eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.4هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام فاطمه جان خواهشاً پیامم بزارین من تازه به خرمشهر اومدم دکتر برام نوار مثانه نوشت در خرمشهر وآبادان یا اهواز (ترجیحا اگه خرمشهر باشه بهتره)کجا انجام میدن🌹 برای دوست عزیزی که گفتن خواستگار از دور حرف میزنند ولی جلو نمیان بهش میگم احتمالا بختشون بسته هس(همزادم شاید باشه) پیگیری کنن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
هدایت شده از تبلیغ های خصوصی رنج کشیده ها ❤️
واو......رمان و عشق است😍😍😍 عشقولانه ترین 🙈🙈رمان ایتا اینجاست: پارسا نگاهم کرد. چشمانش برق شیطنت داشت. غضبناک به مرد خنده روی رو به رویم نگاه کردم. شانه بالا انداخت و گفت: همیشه که نمیشه چیزها به نفع تو تموم بشه خانم. -       بالاخره میریم خونه. -       خونه هم که بریم هر کی می‌ره اتاق خودش. الحمدالله بیرون این جا هم امنیت کامل دارم. میمونه منظورت از خونه، خونه خودمون باشه که من بی صبرانه منتظرشم. اگر میخوای بدونی بقیه این داستان جذاب چی میشه کافیه روی لینک زیر کلیک کنی: https://eitaa.com/joinchat/4088922776C50ac78892b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌اهمّیت ذکر در سلوک الی الله 🔰آیت الله سید محمدصادق طهرانی: سالکی که ذکر نگوید یا در ذکر گفتن اهمال کند، در واقع در آبیاری درخت نفس خود کوتاهی نموده؛ 🔰و همانطور که اگر انسان به درخت آب ندهد خشک شده و ضایع می گردد، انسان مؤمن هم اگر ذکر خدا نگوید، نفسش از بین رفته و ضایع می شود. 🔰پس احیاء و زنده داشتن جان و دل سالک به ذکر و یاد خداوند است. 📗«گلشن احباب» ج ۱ ص ۱۳۸ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 کتاب شریف اقبال الاعمال سیدبن‌طاووس (مورد توصیه حضرت آیت الله بهجت) 🔹در روز شهادت حضرت زهرا علیها‌السلام [یکشنبه این هفته]، اقامه اندوه برای آن حضرت و زیارت ایشان با زیارات وارد شده، نباید مورد غفلت واقع شود. 🔸«به‌راستی خداوند با دفن شبانه و مخفیانه‌ فاطمه زهرا علیها‌السلام عیوب کسانی را که موجب شدند آن حضرت بر آنان خشم بگیرد، آشکار کرد و آنان را رسوا ساخت؛ هم او که خشم او موافق با خشم خداوند جبار و شکوهمند شکوهمندان بود. با وصیت آن حضرت به اینکه شبانه دفن شود، ادعای کسانی که از اهل‌بیت پیامبر علیهم‌السلام پیشی گرفتند، مبنی بر اینکه اهل‌بیت با آنان موافق هستند، باطل گردید». 📚 اقبال‌الاعمال، ج٢، ص٧٠٩ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دختری در روستای غم ها... 🍃🍃🍂🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دختری در روستای غم ها... 🍃🍃🍂🍃
عنوان داستان 🪶قسمت اول سلام .. من تو خانواده نسبتا بدنیا اومدم چون وضع مالی خوبی نداشتیم و تو روستا زندگی میکردیم که جز شغل دیگه. ای اونجا نبودو خونه هم نداشتیم خونه پدر بزرگ پدری ام بود دیگه نمیشد همه اونجا باشیم چون عموم اینا هم بودن روستا برای کسایی که زمین از خودشون داشتن خوب بود ولی پدرمون نه زمینی داشت و نه سرمایه آنچنانی😕 به همین خاطر مجبور بود بره شهرستان برای کار خلاصه تا کلاس سوم من شهرستان بودم با یکی از روز ها پدرم مریض شد جوری که تا چند ماه افتاد تو خونه و مادرم جمعش میکرد شدید گرفت و مغزش مشکل پیدا کرد دیگه مث ی آدم معمولی نبود عین دیوونه ها شده بود ی ماه تیمارستان بود تو این مدت که مریض شد مادرم منو خواهرم فرستاد روستا که ما پدرمون نبینیم به چه حال رو روزی افتاده😢 و چون وضع مالی خوبی نداشتیم و از پس مخارج ما بر نمیومد همون پس اندازی هم ک داشتیم خرج پول دکتر و دوا درمون پدرم شد کلاس سوم من همون شهرستان درس خوندم و باید میرفتم چهارم دیگه همون روستا برام ثبت نام کردن و خواهر کوچیک هم باید میرفت مدرسه برا اونم نام کردیم چون روستا مدرسه نزدیک بود و پیاده می‌رفتیم و خرج آنچنانی هم نداشت دیگه موندیم همون جا و خرجمون پدربزرگم میداد. تو روستا مسجد داشتیم و اونجا کلاس قرآن میزاشتن مجانی برا بچه ها دیگه تصمیم گرفتم برم و قرآن یاد بگیرم یک سال و نیم طول کشید که تونستم قرآن و نماز یاد بگیرم و هم نماز میخوندم و هم بچه های که درس یاد میگرفتن به اونا یاد بدم که کمکی باشم برای مولوی مسجد ی پدر پیری بودن که هم موذن مسجد بودن و هم نماز جماعت میخوندن و هم به بچه ها قرآن یاد میدادن چند سالی هست که فوت کردن🥺 الله جنت الفردوس نصیبشون کنه واقعا برای بچه ها زحمت کشیدن ... روزهایی که ایشون وقت نمی‌کردن من به بچه ها یاد میدادم چون دیگه کامل یاد گرفته بودم و برا خودم ی پا استاد شده بودم دیگه شب ها روزهامون همین طور می‌گذشت تنها چیزی که میداد دوری از پدر و مادرم بود و هم چنین کمبود محبت از طرف اون ها تازه من یکم بزرگ تر بودم خواهر طفلی من ک از همون پیش دبستانی ازشون شد و اونم مث من یه بدبخت دیگه فقط سه ماه تعطیل می‌رفتیم پیششون و یا۱۵روز تعطیلات سال نو مثل غریبه ها شده بودیم با و مادرمون چون ن محبتی بودو نه دیداری .... الحمدلله به حالت عادی برگشتو بهتر شد ولی دیگه اون قرص هارا همیشه باید مصرف میکرد و اگر یکمی میکرد دیگه باز مث قبل میشد... مادرم دیگه مارو سپرده بود ب خانواده خودش روز هاو شب ها بودن رفتن به مدرسه ی جورایی عذاب آور بود هم برا من هم برا آبجی کوچیکم دیگه شب هارو روز ها همین طور می‌گذشت دوری از پدر و مادر و و نداری نداشتن پول نداشتن لباس درست و درمون نداشتن کفش و هزار چیز دیگه که همیشه بدلمون موند اونایی که میدونستن لباس نداریم اشون که نمیپوشیدن میاوردن برا ما ما هم دیگه مجبور بودیم بپوشیم چون واقعا پولی نداشتیم 😢یادمه که از استان برا مدرسه ی نامه اومده بود که با بچه های تو شهر ی مسابقه برگذار میشه منم فوتبالم عالی بود همیشه تو مدرسه زنگ ورزش بیشتر فوتبال بازی میکردیم ی علاقه خاصی ب فوتبال داشتیم منو هامون خلاصه هر بار که بازی میکردیم مابرنده می‌شدیم بیشتر گل هارا هم من میزدم مدیر مدرسه گفت هرکسی که فوتبالش خوبه شرکت کنه و برای مسابقه آماده باشه رفیقام گفتن ک منم اسمم بنویسم و من چون هام پاره بود گفتم نه من شرکت نمیکنم چون کفش نو نداشتم💔 می‌رفتیم تو شهر با بچه های شهر از اینکه خجالتی بکشم بهتره نرم و گفتم اجازه ندارم بقیه دوستام شرکت کردن و متاسفانه باخت داده بودن .... من درس هام خوب بود با اینکه بیشتر وقتا کارا خونه را هم انجام میدادم ولی بازم خوب بود دیگه ب هر و بود سوم راهنمایی هم تموم شد ادامه دارد 🍃🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 زیبا ترین دعا❤️تقدیمتون.... 😘خداوند میفرمایید من از رگ گردن بهت نزدیک ترم نگران چی هستی خدا که دروغ نمیگه🤍🌿 همیشہ گفتن دعا در حق دیگری زودتر مستجاب میشہ گاهی بی هیچ دلیلی خوشحال هستیم و حالِ خوبی داریم یقین بدونین ڪسی برامون دعا ڪرده الهی ڪہ دنیا بر وفق مرادتون باشہ🙏 ‌‌‌‎‌‌ 🍃🍃🍃🌼🍃 *
