⭕️ انتشارات «راه‌یار»؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی ▫️ t.me/raheyarpub ▫️eitaa.com/raheyarpub ▫️ble.ir/raheyarpub ▫️instagram.com/raheyarpub ▫️basalam.com/raheyar ▫️raheyarpub.ir ✅ @Raheyarpub

🎥 آزادمنشی شهید بهشتی در مقابل منافقین 🔸گزیده‌ای از کتاب «انقلاب رنگ‌ها» از زبان «علیرضا خالقی» 🔹 من توی دفتر حزب راجع به #منافقین از #شهید_بهشتی سؤال کردم. ایشان گفت به دو دلیل حق ندارید این کار را بکنید: اولاً اینکه شاید توی همان خانه زن و بچه‌اش هم باشند که منافق هم نیستند. آن‌ها چه گناهی کرده‌اند؟ اگر یک خانم باردار بچه‌اش سقط شود، شما شرعاً مسئول هستید. 🔶سفارش کتاب: b2n.ir/raheyar basalam.com/raheyar ✅ @Raheyarpub

🎥 ماجرای نگارش کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» چه بود؟ ♦️«از دشت لیلی تا جزیره مجنون» ؛ اولین کتابی است که با ارائه مستندات تصویری، خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس را به قلم محمدسرور رجایی روایت می‌کند و توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است. ⭕️این کتاب را با #تخفیف 27درصدی می‌توانید از غرفه #انشارات_راه_یار در باسلام سفارش دهید: b2n.ir/adlm ✅ @Raheyarpub

⭕️ تجدید چاپ 5 عنوان از کتاب‌های انتشارات «راه یار» در دوران کرونا 🔷 چاپ بیستم برای «تو شهید نمی‌شوی»؛ این کتاب روایتی است از حیات جاودانۀ شهید جبهۀ مقاومت «محمودرضا بیضائی» است به قلم برادرش احمدرضا. 🔶چاپ هفتم برای «در مکتب مصطفی»؛ جستارى علمى درباره سیره تربیتى شهید مدافع حرم مصطفى صدرزاده، به‌عنوان الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکلهای مردمی. جمال یزدانی نویسندگی این کتاب را برعهده داشته است 🔷چاپ چهارم برای «دختر تبریز»؛ هدی‌ مهدیزاد در این کتاب خاطرات شفاهی خانم «صدیقه صارمی»، رزمنده، امدادگر، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی فعال تبریزی را گردآوری و بیان کرده است 🔶چاپ سوم برای «مربای گل‌محمدی»؛ در این کتاب، خاطرات مربیان پرورشی دهۀ شصت آذربایجان‌شرقی به قلم روح‌الله رشیدی روایت شده 🔷 چاپ دوم برای «ساده رنگ»؛ این کتاب خاطرات فرهنگی و هنری «مجید دلدوزی» از گرافیست‌های انقلابی سالهای مبارزه و دهه شصت را به قلم غلامرضا قلی‌زاده روایت می‌کند. 🔶سفارش کتاب: b2n.ir/raheyar basalam.com/raheyar ✅ @Raheyarpub

⭕️گذشته پُرتلاش شما کافی است ✍️حجت‌الاسلام سیدمحمدمهدی رفیع پور؛ استاد حوزه علمیه قم: 🔷 #میان_لشکر_هجران از جمله کتاب‌هایی است که هدیه گرفتم. به هر زحمتی بود با معظم‌له(آیت‌الله صادقی قهاره؛ راوی کتاب)، تلفنی احوالپرسی کردم. ۹۵ساله هستند و از جمله عالمان مردمی و انقلابی لرستان. فرمودند «دیگر فقط گذشته برای من مانده و الان دیگر کاری از من برنمی‌آید.». گفتم: همان گذشته پُرتلاش شما به فضل خدا کافی است، ناراحت نباشید. نکته جالب اینکه ایشان از جمله اساتید جناب استاد آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی در دوران سطح بوده‌اند؛ نمی‌دانستم! 🔶سفارش کتاب: b2n.ir/raheyar ✅ @Raheyarpub

