@rasooll_khalili

@rasooll_khalili

@rasooll_khalili

@rasooll_khalili

@rasooll_khalili

@rasooll_khalili

دوستان پست زیر را بخوانید .ارسالی کاربران هست واقعا خواندنی است

خواب دیدم دم سحره هییت درش باز بود دیدم خیلی شلوغه قبلش سروصدارومیشنیدم ولی نمیدونستم مال چیه رفتم بیرون دیدم همه دم در هییتند همه پیرهن مشکی تنشون بود ولی به جای همهمه سینه زنی صدای ادمهایی بودکه داشتن حرف میزدند رفتم جلوببینم چیه دیدم همه شهدا جمع شدند همه بودند تعجب کردم گفتم هییت چرا اینجوریه دقت که کردم دیدم همه مدافعین حرم همه بچه های دفاع مقدس همه بودندیه دفعه چشمم به رسول افتاد اونم منو دید ولی انگار کس دیگه نمیدید صدام کرد گفت بیا رفتم جلو یادمه خیلی شادبود پیرهن مشکی تنش بود گفتم چرا مشکی؟گفت ماه محرمه گفتم یادم نبود.گفت اقا دعوتمون کرده بیاییم اینجا قراره خودشم بیاد گفتم امام حسین قراره بیاد؟گفت اره گفتم منم بیام؟گفت نه گفتم چرا گفت تو محفل ما که نمیتونی بیایی گفتم پس من چیکار کنم گفت ازهمون بیرون نگاه کن گفتم باشه رفت تو ولی مدام حواسش بیرون بود که من کجام چندبار ازجاش بلندشد که ببینه من هستم یانه وقتی خیالش راحت شدبهم خندید بهش اطمینان دادم که جایی نمیرم تابرگردی وقتی نشست دستش مدام بالابودکه من هستم پس نریا ولی انگار یه چیزی روکنار خودم حس کردم اومد نشست کنار من گفتم رسول تواونجا پیش دوستات بودی اومدی پیش من؟گفت اقا گفت بیام پیشت که تنها نباشی گفت که اقا گفته اون خواهر من زینبه نباید تنها باشه برو پیشش تا خیالم راحت باشه انگار همه دنیا روبهم داده بودند رسول ازاون ور هم اقا اربابم حسین از دوطرف همه حواسشون بهم بود رسول باهام حرف میزد میگفت ببین کجا اومدی گفتم اره جای خوبیه چون توهستی چون اقاهست چون شهدا هستند گفتم رسول؟گفت هیچی نگو میدونم تودلت چی میگذره میدونم چی میخوای پس فقط بسپار به من گفتم رسول تاتوهستی خیالم راحته گفت فقط مارو رهانکن گفتم رسول من به جزتو و ارباب وشهدا چیزی ندارم گفت پس بخند گفتم نمیتونم گفت نمیتونی؟گفتم نه دستشو گرفت سمت داخل هییت منبر اقاروبهم نشون داد گفت به خاطر اون بخند گفتم چشم تمام وجودش پرنورشد انگار همه دنیا روبه رسول داده بودند دیدم خودمم لباس مشکی تنمه گفت هدیه اقاست وما بعدش رسول رفت ونشست کنار اقا وباز مدام دستش بالابود که من هستم پس خیالت راحت تااخر هییت بارسول بودم بعد هییت همه رفتنداخرش گفت زینب اقا دستور داده همه جوره هواتو داشته باشیم (ارسالی کاربران به نام خادم کوچک رسول) @rasooll_khalili

قرار_شبانه 🕙 یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد😍 •••جز برای فرج یار دعايی نکنيم••• قـــــرار عاشقی به وقت امام زمان(عج) همه باهم می خوانیم دعای فرج تعجیل در فرج امام زمان(عج) 🌺🍃هدیه به حضرت فاطمه زهرا(س) #به_نیابت_از_جمیع_شهدا #به_ویژه #شهید_رسول_خلیلی 🌺🍃 @rasooll_khalili

طبق قرار شبانه ۵ صلوات به نیابت از #شهید_رسول_خلیلی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » #شهید_رسول_خلیلی

نیت قرائت روزانه چند آیه از قرآن 🌺 از طرف شهدا برای فرج و سلامتی امام زمان 🌺 #التماس_دعای_فرج #التماس_دعای_شهادت #قرائت_قرآن_روزانه #قرآن_روزانه

