eitaa logo
Ranyaa | رانیا ‌
1.9هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
154 فایل
جزتو یاری‌نگرفتیم‌و نخواهیم‌گرفت برهمان‌عهدکه‌بستیم، برآنیــم‌هنوز (: • مجموعهٔ فرهنگی‌ رانــیا🌱 • هیئت‌دختـرانه‌بنات‌الزهـرا .س. • کــرج ، پایگاه شهیدان پناهی راه ارتباطی: @Ranyaa شروط رانــیا رو مطالعه بفرمائید✨: @ranyaa_313_shorot
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر روزت مبارک :)🖤 @ranyaa_313
گل‌آرایی‌حرم‌امیرالمومنین درآستانه‌ی‌‌ولادت‌حضرت‌زهرا :)☘' @ranyaa_313
🌷درس زندگی صدیقه‌ی طاهره، فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است. - مقام‌معظم‌رهبری @ranyaa_313
امروز، بنـات‌الزهـرا زودتر رفتن حسینیه که مقدمات مراسم فردا رو برای حضور گرم‌تون آماده‌کنن :) + بچه‌شیعه هیچوقت نماز اول وقتش ترک نمیشه! (: @ranyaa_313
از راه می آید امیـدِ آفـرینـش . . . (:
‌ چشم حسودان کور، او همتا ندارد غیر از پیمبر هیچ‌کس زهرا ندارد.. ✨
Ranyaa | رانیا ‌
‌ عیدتون مبارڪ ((: 💚 #روز_مادر
زنی از خاک، ‌ از خورشید، از دریا قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا قدیمی‌تر.. که قبل از قصۀ قالوا بلیٰ این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه ریحانه نشانْد آن دانه را در آسمان، با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد.. (: زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان، این شاه مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش ندانم های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا زمین زهرا، زمان زهرا، قَدَر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود برد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پَر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر "تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر" همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست آسیدحمیدرضابرقعی🌱(: @ranyaa_313