حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ
وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ
(11)حمدی که با آن،
در گروه ستایشگران از بندگانش زندگی کنم
و با آن ستایش از هرکسی که به رضایت و بخششاش پیشی جسته، سبقت گیرم.
حَمْداً يُضِيءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ
وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ
وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ يَوْمَ
﴿ تُجْزىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمٰا كَسَبَتْ وَ هُمْ لاٰ يُظْلَمُونَ ﴾
﴿ يَوْمَ لاٰ يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لاٰ هُمْ يُنْصَرُونَ ﴾.
(12)حمدی که به سبب آن،
تاریکیهای برزخ را بر ما روشن کند؛
و به وسیلۀ آن، راه رستاخیز را بر ما آسان فرماید؛
و به کمک آن، رتبهی ما را نزد گواهان روز قیامت بلند گرداند.
«روزی که هر وجودی، به خاطر آنچه مرتکب شده، پاداش داده شود
و مورد ستم قرار نگیرد»؛
«روزی که هیچ دوستی، چیزی از عذاب را
از دوستش برطرف نکند
و این گنهکاران حرفهای از جانب کسی یاری نشوند».
حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ
فِي كِتَابٍ مَرْقُومٍ ﴿ يَشْهَدُهُ اَلْمُقَرَّبُونَ ﴾.
(13)حمدی که از سوی ما،
«در پروندهای که کردار نیکان در آن رقم خورده
و مقرّبان درگاهش گواهان آنند»،
به سوی اعلا علیّین بالا رود..
حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ
وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اِسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ
(14)حمدی كه به وسيلهی آن
چشمانمان روشن شود در آن زمان كه ديدهها خيره مىشود.
و چهرههايمان با آن سفيد گردد
در زمانی كه پوستها سياه مىگردد :)
حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اَللَّهِ
إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اَللَّهِ
(15)حمدی که ما را از آتش دردناک خدا آزاد کند
و در جوار کریمانهاش جای دهد..
حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلاَئِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ
وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ
فِي دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِي لاَ تَزُولُ
وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِي لاَ تَحُولُ
(16)حمدی كه با آن
جا را بر فرشتگان مقرّب تنگ نماييم :)
و با پيامبران فرستادهاش جمع شویم
در سراى ماندگارى كه جاودانیست
و محل كرامتى كه هميشگیست...
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
اِخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ
وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ
(17)و شکر خدایی كه
زيبايىهاى خلقتش را براى ما برگزيد
و رزق پاكيزه را برايمان جارى ساخت
وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ
فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ
وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ
(18)و با قدرت دادن به ما،
ما را بر همهی آفريدگان برترى داد.
پس به قدرت او،
همۀ آفريدگانش از ما فرمانبردار بوده
و به عزّت او، به اطاعت از ما در مىآيند.. :)
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلاَّ إِلَيْهِ
فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ !
لاَ، مَتَى ...
(19)و شکر خدایی كه
درِ احتیاج و نیاز ما را از غیر خود بست؛
پس چگونه قدرتِ سپاسگزاری او را داریم؟
یا چه زمانی میتوانیم به ادای شکرش اقدام کنیم؟
هیچ گاه!
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلاَتِ الْبَسْطِ
وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ
وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ
وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ
وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ
وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ
وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ..
(20) شکر خدایی که در پیکر ما
ابزار گشودن اندام را سوار کرد
و آلات بستن آنها را قرار داد
و ما را با روانهای زنده، از زندگی بهرهمند ساخت
و اعضای انجام دادن کار را در وجود ما استوار کرد
و با روزیهای پاکیزه خوراک داد
و با احسانش ما را بینیاز کرد
و با عطایش به ما سرمایه بخشید..
ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا
وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِيَ شُكْرَنَا
فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ
وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ
فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ
وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ
بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً
وَ اِنْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً..
(21)سپس ما را فرمان داد
تا اطاعتپذيريمان را بسنجد :)
و از محرمات برحذرمان داشت
تا شكرگزاریمان را آزمايش كند :)
پس از این همه عنایت،
از مسیر دستورش رویگرداندیم؛
و بر مرکب سخت و سنگین محرّماتش سوار شدیم.
اما او در كيفر ما شتاب نكرد
و در انتقام گرفتن از ما عجله ننمود... :)
بلكه با رحمتش و از روى كرامت،
به ما مهلت داد
و با مهربانىاش و از روى بردبارى،
بازگشت ما را انتظار كشيد... :)
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا
عَلَى اَلتَّوْبَةِ اَلَّتِي
لَمْ نُفِدْهَا إِلاَّ مِنْ فَضْلِهِ
فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلاَّ بِهَا
لَقَدْ حَسُنَ بَلاَؤُهُ عِنْدَنَا
وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا
و جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا..
