eitaa logo
🌹رنگ مهربانی🌹
62 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
280 ویدیو
243 فایل
زندگی: باتبسم = شیرین باعشق= زیبا بامحبت = محکم باصداقت= امن وبایاد خدا = آرام می شود۰ جهت ارتباط با آدمین @nematollAh_m1195
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 در آخرالزمان همه هلاک می‌شوند مگر کسی که... 🌕 امام حسن عسکری علیه السلام: به خدا سوگند -فرزندم- دارای غیبتی خواهد بود که هیچ کس در آن دوران از هلاکت و نابودی نجات نمى‏‌یابد، مگر کسی که خداوند او را بر اعتقاد به امامت وی ثابت قدم نگه دارد و به دعا برای تعجیل فرج توفیقش دهد. وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ‏ التَّهْلُکَةِ إِلَّا مَنْ یُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه‏. 📗كمال الدين، ج۲، ص۳۸۴ ✅ توضیح: ➖دعا کردن برای فرج امام عصر علیه السلام، از راه‌های نجات در دوران ظلمانی غیبت است؛ ➖دعا برای ظهور یک توفیق است که خدا نصیب انسان می‌کند و چون در آخرالزمان عده کمی اهل نجات خواهند بود، بنابراین این دعا نصیب هرکسی نمی‌شود؛ ➖فرد باید خود را در فضای ولایت و امامتِ حجّت اللّٰه قرار دهد و تنها از او تبعیت کند، تا از مهلکه آخرالزمان رهایی یابد اللهم عجل لولیک الفرج🤲
فضیلت ويژه زیارت امام رضا علیه‌السلام امام رضا علیه‌السلام فرمودند: «هر که برای زیارتم بار سفر بندد، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده شود، هر که مرا در آن قطعه زمین زیارت کند، همانند کسی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیارت کرده باشد و خداوند اجر هزار حج مقبول و هزار عمره ی مقبوله برای او بنویسد و من و پدرانم شفاعت کنندگان او در روز قیامت باشیم، و این قطعه زمین باغی است از باغهای بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است و تا ابد گروهی از آسمان نازل می شوند و گروهی بالا می روند تا آن که در صور بدمند. ( روز قیامت)» 📚 بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۴۴، ح ۵۱ هر کس مرا در دیار غربتی که در آن آرمیده‌ام، زیارت کند، خداوند برای او پاداش صد هزار شهید و صد هزار صدّیق و صد هزار حاجی و عمره گزار و صد هزار مجاهد را می‌نویسد و زائر من، در زمرهٔ ما اهلبیت محشور می‌شود و در درجات عالی بهشت، رفیق ما خواهد بود. 📚الأمالی،شیخ‌صدوق، ص۶۳
💕 چرا نماز اول وقت 💕 🔷 پیامبر سه چیز را در مورد كسی كه نماز را اول وقت می خواند تضمین كردند: 🌹جدایی او از غم واندوه. 🌹راحت بودن او به هنگام مرگ. 🌹رهایی از آتش جهنم. ☑️بعلاوه وقت شناسی مهمترین عامل پیشرفت بوده و علاوه بر فواید معنوی باعث انضباط های جسمی وروحی می شود و به ما می آموزد هر كاری هر چند دارای وقت زیادی است ولی بهتر است در اولین فرصت انجام شود. 🌺
📸 ۴ دلیل قرآنی برای حضور در انتخابات
زُهیر زبانِ بُرّانی دارد؛ نافع، محافظِ امام است؛ اسلم، قصه گویِ کودکان امام است؛ جون هم اسلحه شناسِ کربلاست. هرکس در بُعدی کمال یافته است. تخصص گرایی مهم ترین شاخصه نقش هایِ اصحاب است. همهٔ نقش ها کلیدی می شوند اگر همه، ظرفیت های پنهانِ وجود را خوب بشناسند از همین امروز باید وجودِ خود را بهتر کاوید، نقشی در ظهور به عهدهٔ توست، یک نقشِ کلیدی! 🌱خادم ارباب کیست؟
روایتی است از امام صادق(ع) که به اطرافیانشان فرمودند: آیا به شما چیزی یاد بدهم که شما را از آتش جهنم حفظ کند؟ گفتند:بله بفرمایید. ایشان فرمودند:پس از نماز صبح صد مرتبه ذکر صلوات را بگویید که خداوند متعال برات آزادی از آتش جهنم را به شما مرحمت خواهد کرد. انجام این کار شاید چند دقیقه ای وقت بگیرد اما آثار و برکات آن را حس خواهید کرد. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
