سرنوشت نذر باباکرم بی اطلاعم، اما همسرش به این عهد پایبند بود تا آنجا که مرحوم تنکابنی نقل می کند یک روز نماز صبح آنقدر برف آمده بود که یقین داشتم هیچکس برای نماز جماعت حاضر نمی شود. می خواستم نروم که یادم افتاد این خانم بر عهدش مصر است. ازینرو وقتی نزدیک مسجد رسیدم، دیدم پشت در مسجد و در آن سوز سرما و برف منتظر نشسته است. خلاصه نماز را دونفره به جماعت برگزار کردیم...
آقا مرتضی کریم زاده فرزند همین خانم است.
اما خواننده باباکرم؛
بعدها این شعر را #ملوک آنغوز با نام هنری آفت و لقب بلبل شرق در کافه کاباره های لاله زار می خواند و به خواننده باباکرم شهرت پیدا می کند. آفت با این آهنگ آنقدر شهرت می یابد که عکسش را روی آدماس "خروس نشان" برای تبلیغ استفاده می کردند.
اما آفت هم سرنوشت جالبی دارد. او وقتی برای دیدار با پسرش به سوریه می رود با اصرار یکی از دوستان به زیارت رفته و همانجا در اوج شهرت توبه و برای همیشه از مطربی خداحافظی می کند. او بعدها کسوت درویشی می گیرد و تمام دغدغه اش رسیدگی به فقرا می شود و کتابی می نویسید به نام از فقر تا فقر که البته منتشر نمی شود.
قدیمی ها یک دعای ناب داشتند و می گفتند خدا عاقبتت را ختم به خیر کند... شاید این قصه ها انگیزه بیشتری برای برگشتن باشد.
👈محسن مهدیان
http://rahyafteha.ir/63911
🌐 @rahyafte_com