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 زخم خورده... 🍃🍃🍂🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 زخم خورده... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام عزیزم منم یکی از اون زخم خورده هام الان با وجود دو تا بچه هنوز ابروداری میکنم و شوهرم آبرومو حتی جلو بچه هام می‌بره هیچ شأن و منزلتی برام نمیزاره میگه خراب بودی جالبه من سینه هام خیلی کوچکن خیلی خودمو ب آب و آتیش زدم شیر بدم دکتر طب سنتی و ... حتی وکیوم سونو همه کار کردم دکتر گف خانم شما ب طور مادرزادی غدد شیردهیت سوراخ نداره خلاصه نتونستم ب بچه هام شیر بدم شوهرم ب من جلو بچه هام میگه گاو ب بچه هایش شیر داد اما تو خدا لایق ندونست بهت شیر بده و خیلی چیزای دیگه راست میگی شما جنگ و دعوای و .. ثابت کردن خیلی خوبه من خیلی سنم کم بود ۱۷سالم بود خیلی منو اذیت کرد حتی زورکی اومد نصف مهریمم گف بنویس ازم گرفتی و مهر و اثر انگشت بزن میدونم که قانونی نیس و هیچ ارزشی ندارد اما بالاخره گرفت من روم نمیشد ب پدر و مادرم بگم مادرمم ک انگار دختر همسایه شوهر داده اصلا نگف مادر این راه این چاه من هیچی نمی‌دونستم حتی دوره مجردی روحمم خبر نداشت تو نامزدی کار تموم شد و من رسوا شدم توسط شوهرم تو دو سال نامزدی خیلی خونمو تو شیشه کرد بعد هم اومد ب همه خانواده گف سرمو نمی‌تونستم جلو دامادمون بالا بیارم آبرو و حیام رف اما از رو سادگی و بچگی و دوست داشتن اعتراضی نکردم خانوادمم با چهار بار حرف زدن شوهرمو آروم کردن و ما عروسی گرفتیم اما الان ۲۰ سال گذشت از اون موضوع اما من هرروز سرکوفت میخورم شوهرم میگه تو رو قالب من کردن و خیلی حرفهای زشت و آبروریزی خدا هم که قربونش برم منو تنها گذاشت تو این برزخ نمی‌دونم پای کدام گناه سوختم ب این درد گرفتار شدم دوست عزیز مان درست میگه چرا پا رو دلمون نزاشتیم ما هم مس خودشون آبروریزی نکردیم یجور رفتار کردن انگار من رو دست پدرم موندم یا حامله بودم زنش شدم الان ک میگم سرم تیر می‌کشه خیلی چیزا انصاف نبود اما ب خاطر سادگی و نبودن یه بزرگتر و نداشتن ی پشتوانه و من ی عمر مس زنای بیوه زندگی کردم کاش طلاق گرفته بودم چی میشد خدایی الان دو تا بچمم که ناخواسته بودن رو بیچاره کردم خدا ازم بگذره خیلی دلم گرفته اهل مقایسه نیستم اما دلم میدونید مس دنبه رو آتیش میسوزه من یه برادر دارم با اینکه خیلی مرد خوب و شریفیه ولی معتاد شد بعدا وای چه ها کشیدم تا داداشم نفهمه آنقدر معتاد بودنش رو سرم میکوبونه اتفاق جالب اینه برادرم خیلی خوبه و معصوم ولی خوب درگیر اعتیاد شد یه مدت اما الان خداروشکر ترک کرده دوستان دلم داره میترکه من چوب سادگبم و تنهاییمو خوردم حتی کسی منو دکتر نبرد برای بکارت خدایی خدایی اونایی ک دختر دارید حواستون باشه اشک میریزم و می‌نویسم شوهر من آدم بدی نیس اما منو داغون کرد بعد بیست سال هنوز میکوبه تو سرم من یه دختر سالم و ساده و با خدا ازدواج کردم اما متهم ب رابطه ؛متهم بخراب بودن  ناپاک بودن و ..... ای خدا کمک کن 🍃🍃🍃🌼🍃 *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 برگرفته از صحبت های یک وکیل ۸۰ ساله : حلقه آویز گوشت کن ... ! ۵۰ سال وکالت انجام دادم همه ی شکایت ها در میان انسان هایی بود که به یکدیگر اعتماد داشتند به هیچکس اعتماد نکنید ... ! 🍃🍃🍃🌼🍃 *