eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
337 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🕊 شـهیـدانــه 🕊
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #جمیع_شهدا #به_ویژه_شهید_رسول_خلیلی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَعـــوذُ بِالله مِنَ الشَّیـــطانِ الرَجیــــم بِســـمِ اللهِ الرَحمـــنِ الرَحیــــم #قرارروزانه 🌸 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم 🌺 #صفحه ۱۵✋ ✅نیــت ها: 🌸به نیـــت تعجـــیل در ظهــور مهـــدی موعــود 🌺هدیـــه به مـــادر پهلـــو شکســـته 🌷به نیـــت جمیـــع شهـــدا به ویـــژه #شهیدمدافع_حرم_رسول_خلیلی ❤️و بــر آورده شــدن حاجــات @rasooll_khalili
... خورشید صفت بخند بر هر چه که هست بر شاخه ی صبح خنده هایت زیباست ... سلام؛صبحتون شهدایی @rasooll_khalili
🌼🍃🌺🍂🌸🕊💜🌿 🌺🌸 🌿 ⚡️سلام حضرت ارباب🖐 رو به شش گوشه ترین قبله ی عالم⚡️ ⚡️بردن نام حسین بن علی می چسبد ☆السلام علیک یا اباعبدالله الحسین☆ @rasooll_khalili 🌿 🌺🌸 🌼🍃🌺🍂🌸🕊💜🌿
🌼🍃🌺🍂🌸🕊💜🌿 🌺🌸 🌿 🌟جواب سلام واجب است پس بیایید به او🌟 سلام کنیم... 🌟السلام علیک یا اباصالح المهدی عج🌟 @rasooll_khalili 🌿 🌺🌸 🌼🍃🌺🍂🌸🕊💜🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز را به اسم شهید مدافع امنیت آغاز می کنیم. امروز عهد ببند با این شهید ،که یک گناه رو ترک کنی. و یادت باشد که نکند کاری کنی که شرمنده خون این شهدا شوی 😔 هدیه شما به امام زمان و این شهید، ترک یک گناه و خواندن زیارت عاشورا . التماس دعا. @rasooll_khalili
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🍃🌹 🌹🍃 🍃🇮🇷 شهدای امروز ۲۰ اسفندماه • شهادت شهید علیرضا حلیم‌زاده (استان خوزستان، شهرستان دزفول) (۱۳۵۹ ه.ش) • شهادت شهید قدمعلی مهمان نواز نوش آبادی (استان اصفهان، شهرستان آران ییدگل) (۱۳۶۱ ه.ش) • شهادت شهید شریف برمو (استان ایلام، شهرستان ملکشاهی) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید علی فرج پور حقه (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید حسن یزدان پرست (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۲ ه.ش) • شهادت شهید محمدرضا محمود زاده (استان تهران) (۱۳۶۳ ه.ش) • شهادت شهید عباس رحیمی (استان ایلام، روستای قجر) (۱۳۶۳ ه.ش) • شهادت شهید احمد خلیل‌آبادی (استان لرستان، شهرستان ازنا) (۱۳۶۳ ه.ش) • شهادت شهید کمال باقی سیچانی (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۴ ه.ش) • شهادت شهید اسفندیار پادروند (استان لرستان، شهرستان کوهدشت، روستای پادروندعلیا) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید علی عباس رزاق زاده بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم علی منیعات (استان خوزستان، شهرستان خرمشهر) (۱۳۹۳ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم مجید نان‌آور (۱۳۹۴ ه.ش) • شهادت شهید مدافع حرم رحمان بهرامی (استان زنجان، شهرستان ابهر، روستای طهماسب‌آباد سلطانیه) (۱۳۹۴ ه.ش) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🍃 @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎈| ۲۰ اسفند سالروز تولد ذوالفقار سید علی عزیز، سردار دلهای امت انقلابی ایران؛ نماد مبارزه حق علیه باطل، دلیرمرد عرصه جهاد؛ ❤️ ان شاالله برایمان بمانی و در رکاب مهدی موعود بر پیکره ظلم طاغوتی بتازی🍃 بهترین هدیه تولد را از امام جامعه گرفتی و شدی ✨ تا آغازی باشد برای تولدی دوباره در ✌️ سلامت و سربلند و پایدار باشی ان شاءالله {💚 🎈💚} @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
