رصدنما 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[°•#آنتے_شایعه/#قطب_نما ↯ 🆕😌•°]
📸 #ویدئو_ڪلیپ باز شود👆
در پی موضوع یادگیری فتوشاپ تابلو
توسط تیم دیور برعندازان‼️
نه عقلی
نه شعوری
نه برای خودشون
نه مخاطبشون
✍خـادم ُشـبـہـہ
#لبیک_یا_خامنه_ای
.
.
بشنــــــو ولے بدون مـوشڪافے
بـــــاور نڪن↻🖐😉
🆚 ⇨| [• Eitaa.com/Rasad_Nama
•| #وکیل_وصی 👨🏻⚖|•
📝| موضوع:
🔸 کم کردن سن | #خانواده
⁉️| سوال(شماره 17):
🔻میخوام به دلیل ازدواج سنم رو ۳الی ۴ سال کم کنم؛ یه دلیل اینکه همسرم ازم ۲سال کوچیکتره و میگه خانوادش نباید بفهمن و بد میدونن منم واقعا اذیت میشم. و دلیل بعدی تاریخ تولد من ۷۴ هست اما تاریخ صدورش ۸۱ خورده. میشه اقدامی کرد!؟
✅ پاسخ از وکیل سمیه الوان ساز:
🚥 بله امکان تغییر سن در صورت کافی بودن دلایل و مدارک امکان پذیر است.
🔖 #پرسش_و_پاسخ_حقوقی
📍گفتمان بر مدار قوانین کشور
⚖| Eitaa.Com/Rasad_Nama
『 #جنس_اول 』
نگاه نظریه پردازان کشورهای
مختلف به زن‼️😓
من دنبال #آزادے✌️ هستم...
#آزادے_جنسے😎...
#تساوی_حقوق زن👱🏻♀ و
مرد👨🏻. . .
😍🍃➺ •°⦅Eitaa.com/Rasad_Nama
هدایت شده از رصدنما 🚩
[• #نظرپرسے_تبیینے 🧐 •]
.
.
❓( #نظرپرسے | شماره 5 ):
▫️مهمترین تاثیر برگزاری جام
جهانی قطر بر منطقه را چه میدانید!؟
🌐 https://EitaaBot.ir/poll/n5oz6?eitaafly
👥 مشارکت کنید و نظر دهید(لینک فوق☝️)
♻️ بازنشر حداکثری سفیران رصدنما
.
.
📱 #نظرپرسے_آنلاین
📆 #نظرسنجے_هفتگے
📝 #جهاد_تبیین
✔️ لینک توضیحات طرح نظرپرسے
مطالبه به روش پرسشگری😉👇
•🔎 • eitaa.com/joinchat/527499284C7fe1d7515d
【 #مکتب_انقلاب . . .💌🌱】
خودتان را بسازید. با نفس مبارزه کنید.
اجرای حکم الهی را در محدوده شخص خودتان بزرگ بشمارید و به #نماز، #توجه_به_خدا، #دعا و #توکل اهمیت بدهید. این شمارا پولادین خواهد کرد.
البته در درجه اول دانشجو و دانشآموز باید خودسازی کند. خودتان را با تربیت دینی بسازید. امور تربیتی، معلم تربیتی، گوینده تربیتی خوب است. اما آن کسی که از درون خود، موعظه کننده و تربیت کنندهای نداشته باشد_واعظمننفسه_این تربیت ها به کارش نمیآید.
از تو به ما اشـارت از مــا به سر دویدن👇
•😍🍃• Eitaa.com/Rasad_Nama
🔎🗞
🗞
[ #مغزبانی 💡]
📌 از خوشحالے برانـدازها براے برد بازے آمریڪا تعجب مےڪنید؟
☝️🏻تعجب نڪنید؛ اینا از وقتے اربابشون تو میدون واقعے شڪست خورد عقــدهاے شدن، بذارید با برد یه بازے فوتبــال احساس غــرور و برتــرے ڪنند.
♨️ البته ڪه خود آمریڪایےها بهتر میدونن ڪے بَرَندست😝
#پایان_مماشات
#ایران_قوی
#زنده_باد_ایران🇮🇷
حق در هر شرایط پیروز میدان است:
🛡| Eitaa.Com/Rasad_Nama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•{ #قطب_نما ♻️ •}
بعضی از این سلبریتیها همه کاراشون فیلم و
بازیه...
ببینید چطور شاده ولی برای بقیه غم می خواد؟! آقای سلبریتی خودت باش!
