eitaa logo
رنگ خدا
76.8هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
77 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴 کیسه‌ سوراخ‌ اعمال‌ خوب ✍استاد فاطمی نیا فرمودند: شیعیان امیرالمومنین علیه‌ السلام نزد خداوند عزیز هستند. ☝آنها اگر برنماز مراقبت کنند، ☝مساله والدین‌ ،مساله‌ غیبت‌ وحسن‌ خلق و.... را رعایت کنند ، این انوار هر روز به در خانه شان می آید. منتها ما چه میکنیم؟ این انوار را حفظ نمیکنیم. از یکی از بزرگان علما که با شیخ حسنعلی نخودکی‌ محشور بود پرسیدم ایشان‌ چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب دادند: ایشان هر چه به دست می‌آوَرد نگه میداشت. ولی‌ ما انوار را ضایع می‌کنیم. شب بلند میشود نمازشب می‌خواند،صبح می نشیند غیبت میکند. بداخلاقی با والدین میکند بداخلاقی با همسر میکند. چه شد؟! نور نماز شب‌ رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین میرود 🔻@range_khodaa🔻
✅ اگر کسی دارای روح بزرگ بشود خواه ناخواه تن او به زحمت و رنج می‌افتد. 🔻@range_khodaa🔻
☀️♨️☀️♨️☀️♨️☀️♨️☀️ 🔆مورچه ✨شخصی در ایام جوانی، در زورخانه‌ای در بازار دولاب تهران ضرب می‌زد و شعر می‌خواند. در ایام پیری به مداحی روی آورد و چون سواد حسابی نداشت، روضه‌ها را از مداحان دیگر یاد می‌گرفت و می‌خواند، اما تا می‌توانست مصائب را رقّت انگیز تر و شدیدتر می‌خواند تا گریه بیشتری از مردم بگیرد. ✨من –عارف بالله حاج اسماعیل دولابی- از این کار ناراحت بودم و چند بار خواستم او را تذکّر بدهم، نشد. در حالت کشف دیدم که تمام صورتش حتی مژه‌های چشم‌هایش پر از مورچه‌های سفیدی است که صورتش را می‌خورند و او دائم با ناخن‌هایش آن‌ها را از صورت خود می‌کَند و به زمین می‌ریزد و بلافاصله مورچه‌های جدیدی به‌جای آن‌ها ظاهر می‌شوند. 📚(مصباح الهُدی، ص 311) 🔻@range_khodaa🔻
💠علامه حسن زاده آملی: 🍃نفس را عادت ندهيد كه خلاف فكر كند و خلاف بينديشد و دروغ بگويد، ولو به مطايبه باشد، زيرا به همين اندازه كه به خلاف گرايش پيدا كرد، در كارش و خوابش اثر میگذارد، و خوابهايش پريشان میشود، و هرچه افكار آلوده شود، و انسان نيات كج و معوج داشته باشد، در وى اثر میگذارد. 🔻@range_khodaa🔻
🔅🍃🍂🍃🔅🍃🍂🍃🔅 راه سرازیر شدن روزی شخصی می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: به من نصیحتی کنید فرمود: تو را به تقوای الهی و دوری از و سفارش می کنم که هیبت و آبروی مرد را می برد و نیز سفارش می کنم که پشت سر برادرانت دعا کن که روزی را سرازیر می کند و این جمله را سه بار فرمود. بحارالانوار/ج73/ص60 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه چهارم : معجزه اذان ( ۱ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸در ارتفاعات ان
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه پنجم : معجزه اذان ( ۲ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸از ماجراي مطلع الفجر پنج سال گذشت. در زمستان سال 1365 درگير عمليات كربلاي پنج در شلمچه بوديم.قسمتي از كار هماهنگي لشکرها و اطلاعات عمليات با ما بود. براي هماهنگي و توجيه بچه هاي لشگر بدر به مقر آنها رفتم. قرار بود كه گردانهاي اين لشکر كه همگي از بچه هاي عرب زبان و عراقيهاي مخالف صدام بودند براي مرحله بعدي عمليات اعزام شوند. پس از صحبت با فرماندهان لشکر و فرماندهان گردانها، هماهنگيهاي لازم را انجام دادم و آماده حركت شدم. 