(22)و شکر خدایی كه
ما را به بازگشت و توبه از گناه راهنمایی کرد
توبهای که آن را جز از طریق فضلش به دست نیاوردیم
و اگر از فضلش، غیر از این عنایت توبه را به حساب نیاوریم،
قطعا آزمایشش دربارۀ ما نیکو
و احسانش در حقّ ما بزرگ
و بخشش او بر ما، عظیم است..
فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا
لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ
وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلاَّ وُسْعاً
وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلاَّ يُسْراً
وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لاَ عُذْراً..
(23)البته روش او در قبول توبه،
براى كسانى كه قبل از ما بودند، اینطور نبوده
و از دوش ما آنچه به آن طاقت نداريم برداشته شده
و جز به اندازۀ توان، به ما تكليف نداده
در میان آن تکالیف سخت،
ما را جز به تکالیف آسان وا نداشته
و در این زمینه برای هیچ یک از ما
دلیل و بهانهای باقی نگذاشته است.. :)
فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ
وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ..
(24)بنابراین هلاک شونده از ما،
کسی است که در میدان مخالفت با او هلاک شود
و سعادتمند از ما کسی است که
به سوی او اشتیاق داشته باشد..
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلاَئِكَتِهِ إِلَيْهِ
وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ
وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ
(25)و شکر خدا با همۀ آن حمدی که
نزدیکترین فرشتگانش
و بزرگوارترین مخلوقاتش
و پسندیدهترین ستایشگران آستانش
او را ستودهاند..
حَمْداً يَفْضُلُ سَائِرَ اَلْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ.
(26)حمدی که از دیگر حمدها
برتری جوید
مانند برتری پروردگار به همهی مخلوقاتش..
ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا
وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ
وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ
وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً
مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ..
(27)سپس خدا را شکر
به جای همۀ نعمتهایی که
او برای ما، تمام بندگان گذشتهاش
و همۀ آنانی که هستند و میآیند، دارد
و حمدی به عدد تمام اشیایی که
دانشش بر آنها احاطه دارد
و حمدی به جای هر یک از اشیا به چندین برابر..
ستایشی ابدی و همیشگی تا روز قیامت.. :)
حَمْداً لاَ مُنْتَهَى لِحَدِّهِ
وَ لاَ حِسَابَ لِعَدَدِهِ
وَ لاَ مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ
وَ لاَ اِنْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ...
(28)ستایشی که مرزش را پایانی
و شمارۀ آن را حسابی
و پایانش را نهایتی
و مدّتش را سرآمدی، نباشد...
حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ
وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ
وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ
وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ
وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ
وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ
وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ
وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ
وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ..
(29)حمدی که رشتۀ اتّصال به طاعت و بخشش
وعامل رضایت و خشنودیاش
و وسیلۀ آمرزشش
و راهی به سوی بهشتش
و حفاظت کننده از کیفرش
و امان از خشمش
و مددکاری بر طاعتش
و مانع و سدّی از نافرمانیاش
و کمکی بر ادای حق و عهد و پیمانش، باشد..
حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي اَلسُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ
وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ اَلشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ
إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ ..
(30)حمدی که به وسیلۀ آن،
در بین سعادتمندانش به سعادت برسیم
و با آن توسط شمشیر دشمنانش در ردیف شهیدان قرار بگیریم.
به درستی که او یاری دهندهی ستودنیایست...
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته..🌱
May 11
آقا امام رضا به ابوهاشم جعفری فرمودند:
عقل، عطیه و موهبتی الهی است
که در فطرت هر انسانی وجود دارد.
اما ادب را باید با تلاش به دست آورد..
#خدایا
ما میخوایم متخلق بشیم به #اخلاق الهی..
اصلا همه آداب اخلاق رو رعایت میکنیم که نشانهای از تو روی زمین باشیم...
توی این ماه به «مودب» شدن ما کمک کن قربونت بشم..
4_5913421920727993151.mp3
4.19M
یه کم فضیلت مولا بگیم
دلمون خُنک بشه..
هرچند که
حدیثِ فضلِ علی را تمام نَتْوان کرد
اگر مِداد شود بَحر و وَر قلم اَشْجار ...
آقا امام حسن عسکری فرمود:
میثاقی که از موسی و بنی اسراییل اخذ شده و به خاطرش موسی رو کشوندن به طور، درمورد رسالت آخرین نبی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله وسلم
و ولایت مولا علی بود :)
#علی علی علی....
راشِدون
یه کم فضیلت مولا بگیم دلمون خُنک بشه.. هرچند که حدیثِ فضلِ علی را تمام نَتْوان کرد اگر مِداد شود بَ
.
کدوم علی؟...
یکی مثل من بگه که فایده نداره...
اِبنِ اَبِی الحَدیدِ سُنی مذهب میگه
علی با زبانِ روزه
در نخلستونِ یکی از یهودیان کار میکرد
و مزدِ او رو یک مَد (۷۵۰ گرم) جو تعیین کرد.