⭕️«به اضافه مردم»؛ برای عبور از سردرگمی فرهنگی ♦️روح‌الله رشیدی؛ نویسنده کتاب #به_اضافه_مردم در گفتگوی مفصل با خبرگزاری فارس: 🔷با وجود صرف هزینه،انرژی و وقت بسیار، نارضایتی از نتیجه کار بر اغلب فعالان فرهنگی حاکم است. خوب که ببینیم متوجه میشویم که وضعمان، تناسبی با توانایی‌ها، داشته‌ها، تجربه‌ها و نیازهایمان ندارد 🔷ایده جبهه فرهنگی انقلاب،مشخصاً مبتنی بر بازخوانی تجربه‌های موفق و فراگیر انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ و هنر شکل گرفته. محتوا و رویکرد این کتاب را هم باید در امتداد ادبیات برآمده از مفهوم جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دانست.هدف ساده و مشخص ما، کمک به نسل جدید برای عبور از سردرگمی‌های کار فرهنگی بود؛تلاش بر این بوده تا بخشی از تجربه‌های کار فرهنگی در فضای انقلاب اسلامی را در قالب قواعدی بازخوانی کنیم که به اعتقاد ما همچنان کارساز و مؤثر هستند 🔷مخاطب کتاب،به صورت عام،فعالان فرهنگی هستند. از مسجد و مدرسه و دانشگاه تا هر جایی که امکان کار فرهنگی هست، میتوانیم با تکیه بر تجربه‌های مهم خودمان،به بازتولید جریانهای جدید فرهنگی کمک کنیم ♦️مشروح گفتگو: fna.ir/eyb38x ♦️تهیه کتاب: b2n.ir/raheyar ✅ @Raheyarpub

⭕️ «مرباپَزون» در مدرسه 🔷... من از مراکزی که برای جبهه کمک جمع می‌کردند، مواد غذایی مختلف مثل حبوبات،برنج و قند و... می‌آوردم. با بچه‌ها آنها را بسته بندی می‌کردیم. مثلاً یک روز اعلام می‌کردم بچه‌ها فردا می‌خواهیم قند بشکنیم همه قندشکن می‌آوردند و بساط قند شکستن را در حیاط پهن می‌کردیم. یک روز برنج پاک می‌کردیم و یک روز نخود و لوبیا بود. یا فصل بِه که می‌شد، مرباپَزون داشتیم. بعد هم مرباها راداخل شیشه می‌ریختیم و تحویل می‌دادیم. ♦️... زمستان که می‌شد، رزمنده‌ها به لباس گرم احتیاج داشتند. شروع می‌کردیم به بافتن. به بچه‌ها کاموا می‌دادم؛ از آن کامواهای خیلی ضخیم که جان می‌داد برای جبهه. آن قدر ضخیم بود که اگر کسی آن را می‌پوشید، همان برایش بس بود. مثل اورکت گرم بود. جوراب، کلاه، شال گردن و... را هرچقدر می‌توانستند می‌بافتند. ... گاهی بچه‌ها متن‌هایی را هم می‌نوشتند و می‌گذاشتند لای لباس‌ها. جملاتی که روحیه بدهد به رزمنده‌ها...» 📚 کتاب «خانم مربی»: خاطرات سعیده صدیق‌زاده، مربی پرورشی دهه شصت|نویسنده:مرضیه ذاکری 🔶سفارش کتاب: b2n.ir/raheyar basalam.com/raheyar (با تخفیف) ✅ @Raheyarpub

⭕️محاکمه یک سپاهی در دادگاه نظامی ♦️رضا پاکسیما؛ نویسنده کتاب #آقای_کاف_میم در گفتگویی مجازی: 🔷یکی از پروژه‌های ما در واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سوژه‌های مربوط به بچه‌های واحد تبلیغات و فرهنگی #سپاه در دهه 60 است. با توجه به این موضوع، به سراغ این بچه‌ها رفتیم که در میان اینها به آقای حسن کمالیان(راوی کتاب آقای کاف میم) رسیدیم که خاطراتی جذاب‌ از آن دوره به خصوص درباره درباره شهیدان #رجایی و #بهشتی داشت 🔷کمالیان فعالیت‌های خود را با واحد سمعی و بصری حزب جمهوری اسلامی در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کرده است. یکی از فعالیت‌هایی که در آن سال‌ها بسیار مهم بوده، پخش فیلم در روستاهای #مناطق_محروم بوده است. بعد از حزب، وارد واحد تبلیغات سپاه می‌شود که آنجا هم فعالیت‌های گسترده‌ای در حوزه‌‌های عکاسی، مستندسازی و فیلمسازی داشته است. اما از آنجایی که آقای کمالیان و دوستانش، در فضای خارج از تهران، فعالیت داشتند، نمود کمتری در تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب از اینها می‌بینیم. 🔷آقای کمالیان در صحبت‌هایشان چیزی را #سانسور نکردنند ولی خود ما گاهی از اوقات مجبور می‌شدیم به دلیل اینکه آقای کمالیان اسامی خاصی را به کار می‌بردند، چندان وارد جزئیات این اسامی نشویم. 🔷مشروح این گفتگو: mshrgh.ir/1092224 🔶سفارش کتاب: b2n.ir/raheyar basalam.com/raheyar (با تخفیف) ✅ @Raheyarpub