🔸از دور يكي از بچه هاي لشکر بدر را ديدم که به من خيره شده و جلو مي آمد! آماده حركت بودم كه آن بسيجي جلوتر آمد و سلام كرد. جواب سلام را دادم و بيمقدمه با لهجه عربي به من گفت: شما درگيلا نغرب نبوديد؟! با تعجب گفتم: بله. من فكر كردم از بچه هاي منطقه غرب است. بعد گفت: مطلع الفجر يادتان هست؟ ارتفاعات انار، تپه آخر! 🔸كمي فكر كردم و گفتم: خب!؟ گفت: هجده عراقي كه اسير شدند يادتان هست؟! با تعجب گفتم: بله، شما؟! باخوشحالي جواب داد: من يكي از آنها هستم!! تعجب من بيشتر شد. پرسيدم: اينجا چه ميكني؟! گفت: همه ما هجده نفر در اين گردان هستيم، ما با ضمانت آيت الله حكيم آزاد شديم. ايشان ما را كامل ميشناخت، قرار شد بيائيم جبهه و با بعث يها بجنگيم! خيلي براي من عجيب بود. گفتم: بارك الله، فرمانده شما كجاست؟! 🔸گفت: او هم در همين گردان مسئوليت دارد. الان داريم حركت م يكنيم به سمت خط مقدم. گفتم: اسم گردان و نام خودتان را روي اين كاغذ بنويس، من الان عجله دارم. بعد از عمليات مييام اينجا و مفصل همه شما را ميبينم. همينطور كه اسامي بچه ها را مينوشت سؤال كرد: اسم مؤذن شما چي بود؟! جواب دادم: ابراهيم، ابراهيم هادي. گفت: همه ما اين مدت به دنبال مشخصاتش بوديم. 🔸از فرماندهان خودمان خواستيم حتماً او را پيدا كنند. خيلي دوست داريم يكبار ديگر آن مرد خدا را ببينيم. ساكت شدم. بغض گلويم را گرفته بود. سرش را بلند كرد و نگاهم كرد. گفتم: انشاءالله توي بهشت همديگر را ميبينيد! خيلي حالش گرفته شد. اسامي را نوشت و به همراه اسم گردان به من داد. من هم سريع خداحافظي كردم و حركت كردم. اين برخورد غيرمنتظره خيلي برايم جالب بود. در اسفندماه 1365 عمليات به پايان رسيد. بسياري از نيروها به مرخصي رفتند. يك روز داخل وسايلم كاغذي را كه اسير عراقي يا همان بسيجي لشکر بدر نوشته بود پيدا كردم. رفتم سراغ بچه هاي بدر. از يكي از مسئولين لشکر سراغ گرداني را گرفتم كه روي كاغذ نوشته بود. آن مسئول جواب داد: اين گردان منحل شده. گفتم: ميخواهم بچه هايش را ببينم. 🔸فرمانده ادامه داد: گرداني كه حرفش را ميزني به همراه فرمانده لشکر، جلوي يكي از پاتكهاي سنگين عراق در شلمچه مقاومت كردند. تلفات سنگيني را هم از عراقيها گرفتند ولي عقبنشيني نكردند. بعد چند لحظه سكوت كرد و ادامه داد: كسي از آن گردان زنده برنگشت! گفتم: اين هجده نفر جزء اسراي عراقي بودند. اسامي آنها اينجاست، من آمده بودم كه آنها را ببينم. جلو آمد. اسامي را از من گرفت و به شخص ديگري داد. چند دقيقه بعد آن شخص برگشت و گفت: همه اين افراد جزء شهدا هستند! ديگر هيچ حرفي نداشتم. همينطور نشسته بودم و فكر م يكردم. با خودم گفتم: ابراهيم با يك اذان چه كرد! يك تپه آزاد شد، يك عمليات پيروز شد، هجده نفر هم مثل حرّ از قعر جهنم به بهشت رفتند. 🔸بعد به ياد حرف آن رزمنده عراقيا فتادم : انشاءالله درب هشت همديگر را ميبينيد. بي اختيار اشك از چشمانم جاري شد. بعد خداحافظي كردم وآمدم بيرون. من شك نداشتم ابراهيم ميدانست كجا بايد اذان بگويد، تا دل دشمن را به لرزه درآورد. و آنهايي را كه هنوز ايمان در قلبشان باقي مانده هدايت كند! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎امام سجاد علیه السلام: إذا صَلَّيتَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ؛ هرگاه نماز مى‏‌گزارى، [چنان باش كه گويى] نماز آخرين را به جاى مى‏‌آورى. 📗بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۱۶۰ 🔻@range_khodaa🔻
