🍃🍂دعــــــــــــــاے
ابــوحمـــزه ثــمـــ1⃣1⃣ـــالــی🍂🍃
✍بیائید اهل شبزنده داری شویم
با مناجات زیبای «ابوحمزه ثمالی»(۱۱)
وَالْحَمْدُلِلهِ الَّذِی تَحَبَّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنِیُّ عَنِّی
💖حمد میکنم خدایی را که
مرا دوست دارد در حالیکه،
از «من» بینیاز است
💗او خود را دوست «من» مینامد
در حالیکه این دوستی، هیچ نفعی به او نمیرساند.
و «من» چنین خدایی را
ستایش میکنم،
که در دوست داشتن و محبتش،
به دنبال سود و منفعت برای خودش نیست؛
بلکه فقط سود کلان «من» را میطلبد.
💖خدایی که مرا خلق کرد تا مهربانی کند و دوستم بدارد.
💖خدای مهربانی که در نهایت،
بینیازی است
ولی دائماً مرا نوازش میکند
💠و با رحمت وسیعش، به «من»
پر و بال میبخشد✨
💧در حالیکه «من» همیشه چون تاجران
او را عبادت میکنم💧
💧و در دوستی و اطاعتش،
به دنبال سود و منفعت هستم،
بهشت میخواهم.
پیروزی و سرافرازی میخواهم....
آری من سراپا نیاز هستم و فقر
و محتاج به آن غنی مطلق
💓اکنون اعلام میکنم
خدایا عشق بیریای تو به بندگانت
در عین بینیازی، مرا شرمنده میکند
💧وَالْحَمْدُلِلهِ الَّذِی يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّی كَأَنِّی لاَ ذَنْبَ لِی
💠و حمد میکنم خدایی را که،
با «من» بردباری میکند
آنگونه که انگار اصلا گناهی نکردهام
✨«من» خدایی را ستایش میکنم
که زود عصبانی نمیشود
و فورا نتیجه گناهم را به «من»
باز نمیگرداند
💖آری خدای «من» از این هم بالاتر است
چنان با «من» صبوری میکند،
که تصور میکنم،
و مهربانیش حقِّ «من» است، و وظیفه او!
💧فَرَبِّی أَحْمَدُ شَيْءٍ عِنْدِی وَ أَحَقُّ بِحَمْدِی
خدای «من» از هر موجودی،
دلرباتر، محبوبتر و شایستهتر،
برای ستایش است.
💖 خدایا هیچکس شایستهتر از تو
به پرستش نیست، چون
در کمال بزرگواری
و بینیازی
به «من» محبت میکنی
💧و در کمال صبوری، از گناهانم می گذری
💧در حالیکه غیر تو،
نه بیتوقع مرا دوست دارند
و نه از لغزشهایم میگذرند
💖پس خدای مهربان،
حمد و ثنای مرا بپذیر🌷
حتما ببینید
#ابوحمزه_ثمالی_
@ranggarang
🦋 در بیستم فروردین روز ملی فناوری هستهای یاد شهدای گرانقدر #هستهای گرامیباد..
🕊شادی روح بلندشان #صلوات
@ranggarang
🌹شهید سید مرتضی آوینی:
♦️ امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم مکر شیطان یکسره بر باد می رود. ما با ایمان پیش می رویم و دشمن وابسته به سلاح است،
اما دیگر تکلیف جنگ را آهن مشخص نمی کند.
🌹درود بر آوینی و راهی که رفت
🌹۲۰ فروردین سالروز شهادت مرتضی آوینی گرامیباد
شادی روحش صلوات
@ranggarang
رنگارنگ 🌸
#داستان_ #ادامه_داستان_حضرت_لوط_ قسمت دوم. 👇👇 ⭐️گفتگوى ابراهيم عليه السلام با فرشتگان، در مورد عذ
#داستان_
🌸#ادامه_داستان_حضرت_لوط_🌸
#قسمت_سوم_
👇👇
💥گفتگوى مأموران عذاب با حضرت لوط عليه السلام💥
سرانجام مأموران عذاب به صورت بشر، از حضور ابراهيم خارج شده و به حضور لوط وارد شدند، لوط جوانان زيبايى را ديد و در اين موقع مشغول آبيارى زراعتش بود، به آنها گفت: شما كيستيد؟
آنها گفتند: ما مسافر راه هستيم امشب مايليم مهمان تو باشيم.
لوط، با توجه به قوم منحرف و زشتكارش از يك سو، و ورود جوانان زيبا از سوى ديگر، در فشار روحى قرار گرفت، كه چه كند، اگر اين جوانان را مهمان كند ترس آبروريزى است، اين فكر چنان او را ناراحت كرد كه به خود گفت:
⭐️هذا يَومٌ عَصيب⭐️ٌ؛ امروز روز سخت و وحشتناكى است.
اما لوط مهمان نواز چاره اى جز اين نداشت كه مهمانان را به خانه خود ببرد، آنها را به سوى خانه اش راهنمايى كرد ولى براى اين كه آنها را از ماجرا با خبر كرده باشد، در وسط راه چند بار به آنها گفت: اين شهر مردم زشتكار و منحرفى دارد، تا اگر ميهمانها توانايى مقابله دارند، حساب كار خود را كرده باشند.
در بعضى از روايات آمده: لوط آن قدر مهمانهاى خود را معطل كرد تا شب فرا رسيد، شايد در تاريكى دور از چشم آن قوم شرور و آلوده بتواند با حفظ آبرو از آنان پذيرايى كند.
به هر حال مهمانان وارد خانه لوط شدند، همسر لوط بر پشت بام رفت و آتش روشن كرد، قوم شرور فهميدند كه امشب در خانه لوط چند نفر به مهمانى آمده اند و از هر سو به سرعت به سوى خانه لوط عليه السلام هجوم آوردند.
ادامه دارد.....
@ranggarang