بسم الرب المهدی 🌸🍃
السلام علی المهدی🌸🍃
دعوت نامه ای از آسمان😍
امروز🌺🍃
مهمان شهید مدافع حرم🌺🍃
#شهیدحسن_قاسمی_دانا هستیم در روز تولدشون😍🌹🌹
دلامونو آماده کنیم😊
التماس دعاااااای فرج🌹🌹🌹❤️❤️❤️
یا علی✋
بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃
بسم الرب المهدی🌸🍃
السلام علی المهدی🌸🍃
خوشا آنان که پایان راهشان خادمی مهدی (عج)است
وشهدات بهانه ی ملاقاتشان🌸🍃
عرض کنم خدمت شما بزرگواران معرفی امروزمون کمی متفاوت تره☺️
این روایت به نقل از یکی همرزمان شهید #حسن_قاسمی_دانا ست🌺
با ما همراه باشید با این روایت جالب و شنیدنی😭😭😭
بی تعارف و احوالپرسی بریم سراغ شهیدی که خیلی ازش حرف دارم برای گفتن
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
هستین دیگه ؟؟؟
اگر دوست داشتین
رفقاتونم دعوت کنین
شناخت شهدا کمک میکنه به بهتر زندگی کردنمون
و اینکه بهتر راه رو بشناسیم
اخه با این ستاره ها گم شدن خیلی افتضاحه
خب
اول از همه میخوام درباره حسن چند تا نکته بگم
که حسن جسور و نترس و شجاع بود
۱۵ سال مربی آموزش بود
حسن یک بچه مشهدی با عشق بود
که اگر میدیدش میگفتی این عناوینی که قراره امروز راجبش بشنوی اصلا باورت نمیشه
بس که خاکی بود و بی ریا
💠مغازه نونوایی داشت
خونه داشت
موتور داشت
زندگی راحتی داشت
ولی عاشق انقلاب و نظام و ولایتش بود
اینا رو اینجوری براتون بگم
❤️که داش حسن ما مربی خیلی قهاری بود
تو چی؟!
بخون فقط مغزت سوت نکشه
مربی راپل بود
مربی کایت و پاراگلایدر
مربی غواصی
و مربی شکار بود
💠یکی از خصوصیات خیلی خاص حسن
حضور فعالش بود تو فتنه ها مخصوصا سال ۸۸
🌷🍃از شجاعتش که نپرس
وقتی نوع شهادتش رو برات گفتم میفهمی حسن کی بود و چه کرد
این مرد اولین شهید مدافع حرم مشهدی بود
🌺🍃اصلا حسن باعث شد شهادت بچه های مدافع علنی بشه و تشیع ها شروع بشه
☘🌷با تمام جسارت و علم و توانایی هاش
همیشه خنده روی لب اطرافیانش میاورد
عقیده ش این بود
بچه حزب اللهی باید عین امام و مقتداش علی علیه السلام باشه
به وقتش خنده به وقتش خشم
🌼🍃مثلا رضا سنجرانی میگفت
وقتی جلسات مربی ها بود
از بس که حسن شیرین خاطره تعریف میکرد
🌹🍃بهش در گوشش میگفتیم و ازش میخواستیم داداش تو تعریف کن برای همه
✔️حسن عاشق شکار و تفریح و مسافرت بود
خیلی شوخ طبع و جوک بود
اما نمیدونم خاطرات طنزش رو قبل از خاطره ی شهادتش بگم یا بعدش؟!
🌀بذارین اول شادتون کنم با یادش
اخرش دلتون رو بشکنم و با دل شکسته دعام کنین
💠یه روز حسن با سه تا از رفقای مشهدی میرن حرم آقامون علی ابن موسی الرضا علیه السلام
❤️حسن میگه بچه بیاین من یک ویلچر میگیرم
سوار میشم بیینیم ملت چیکار میکنن
🌼🍃شب ولادت یکی از ائمه ی اطهار بوده و حسن هم خوشتیپ میشینه روی ویلچر
میگفت من رو ویلچر و دوستام دورم بودن و هر کس میدید میگفت آخی جووون مردم فلجه😂
دوستامم میگفتن برای دوستمون دعا کنین😐😂
رسیدیم جای ضریح
پشت پنجره فولاد همه برامدعا میکردن
میگفت یکدفعه دیدم یک پسری مزاحم دختری شده 😡
هی دوست داشتم پاشم بزنمش ٬ هی عصبانیتم رو میخوردم 😠
ولی هی با صورتم عصبانیتم روبهش نشونمیدادم
💠میگفت منم به رفقام گفتم اماده باشید من پاشدم دوییدم شما هم فرار کنید...
میگفت یکدفعه دیدم پسره بازم مزاحم دختره شد😡
بلند شدم
زدم تو گوشش
و فرارررررررررر
دوستامم دنبالم ...