مسائل روز را آنی #رصد کنید👇🤓
🖥📲 |• Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
[• #قصص_المبین✨ •] (هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے) رمان #نقاب_ابلیس #قسمت_سی_و_دوم (مصطفی) وقت
[• #قصص_المبین✨ •]
(هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے)
رمان #نقاب_ابلیس
#قسمت_سی_و_پنجم
(مصطفی)
شیشههای ایستگاه اتوبوس یکی پس از دیگری میریزند؛ اما صدای شکستنشان بین صدای کف و سوت گم شده است. تردد برای ماشینهای سواری غیرممکن و برای موتور سیکلتها دشوار شده. یکی دوتا درخت آن طرفتر میسوزند. یکی دونفر هم مشغول ریختن نفت روی یک سطل زبالهاند و بقیه دورش هورا میکشند. ناگهان ضربه سنگینی به سرم، تعادلم را برهم میزند. چشمانم سیاهی میروند. علی به طرفم میدود:
-سید، چی شد؟ فکر کنم سرت شکسته!
دست روی سرم میگذارم، خونی است؛ اما درد چندانی ندارد. آرام میگویم:
-چیزی نیس تیر غیب خوردم!
با دستمالی خون را از روی صورتم پاک میکند:
-سنگ پرت میکنن نامردا!
علی حواسش به من است و حواس من میرود به سمت جوانی که در فاصله سه چهار متری ما، هنگام شعار دادن برزمین میافتد. افتاده در جدول، شاید هجده سال بیشتر هم نداشته باشد. نمیدانم چرا زمین خورده. دست علی را پس میزنم و به جوان اشاره میکنم:
-علی... انگار میخوان یکی رو بزنن!
علی هم برمیگردد و جوان را نگاه میکند. مردی سر تا پا سیاه و پوشیده به جوان نزدیک میشود. هیکلش به جرآت دو برابر جوان است. علی بلند میشود و میگوید:
-سید بیسیم بزن گزارش بده که پس فردا شر نشه!
نمیدانم چرا ناخودآگاه بغض راه گلویم را میبندد، اما داد میزنم: چه کار میخوای بکنی؟
-نباید بذاریم کسی کشته بشه!
و به راهش ادامه میدهد. به عبان بیسیم میزنم، جواب نمیدهد. فقط صدای خش خش میآید. انگار کسی دائم دستش را روی شاسی بیسیم بگذارد و بردارد. زمان مناسبی برای دلشوره گرفتن نیست. سیدحسین را میگیرم. از بین سر و صداها جواب میدهد:
-جانم مصطفی؟
-سید اینجا یکی رو انداختن زمین میخوان بزننش! علی رفته جلوشون رو بگیره، اما ممکنه اتفاق بدی بیفته!
-چرا به پلیس نمیگی؟ اینجا ما وضعمون بهتر نیست!
-فکر نکنم بتونن کمک کنن. ببینم چی میشه... حلال کن!
دیگر نمیشنوم چه میگویند. پس گاردیها کجا هستند؟ جایی که جوان افتاده، نقطه کور است. طوری که به راحتی بزنند بکشندش و بعد جنازهاش را سردست بگیرند و شعار بدهند:
-میکشم میکشم، آن که برادرم کشت!
علی بالای سر جوان است و میخواهد کمکش کند. میروم به سمت کانکس نیروی انتظامی که صدای آخ بلندی متوقفم میکند. برمیگردم، حالا جوان نشسته و علی روی زمین افتاده و دستش را گرفته. جوان، ترسیده و وحشت زده در همان حالت نشسته عقب عقب میرود و علی سعی دارد روی زانوانش بلند شود. مرد سیاهپوش متوجه من نشده و خواسته کار جوان و علی را باهم تمام کند، این را از اسلحهای که به سمتشان گرفته، میفهمم. روی اسلحه فیلتر صدا بسته. دوباره اسلحه را به سمت علی میگیرد که حالا خودش را سپر جوان کرده. در دلم به جوان التماس میکنم داد بزند و کمک بخواهد. میدانم اگر جلو بروم، ممکن است دست مرد روی ماشه بلغزد. علی چشمش به من میافتد و با چهرهای درهم رفته، علامت میدهد که به پلیس خبر دهم.
ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باخوندن، خیلــے چیزا دستت میاد😉👇
°• 📖 •° Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
[• #قصص_المبین✨ •] (هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے) رمان #نقاب_ابلیس #قسمت_سی_و_پنجم (مصطفی) ش
[• #قصص_المبین✨ •]
(هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے)
رمان #نقاب_ابلیس
#قسمت_سی_و_ششم
(مصطفی)
علی خیز گرفته. میخواهد با نگاهش به من بفهماند خودش از پس مرد سیاهپوش برمیآید. تا کانکس نیروی انتظامی نمیفهمم چطور میدوم. کانکس خالی است! مثل مرغ سرکنده این سو و آن سو به دنبال پلیس میدوم اما پیدایشان نمیکنم، درگیرند و مشغول بگیر و ببند؛ بی خبر از اینکه یک بچه بسیجی نوزده ساله، کنار جدول خیابان و دور از چشم دوربینها با یک غول بیابانی ضدانقلاب دست به گریبان است. برمیگردم جایی که بودیم. جوان با زبان بند آمده به درگیری علی و مرد خیره است. علی توانسته اسلحه مرد را از دستش دربیاورد و به سویی پرت کند؛ اما مرد سیاهپوش روی سینه علی نشسته! ماتم میبرد. به حوزه بیسیم میزنم و درحالی که گزارش موقعیت را میدهم، به سمت علی میدوم. اولین کاری که میتوانم بکنم، این است لگدی به سر و گردن مرد بکوبم و نقابش را بکشم. مرد هنوز به خودش نیامده. بلند میشود، شاید برای اینکه حساب من را برسد، اما نه! پا به فرار میگذارد! میدوم دنبالش، در خم کوچه گم میشود. از پشت سرم علی با صدایی دردآلود فریاد میزند:
-بگیرش سید... نذار در بره...
دلم پیش علی مانده؛ عذاب وجدان گرفتهام که چرا رهایش کردم. هرچه میگردم پیدایش نمیکنم، اصلا به درک اسفل السافلین! برمیگردم تا خودم را به علی برسانم. صحنهای که میبینم را باور نمیکنم. زمین اطراف علی سرخ شده و علی خودش را سمت جدول کشیده. جوان که کم کم زبانش باز شده، با دست علی را تکان میدهد:
-آقا... جون مادرت پاشو! وای بدبخت شدم! پاشو به هرکی میپرستی!
دست جوان را کنار میزنم و خودم کنار علی مینشینم. بالای ابرویش شکافته. در سوز دی ماه، احساس گرما میکنم. مایعی گرم روی لباسهایش ریخته؛ مایعی گرم و سرخ!
چشمانش نیمه بازند و زیر لب چیزی زمزمه میکند. چندبار به صورتش میزنم:
-علی! الان وقت این مسخره بازیا نیست بی مزه! غیر از بازوت کجات رو زده؟ علی عین آدم جواب میدی یا...
جوان با صدایی لرزان میگوید:
- زد به پهلوش... با چاقو زد به پهلوش!
عباس و سیدحسین هیچکدام جواب نمیدهند. دستم میرود که اورژانس را بگیرم اما نه. در این ترافیک محال است برسند. علی دستم را میگیرد، صدایش را به سختی میشنوم:
-سید... سر جدت مردم نبینن این سر و وضع من رو... بعدا داستان میشه.
-به چه چیزایی فکر میکنی! داری میمیری بچه!
دوباره سیدحسین را میگیرم:
- تو رو به قرآن، یا خودت بیا یا یکی رو بفرست بیان علی رو ببریم... داره میمیره!
بالاخره جواب میدهد:
-چندتا از بچههای بسیج رو میفرستم.
خدا خیرشان بدهد، پنج دقیقه نشده میرسند و علی را پشت ماشین میاندازیم. جوان را هم سوار میکنیم. آنقدر ترسیده که مقاومت نکند. انگار نه انگار که تا نیم ساعت پیش داشت شیشه میشکست و برای نیروی انتظامی خط و نشان میکشید. مچ پایش آسیب دیده و نمیتواند تکانش دهد.
دیگر حواسم به اطراف نیست، دستم را میگذارم روی گردن علی تا مطمئن باشم نبضش -هرچند کم فشار و بی رمق- میزند. خوابم میآید، صدای بچهها را نمیشنوم که درباره نزدیکترین بیمارستان حرف میزنند. فقط صدای زنگ همراه علی را میشنوم:
-هرگز نهراسیم از نامردمی دشمن/ آماده ایثاریم چون احمدی روشن...
همراه خونین را از جیبش بیرون میکشم. روی صفحه نوشته «مادر جان گلم» .حتما نگرانش شده که زنگ زده، حالا جواب مادرش را چه بدهم؟ رد تماس میزنم. دوباره زنگ میزند:
-هرگز نهراسیم از نامردمی دشمن...
دیگر رد تماس هم نمیزنم، میگذارم بخواند:
- لبیک یا حسین جان... لبیک یا حسین جان... لبیک یا حسین جان... لبیک یا حسین جان... لبیک یا حسین جان... لبیک یا حسین جان...
ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باخوندن، خیلــے چیزا دستت میاد😉👇
°• 📖 •° Eitaa.com/Rasad_Nama
💢 #خبر_ویژه
نگاه عاقل اندر سفیح سردار نجات
به ادعای کذب اینترنشنال😐🤦🏻♂
حمله روانی به بازیکنا
اونم تو شب برگشتشون
مامور👮🏻♂
شلیک🔴
اونم چی تو جشن سراسری؟!!🤨
کدوم جشن کدوم گلوله مامور؟
چی زدی بابا؟
📍سردار نجات جانشین فرمانده
قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران:
هیچ جا پلیس و بسیج، اجازه برخورد
با اسلحه نداشتند.
🔰 Eitaa.com/Rasad_Nama
∞° #دیپلماسے_خنده😜 ∞°
.
.
🇵🇸 طرفدار آمریکایی با پرچم فلسطین
🔻بزرگترین باخت رو تو جام جهانی
اسراییلیا دادن، تازه فهمیدن چقدر
منفور کل جهانن!😉
پ.ن: البته درمورد آمریکاییا
یکی بزنن، ده تا میخورن🤨
زمان و مکانش رو قطعا
ما مشخص میکنیم😎
✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 #ایران_قوی
⚽️ #تیم_ملی #فوتبال
🏆 #جام_جهانی
.
.
طُبِخَند😁تادِگَرآنڪورشَوَند😑اَزحآلت!😂👇
💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
[• #جزوه 🗒 •]
.
.
🌐 جهان سیاست در یک نگاه
به تاریخ چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱
.
.
#نشریه_تولیدے_رصدنما📍
#هفتهدومآذر1401_شماره5📝
#بازنشر_حداڪثرے🙏
#واجب_شرعے😌
.
نشریجاتےوعڪاسباشےتولیدي اینجاست👇
•|📜|• Eitaa.com/Rasad_Nama
≼• #مکتب_سلیمانے🌷 •≽
سردار قلبم✋💔
اگر از سرهایمان ڪوه بسازند..
نمےگذاریم نامحرمے به انقلابمان
نظر سوء بیاندازد✌️🇮🇷
#حاج_قاسم_هنوز_زندهست💔
#در_دل_و_روح_ماست💚
.
#0120
چَشمـِ تو بـود
ڪه پرِ پـروازِ ما شـد🕊 ..
≼•🌷.• Eitaa.com/Heiyat_Majazi
【• #رزق_بصیرتے💡 •】
بسیجۍبودن..
فقطتولباسچریڪۍخلاصہنشده..
اصلاینہڪہنفسوباطنمونرو
یہپابسیجۍمخلصتربیٺڪنیم . . !
.
.
🔆) Eitaa.com/Rasad_Nama
•🍃•📿• حرفاےِ درگوشےِ قرآنےروایے😌☝️•
[• #توئیتانه💬🤓 •]
یکی از تحلیل های جالب 👌🧐
#پایان_مماشات
#برای_ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
#رصــــد گر حرفه اے حــقایق شــو🙃👇
💻📲| Eitaa.com/Rasad_Nama
🖇:| #خبر_خوب 🗞🤓 |
.
.
📡 رئیسجمهور پروژه آبرسانی به کردستان را افتتاح کرد😍😍
سامانه انتقال آب سد آزاد به تصفیهخانه سنندج که عملیات اجرایی آن بهمن سال ۱۳۹۹ آغاز شد، امروز با حضور رئیسجمهور و با ۸۵۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری، در مدار بهره برداری قرار گرفت.
این پروژه یکی از مهمترین طرحهایی بوده که برای بهبود کیفیت آب شرب شهر سنندج در مدت کمتر از ۲ سال و با همت و تلاش شبانهروزی حدود ۶۰۰ نفر از مهندسان و کارگران ایرانی اجرایی شده است.
#ایران_قوی
#لبیک_یا_خامنه_ای
.
.
اگر دنبال داغ ترین اخباری
همین الان مارو دنبال کن.😉👇🏻
👨🏻💻: @rasad_nama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🦋」
#خادمانه | #شگفتانه
این شما و این تنها
گوشھۍ کوچکی از
فانوسمـــان و
اصرار بر تلاشهای
شبانهروزی همهی خدام
پشت صحنهی فانوسツ🤝♥
در آستانهی تولد فانوس..
تولد ۸سالگی..
در آستانهی ۸ساله شدن تشکیلاتمون..
⇦۱۶ آذر ۱۴۰۱⇨
پ.ن:
-برایادامهدادن،ادامهخواهیمداد💕
-باید که خستگی را خسته کرد☺️🤞🏻
و این خستگیها
نذرِظهور مولا انشااللھ💓
[ پیشاپیش تولدت مبارڪ
فانوس عزیزم♥' :) ]
#تشڪیلات_فانوس | #التماس_دعا
#فانوس | #خدام_پشت_صحنه
کانالهایمجموعھفانوسرادنبالکنید:👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
Eitaa.com/Rasad_Nama
「🌊」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
∞°° #دیپلماسے_خنده😜 🤝 :) ∞°°
.
.
میـگه پر ڪردم😄😂
بخاطر افزایش چندینبارهۍ قیمت بنزین⛽️
تو ترڪیه تصـمیم گرفتـن جاۍ واحـدلیتر🛢
از واحـد سرنگ💉 استفاده ڪنند😅😁
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_من
#پایان_مماشات
.
طُبِخَند😁تادِگَرآنڪورشَوَند😑اَزحآلت!😂👇
💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
° #نھج_علے(ع)☀️📖 °
✨بہ نام خداے علے✨
🙂 داداش کوچولوم میگه کاش
منم می تونستم با شما بیام #جنگ تا بجنگم!
😀 خب اون با ماست دیگه!☺️
🙂 نه بابا! اون فقط ۵ساله شه. 🤓
😀وقتی دلش با ماست یعنی
خودش با ماست.
🙂 چطوری آخه؟🤔
😀 این سخن امام علی(ع)هست.
باور نداری ؟
🙂 چطوری بهش بقبولونم؟
آخه خیلی ناراحتِ.😕
😀 اگه این👇خطبه حضرت
رو براش بخونی باور می کنه.
📚|• #نهج_البلاغه . خطبه ۱۲
#جنگ_ترکیبی
#جنگ_هیبریدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
|•✍•| Eitaa.com/Rasad_Nama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #خبر_ویژه 🔺
بعد از سه ماه فقط زورت به اسم
خیابان ولیعصر(عج) تو گوگل مپ
رسید؟📍😏👊
برای ویرایش نام خیابان از پهلوی
به ولیعصر(عج) وارد گوگل مپ بشید
و مثل ویدئو عمل کنید👌
این کلیپ رو برای دیگر دوستانتون هم بفرستید
تا تعداد ویرایش بالا بره🙏
♦️ Eitaa.Com/Rasad_Nama
∞°° #دیپلماسے_خنده😜 🤝 :) ∞°°
.
.
بالاخـره لباس مخـصوصِ برانـدازی هم
به بازار اومـد🤩👌
فقـط تعـدادش محـدوده براۍ تهـیه سریعتـر⚡️
اقـدام بُـنُـماییـد😁🙃
ویـژگۍ جـذابِ این لبـااااااس👇
ضـد آب بودنِشـه🤪😅💦
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_من
#پایان_مماشات
.
طُبِخَند😁تادِگَرآنڪورشَوَند😑اَزحآلت!😂👇
💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
🔏| #نگارنما 🖼
به نقل از سردار حاجیزاده:
در این شرایط باید هر کدام تان
پرچم دار کاری بشوید
و "چهره به چهره" توجیه بکنید
و توضیح بدهید.👥
خیلی ازجوانان ما فریب خوردند.⚠️
در این مقاطع هست که بزرگان
نقش دارند
و باید پای کار بیایند.
#خواص_شدید_برای_چه؟ ⁉️
#برای_زمان_صلح؟
#ایران_قوی 🇮🇷
#جهاد_تبیین 🎤
⚜ Eitaa.com/Rasad_Nama
🇮🇷 🇮🇷
🇮🇷
[ #ایرانما 💪 ]
ایران در مسیر پیشرفت ✌️🇮🇷
#ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
خبر از قدرت ایران داری؟😉
👇
🌍| Eitaa.Com/Rasad_Nama
👆