میگفت: اسیر‌بازی‌دنیا‌نشیم! بخندیم‌به‌این‌بازی‌ و‌باصاحب‌بازی‌معامله‌کنیم که‌معامله‌ای‌سراسرسوداست! سردارشھیدحاج‌حسین‌خرازی 🔻@range_khodaa🔻
. راه رسیدن به خدا از نظر علامه طباطبایی . شیخ حسین انصاریان می‌فرمود: زمانی که من در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بودم بعضی از روزها علامه طباطبائی را می‌دیدم که به درس یا به حرم مطهر مشرف می‌شوند. . روزی از روزها دیدم که شخصی در کنار پیاده رو به ایشان رسید و از معظم له سوالاتی می‌کند. کنجکاو شدم و من هم ایستادم و به سوال و جواب های این مرد از علامه گوش کردم. . یکی از سوالات آن شخص این بود که آقا می‌شود بفرمایید از چه راهی به این مقام و مرتبه رسیده اید تا ما هم اگر بتوانیم و توفیق داشته باشیم از شما درس گرفته و آن مسیرها را طی کنیم ؟! . علامه طباطبائی بدون در نظر گرفتن وضعیت و موقعیت و شخصیت و جا و محل، بسیار آرام و بی آلایش در همان کنار خیابان و در کنار پیاده رو به ایشان رو کردند و فرمودند: . راه های زیادی بوده و هست ولی از میان این راه ها آنچه برایم بسیار قابل اهمیت است و بیشتر به آن ها اهتمام می ورزم و افتخار می‌کنم و مطمئنم از همه بهتر و برایم مشهود و مفهوم است دو راه است : . یکی : نماز شب با اخلاص و مداوم ، و دیگری : گریه بر حضرت امام حسین (علیه السلام) 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 «ادب» انسان را بالا می‌برد 🔹امام جمعه چادگان 🔻@range_khodaa🔻
🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 حاج میرزا اسماعیل دولابی : اجابت قبل از دعاست. یک وقت نگویید هرچه دعا می کنیم مستجاب نمی‌شود. اگر خدا نمی‌خواست شما نمی‌توانستید دعا کنید. وقتی با حال دعا با خدا حرف می‌زنیم، این را خدا خواسته که نصیب ما شده است. 📚 طوبای محبّت، ج۲، ص ۹۶ 🔻@range_khodaa🔻
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 دوربین خدا ❇️سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: چی شده؟ چرا غذا نمی‌خوری؟ گفت: دارم خودم را تنبیه می‌کنم. گفتم: مگر چکار کردی که خودت را تنبیه می‌کنی؟ گفت: یادت است آن روزی که بچه‌های تبلیغات لشکر، با دوربین، به گردان ما آمده بودند. گفتم: خوب. گفت: وقتی دوربین سمت من آمد، مرتب نشستم و موهایم را مرتب کردم. گفتم: خب، اشکالی دارد؟ ❇️....آهی کشید و گفت: بعد از مصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم: ابراهیم! این مصاحبه‌ها را مگر چه کسی می‌بیند؟ آدم‌هایی مثل خودت. ولی با این‌حال، تو خودت را مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی، اما می‌دانی که سال‌هاست در مقابل دوربین خدا قرار داری و هرطور که می‌خواهی زندگی می‌کنی و هیچ وقت هم خودت را جمع و جور نکرده‌ای؟ این فکر مرا اذیت می‌کند که چرا بنده‌های خدا را به خدا ترجیح دادم؟ بنابراین خودم را تنبیه می‌کنم! ❇️خاطره ای به یاد شهید ابراهیم محبوب فرمانده گردان حزب الله راوی: رزمنده دلاور غلامرضا سالم منبع: سایت نوید شاهد 🔻@range_khodaa🔻
🌺 زندگی درست مثل نقاشی کردن است؛ 🌱 خطوط را با امید بکشید 🌱 اشتباهات را با آرامش پاک کنید 🌱 قلم مو را در صبر غوطه ور کنید ❤️ و با عشق رنگ بزنید 🔻@range_khodaa🔻
