🇵🇸 Ranyaa | رانیا
کیهکهبمونهیارِدلم؛ الّاحسین..؟! #شب_جمعه @ranyaa_313
توروایاتداریمکه
سفیر شاهِروم در مجلس شرابِ یزید شرکت کردهبود،
وقتی سر امامحسین رو دید، از یزید پرسید:
این سر متعلق به کیست؟"
یزید گفت: این سر حسین پسر علیبن ابیطالب است.
- مادرش کیست؟
- مادرش فاطمه، دختر رسول خداست.
سفیر روم که مسیحی بود، رو کرد به یزید و گفت: نفرین بر تو!..
..پدر من از نوادههای حضرت داوود است و بین من و حضرت داوود پدران بسیار واسطه هستند.
در عین حال مسیحیان مرا احترام و تجلیل میکنند...
ولی شما پسر دختر پیامبرتان را که بین آنها تنها یک واسطه، آنهم مادرشان است، میکُشید؟..
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
توروایاتداریمکه سفیر شاهِروم در مجلس شرابِ یزید شرکت کردهبود، وقتی سر امامحسین رو دید، از یز
میخوام بگم
کسیاونجا نبود بگه این مردم، دختر پیامبرشونرو هم به قتل رسوندن..
این امّت مزد رسالترو خوب دادن..
مزد رسالتِ پیامبر،
شد بازوبندی روی بازوهای دخترش..
فاطمه جان!
آنچه از دست من رفتهاست،
پارهی تن رسولالله است.
حضور تو مرهمی بود بر جراحت فقدان رسول.
اما...
اکنون من اینهمه تنهایی را به کجا ببرم؟
- کشتیپهلوگرفته
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
هرکسبرایشیعهکهمادرنمیشود
هربانوییکهبانویحیدرنمیشود((:🧡🌿
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و قسـم به
ضربان قلب علی؛
آن دم که خواست
از پیغمبر، زهرای اطہَر را
خواستگاریکند .. :)💙 ؛
@ranyaa_313
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
جهان برای شکوفاشدن مهیا بود
و این قشنگترین اتفاق دنیا بود
که دستفاطمه در درستهایمولا بود
به اعتقاد من اصلا غدیر اینجا بود!
پدر به فاطمه رو کرد و اینچنین فرمود:
دلیل خلقت لاهوت، ازدواج تو بود
قرار شد که شما بیقرارِ هم باشید
جهان دچار شما شد دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصافِخطر ذوالفقارِ هم باشید
دعایمن همه اینبوده تا بههم برسید
که خلقگشته زمین، تا شما بههم برسید
نفسنفس همهجا عاشقانه همدمِ هم
خدا نکرده اگر زخم بود مرهمِ هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزمِ هم
چرا که قبلهی من هم علیست فاطمه هم
جهان بدونعلی رنگو بو نخواهدداشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهدداشت
شنیده میشود از آسمان صداییکه...
کشیده شعر مرا بازهم بهجایی که...
نبود هیچکسی جز خدا ، خدایی که
نوشت نام تو را، نام آشنایی که
پس از نوشتنآن آسمان تبسم کرد
و از شنیدنش افلاک دستو پا گم کرد(:
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه، تکلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمینو زمان معین شد!
نوشت فاطمه، یعنی خدا غزل گفتهاست
غزل قصیدهی نابی که در ازل گفتهاست
نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر، چه مادری دارد!
درونِخانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه برمیداشت
چرا که رویزمین واژهی وزینی نیست
و شأنِوصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از اینواژهها کشیده تو را
گمان کنم که تو را ، اصلا آفریده تو را
که گرد چادر تو آسمان طواف کند
و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند
ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند
که این شکوه، جهان را پر از عفاف کند
کتاب زندگیات را مرور باید کرد
مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد
به حکمعشق بناشد در آسمانعلی
علی از آنِتو باشد ... تو هم از آنِعلی :)
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نانِخشکِعلی ساختی، به نانِعلی
از آسمانِنگاهت ستاره میخواهم
اگر اجازهدهی با اشاره میخواهم-
-به یادِ آن دل از شهر خسته بنویسم
کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم
شکسته آمدهام تا شکسته بنویسم
و پیش چشمتو با دستبسته بنویسم
به شعرِ از نفس افتاده، جانِ تازه بده
و مادری کنو این بار هم اجازه بده
به افتخار بگوییم از تبار توایم
هنوز هم که هنوز است بیقرارِ توایم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم،
کنار حضرتِمعصومه در کنار توایم
فضای سینه پر از عشق بیکرانهی توست
کرم نَما و فرود آ، که خانه خانهی توست...
~ سیدحمیدرضابرقعی🌱
@ranyaa_313