eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
. احمد نمازش را همیشه اول وقت می خواند. می گفت: «همه گرفتاری های ما با نماز صبحمون حل می شه. یعنی هر گرفتاری ای داشته باشی با نماز صبح می تونی حلش کنی چون نماز صبح نشانه مردانگیه. سختی داره». می گفت در کنار نماز صبح، نماز شب. اینها را می گفت و عمل می کرد. من می فهمیدم که اهل نماز شب هست، ولی طوری در خفا و تنهایی این کار را می کرد که من با اینکه رفیق صمیمی احمد بودم، حتی یک رکعت نماز شبش را هم ندیدم. توی وصیت نامه اش هم گفته بود: «به نماز اول وقت پایبند باشید». شهید_احمد_مکیان سیره_شهدا🌷 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درجه خود را مقابل سرباز پوشانده تا ..... 🌷سرتیپ شهید حاج احمد کاظمی @ranggarang
ارضي-توبه.mp3
1.36M
🎙حاج منصور ارضی توبه @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن راحیل خیلی خوش شانسه که... از جایم که بلند شدم حرفش نصفه ماند. گوشی‌ام رابرداشتم و گفتم: –اصلا خودم باهاش حرف می زنم. شماره برادرم را گرفتم. با بوق اول برداشت و عصبانی گفت: –بله چرا جدیدا مدام عصبانی است. آب دهانم را قورت دادم و با لحن شادی گفتم: – درود بر برادر عصبانیه خودم، احوال شما؟ یه کم نرم شد. – سلام، فرمایش؟ کم نیاوردم و گفتم: –می خوام برادر عزیزم رو امروز برای صرف شام به یه رستوران لاکچری دعوت کنم تا دوتایی یه اختلاتی بکنیم. بعد سعی کردم کلمات را کمی کشیده وادبی تربگم و ادامه دادم: –لطفا قدم روی چشم هایم بگذاریدوبر من حقیر منت بگذارید و این دل غم دیده رو شاد بفرمایید و قبول کنید، ای تنها برادرم، در این روزهای سخت برایم پدری کنید و پشت مرا خالی نکنید. خودم از حرف هایم خنده ام گرفته بود، خشن گفت: – خیلی خب، مزه نریز میام. آدرس رو پیامک کن. بدون خداحافظی گوشی را قطع کرد. با تعجب به صفحه گوشی‌ام نگاه کردم که، مژگان پقی زد زیر خنده. –یعنی معرکه ای آرش، این اراجیف رو از کجا سر هم کردی؟ بعد اونم چقدر تحویلت گرفت نه؟ ــ بادی به غب غبم انداختم و گفتم: – بهت توصیه می کنم لِم شوهرت رو به دست بیار.دیدی زیادم سخت نبود. اخمی کردو گفت: –حوصله داریا، من نمی تونم هر روز واسش شعر بگم. من نمی دونم چرا شما دوتا اصلا شبیهه هم نیستید؟ هر چقدر تو مهربونو و صبوری، اون برعکسه... خندیدم و گفتم: –والا قبل از این که تحویل شما بدیمش دقیقا شبیهه من بود، مثل دوقلوهای افسانه ایی... بعد چشم هایم را ریز کردم. – دیگه چه بلایی سرش آوری که داداش بدبختم رو جنی کردی، من نمی دونم. اخم کرد. – چیکارش کردم، اون همش گیر میده، به یه مهمونی رفتن با دوست هامم ایراد می گیره. نمی تونم همش ور دلش باشم که... با تعجب گفتم: – برادرِ به ظاهر روشن فکر من گیر میده؟ نگو که برام غیرقابل باوره، مگه میشه؟ به لحنم رنگ شوخی دادم. –اینا همه برمی گرده به مهارت های شوهر داری که فکر کنم شما واحدش رو پاس نکردی. جاری دار، که شدی یادت میده. – یه کم وقت کردی ازش تعریف کن...این کیارش باید بیاد واحد زن داری رو پیش جنابعالی پاس کنه. مامان و مژگان در آشپزخانه مشغول شام درست کردن بودند شنیدم مژگان قضیه زنگ زدن مرا برای مادر تعریف می‌کند. مامان با نگرانی گفت: – وای مژگان بیا ماهم باهاشون بریم، نکنه اونجا دعواشون بشه. وارد آشپزخانه شدم. – مامان جان، اینقدر نگران نباش. حواسم هست، حرفی نمیزنم که دعوا بشه. بعدشم مگه ما بچه مهده کودکی هستیم که تو یه مکان عمومی دعوا کنیم؟ مژگان با تمسخر گفت: – آهان پس شما تو مکانهای خصوصی به جون هم میوفتید؟ با دلخوری گفتم: – مژگان خیلی بی انصافی، من افتادم به جون اون؟ بعد از اینکه این همه حرف بارمن و راحیل کرد، دلش خنک نشدو ... مژگان سرش را به علامت تایید تکان دادو گفت: – خب ممکنه الانم همون اتفاق بیوفته. نچی کردم. – این بار مواظبم حرفی نزنم که عصبانی بشه. خیالتون راحت. مامان نگاهش رنگ التماس گرفت و گفت: –نمیشه بگی بیاد خونه، همینجوری که میگی با آرامش، اینجا حرف بزنید؟ دست هایش را گرفتم و گفتم: – مامان جان، اصلا نگران نباشید. بهتون قول میدم اتفاقی نیوفته. ما می خواهیم حرف های مردونه بزنیم تو خونه نمیشه. بعد دستهایش را آرام رها کردم وبا قیافه ی مضحک و صدای آلن دلونی ادامه دادم: –"خود همون رستوران تاثیر بسزایی در کوتاه امدن برادرم داره. من می شناسمش ومی دونم که چقدر ظواهر ومادیات براش اهمیت داره...کلاسش بهش اجازه نمیده که توی یه رستوران شیک و لاکچری، که اکثرا آدم های بسیار، های کلاس میان اونجا، رفتار خشن وغیر شیکی از خودش نشون بده." هر دوشون از حرف هایم به خنده افتادند و مژگان گفت: –کاش کیارشم یه کم سیاست تو رو داشت. اخم کردم. –بابا اینقدر نزن تو سر مال دیگه، برادر همه چی تمومم رو بردی، عصبی و کج و کولش کردی، حالا هم به جای این که خودت باهاش حرف بزنی و کم کاریاتو جبران کنی، منو تو خرج انداختی، همشم میگی برادرت اینجوریه، اونجوریه ... پول شام امشبم میزنم به حسابت. مژگان رو به مادر با اعتراض گفت: –مامان می بینی چی میگه؟ مامان اخمی به من کردو با مهربانی روبه مژگان گفت: –شوخی میکنه مادر، تو آرش رو نمی شناسی؟ قیافه ام را متفکر کردم و دستم را به کانتر تکیه دادم و گفتم: –بعد از مرگم متوجه میشید که چه حرف های پر مغزی زدم و شما یک عمر به شوخی گرفتید. مامان کفگیر را برداشت و با صدای کشیده و تهدید آمیز گفت: – آرش...بعد هم به طرفم خیز برداشت. که من فرار رو برقرار ترجیح دادم و در حال دویدن گفتم: –مامان من میرم دوش بگیرم، حوله ام رو برام میاری؟ 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁 @ranggarang
گاهی از این بی خیالی‌اش لجم می گرفت. ولی پیامش آرامش را در من تزریق کرد. به کیارش زنگ زدم و پرسیدم: – کجایی؟ گفت: –چند دقیقه ی دیگه میرسم. صفحه ی گوشی‌ام را خاموش کردم و فکر کردم که چه حرف هایی به کیارش بگویم که کوتا بیاید و دل خوری پیش نیاید. 🍁به‌قلم‌لیلافتحی‌پور🍁 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به انسانها التماس نکن که عین شرمندگی است اگر حاجتت برآورده شد منت است واگر برآورده نشد ذلت به خدا التماس کن که عین شجاعت است اگر حاجتت برآورده شد رحمت است واگر برآورده نشد،حکمت.... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
سلام امام زمانم✋🌸 این خاصیت بلاست! وقتی می‌آید دنبال پناهگاهی اَمن می‌گردے تا بسویش فرار کنی و آرام بگیرے ... و چه پناهگاهی بهتر و اَمن‌تر از آغوش مهربانت مولاے من ... اے پناه دل خسته برگرد 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 @ranggarang
✨پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) فرمودند: همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.✨ @ranggarang
مهمترین زمان زندگی تو؛ زمان حال توست!🌱 مهم ترین شخص زندگی تو، فقط خودت هستی!🌱 و مهمترین یادگار زندگی تو، انسانیتی است که از تو باقی می ماند!🌱 @ranggarang