15.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🏳️ 🚩 🔸 روز شمار عید بزرگ غدیر 📆 ۱۰ روز تا عید غدیر ذاکر با اخلاص اهل بیت علیهم السلام حاج محمد رضا بذری 🔻@range_khodaa🔻
سیره اخلاقی امام باقر علیه السلام.m4a
969.8K
▪️سیره اخلاقی امام باقر علیه السلام - حجت الاسلام رفیعی 🔻@range_khodaa🔻
رنگ خدا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه پنجم : معجزه اذان ( ۲ ) ✔️ راوی : حسین الله کرم 🔸از ماجراي مطلع
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت پنجاه ششم: چفیه ✔️ راوی : عباس هادی 🔸ابراهيم در مرخصي به سر ميبرد. آخر شب بود كه آمد خانه، كمي صحبت كرديم. بعد ديدم توي جيبش يك دسته بزرگ اسكناس قرار دارد! گفتم: راستي داداش، اينهمه پول از كجا ميياري!؟ من چند بار تا حالا ديدم كه به مردم كمك ميكني، براي هيئت خرج ميكني، الان هم كه اين همه پول تو جيب شماست! بعد به شوخي گفتم: راستش رو بگو، گنج پيدا كردي!؟ 🔸ابراهيم خنديد وگفت: نه بابا، رفقا اينها را به من ميدهند، خودشان هم ميگويند در چه راهي خرج كنم. فرداي آنروز با ابراهيم رفتيم بازار، از چند دالان و بازارچه رد شديم. به مغازه مورد نظر رسيديم. مغازه تقريباً بزرگي بود. پيرمرد صاحب فروشگاه و شاگردانش يك يك با ابراهيم دست و روبوسي كردند، معلوم بود كاملاً ابراهيم را ميشناسند. بعد از كمي صحب تهاي معمول، ابراهيم گفت: حاجي، من انشاءالله فردا عازم گيلان غرب هستم. پيرمرد هم گفت: ابرام جون، براي بچه ها چيزی احتياج داريد؟ 🔸ابراهيم كاغذي را از جيبش بيرون آورد. به پيرمرد داد وگفت: به جز اين چند مورد، احتياج به يك دوربين فيلمبرداري داريم. چون اين رشادتها و حماسه ها بايد حفظ بشه .آيندگان بايد بدانند اين دين و اين مملكت چه طور حفظ شده. بعد هم ادامه داد: براي خود بچه هاي رزمنده هم احتياج به تعداد زيادي چفيه داريم. 🔸صحبت كه به اينجا رسيد پسر آن آقا كه حرفهاي ابراهيم را گوش ميكرد جلو آمد وگفت: حالا دوربين يه چيزي، اما آقا ابرام، چفيه ديگه چيه؟! مگه شما مثل آدماي لات و بيكار ميخواهيد دستمال گردن بندازيد!؟ ابراهيم مكثي كرد وگفت: اخوي، چفيه دستمال گردن نيست. بچه هاي رزمنده هر وقت وضو ميگيرند چفيه برايشان حوله است، هر وقت نماز ميخوانند سجاده است. هر وقت زخمي شوند، با چفيه زخم خودشان را ميبندند و... 🔸پيرمرد صاحب فروشگاه پريد تو حرفش و گفت: چشم آقا ابرام، اون رو هم تهيه ميكنيم. فردا قبل از ظهر جلوي درب خانه بودم. همان پيرمرد با يك وانت پر از بار آمد. سريع رفتم داخل خانه و ابراهيم را صدا كردم. پيرمرد يك دستگاه دوربين و مقداري وسايل ديگر به ابراهيم تحويل داد و گفت: ابرام جان، اين هم يك وانت پر از چفيه. بعدها ابراهيم تعريف ميكرد كه از آن چفيه ها براي عمليات فتح المبين استفاده كرديم. كم كم استفاده از چفيه عامل مشخصه رزمندگان اسلام شد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 🔻@range_khodaa🔻
🌸هيچ بارانی نمیبارد مگر صفا دهد 🌼هيچ گلی جوانه نمیزند مگر هديه شود 🌸هيچ خاطره‌ای زنده نميماند مگر شيرين 🌼هيچ لبخندی نيست مگر شادی بياورد 🌸بگذار باران شوق بر زندگيت ببارد🌧 🌼سلام صبح زیباتون بخیر 🔻@range_khodaa🔻
💎امام علی علیه السلام : أحسَنُ الحَسَناتِ حُبُّنا، و أسوَأُ السَّيِّئاتِ بُغضُنا؛ بهترينِ نيكيها، محبّت و علاقه به ماست و بدترينِ بديها، دشمن داشتن ماست. 📗[ غرر الحكم، ح3363 ] 🔻@range_khodaa🔻
