#وفات_حضرت_معصومه و تورم تقویم شیعی ؟!
#رسول_محمدزاده
دیروز به روایت بعضی تقویم ها روز وفات حضرت معصومه (س) بود. در مدرسه ما هم به تبع بعضی هیات های مذهبی مراسماتی برگزار شد. راستش را بخواهید اگر از خود من بپرسند موافق برگزاری این مراسمات هستم یا نه، جوابم تا حدود زیادی منفی خواهد بود.
لطفا زود قضاوت نکنید. من هم می فهمم نفس این مراسمات، تعظیم شعائر و ذکر اهل بیت ع است. اما این را نمی فهمم که چرا باید برای تعظیم شعائر، حتماً مناسبتی بتراشیم. مگر نمی شود بدون آن که بگوییم امروز روز وفات یا شهادت یک معصوم است، مجلس ذکر معارف و مناقب اهل بیت ع برگزار کنیم؟ چرا باید بخاطر برگزاری مجلس، بگردیم و به ضعیف ترین اقوال استشهاد کنیم تا بتوانیم مجلسی بگیریم؟!
جالب است بدانید تا 100 سال قبل که جواد شاه عبدالعظیمی کتاب نورالآفاق را نوشت، هیچ منبع حدیثی و تاریخی، زمان دقیقی برای وفات ایشان ذکر نکرده اند.
در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه(س) ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ق و تاریخ وفات او ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ق ذکر شده و از آن کتاب به دیگر کتابها راه یافته است؛ اما برخی از علما مانند آیتالله مرعشی نجفی، آیتالله شبیری زنجانی، رضا استادی و ذبیحالله محلاتی و... با این نظر شاه عبدالعظیمی مخالفت کرده و تاریخهای ذکر شده در این کتاب را ساختگی دانستهاند.
قضیه زمانی جالب تر می شود که بدانیم مناسبت هایی مثل روز دختر (روز ولادت حضرت معصومه) ، روز ولادت علی اصغر ، رقیه خاتون و... نیز از همین دست هستند.
عموماً این مناسبت ها در این 20 سال اخیر که اوضاع هیئات مذهبی به برکت انقلاب اسلامی رونق گرفته اند وضع شده اند و الا هیچ وقت تاریخ شیعه این همه تورم مناسبتی نداشتیم.
ممکن است بفرمایید ضررش چیست؟
اولین ضررش نسبت دروغ دادن به دین است. وقتی مردم معمولی بشنوند فلان مناسبت اعتبار چندانی نداشته، کم کم نسبت به همه چیز دین بد بین می شوند. حس می کنند همه چیز ساختگی و بافتگی است. خصوصاً جوانان که روحیه حقیقت جویی بالایی دارند.
ضرر دیگرش مناسبت زدگی و خارج کردن دائمی مردم مذهبی از روتین زندگی است. هر روز یک برنامه و مناسبت، هر روز یک کار جدید. در این صورت شما مجبور هستی که رسانه های جمعی را هم به خط کنی و آن شب را حرمت حفظ کرده و... خلاصه این که حال مردم را بد می کنی
از آن طرف مجبور می شوی برای تعدیل حجم عزاداری ها، شروع کنی جشن هم بتراشی. و اینجاست که می افتی به جان تقویم و آن قدر می گردی که چند تا جشن هم بتوانی بسازی!
اما ضرر مهمترش این است که مناست ها تعیین می کنند که کدام معارف دینی را اولویت قرار دهی و به مردم بگویی. بدیهی است که شما با این حجم انبوه مناسبت ها نمی توانی معارف دین را بترتیب اولویت و ضرورت به مردم بیاموزی. به همین دلیل بعد از مدتی یک دین کاریکاتوری به مردم یاد می دهی که در آن دین وزن شناخت امام هادی ع از شناخت حضرت معصومه و جناب عبدالعظیم حسنی کمتر است. وزن قران از همه اینها کمتر. ارتباط با خدا و دعا و انس همین طور و...
من معتقدم عصرنا هذا نیز از این جهات دارد شبیه دروان صفویه می شود که دین را بشدت متورم نموده و حجم معارف و مناسک را تا حد زیادی بالا برد. با این تفاوت که دوران صفویه این حجم از رسانه ها و اطلاعات معارض دینی وجود نداشته و مردم متعبداً هر چه از ناحیه علما و رسانه های مرسوم آن دوره که منابر باشند می شنیدند، می پذیرفتند.
در حالی که امروز هر آنچه مردم از رسانه های خودی می شنوند، خطا پنداشته و بعد هم با یک سرچ معارض هایش را پیدا می کنند.
ذیلاً دو فایل صوتی مهم از دو عالم بزرگوار را که یکی از دوستان زحمت کشیدند برایم فرستادند را تقدیم تان می کنم:
@rasooll_ir