امروز را به اسم شهید مدافع امنیت #شهید_حسن_عشوری آغاز می کنیم. امروز عهد ببند با این شهید ،که یک گ
🌺🍃 شهید حسن عشوری از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که در درگیری با گروه‌های تروریستی تکفیری در سیستان و بلوچستان که قرار بود با جلیقه‌های انفجاری در شهر‌های مختلف از جمله تهران، دست به عملیات خرابکارانه بزنند، به شهادت رسید.🍃 🌷🍃سربازان گمنام امام زمان این عملیات را شناسایی و پس از درگیری و غافلگیر کردن آنها، نیت شوم تروریست‌ها را در نطفه خفه کردند. 🌹🍃در وصیتنامه عجیب شهید عشوری، ایتام کمیته امداد نیز سهم دارند. وصیت‌نامه شهید حسن عشوری خواندنی است، وصیتی که از پرداخت تاوان سهل‌انگاری‌ها در استفاده از بیت‌المال در آن به چشم می‌خورد تا پرهیز از اسراف در برگزاری مراسم یادبود، اما شاید یکی از جالب‌ترین بخش‌های وصیتنامه این شهید، بند آخر از آخرین صفحه از وصیت اوست که در آن، بخشی از حقوقش را به یتیمان کمیته امداد امام خمینی (ره) اختصاص داده است.🍃 💠💠💠 @rasooll_khalili
🌺🍃مائده عشوری گفت: حسن توضیح زیادی از کارش نمی‌داد و واقعاً ما در این چند سال نمی‌دانستیم کارش چیست. پس از شهادتش فهمیدیم سرباز گمنام امام زمان(عج) است. 🌸🍃نه کسی می‌شناسدشان و نه خانواده از نوع کارشان مطلع است. آدم‌هایی که با امام زمان (عج) عهد بستند تا سربازان گمنامی برای ایشان باشند.🍃 🌷🍃آنها خوب می‌دانند که شهرت در گمنامی است. همان‌ها که بعد از شهادت، نام‌شان شهره شهر می‌شود. شهید حسن عشوری نیز از قبیله گمنامان بود. او که حتی خانواده از شغل و حرفه‌اش خبر نداشتند و بعد از شهادتش عنوان نخستین شهید وزارت اطلاعات در مبارزه با گروهک‌های تکفیری و تروریستی نام حسن را بر سرزبان‌ها انداخت.🍃 💠 در گفت‌وگو با مائده عشوری خواهر شهید حسن عشوری سعی کردیم هرچه بیشتر با زندگی و منش یکی از سربازان گمنام امام زمان (عج) آشنا شویم.🍃🌸 💠💠💠 @rasooll_khalili
💠در ابتدا کمی از خانواده‌تان بگویید. می‌خواهیم بدانیم شهید حسن عشوری در چه خانواده‌ای رشد یافت تا به این درجه از عاقبت به خیری رسید؟ 🌸🍃ما اهل استان گیلان شهرستان رود‌سر هستیم. دو خواهر هستیم و یک برادر به نام حسن که شهید شد. حسن متولد مرداد 1368 بود. پدرمان امیر‌علی عشوری از جانبازان و رزمندگان جنگ تحمیلی است که در عملیات‌های کربلای 5 و والفجر 8 حضور داشت. پدرمان زمان زیادی در میدان نبرد بود و کمتر ایشان را می‌دیدیم. برای همین وقتی پدر بعد از مدت‌ها به خانه باز‌می‌گشت چهره‌اش برایمان نا‌آشنا بود. محاسن بلند و صورتی لاغر داشت. من هم چون نمی‌شناختمش گریه و بی‌تابی می‌کردم.🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🌷🍃در نبودن‌های پدر، مادرمان همه زحمات را به دوش می‌کشید و آنچه امروز برادرم حسن به آن دست پیدا کرد ما‌حصل همان روزهای سخت و پر‌زحمت است. مادرم برای این درجه از افتخاری که امروز حسن برادرم به آن رسیده از جانش مایه گذاشت. چه روزهایی که در سخت‌ترین شرایط خودش چیزی نخورد تا بچه‌ها بخورند. چه شب‌ها تا صبح بیدار ماند تا ما راحت بخوابیم. مادر از خود ایثار کرد. کمی که بزرگ‌تر شدیم من و خواهرم به مدرسه رفتیم. حسن‌آقا کنار مادر می‌ماند و همراه ایشان در جلسات و کلاس‌های قرآنی و هیئت‌های مذهبی شرکت می‌کرد. برادرم در چنین فضایی رشد کرد تا اینکه وارد مدرسه شد.🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 💠شهید عشوری پیش‌زمینه‌های ورود به جمع سربازان گمنام را چطور طی کرد؟ 🌸🍃حسن 10 سال داشت که بسیجی شد. من از ایشان بزرگ‌تر بودم اما به من مشاوره می‌داد. وقتی دنبال کار یادواره شهدا و هیئت می‌رفت و از درسش عقب می‌افتاد با خودش برنامه‌ریزی می‌کرد که آن دو ساعت را با شب بیداری و هر طوری که شده جبران کند. وقتی می‌گفتم خب درست مهم‌تر است و این فعالیت‌ها را کم کن می‌گفت: ما‌ها باید در صحنه باشیم. ما باید در ادارات و دانشگاها فعال باشیم که در نبود و فقدان ما بچه‌های غیر‌ارزشی روی کار می‌آیند و این خوب نیست.🍃 🌹🍃حسن از همان سنین کم عاشق ولایت بود. خوب یاد دارم 12 سال داشت که رهبری به رشت آمده بودند. حسن از رودسر تا رشت پیاده رفت. گفتم نمی‌توانی بروی گفت من نمی‌توانم؟! من یکی دیگر را می‌گذارم روی کولم و می‌برم. آنقدر که عاشق ولایت بود. اطاعت از ولایت فقیه سر‌لوحه همه کارهایش بود و خیلی وقت‌ها به زبان می‌آورد و می‌گفت اگر می‌خواهید واقعاً کشور ما زمینه‌ساز ظهور آقا بشود باید اطاعت از ولی فقیه را سر‌لوحه کارهایتان قرار دهید. 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🌸🍃هر چه سنش بیشتر می‌شد. حال و هوایش هم تغییر می‌کرد. نماز اول وقت خواندن، توجه به حضور در مسجد و... خوب به یاد دارم سر سفره غذا هم که می‌نشست با صدای اذان بلند می‌شد. مادر می‌گفت اول غذا بخور بعد نماز. غذا از دهن می‌افتد. می‌گفت نه مامان‌! غذای روح از غذای جسم برایم واجب‌تر است. لحظه به لحظه زندگی‌اش برای همه ما درس بود. همه اینها در وصیت‌نامه ایشان هست. امروز که می‌خوانم می‌بینم همه آنچه در وصیت‌نامه‌اش نوشته خودش به صورت عملی در زندگی‌اش پیاده می‌کرد. خودش به بند بند آنچه امروز به عنوان وصیت‌نامه برجای گذاشته است، عمل می‌کرد. اهل ریا و تظاهر هم نبود. ما در این چند سال نمی‌دانستیم کارش چیست.🍃 @rasooll_khalili 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃
💠یعنی از شغل و شرایط کاری‌اش اطلاع نداشتید؟ 🌺🍃برادرم مدرک کارشناسی‌اش را که گرفت پیشنهادات کاری زیاد داشت. هم در استان خودمان و هم در تهران. اما علاقه زیادی داشت در گمنامی باشد. برخی اوقات از اینکه بی‌سر و صدا کار خوب می‌کرد عصبانی می‌شدم که اینقدر هم لازم نیست کسی نبیند و مردم ندانند. شاید حداقل بتوانی برای دیگران الگو شوی. می‌گفت نه اگر برخی چیزها را مردم بدانند اجرش ضایع می‌شود. اگر قرار است مردم چیزی را بفهمند، خدا کاری می‌کند و به مردم نشان می‌دهد. نمی‌دانم در چه فضایی سیر می‌کرد که اینها به ذهنش خطور می‌کرد. مامان می‌گفت پسرم مثل اسمش غریب است. پیشنهاد کار زیاد داشت. رتبه الف دانشگاه بود. اما الان یعنی بعد از شهادتش ما متوجه شدیم سرباز امام زمان بود. حسن دانشجوی کارشناسی ارشد جرم شناسی و نیروی وزارت اطلاعات بود. 