♥️تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که‌ به کارونسرائی می‌رفتند مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو می‌کرد غلام جز نان و ماست و یا پنیر چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد چون به شهر شام رسیدند بار حاضر نبود پس تاجر و غلام‌اش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند در مسیر راه راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند غلام سکه‌ای داشته باشد پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند با التماس زیاد ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند یک هفته در راه بودند به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد تاجر پرسید: تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟ غلام گفت: من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: غذای گرم را بردار به من از عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن که بهترین هدیه تو به من است من کنون فهمیدم که سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی بودن می‌کنند می‌بخشند من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی @ranggarang
🔹 شخصی به علامہ طباطبایی گفت: یڪ ریاضتی برای پیشرفت معنوی بہ من بفرمایید!علامہ فرمودند: بهترین ریاضت در خانواده است 😊 تو حالت عادی خوش اخلاق باشی خیلی هنرمندانه نیست ! اونجایی که حرصت درمیاد و میخوای غضب کنی باید عطوفت به خرج بدی یهویی نشی خشم اژدها 👹 ❤️ @ranggarang
خواص چند روغن گیاهی🍾 🔰 روغن بادام تلخ : تقویت کننده موی سر، ابرو. 🔰 روغن بادام شیرین : مرطوب کننده، مانع از هدر رفتن رطوبت پوستی، نرم کننده، تقویت پوست. 🔰 روغن فندق : تقویت و رویش ابرو. 🔰 روغن پسته : رفع شکستگی ناخن و گوشتهای زائد کنار ناخن. 🔰 روغن کنجد : تقویت مو، ضد آفتاب، برنزه کننده. 🔰 روغن سیاه دانه : جلوگیری از سپیدی مو, ترمیم کننده پوستی (ایجاد تیرگی روی پوست بعلت رنگدانه های سیاه دانه). 🔰 روغن جوانه گندم : تقویت پوست، نرمی و شفافیت، رفع لک و چروک مناسب برای دور چشم، تقویت موی سر. 🔰 روغن بابونه : تقویت و شفافیت پوست و مو . 🔰 روغن مورد : ضد عفونی کننده، تقویت کننده مو و افزایش دهنده رشد مو و رفع ریزش مو، افزایش دهنده جریان خون پوستی. 🔰 روغن بنفشه : برطرف کننده خارش پوست، مقدار کمی ضدآفتاب سوختگی و از بین برنده چروکهای ریز پوست. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 سخنرانی استاد ماندگاری 👌 فرق آدم با نماز و بی نماز در دنیا روزانه ۳۴ دقیقه است ولی در آخرت خیلی است! @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رحمت کنه والدین هر کس که این کلیپ رو خوند ُ تدوین کرد ُ پخش کرد ُ شیر مادر و لقمه پدرش حلالش باشه هر کی که این کلیپ رو نشر میده اللهم عجل لولیک الفرج. @ranggarang
🟢مقام معظم رهبری دفاع حزب‌الله از غزه، خدمتی حیاتی به دنیای اسلام است۱۴۰۳/۷/۱۳ @ranggarang
🌹او خواهد آمد با سپاهی از شهیدان @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❉ روشــــ هایــــــ ‌ تربیتـــ⑩ــ فرزنـــد ❉ ⇱ یکی از محورهای اساسی که حضرت زهرا(س) بدان توجه و تأکید داشتند بُعد پرستش و گرایش فرزندان به انجام تکلیف عبادی و الهی بود. ❁ آن حضرت شوق بندگی و خضوع در برابر معبود را از همان دوران کودکی در جان فرزندان خود تقویت نموده و آنان را ... @ranggarang