⭕️هم خون‌شریکیم؛ هم غم‌‌شریک ♦️در پی تفحص #شهید_نسیم_افغانی، از شهدای افغانستانی دفاع مقدس که مدتی پیش در حرم امام رضا(ع) تشییع و تدفین شد، #محمدسرور_رجایی؛ نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس در نامه‌ای به سردار باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح نوشت: 🔹مردم افغانستان و ایران، ملت‌هایی یگانه هستند که برای همدلی‌های بیشتر شایسته است همدیگر را بهتر بشناسند. در این صورت، خواهند دانست که مجاهدان افغانستانی چه گونه از ولایات مختلف افغانستان و دشت‌ بَکوا و دشت لیلی گذشتند و در راه پر خار و مغیلان رسیدن به کعبه عشق در جزیره مجنون به دیدار یار شتافتند. خواهند فهمید که چگونه بهسودِ افغانستان را رها کردند و به جبهه‌های نوسود ایران رسیدند. هم‌چنان درمی‌یایند که مبارزان ایرانی در دوران جهاد اسلامی افغانستان چگونه از تهران به خط مقدم جبهه در میدان و پغمان پر کشیدند. ▫️...همانا روزی که «نسیم» راهی جبهه می‌شد، هیچ آشنایی نبوده تا او را بدرقه کند، اما در بازگشت پیکرش، دو ملت شریف ایران و افغانستان، هر جا که بودند، به احترامش ایستادند و از او استقبال کردند و در جوار امام مهربانی‌ها، علی‌ بن موسی ‌الرضا (ع) برایش آغوش گشودند. از این پس، حجره شماره 170 صحن آزادی، وعده‌گاه زائران بسیاری خواهد شد که همدیگر را پیدا خواهند کرد. آن گونه که پس از سی ‌و چند سال گم‌نامی، شهید «نسیم»، ما را پیدا کرد. متن نامه: tn.ai/2301787 ✅ @Raheyarpub

⭕️«کتاب یار»؛ فروشگاه مجازی کتاب‌های #انتشارات_راه_یار و کتب پرفروش جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی basalam.com/ketab_yar ble.ir/ketabyarr t.me/ketab_yarr instagram.com/ketab.yarr ketabyarr@gmail.com 🔶 #مشهد، بلوار مدرس، مدرس 4، پلاک 10، حسینیه هنر 05132291002 05132225171 09358415848 ✅ @Raheyarpub

⭕️«پرچمدار کوچک من»؛ تجربه‌های خلاقانه برای مادران 🔷برخی والدین تصور می‌کنند #کودکان نمی‌توانند مسائل دینی و اعتقادی را درک کنند؛ لذا برای آشنایی آنها با این مفاهیم تلاشی نمی‌کنند و این‌گونه در نظر دارند که زمان توجه به مسائل دینی، همان سن تکلیف است؛ در حالی که کودکان از نخستین ماه‌های تولد از محیط اطرافشان تأثیر می‌پذیرند و فراگیری دارند. این یعنی فرآیند تربیت از همان کودکی آغاز می‌شود و تعیین‌کننده سرنوشت انسان است 🔷در کتاب #پرچمدار_کوچک_من ۶۰ تجربه برگزیده از مادرانی که بستر مناسبی برای مشارکت جدی کودکان در فعالیت‌های آئینی فراهم کردند، گردآوری و با تصویرسازی‌های کودکانه روایت شده است. فصل مشترک بسیاری از این خاطرات، این است که این مادران در کنار بسترسازی برای فرزندشان، از فعالیت‌ها و دغدغه‌های اجتماعی‌شان هم باز نمانده‌اند. ♦️ #سفارش_کتاب: basalam.com/raheyar (با تخفیف) b2n.ir/raheyar #پیشنهاد_کتاب ویژه روز ادبیات کودک(18 تیر) ✅ @Raheyarpub