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 💠اگر امکان دارد بیشتر توضیح بدهید. 🌼🍃ما نمی‌دانستیم که حسن دو سال در انتظار است. طی این مدت هم خیلی حرف شنید که چرا در خانه مانده‌ای. از ارتباطات پدرت استفاده کن و کاری برای خودت مهیا کن. هر چند ماندن برایش زجرآور بود اما کسی نمی‌دانست که هدف ایشان چیز دیگری بود. اگر حسن وارد همان مشاغل پیشنهادی می‌شد، امروز یکی از پست‌های کلیدی استان را داشت اما اصلاً این چیزها برایش مهم نبود. عاشق کارش بود. عاشق گمنامی بود دنبال این بود که مطرح نشود. 🌺🍃در نهایت به من گفت در یک شرکت سر کار رفته است. من گفتم داداش این همه آمدی و رفتی عاقبت در یک شرکت کار می‌کنی؟ گفت نه آبجی این شرکت با باقی شرکت‌ها فرق دارد. گفتم شرکت شرکت است. تو حقوق خواندی، حداقل دفتر وکالت می‌زدی اینجا وضعیت مالی‌ات بهتر می‌شد. حسن توضیح زیادی از کارش نداد و واقعاً ما در این چند سال نمی‌دانستیم کارش چیست.🍃 @rasooll_khalili 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃
💠با وجود عدم اطلاع از شغل‌شان قطعاً شنیدن خبر شهادت ایشان برایتان عجیب بود؟ 🌷🍃ما هر روز سحری باید با هم تماس می‌گرفتیم. آخرین بار به داداش پیام دادم که داداشی بیداری، می‌خواهم بهت زنگ بزنم. گفت بیدارم اما من خودم زنگ می‌زنم، با پیام حرف زدیم. امتحانات ترمش هم شروع شده بود. گفتم دلم برایت تنگ شده است. می‌خواهم امتحاناتت تمام شد بیایم ببینمت. گفت نه این حرف را اصلاً پیش مامان نگو. مامان را هوایی نکن. گفتم نه هوایی نمی‌شود. می‌خواهیم بیاییم ببینیمت. کجا هستی؟ اصلاً ایران هستی؟ چون بعضی وقت‌ها شک می‌کردم ایران باشد و به نظرم می‌رسید سوریه رفته باشد. به هرحال آن روز حسن گفت اجازه بده مستقر شوم خبرتان می‌کنم. گفتم تو از وقتی رفتی می‌گویی مستقر شوم. اجازه بده ما بیاییم مزاحم کارت نمی‌شویم. می‌خواهیم فقط ببینیمت. گفت فعلاً صبر کنید هماهنگ می‌کنم. به مامان هم چیزی نگویید. همه اینها با پیامک بین ما رد و بدل می‌شد. بعد داداش پیام داد می‌خواهم یک چیزی به شما بگویم، قسم بخور و قول به من بده. گفتم قول می‌دهم. گفت نه، قسم هم بخور. گفتم به جان امیر‌علی‌ام. گفت نه بگو به حضرت زهرا (س) گفتم قسم سنگینی است در نهایت به حضرت زهرا قسم خوردم. گفت من یک معامله‌ای با حضرت زهرا کردم دعا کن حاجت روا شوم. تنها چیزی که به ذهنم آمد این بود که ایشان دنبال حوائج دنیوی‌ است من به تنها چیزی که فکر کردم همین بود و برایش دعا کردم.🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 💠پس برای شهادتش خواهرانه دعا کردید؟ 🌴🍃هیچ وقت فکر این را نمی‌کردم که برای داداشم دعای شهادت می‌کنم. من همان لحظه وضو داشتم و روزه بودم. دعا را از عمق وجودم کردم و در پیام نوشتم ان‌شاء‌الله داداش اگر به صلاحت باشد مطمئن باش که خانم شما را حاجت روا می‌کند. نمی‌دانستم خواسته ایشان شهادت بود. من کوته‌فکر تصور می‌کردم ایشان دنبال حوائج دنیوی است. خواهر دعاهایش برای برادر از عمق وجود است و همیشه بهترین را برای داداش می‌خواهد و من «ان‌شاء‌الله» را از عمق وجودم گفتم.