سعید صبح پنجشنبه،11محرم تلفنی با مادرش صحبت کرد وخبر داده بود که ماموریتم تمام شده وبه زودی برمیگردم.باورش کمی برای مادرش سخت بود.درست درعصر همان روز به شهادت رسیده بود.صبح جمعه دوستانم اطلاع داشتند،ظهر به من خبر دادند.بامسئولان سپاه تماس گرفتم خبر را تایید کردند.شب خانه نیامدم ودرجمع دوستان بودم.
درآن دوران آیت الله انصاری شیرازی دربستربیماری بود😔به همین دلیل طی مدت2سال به پرستاری از ایشون پرداختم.رابطه ی من با خانواده این عالم بزرگوار به حدی نزدیک بود که همکار ومددکار خانواده به حساب میومدم😃این رابطه اینقد عمیق بود که درمراسم شهادتم همسر آیت الله انصاری از قم به کرمان اومدن درتشییع پیکرم شرکت کرد ودر ناله های مادرانه خودش میگفت:سعیدم،پسرم😇 ودرفراقم اشک میریخت
ممنون ازشما عزیزان که صبورانه به داستان زندگیم گوش دادین😊
همونطوری که با ذکرصلوات به یادم بودین،بنده هم انشاالله پیش اربابم سیدالشهدا یادتون میکنم😉
یاعلی مدد
کپی مطالب معرفی شهیدان با ذکر صلوات آزاده🌸
برای همین لینک نگذاشتم که راحت باشید✋
#هدف نشر زندگی و سیره شهداست
🌷ان شاءالله که همه درس بگیریم و در زندگیمون پیاده کنیم
💠بنده حقیرو حلال بفرمایید
ان شاءالله #شهیدسعید_بیاضی_زاده
قبول کنند و شفاعتمان کنند
🎋ان شاءالله با اهل بیت علیهم السلام محشور بشن...
🌸ان شاءالله شفیعمون باشن
یاعلی مدد
#التماس_دعا