eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
331 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوهای شهید بروید! *برادران دو قلوی شهیدی که هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!* 🌹🌹 🌹 🌹 بخوانید قصه مظلومانه برادران دو قلو شهید دفاع مقدس *از شیرخوارگاه تا آسمان* *شهیدان ثابت و ثاقب شهابی نشاط.* نوجوان‌هایی که سال ۶۱ امدادگران خستگی‌ناپذیر گردان سلمان بودند. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. *همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یک‌بار یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌هایشان را با وجد نگاه می‌کنند، دوقولوها دست در گردن هم در کنج سنگر، گریه می‌کنند.* بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بی‌سرپرست هستند و هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکس‌های کودکی و *زنبیل قرمزی* که در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل کرده گریه می‌کنند. *چندی بعد ثاقب در مجتمع نگهداری خودش به دلیل مجروحیت دعوت حق را لبیک گفته و ثابت نیز بعد از چند سال تحمل مجروحیت از استنشاق گازهای شیمیایی به نزد برادر می‌شتابد و او نیز شهد شهادت را می‌نوشد.* روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یکدیگر داخل آن زنبیل کوچک قرمز رنگ گذاشته بود و زیر شرشر باران کنار درب ورودی بهزیستی رهای‌شان کرده بود. حال درد نان بود یا درد جان،کسی نمی‌دانست. *از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان.* ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر کجا که اعزام می‌شدند، در درون ساکشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکی‌شان به همراه دست نوشته‌ای بود که به در ودیوار شهرها می‌چسبانیدند: *"مادر، پدر! از آن روز که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها می‌گذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم..."* اما هیچگاه روزی فرا نرسید که قاب عکسی باشد و عکسی از ثاقب و ثابت وخانواده‌شان در کنار یکدیگر. *آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است.* *اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ۵۰، ردیف ۶۷، شماره ۱۹ وردیف ۶۶ شماره ۱۹، دو برادر شهیدی آرام کنار یکدیگر خفته اند که شب‌های جمعه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!* بسیج شجره طیبه ای است که عاشقان و دلباختگان آن ، نام و نشانی در گمنامی یافته اند *برای شادی روح شهداء بخصوص این دو شهید بزرگوار فاتحه مع الصلوات* @rasooll_khalili
🌷 وقتی بهش می‌گفتیم چرا گمـنام ڪار می‌ڪنی ..! میگفت: ای بابا ، همیشه ڪاری ڪن ڪه اگه خدا تو رو دید خوشش‌ بیاد نه مـردم (: 🕊 🌸🍃 @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ⛔️برای امام‌زمان چه کردی؟ ❇️ماجرای زیبای خواب تکان دهنده استاد شجاعی 🌹 از زبان : 👤 🌹 👌 😔 @rasooll_khalili
5d49be6bbfcde8813d39e80c_-3445631548033545698.mp3
3.24M
🎶 🌤غمگینم پس کی میای یه روز دوباره 💕زهرا آخه حرم نداره...💔 🌤غمگینم، میسوزه چشماش از گناهم 💕پنهونه اشکاش از نگاهم😭 🌤آقا بگیر دستای سردم 💕آقا بیا من توبه کردم.... با صدای🎤 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌸 @rasooll_khalili
شهید رسول خلیلی در کودکی در کنار پدر و مادرش پدر، رزمنده ی جبهه های عشق خمینی بود و مادرمدافع #حجاب زهرایی میعاد گاهشان هم گلزار #شهدا بود. مگر میشود رسول راهی جز شهادت در پیش گیرد؟! @rasooll_khalili
✨♥️ «اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها و بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُکَ» ✨ باسلام دادن به حضرت زهرا"س" تمام ائمه علیهم السلام جواب سلامتان را میدهند .... چون به مادرشان سلام داده اید ...✨ @rasooll_khalili
1_61677454.mp3
9.18M
🕊 🍃 مجیدم...🕊 رفیقم...😭 شهید مدافع حرم شدی... @rasooll_khalili
همان پرستار فیلم «چ» حاتمی‌کیا است که در دوم اردیبهشت 1338 در یک خانواده مذهبی در کرمانشاه به دنیا آمد و در بیست و پنجم مرداد ماه 1358 در شهر پاوه‌ای که شهید چمران را برای دفاع از خود می‌دید، در لباس سفید پرستاری به رسید. در توصیف شهادت این شهیده می‌گوید: «دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش میرفت» @rasooll_khalili