مردم فکر کرده بودن شفا گرفتم 😐
اونها هم دنبالم منو بگیرن و تبرک کنن
خخخخخخخخ😂😂
ما همفرار تا ازحرم رفتیم بیرون
یادش بخیر
سردار بزرگ فاطمیون
این جمله از شهید بزرگ #سید_حکیم
نقل شده :
وقتی حسن شهید شد احساس کردم چند نفر شهید شدن
چونوقتی حسن بود همه کارها رو میکرد...
این خاطره ی مصطفی صدرزاده هم راجب حسن موید همین سید حکیم هست:
میگفت ما تو محاصره گیر کرده بودیم
تو عملیاتی بود که حسن نبود
یکبار دیدیم از یک جناح چند نفر اومدند
برای کمک با ارپیجی و کلاش و پی کا و سمت دشمن تیر اندازی
💠ما تونستیم از محاصره در بیایم و کمک به موقع بود و دقیق
خلاصه نجاتمون دادن بچه ها
🌷بعد از عملیات فهمیدیم که حسن تنها بوده
از یک پنجره با کلاش میزده از جای دیگه آر پی جی از جای دیگه پی کا
تنهایی دشمن رو تاز و مار کرده بود
🌸حرف از این مرد بزرگ زیاده
اونقدرا که هرچی بگم کم گفتم
حسن ابالفضلی جگر بود😭😭
❤️اها تا یادم نرفته اینم بگم
حسن مسئول گردان تک تیراندازهای فاطمیون بود
🌺تو منطقه حی الزهرا
شب جمعه بود و عملیات باز پس گیری مناطق مسکونی بود
🌴مصطفی صدرزاده تعریف میکرد باید اون خونه ها پاک سازی میشد و من وایسادم گفتم داوطلب میخوام یا علی بگه
میگفت اولین نفر #حسن بلند شد
خلاصه با چند نفر رفتیم کار روتموم کنیم
۱۶ تا داعشی دوتا اتاق اون طرف تر بودن و باید پاکسازی میکردیم
💠میگفت من زخمی شده بودم و یکی دیگه از بچه هام زخمی بود
دیدم #حسن نارنجک برداشت اومد بره سمتشون
💠گفتم #حسن کجا
گفت یکی باید کار رو تموم کنه
و از سوراخ دیوار اومد بره داخل و اخرین نگاه رو بهم کرد
مصطفی میگفت تو دلم گفتم حسن ترسیده😢
ولی دیدم زیر لب داره زمزمه میکنه
میگفت ذکر آخر رو گفت و رفت تو
صدای تیر اومد و انفجار😭😭
شیش تا تیر به شکمش خورده بوده
اما خودش انتقام خودش رو گرفت
۱۶ تا حرومزاده رو بِدَرَک فرستاده بود
♣️اینجور مردانی داشتیم
که مادر گیتی مِثلِشون نخواهد دید❌
هر چه داشتن به عشق دفاع از عمه ی سادات گذاشتند و رفتند
پیکرش روز شهادت امیرالمومنین علیه السلام برگشت😭
و روز شهادت عمه ی سادات تشیع شد
حسن جان
داداش گلم
تو بهترین رفیق مصطفی و مرتضی بودی
و برای ما بهترین الگو🌷
امروز به رسم وظیفه یادت کردم
هم دل خودم آروم شه
هم دل مصطفی و مرتضی شاد شه
❤️تو هم به رسم رفاقت و مهربانیت دستگیر باش داداش
🌻هدیه به دل نازنین بی بی زینب کبری سلام الله علیها و شادی دل ایشون یک صلواتی بفرستین
ببخشین طولانی شد
حلال کنین و التماس دعای شهادت دارم✋
تــو نـماز عـشق مـن بودے ولــــی حالا ببین..
🌺 رفتی و دیگر نشسته خواندنش شد قسمتم.
#کلنا_فداک_یازینب
دعامون کنید داداشی گلم🌹
🕊 شـهیـدانــه 🕊
داداش که داشته باشی...🌸 🌸اگه کل دنیاهم دشمنت باشه،،،، سرتوبالا میگیری میگی🌸 🌸منو داداشم،،،شماهمه
#عاشقان بی کفن ها با کفن بیگانه اند
روی جسم پاره ی ما بوریا باید کشید
بیتی که شهید رضا سنجرانی وصیت کرده بود اگر من رفتم و به حسن رسیدم.
زیر عکس های مشترک من وحسن بنویسید.
انشاءلله یادگاری بماند.
تشکر میکنیم از همرزم بزرگوار شهید که بهمون اجازه دادند،خاطراتشونو نشر بدیم
ودر آخر
هدیه به ساحت مقدس
#امام_زمان"عج"وشادی روح شهید
#حسن_قاسمی_دانا
3مرتبه سوره توحید و 3 شاخه گل صلوات🌺🌺