مولا کارش رو کرد و مزدش رو گرفت.
رفت جو رو آسیاب و خمیر کرد.
نون پخت و خواست افطار کنه
که فقیری دربِ منزلش رو زد و غذا طلب کرد.
مولا همون یک لقمه نانِ جو رو بهش عنایت کرد
و تا خودِ صبح گرسنه موند!.....
عمر بن عبدالعزیز، حاکمِ اُمَوی، با جمعی نشسته بود
و صحبت از زُهدِ انسان ها شد
عمر گفت:
زاهدترینِ مردم در دنیا
#علی بن ابی طالب بود !...
.
علی علی علی...
راشِدون
شب اول: بسم رب العلی الاعلی.. ماه رمضان برای ذهن کودکیام، با چند چیز تعریف شده است که راستش هیچ ج
.
شب دوم:
بسم رب العلی الاعلی..
چه ماه رمضان غریبی سید!
غربت نه از آن جهت که من تنها کسی بودم که در یک محیط اسلامی، روزه بود و تمام همکارانش آمدند و چای و صبحانهای زدند بر بدن.
نه، اینکه اصلا به جهنم..
به هرحال روزه امری شخصی محسوب میشود و شاید تمامشان شرایط گرفتنش را نداشتهاند!
اصلا مگر غربت روزهداری من دربرابر غربت روزه داری مولا امیرالمومنین به حساب میآید؟ حاشا که اگر حتی غباری باشد در برابرش..
بلکه غربت از این جهت که بارقههای سوزانی در دلم شعله میگیرند وقتی بیمعرفتیشان را نسبت به این ماه عزیز میشنوم.
البته بخشیاش را میگذارم پای شرح و تفسیرهایی که از ماه رمضان از کودکی زیر گوشمان خواندهاند.
اصلا مگر میشود روزه بگیری صرفا برای اینکه حال گرسنهای را درک کنی؟
اصلا مگر تویی که خیالت از افطار پر و پیمانت جمع است، میتوانی حال آن کودکی را که روزهاست گرسنگی را مانند فرزندش بغل کرده است، درک کنی؟
چه کسی این تعریف را باب کرده است؟ نمیدانم.
اما از نظرم بدترین دفاعیهایست که میتوان دست روی آن گذاشت و دیگران را به روزه گرفتن تشویق کرد..
آه ای #رمضانالکریم مهربان و آغوش گشودهی من!
کاش میتوانستم محبتت را در دلها ایجاد کنم..
روزه گرفتن که دلیل علمی نمیخواهد.
اصلا روزه گرفتن که دلیل نمیخواهد!
همین کافی نیست که حکم خداست؟ :)
خدایی که حواسش به تک تک جزییات خلقتش است و میداند هر ذره باید کجا قرار بگیرد تا به تکامل برسد، نمیتواند صلاحیت این را داشته باشد که برای مخلوقش حکمی را صادر کند؟
واقعا متوجه نمیشوم که چرا برای روزه گرفتن دنبال دلیل و توجیه میگردیم..
بله، روزه اثراتی دارد
اما شاید فلسفهی اصلیاش،
آزمایش میزان طاعتمان باشد..
بگذریم..
این ماه رمضان، به خودم به چشم کسی نگاه میکنم که با همان غذایی که درست میکند، با یک بسم الله اولش، با یک وضوی قبل از طبخش، با یک نیت اهل بیتش، با یک زیارت جامعه یا زیارت عاشورایی که بالاسرش میخواند، یا حتی با یک قطره اشکی که حین آماده کردنش حین شنیدن روضهای میریزد، میتواند آن غذا را به نوری تبدیل کند و آن نور را به وجود اهالی خانه برساند..
نوری که انسانساز است و محبتآفرین..
چه جایگاه رفیعی سید!
روزی فکرش را میکردی که میشود از دلِ آشپزخانه هم راهی به تربیت انسان باز کرد؟...
شاید بهتر باشد عنوانش را بگذاریم:
نیتهای انسانساز :)
#رقعه
ما برای
آنکه این جمع
ساخته شود
سالها
خونِ دلها
خوردهایم :)
الحمدلله علی هذه نعمه..
#خدایا
ما را عهدهدار و امانتدار خوبی برای نعماتت قرار بده..
+ مازدخت نوزادی محسوب میشه که بعد از مدتها سپری کردن دورهی بارداریش، وضع حمل شده و تازه مراقبتهای اصلیش شروع میشه که بزرگ بشه،
رشد کنه و به نقطهی کمال خودش برسه..
+ دم همه رفقای همراهمون گرم :)
+ ماه رمضان، بهار مومن است و
امیدی برای ناامیدها،
حرکتی برای متوقف شده ها،
شروعی برای به خط پایان رسیده ها،
و مرهمی برای دلشکستهها..
+ ساکنینِ جدیدِ منزلِ ما :)
#رمضانالکریم 🌙