⭕️چرا باید «دختر تبریز» را خواند؟ ✍️ حجت‌الاسلام محمدرضا زائری «دختر تبریز» (خاطرات صدیقه صارمی رزمنده، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه 60 تبریز) نویسنده: هدا مهدیزاد ناشر : راه یار، چاپ 1398 208 صفحه، 20000 تومان 🔻 در سال‌های اخیر تدوین و ثبت خاطرات دوران انقلاب و دفاع مقدس روندی رو به رشد داشته و آثار قابل‌توجهی در این زمینه چاپ شده، اما غالب این آثار دوران جنگ تحمیلی را پوشش می‌دهد و كمتر درباره دوره انقلاب بوده و نیز معمولاً به افراد غیرمشهور و مسائل #پشت_جبهه كمتر پرداخته شده است. حساسیت و ضرورت توجه به این‌گونه افراد كه به هر دلیل در صف اول فرماندهی نبوده و به شهادت نرسیده‌اند از آنجا ناشی می‌شود كه هم بخشی از واقعیت‌های دقیق و حساس حوادث تاریخی را باید در نزد آنان جستجو كرد و هم جزییاتی دقیق از سبك زندگی و ابعاد مهمی از روابط اجتماعی را در زندگی آنان می‌توان یافت. 🔻واحد #تاریخ_شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (راه) مدت‌هاست كه انتشار کتاب‌هایی مهم و خواندنی را برای بازخوانی تجربه‌های فرهنگی دوران انقلاب آغاز كرده است. یكی از خواندنی‌ترین این کتاب‌ها، #دختر_تبریز است كه به خاطرات خانم صدیقه صارمی (جهادگر سازندگی، رزمنده جبهه، معلم نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی دهه شصت) می‌پردازد. 🔻تشریح فضای خانواده‌های مذهبی و سنتی در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و تجربه‌های فرهنگی و دینی دختری نوجوان در آن محیط سرآغاز این كتاب است و بیان خاطراتی از چالش حجاب برای او در مدرسه‌ای كه #حجاب_ممنوع بوده. داستان مبارزه او برای حفظ حجاب بسیار خواندنی است. 🔻در فصول دیگر كتاب به‌تدریج حضور سیاسی و اجتماعی او پررنگ‌تر و نقش‌آفرینی‌اش در موقعیت‌های مختلف، از #نهضت_سوادآموزی و #جهاد_سازندگی تا جبهه جنگ و امور تربیتی، در قاب‌هایی از خاطرات روایت می‌شود. گاه از حضور اسرای زن #عراقی و #مصری و #اردنی در میدان جنگ می‌گوید: «چهار نفر خانم نظامی، بلوز آستین‌کوتاه و شلوارك به تن داشتند و موهایشان را دم‌اسبی بسته بودند.» 🔻 و گاه #محرومیت و محدودیت در روستایی را شرح می‌دهد:«کلاس‌ها را در طویله یا اتاق تنور تشكیل می‌دادند. وقت كلاس، روی تنور را با تشت آب می‌پوشاندند تا كسی نیفتد توی تنور. یك تكه چرم سیاه را با میخ به دیوار می‌زدند و همان می‌شد تخته‌سیاه. به‌جای صندلی هم حلبی‌های روغن نباتی را به‌ردیف كنار هم می‌چیدند.» 🔻گاهی تجربه‌هایی شیرین را از موفقیت‌ها نقل می‌کند كه مثلاً چگونه در روز دوازدهم فروردین بر پشت‌بام مسجدی كه اهل آن از طرفداران آقای #شریعتمداری بوده و رأی نمی‌داده‌اند رفته و آنان را به حضور در انتخابات دعوت كرده و گاهی هم از دردها و تلخی‌ها یاد می‌کند: «صدای ناله یك مجروح توجه‌ام را جلب كرد. ملافه را كشیده بود روی صورتش. گفت: خانم پرستار، من یك دختر دوساله دارم. هر وقت از مأموریت برمی‌گشتم می‌دوید جلو، دستم را باز می‌کردم تا بیاید بغلم. این‌ها را گفت و هق‌هق گریه كرد. لحظه‌ای بعد دست‌هایش را از زیر ملافه بیرون آورد. هر دو دستش از مچ قطع شده بود.» 🔷متن کامل یادداشت: alef.ir/news/3990418166.html ♦️ #سفارش_کتاب: basalam.com/raheyar (با تخفیف) b2n.ir/raheyar ✅ @Raheyarpub