خیلی قشتگه بخونید👇👇👇 ⁉️ فایده سوال و جواب در قبر چیست ⁉️ ⚠️خدا میداند شخص مومن است یا کافر؛ نیکوکار است یا بد کار پس سوال و جواب برای چه ؟! ⭕️ سوال و جواب در قبر ابتدای پیدا شدن نعمت است برای مومن ؛ چقدر کیف می کند و لذت می برد وقتی که دو ملک را با آن قیافه های زیبا و دلربا مشاهده می کند و آن بوی گل و ریحان بهشتی که همراه دارند را استشمام می نماید ، لذا نام ایشان برای مومن بشیر و مبشر است👌 ✅ دیگر آنکه خود سوال و جواب برای مومن کیف دارد بچه ها را دیده ای در مدرسه وقتی که درسشان را خوب خوانده باشند کیف می کنند که از آنها سوال شود تا بروز کمال بدهند مومن هم میل دارد که از پروردگارش بپرسند تا با کمال اطمینان به یگانگی پروردگار و رسالت محبوبش شهادت دهد .☺️ ❌ هر قدر که مومن از سوال و جواب لذت می برد و برای او نعمت و ابتدای آسایش باشد برای شخص کافر ابتدای بدبختی و شکنجه است و آمدن ملکها برای او موحش(ترسناک) است؛ در روایات است که هنگام آمدن صدای رعد می دهند و از چشمانشان آتش می جهد ؛موهای آنها روی زمین می کشد و با یک منظره ترسناکی با میت کافر مواجه می شود لذا نامشان برای کافر نکیر و منکر است 😱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔻@range_khodaa🔻
💌 اعمال روز عرفه ⚠️ چهارشنبه ۷ تیر ماه، روز عرفه است ... 🔻@range_khodaa🔻
حدیث ویژه روز عرفه 1️⃣ امام صادق عليه السلام : تَخَيَّر لِنَفسِكَ مِنَ الدُّعاءِ ما أحبَبتَ واجْتَهِد ، فإنَّهُ (يَومَ عَرَفَة) يَومُ دُعاءٍ و مَسألَةٍ هر چه مى خواهى براى خود دعا بخوان و [در دعا كردن] بكوش كه آن روز [روز عرفه] روز دعا و درخواست است التهذيب الأحكام ، ج 5 ، ص 182 2️⃣ امام على عليه السلام : مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لاتُغفَرُ إلاّ بِعَرَفَاتٍ ؛ حديث امام على عليه السلام :برخى از گناهان جز در عرفات بخشوده نمى شوند . دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 294 . 3️⃣ پيامبر صلي الله عليه و آله : أعظَمُ أهلِ عَرَفاتٍ جُرما مِنِ انصَرَفَ و هُوَ يَظُنُّ أنَّهُ لَن يُغفَرَ لَهُ ؛ حديث پيامبر صلي الله عليه و آله :گناه كارترين فرد در عرفات كسى است كه از آن جا باز گردد در حالى كه گمان مى برد آمرزيده نخواهد شد . بحار الأنوار ، ج 99 ، ص 248 4️⃣ پيامبر صلي الله عليه و آله : إنَّ اللّه َ يُباهِي مَلائِكَتَهُ عَشِيَّةَ عَرَفةَ بِأهلِ عَرَفَةَ فَيَقولُ : اُنظُروا إلى عِبادي أتَوني شُعثا غُبرا ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله :خداوند در غروب عرفه نزد فرشتگانش به اهل عرفه مى بالد و مى گويد: «بندگانم را بنگريد! ژوليده و غبار آلود ، نزد من آمده اند .» مسند أحمد ، ج 2، ص 224 . 5️⃣امام سجاد(ع) در روز عرفه صدای نیازمندی را شنید که گدایی می‌کرد. به او فرمود: «وای بر تو! آیا در مثل چنین روزی از غیر خدا درخواست می‌کنى، درحالی‌که در این روز برای بچه‌هایی که در شکم مادران هستند، امید سعادت و خوشبختی می‌رود» سنن الکبرى، ج 5، ص 192 6️⃣إنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَبْدَأُ بِالنَّظَرِ إِلَى زُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع عَشِيَّةَ عَرَفَةَ خداوند تبارك و تعالى عصر روز عرفه ابتداء به زوار قبر مطهّر حضرت امام حسين عليه السّلام نظر مى كند. 📚كامل الزيارات، النص، ص: 170 🔻@range_khodaa🔻
