باز هم پنجشنبه
وبوےدلتنگی می اید
یادعزیزان و
عکس های یادگارے
دوست داشتن ها
ونبودنها
🌻روحشان شاد و یادشان گرامی🌻هدیه ب اموات وشهداواموات گروه وتازه گذشتگان
صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم💐💐💐💐💐
ارسالی یکی از اعضا:
👇👇👇👇👇👇👇
دیروز خیلی حالم آشوب بود..
از اون مدلها که قید همه چیو میزنی..
رفتم تو فکر رسول؛ و شروع کردم باهاش حرف زدن: دیگه جوابمو نمیدی/ دیگه حاجتمو نمیدی/ دیگه هوامو نداری/ باشه منم اومدم گلزار نمیام پیشت ولی دلم آروم نگرفت و فورا گفتم نه میام ولی از دور بهت سلام میکنم😔💔
شب موقع خواب بازم از حال بد و خرابم بغضم گرفت و درعالم خستگیروحی ساعت۳ خوابم برد...
خواب دیدم تو یه حرمی هستم(یا امام رضا بود یا حضرت عبدالعظیم)
دیدم داداشرسول دمدر نشسته بااون پیرهن سبزه و داره با بغلدستیش حرف میزنه و میخنده و هرزگاهی نگام میکنه و لبخند میزنه..
تو خواب هم ناراحت بودم از دستش ولی اون هرجا میرفتم همراهم میومد و مواظبم بود..
وارد یه مجلس روضه شدیم نمیدونم مجلس کدوم امام بود(حضرت زهرا؟ حضرت زینب؟ امام حسین؟) یکی از اینها بودن...
اقارسول اومد یه استکان چای خورد و استکانشو داد بهم و لبخند عمیقی زد و گفت:
((خیالت راحت! حواسم به همه چی هست! مواظب باش! همه چی درست میشه.)) و سرشو انداخت پایین و رفت..😭😭😭😭
لحظه به لحظه این خواب برام نشونه هستش.. هم سر حرمامامرضا هم حضرت عبدالعظیم هم مهمتر از همه اقارسول..😔
داداش همیشه توی خوابام فقط نگام میکرد ولی اینبار مخاطب قرارم داد.. هیچوقت یادم نمیره اون لحن مهربون و برادرانهی قشنگ رو.. هنوز صداش تو گوشمه😭😭❤️❤️
#حواسم_هست_که_حواست_به_همهچی_هست
👇👇👇👇👇👇👇ادامه
👇👇👇👇👇👇👇
@rasooll_khalili
ادامه👇
*امام رضا قضیش این بود که میخواستم برم مشهد ولی گفتم امام رضا باهام قهره و جوابمو نمیده.. چه فایده که برم*
فرداش دوستم از مشهد پیام داد حرم امام رضا مخصوص بیادتم...
بازم زبونم قفل شد و یاد یه حرف حاجحسینیکتا افتادم که میگفت:(( این شما نیستین که دلتون واسه شهدا تنگ میشه! اول اونا دلشون تنگ میشه بعد شما..)) و بعد نشستم فکرکردم که درباره امام رضا هم صدق میکنه که اونم حواسش هست بهم..😔😭
@rasooll_khalili
🍃بسم رب الشهدا
🌹🍃با نام خدا و با مدد از حضرت اباصالح المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🌺🍃و تشکر از شهید به پیشواز مهمان امروز میریم و شروع میکنیم معرفی شهید بزرگوار
🌸سیدمجتبی علمدار🌸
ای شهید دلم گرفت!
روحم پژمرد، صبر و طاقتم به سرآمد..
از گذشته ها شرمنده ام واز آینده ها بیمناکم...
تنها تسلی ام آب دیده است،
اشکی که تقدیم تو می کنم،
آبی که با آن دل خود را شستشو می دهم و غم های درونی خود را تسکین می بخشم...
ای شهید از آتش درونی خود می کاهم و برای لحظه هایی آرامشِ ضمیر می یابم.
ای شهید برایمان دعا کن..