سلوکانه @rasooll_khalili

🎈بمان که هر عبور تو، هم سوی رویاست . میلادت مبارک اقا محمد رضا 🌺🌺🌺🌺🌺 #شهید_محمدرضا_دهقان 🆔 @rasooll_khalili

به یاد خواهران عزیزم همین الان یهویی کنار برادرمون..❤️🌸 (ارسالی کاربران) @rasooll_khalili

خداوندا! کمکمان کن دوستی داشته باشیم که در گرفتاری ها و عقب ماندن ها و بعد از مرگ مارا دریابد.. رفیق شهید داری یا نه ؟ @rasooll_khalili

🌻اسم داستان:من دروغ نمی گویم شهید سید علی اکبر شجاعیان می رفت پیش مادرش وگریه می کرد . می گفت :بابا داره به من دروغ گفتن رو یاد می ده از من میخواد برم دم در بگم خونه نیست !" ده یازده سالش بیشتر نبود ولی وقتی پای این جور مسائل می اومد وسط ;دیگه کوتاه نمی اومد . شهدا ما شرمنده ایم کانال فرهنگی شهیدانه هرروز داستانی کوتاه از شهدا #تلنگر @rasooll_khalili

دید در معرض تهدید دل و دینش را رفت با مرگ خود احیا کندآیینش را رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر چفیه و قمقمه اش ... کوله و پوتینش را. عموی شهیدم اسماعیل جوکار جای مهتاب به تاریکی شبهام تو بتاب نمیدونم رمان الهام خوندید یا نه .. تا زمانی که به سن 16رسیده بودم حتی نمی دونستم ی عمو شهید دارم همیشه فکر میکردم فوت کرد و چون سنش کم بوده اسمشو شهید گذاشتن تو رمان الهام بیشترین و بدترین اتفاقات زندگیمو ننوشتم اینم واستون ننوشته بودم... اما الان دو سال محجبه شدم و به لطف شهید رسول خلیلی شهدا رو شناختم و فهمیدیم که عموی شهیدیم دارم ... شهدا نسل امروز با شما خیلی فرقها دارند کمکان کنید مثل شما شویم مثل شما زندگی کنیم ... @rasooll_khalili

🍃ظاهر اراسته‌ام در هوس وصل، ولی من 🍃پریشان تر از آنم که تو میپنداری... #شهید_رسول_خلیلی💙 #عکس_پروفایل #عکس_نوشته 💙 @rasooll_khalili

#شهیده اقدس طاهری🕊  ☘متولد یکم فروردین 1339 تهران ☘تحصیلات خود را تا پایه ی پنجم ابتدایی ادامه داد. ☘در حمله ی موشکی رژیم بعثی عراق به تهران در دوازده فروردین 1364 دعوت حق را لبیک گفت و به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد. 🕊🕊🕊 #شهیده‌هایمان_را_بشناسیم #شهیده_اقدس_طاهری 💙 @rasooll_khalili

قرار_شبانه 🕙 یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد😍 •••جز برای فرج یار دعايی نکنيم••• قـــــرار عاشقی به وقت امام زمان(عج) همه باهم می خوانیم دعای فرج تعجیل در فرج امام زمان(عج) 🌺🍃هدیه به حضرت فاطمه زهرا(س) #به_نیابت_از_جمیع_شهدا #به_ویژه #شهید_رسول_خلیلی 🌺🍃 @rasooll_khalili

طبق قرار شبانه ۵ صلوات به نیابت از #شهید_رسول_خلیلی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » #شهید_رسول_خلیلی

🌞ای چراغ همیشه روشن عشق، باش تا صبح دولتم بدمد 🌞#تو در این عصر خوشتری، زیرا ماه پیش ستاره‌ها چماه است‌ #صبحتون_بخیر #روزتون_منور_به_نگاه_شهید_رسول_خلیلی😍😍 💙 @rasooll_khalili

#شهیده صراحی عشریه🕊 🌼متولد دهم تیر 1344فیروزکوه 🌼 پدرش قربانعلی، کشاورزی می کرد و مادرش صدیقه نام داشت. 🌼خواندن و نوشتن نمی دانست. ازدواج کرد ، خانه دار بود. 🌼 سر انجام در چهارم شهریور 1361، در تهران مورد سوء قصد نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به سینه و شکم، به شهادت رسید🕊🕊🕊 #شهیده‌هایمان_را_بشناسیم #شهیده_صراحی_عشریه 💙 @rasooll_khalili