📩 اهل راه خدا 🔺️ 🔻@range_khodaa🔻
41.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عظمت روز عرفه زمان‌ها خصوصیت دارند ؛یکی از زمان‌های خاص ، عرفه است. 🔻@range_khodaa🔻
!! 🌷....خیلی ضعیف شده بودم هنوز لباس پرواز تنم بود. ۷۲ ساعت به ما هیچی ندادند، تا به زندان استخبارات رسیدیم. هر کدام از ما را داخل یک اتاق کوچک انداختند، در را بستند و رفتند. چشمانم سیاهی می‌رفت. متوجه شدم که نگهبان هم دم در هست. هیچی تو اتاق نبود. اتاقی که خاک گرفته بود و معلوم بود غیرقابل استفاده هست. به زحمت متوجه شیء سیاهی شدم که در گوشه‌ای از اتاق افتاده بود. به سمتش رفتم و آن را برداشتم. پاکش کردم. نان کپک زده‌ای بود که سیاه شده بود. نان کپک زده‌ای که اشتهایم را باز کرد!! دیدن آن هم به من قوت داد. تا این‌جا که آمدیم آب هم به ما نداده بودند! 🌷آب روی سرمان می‌ریختند، اما به ما نمی‌دادند! در زدم، سرباز با آن لهجه‌ی تند عربی چیزی گفت. دوباره در زدم با حال عصبانی در را باز کرد. گفتم به من آب بده، اعتنا نکرد دوباره در زدم بالأخره آن‌قدر زدم تا در را باز کرد. شاید هم دلش سوخته بود. دیدم یک لیوان آهنی در دستش هست. درحالی‌که اطرافش را می‌پایید لیوان را به من داد و دوباره در را بست. آب را گرفتم. حالا هم تشنه بودم و هم گرسنه. نان کپک زده را انداختم داخل آب. اول آت و آشغال‌هاش آمد بالای آب و یواش یواش خیس شد. هنوز خوب خیس نشده بود که نگهبان در زد. باز کردم، می‌خواست سریع بخورم و لیوان را بهش بدهم. نمی‌دانست من یک تکه نان گیر آوردم. 🌷یک‌جوری بهش حالی کردم که باشد. و بعد آت و آشغال‌های روی آب را با انگشت گرفتم و ریختم بیرون. دیدم نان پف کرد. درآوردم و تیکه تیکه با انگشت انداختم داخل دهانم. شاید باور نکنید هنوز مزه آن غذا داخل دهان من هست. لذتی که آن تکه نان داشت شاید هیچ غذایی برای من نداشت. این لذت شاید هیچ‌وقت از بهترین غذایی که خورده بودم به من حاصل نشد. نان کپک زده به من نیرو داد. آن‌جا به یاد یکی از فیلم‌های خارجی افتادم که یک زندانی در داخل زندان سوسک را برمی‌داشت و می‌خورد. من هم اگر آن روز سوسک گیر می‌آوردم، می‌خوردم... : جانباز و آزاده سرافراز سرهنگ خلبان محمدابراهیم باباجانى منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز 🔻@range_khodaa🔻
🔸عشق‌بازی آینه ✍ علی‌رضا مکتب‌دار 📌خاصیت آینه، بازتاب‌دادن کامل تصویری است که در برابر آن قرار می‌گیرد. اگر آینه شکسته و یا محدب و مقعر نباشد، تصویری بی‌نقص از اشیا ارائه می‌کند. 📌عاشق حقیقی نیز چهره کامل و بی‌نقص معشوق را بازتاب می‌دهد و به‌قول هوشنگ ابتهاج: «آینه در عشق‌بازی صادق است آینه یک دل نه، صد دل عاشق است» 📌اگر آینه‌ی فطرت انسان در اثر ضربت سنگ گناه، ترک برنداشته باشد و یا به‌جهت حرکت در کژراهه‌ی عصیان، تحدّب ‌و تعقّر نیافته باشد، همواره قامت آراسته حقیقت را بازتاب خواهد بخشید. 📌انسان کامل، آینه‌ای است که تمام حقیقت معشوق را در خود انعکاس می‌بخشد و انسان‌های معمولی، تنها با نگاه به این آینه است که می‌توانند به شناخت حقیقت ناب و بی‌پیرایه نایل گردند. 📌انبیا و اولیای الهی، آینه‌هایی هستند که آفتاب وجود خداوند را بازتاب می‌دهند. 🔻@range_khodaa🔻