. 🗞️ گزارش اعمال شیعیان موسی بن یسار میگوید: من در خدمت امام رضا (علیه السلام) بودم وارد کوچه‌های شهر طوس (شهر مشهد امروز) شدیم، سر و صدایی شنیدم به طرف آن صدا رفته دیدم جنازه‌ای است می‌برند، ناگاه امام (علیه السلام) از مرکب پیاده شد و از تابوت گرفت جنازه را تشیع نمود، از پی آن به راه افتاد. آنگاه فرمود: ای موسی بن یسار! هر کس جنازه یکی از دوستان ما را تشییع نماید چنان گناهانش می‌ریزد گو اینکه تازه از مادر به دنیا آمده است و آثار گناه در پرونده او نمی‌ماند. امام (علیه السلام) همچنان از پی جنازه رفت تا اینکه او را در کنار قبر گذاشتند. حضرت جلو رفت و مردم را از جنازه کنار زد، تا میت را مشاهده کرد سپس دستش را روی سینه میت گذاشت و فرمود: فلانی پسر فلان! أبشر بالجنة فلا خوف علیک بعد هذه الساعة: تو را به بهشت بشارت می‌دهم. دیگر از پس این ساعت، ترسی نخواهی داشت. عرض کردم: فدایت شوم این مرد را می‌شناسی؟! شما که تا کنون به این منطقه قدم نگذاشته‌ای. فرمود: مگر نمی‌دانی تعرض علینا اعمال شیعتنا صباحا و مساء: اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما پیشوایان عرضه می‌شود. هرگاه کوتاهی داشته باشند، از پروردگار تقاضا می‌کنیم از آن چشم پوشی نماید، و هر کار خیری را انجام داده است، از خداوند درخواست می‌کنیم اجر آنها را بدهد. 📔 بحار الأنوار: ج۴٩، ص٩٨
🔆نتيجه نكبت بار حبّ دنيا و پيروى از طاغوت حضرت عيسى (علیه السلام ) با عده اى از يارانش در بيابان سير مى كردند، رسيدند و قريه اى كه ويران شده بود، و جنازه هاى بسيارى از اهل آن قريه را در راهها و كوچه ها مشاهده نمود كه متلاشى شده بود، به همراهان فرمود: اهل اين قريه بر اثر عذاب عمومى الهى به هلاكت رسيده اند، چرا كه اگر عذابى عمومى نبود، و به تدريج مرده بودند، زنده ها مردگان را دفن مى كردند. يكى از همراهان عرض كرد: اى روح الله ، آنها را به حضورتان بطلبيد و ماجراى هلاكت آنها را بپرسيد. حضرت عيسى (علیهالسلام ) اين پيشنهاد را پذيرفت : و فرمود: اى اهل قريه ! يك نفر از آنها زنده شد و عرض كرد: لبيك يا روح الله . عيسى (ع ) به او فرمود: داستان شما چيست كه به اين سرنوشت گرفتار شده ايد؟ او گفت : ما صبح در سلامت كامل بسر مى برديم ولى شب كه خوابيديم خود را در هاويه ديديم . عيسى (علیه السلام ) فرمود: هاويه چيست ؟ او عرض كرد: هاويه ، دريائى از آتش است كه در آن كوههائى از آتش قرار دارد. عيسى (علیه السلام ) فرمود: به چه علت شما به اين روزگار سياه مبتلا شده ايد. او عرض كرد: حبّ الدنيا و عبادة الطاغوت : علاقه شديد به دنيا و طاغوت پرستى ما را به اين سرنوشت رساند. عيسى (ع ) پرسيد: تا چه اندازه به دنيا علاقمند بوديد؟ او عرض كرد: مانند علاقه كودك به پستان مادرش ، كه وقتى مادر او پستانش را به طرف كودك مى برد، خوشحال مى شد و وقتى از او برمى گرداند، اندوهگين مى شد. عيسى (ع ) فرمود تا چه اندازه طاغوت را مى پرستيد. او عرض كرد: وقتى طاغوتها به ما فرمانى مى دادند ما از آن اطاعت مى كرديم . عيسى (ع ) فرمود: چطور در ميان آنهمه هلاكت شدگان ، تنها تو پاسخ مرا دادى ؟ او عرض كرد: به ساير هلاك شدگان دهان بندى از آتش زده اند و فرشتگان سختگير عذاب بر آنها مسلط هستند، ولى من در دنيا در ميانشان بودم ولى مانند آنها دنياپرست و طاغوت پرست نبودم (اما نهى از منكر نمى كردم ) وقتى عذاب آمد، مرا نيز گرفت ، و من اكنون به موئى در پرتگاه دوزخ آويزان هستم ، ترس آن دارم كه به درون آتش دوزخ سقوط كنم . حضرت عيسى (علیه السلام ) به ياران فرمود: هرگاه انسان روى خاك و خاشاك بخوابد و نان جو بخورد در صورتى كه دينش را حفظ كند، بسيار بهتر از زندگى خوش تواءم با بى دينى است . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى