🔺محمدرضاخاتمی و #تاجزاده و محسن‌هاشمی گفتندکه۵سردار که چهره‌سیاسی‌اند به #رفسنجانی گفتند که #انتخابات۸۸ تقلب شده.
ولی ۵سردار _که یکی شان این دنیانیست_ تکذیب نکردند.
البته به خواست رضایی و دیگرنامزدها بازشماری شد و تهمت تقلب را پس گرفت.
آیا این تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی نبود؟!
@shafieikia
🔺اینکه #شمخانی به جای وزیرخارجه به #پکن و مذاکرات مهم می‌رود، مانند رفتن #لاریجانی در زمان #ظریف برای #قرارداد۲۵ساله است.
حزب کمونیست #چین به عنوان بال شرقی #گلوبالیسم می‌داند باید با دولت سایه و اصل قدرت مذاکره کند.
به وابستگی این دو به نهادنظامی و منزلت‌شان نزد رهبرنظام توجه کنید.
یاد اظهارات #تاجزاده و #رضا_خاتمی افتادم که سند دروغ تقلب سال۸۸ را منوط به گزارشی دانستند، که این دو به همراه رضایی و قاسم و #قالیباف به #رفسنجانی داده بودند.
@shafieikia
🔺آنچه از سکوت #احمدی_نژاد محرز است، عادی نبودن شرایط است.
وقتی احمدی‌نژاد و #مشائی اش مجبور به سکوتند، ولی #تاجزاده از زندان، #موسوی از به اصطلاح حصر آزادانه بیانیه می‌دهند و #ظریف بولد می‌شود، گویای فعالیت نایاکی‌های مدعی #اصلاحات موج سوار #زن_زندگی_آزادی برای کسب قدرت است.
@shafieikia
#نقد_و_نظر
⭕️ #احمدی_نژادی که انتخابات ۱۴۰۰ را تحریم کرد نزد بنده واقع‌گراتر است از اصلاح‌طلبانی که همین حالا که #میرحسین در #حصر و #تاجزاده در زندان است، روزنه‌گشایی می‌کنند.
چرا؟ چون #تئوری آنها تئوری خاله سوسکه است؛ پرسش خاله سوسکه این بود که مرا با چه می‌زنی؟ منطقا بهترین شوهر برای خاله سوسکه آن بود که او را جوری بزند که نمیرد تا درد و خسارت کمتری داشته باشد، نتیجه اینکه در هر حالتی رأی می‌دهند یا دعوت می‌کنند به رأی‌دادن البته با نام #روزنه‌گشایی تا از نظام کمتر کتک بخورند!
چرا؟ چون نظام آنها را در دوگانه چماق یا هویج قرارداده، پس راهی نمانده جز روزنه‌گشایی در «اراده مبارزه منفی مردم» با نظام تا بتوانند از چماق نظام فرار کنند، در نهایت هم دستاوردی کم ارزش.
🀄️حامد
#twitter
@antioligarchie
🔴 بازگشت احمدی نژاد و مقاومت نرم افزاری
✍ #علیرضا_مکرمی
🔸این روزها اخبار ضد و نقیضی از تمایل پزشکیان به استعفا و احتمال بازگشت احمدی نژاد به قدرت منتشر شده است، فرای صحت و سقم این خبرها، کندوکاو پیرامون دلایل حذف احمدی نژاد و احتمال بازگشت او به عرصه سیاست کلان، میتواند مفید و به اشتراک تجربیات گذشته با حال و آینده منتج شود؛
اختلاف اساسی احمدی نژاد با حاکمیت، آن چیزی که موجب ردصلاحیت او از عرصه های متعدد انتخاباتی شد نه به اتهامات واهی اطلاعات سپاه نسبت به معاونین مورد وثوق احمدی نژاد؛ مشایی و بقایی برمیگردد و نه به داستان خانه نشینی و یا افشاگری احمدی نژاد بر علیه برادران قاچاقچی و خاندان لاریجانی و نه به موارد دیگری از این دست مثل مخالفت او با گشت ارشاد مرتبط است، چرا که دستگاه رهبری به پایگاه وسیع اجتماعی احمدی نژاد کاملا آگاه بود و نیک میدانستند که اقدام به حذف کسی که توانسته یارانه۴۵دلاری به مردم بدهد و میلیونها خانواده را صاحبخانه و ایران را هسته ای کند چالش بزرگی بر علیه مقبولیت و مشروعیت سیاسی حکومت ایجاد می نماید، لذا مهم است که به دلیل اصلی حذف احمدی نژاد پرداخته شود.