🍃 ❤️اما آن روز بی‌قرار بودم. داداش دائم به ذهنم می‌آمد، ساعت 5، 6 غروب زنگ زدم، گوشی‌اش خاموش بود. سحری روز دوم بود خبری از پیامک‌های همیشگی نبود. وقتی پیام ارسال می‌شد زنگ می‌زد. من بی‌خبر از شهادتش داشتم خبرهای خبرگزاری فارس را مرور می‌کردم. آن روز خبر و کلیپ درگیری خونین در چابهار را برای همسرم که مأموریت بود ارسال کردم. بعد سحری خوردم و وضو گرفتم و نماز خواندم. گوشی را که دست گرفتم همان طور که خبرگزاری فارس را باز کردم دنیا روی سرم خراب شد. ناگهان عکس ایشان را روی صفحه گوشی دیدم. اولین خبر خبرگزاری فارس این بود که یک گیلانی عضو وزارت اطلاعات طی درگیری در چابهار به شهادت رسیده است. اصلاً ماندم با خودم گفتم خدایا این چی هست؟ اینکه عکس داداش من است. نمی‌دانستم چه کنم؟ فقط ناخودآگاه ذکر یا حضرت زهرا (س) می‌گفتم.🍃 @rasooll_khalili 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃
💠واکنش دیگران به شهادت ایشان چه بود؟ 🌸🍃تازه بعد از شهادت حسن طعنه و کنایه اطرافیان سر باز کرد که شما یک داداش داشتید و گذاشتید برود. نباید می‌گذاشتید برود. ما هم می‌گوییم او زمینی نبود، او از ابتدا آسمانی بود. او لایق شهادت بود. اگر داداش تصادف می‌کرد، داغش خیلی سنگین‌تر بود. حداقل الان دلمان آرام است که خودش دلش شاد است. اما زبان این طعنه‌زنندگان را نمی‌شود بست. این حرف‌ها دل ما را می‌لرزاند. 🌼🍃داداش هیچ توضیحی درباره کارش نمی‌داد و هر مرتبه که من خیلی ریز می‌شدم می‌گفت مائده تو خیلی به من گیر می‌دهی. می‌گفتم من آخر متوجه می‌شوم تو داری چه کار می‌کنی؟ کارت کجاست، اتاقت چه جوری است، اما تنها تکیه کلامش این بود که دیگر چه خبر؟ دیگر چه خبر یعنی دیگر هیچی نگو و سؤالی نپرس. تا اینکه فرمانده ایشان آمد. وقتی فرمانده‌اش آمد من همه حرفهایی را که شنیدم گفتم. 🌹🍃ایشان گفتند اصلاً نیاز نیست به مردم توضیحی بدهید. فکر مردم درست نیست. مهم اعتقادات برادرتان است که به آرزویش رسید. 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 💠از نحوه شهادت‌شان چه شنیده‌اید؟ 24 خرداد 96 برادرم در عملیات انهدام یک گروهک تکفیری تروریستی وارد عمل می‌شود. ایشان به جای همکارش وارد میدان معرکه شده بود. داداش به همکارش گفته بود شما متأهلی، بچه داری... اجازه بده من بروم. نمی‌دانم چطور به این درجه از کمال می‌رسد که به همکارش می‌گوید من به جای شما می‌روم. به هرحال همراه همرزمانش می‌روند و با گروه تروریستی درگیر می‌شوند. داداش چند نفر را به هلاکت رسانده بود که در نهایت چون حضرت زهرا (س)‌ گلوله به پهلویش اصابت می‌کند و مجروح می‌شود. ایشان ورد زبانش حضرت زهرا (س)‌ بود. وقتی گلوله به پهلویش می‌خورد به زمین می‌افتد. و در نهایت شهادت نصیبش می‌شود. پیکر داداش را بعد از برگزاری مراسم تشییع با شکوه طبق وصیت خودش در روستای ماچیان رودسر در کنار مزار شهید عاشورایی غلامرضا آقا‌جانی که 16 سال پیش به شهادت رسیده بود دفن کردیم. 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 💠💠سخن پایانی؟ ☘همیشه وقتی از شهیدی تعریف می‌کردند با خودم می‌گفتم حالا که شهید شده دارند از شهید خوب تعریف می‌کنند و خوبی‌هایش را می‌گویند چون دیگر از دنیا رفته است. 🌀اما امروز که خودم خواهر شهید هستم و به عقب نگاه می‌کنم و رفتار‌های داداشم از همان سن کم تا امروزش را مرور می‌کنم می‌بینم آنها واقعاً نمونه و تعریف‌کردنی هستند. داداش حسن خیلی به حجاب تأکید داشت.⚜ آخرین جمله‌ای هم که به دوستش گفته بود این بود که من دیگر نمی‌توانم این بی‌حجابی را تحمل کنم. این جمله آخرش بود. 🍁🍁در بخش‌هایی از وصیت‌نامه این شهید آمده است که: مبادا، مبادا، مبادا پدر و مادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید تنها فرزند پسر شما در شغل پرمخاطره مشغول به کار شود! اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم مگر نمی‌دانید و نشنیده‌اید که امام حسین (ع) تنها یک علی اکبر (ع) داشت؟ مگر نمی‌دانید مولایم امام حسین (ع) فرزند شش ماهه خود را فدای اسلام کرد؟ ♣️به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر حضرت زهرا (س) برای من سنگ قبری تهیه نکنید.... ✅مبلغ 500 هزار تومان بابت سهل‌انگاری من در استفاده از بیتالمال به محل کارم پرداخت نمایید... 🌷مادرجان! از تو می‌خواهم همچون مادر وهب، آن شیر‌زن کربلا روحیه و استقامت خود را حفظ کنید و به یاد داشته باش که با خداوند معامله کرده‌ای که در آن حسرت و پشیمانی وجود ندارد. @rasooll_khalili 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺وصیت‌نامه مدافع امنیت سرباز گمنام امام زمان (عج) بسیجی شهید حسن عشوری🌺🌺 * مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا * اَشهدُ انْ لا اِلٰهَ الا الله – اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله – اشهد انّ علیا ولی‌الله سلام و درود خدا و فرشتگانش بر آخرین ذخیره آسمان امامت و ولایت حضرت مهدی (عج)، این منجی عالم بشریت. درود بی‌کران خداوند بر روح مطهر و ملکوتی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، امام راحل عظیم‌الشأن که با انفاس قدسی خود انقلاب اسلامی را پایه‌گذاری نمود سلام‌وصلوات خاصه خداوند بر ارواح طیبه شهدای اسلام، از صدر اسلام تا به امروز، این گلگون‌کفنان که با نثار جان خویش نهضت اسلام را تا به امروز به پیش برده‌اند. 🌹خداوندا: دستانم را یارای نوشتن نیست. نمی‌دانم از چه بگویم و بنویسم. ازاین‌دست و پایی که در راه رضای تو گام برنداشته‌اند، از این قلب سیاه که با گناه سیلاب عصیان در راه تو را در پیش‌گرفته‌اند. 🌺پروردگارا: ای خالق آسمان و زمین، ای فریادرس بیچارگان، ای نهایت آمال و آرزوی ما عارفان، مرا دریاب. اینک این بنده حقیر و مسکین و ذلیل، با امید رو به‌سوی تو آورده است. او را ناامید از لطفت برنگردان. 🌷خدایا این تو بودی که همواره مرا در کنف عنایت خود قراردادی و از گذرگاه‌های تاریک دنیا که جز تو مرا مددرسانی نبود، به‌سلامت عبور دادی و در مقابل، این من بودم که پس از هر درخواستی از تو در جهت عصیان و سرکشی از اوامرت گام برداشتم و خود را به ورطه هلاک انداختم. این بنده نوازی تو بود که مرا پس از هر کار ناصوابی به‌سوی خود فراخواندی و قلم عفو بر قصور و تقصیر من کشیدی و مرا رسوای عالم نساختی. اکنون چقدر خود را در برابر عظمت تو حقیر می‌پندارم، خداوندی که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و حکمرانی تمام عوالم در ید اختیار اوست مگر نمی‌تواند بنده ضعیف و خطاکار خود را به سخت‌ترین شیوه مجازات کند؟ انگار که انسان سرمست از پیروزی‌ها و خوشی‌ها فراموش کرده است که او هیچ قدرت و اختیاری از خود ندارد و همه امورش متکی به ذات خداوند است! 