مهمترین دلیل حذف های انتخاباتی احمدی نژاد، دفاع قاطع او در دو سال پایانی دولتش از انتخابات آزاد در سوریه و تقابل با استبداد بشار اسد بود، اسد به واسطه ی حزب الله و نگاه بسته ی حاکمیت ایران به امر "مقاومت" بدل به ناموس سیاسی مقامات ایرانی شده بود، تا به آنجا که پیش شرط تاییدصلاحیت روحانی و دیگر کاندیداها در انتخابات۹۲ و دوره های پس از آن، حمایت بی قید و شرط نامزدها از لشگرکشی نظامی سپاه به سوریه بود.
از این زاویه بهتر میتوان دید که آثار مخرب استبداد اسد منحصر در جغرافیای سوریه نیست، ریشه اصلی ردصلاحیت احمدی نژاد و نقض مکرر جمهوریت توسط حاکمیت و تداوم زجر ملت در دولت های روحانی و رییسی و پزشکیان نیز به نحوست دولت بعث سوریه و نگاه غلط حاکمیت به امر "مقاومت" بر میگردد.
هرچند هم اکنون حلقه حاکمیت ایران معترف به مرگ مقاومت در حوزه سخت افزار و توامان مدعی حیات آن در حوزه نرم افزار شده اند، اما در دورانی که مقاومت را صرفا از دریچه سخت افزار قشون کشی، موشک و تونل میدیدند هیچگاه نسبت به نکته ی پیشرو واکنش مثبتی نشان ندادند:
اگر در هنگام شروع بحران سوریه، اسد مقبولیت مردمی داشته و نیز عنصری ضد اسراییلی بوده است، ناگزیر پیروز انتخابات آزاد نیز دولتی ضد اسراییلی می بود و طبعا ضدیت دولت جدید با اسرائیل منافع منطقه ای ایران و مسیر شارژ حزب الله را نیز محفوظ نگه می داشت، بنابراین مخالفت حاکمیت ایران با استعفای اسد و انتخابات آزاد در سوریه چه هدفی را دنبال کرد جز گسترش دامنه اعتراضات مردمی و برافروخته شدن جنگ داخلی در سوریه و مجالی برای ظهور داعش!؟
همانگونه که آمد نگاه سنتی نظام به مقوله مقاومت تماما ماهیت سخت افزاری داشته است، حالا و پس از حذف نصرالله و فرار اسد، نظام میگوید؛ "مقاومت از جنس سخت افزار نیست که بشکند"، این گفته بدان معنی است که خودشان نیز دوران "مقاومت" با قرائت شکست خورده سنتی را تمام شده می دانند.
قرائت "نرم افزاری" نسبت به امر "مقاومت" چون در تلازم مستحکمی با اصل دموکراسی و تقابل و تهاتر نرم فرهنگی است ناگزیر از کمترین صنمی با شخصیت و منش سیاسی مقامات جمهوری اسلامی برخوردار نیست، لذا منطقی می نماید؛ تا مادامی که جمهوری اسلامی از حیث "مقامات" دچار تحول اساسی و از حیث "ساختار" دموکراتیزه نشده باشد مقاومت نرم افزاری۱۴۰۳ نیز سرنوشتی مشابه "جنبش نرم افزاری و تولید علم" اوان دهه هشتاد خواهد داشت. بنابراین میتوان با اطمینان بالایی گفت؛ اصل "مقاومت" از اساس در میدان عمل جمهوری اسلامی موضوعیت و طریقت خود را از دست داده است،حالا اینکه در میدان نظر برای آرامش تندروهای حامی خود از مقاومت نرم افزاری دم میزنند فاقد اثر عملی می باشد.
با شکست های اخیر؛ مقاومت سخت افزاری رسما به تاریخ پیوست، اقلیت حامی نظام اگر همچنان به "مقاومت" می اندیشند و هنوز با شنیدن نام آن نشئه میشوند ناگزیرند دست به دامان احمدی نژاد شوند،در دایره نظام فقط تفکرات احمدی نژاد از آلودگی به مقاومت سخت افزاری بری بوده است لذا میتواند مقاومت نرم افزاری را در کانتکست "انسان جهانی و جهان انسانی" به منصه ظهور برساند.
حال این روزهای ایران به کمی پیش از سال۲۰۱۱ سوریه شبیه است و ادامه انقباض سیاسی فعلی خطرناک می نماید، امروز استعفای دسته جمعی دولت اقلیتی پزشکیان و تن سپاری نظام به انتخاباتی کاملا آزاد با حضور همه صاحبنظران ایرانی داخل و خارج، منجمله #احمدی_نژاد، #موسوی، #تاجزاده و حتی #رضا_پهلوی میتواند زیباترین انتخابات منطقه را رقم زده و فراسوی تعصبات جاهلانه، خودبرتربینی ها و نگرش های حذفی، به حاکمیت اراده ملت و سربلندی ایران و ایرانی بیانجامد.
🇮🇷 @dolat_irani