🌷خداوندا: تو خود فرمودی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. آغوش بگشا و ردای سرخ شهادت را که به بهترین بندگانت عطا فرمودی به من نیز عطا فرما و مرا با شهدای صدر اسلام محشور فرما. 🌼معبودا: تو خود می‌دانی در این شب‌ها و روزهای ظلمانی زندگی در دنیا، دیگر هیچ آرزویی جز وصال به تو با شهادت برایم باقی نمانده. بارالها: نمی‌خواهم خود را چونان پرنده‌ای در قفس در این دنیا محبوس ببینم، بال‌وپر می‌خواهم برای پرواز، به‌جز این جان ناقابل چیزی دیگر ندارم و آن را هم پیشکش به درگاهت آورده‌ام. چگونه می‌توانم تو را از یاد ببرم زمانی که فرمودی: کسی که مرا طلب کند مرا می‌یابد و کسی که مرا یافت مرا می‌شناسد و کسی که مرا شناخت مرا دوست می‌دارد و کسی که مرا دوست داشت عاشق می‌شود و کسی که عاشق من شد من عاشق او می‌شوم و کسی که من عاشق او شدم او را می‌کشم و کسی من او را کشتم، خون بهاء او به عهده من است و کسی که دین او بر عهده من است، خودم دیه او می‌باشم می‌خواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است. شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشت‌دری به حالت انتظار ایستاده‌ام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق رفتم. ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بی‌سر درحالی‌که خون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده، در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بی‌سر به زمین افتادم و هیچ‌گونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم. در همین حین صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن، با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم. سپس به من ندا رسید که این مرد بی‌سر امام مظلومت حسین بن علی (ع) است. پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم، دیدم اباعبدالله (ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند در سمت راست من و بافاصله‌ای اندک به روی منبر نشسته‌اند و به من خیره شده‌اند و درحالی‌که لبخندی نیز به لب داشتند در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر این فرصت را زا دست بدهی عمرت سراسر تباه‌شده است. با هر مشقت و سختی که بود کشان‌کشان خود را به اولین پله منبر امام حسین (ع) رساندم و پله اول منبر ایشان را به دست گرفتم ، وجود نازنین اباعبدالله (ع) درحالی‌که با تبسم به من نگاه می‌کرد از من پرسیدند: چه می‌خواهی؟ عرض کردم مولا جان فقط می‌خواهم که برات شهادت مرا امضاء کنید. با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود، سر مبارک خود را به حالت رضایت تکان دادند.🍃
🌹ای کسانی که امروز صدای من را می‌شنوید: مبادا، مبادا، مبادا پدر و مادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید به تنها فرزند پسر شما در این شغل پرمخاطره مشغول به کار شود! اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم، مگر نمی‌دانید و نشنیده‌اید که امام حسین (ع) نیز تنها یک علی‌اکبر (ع) داشت، مگر نمی‌دانید که مولایم حسین (ع) فرزند شش‌ماهه خود را فدای اسلام کرد. من خود این راه را از روی ایمان و اعتقاد قلبی انتخاب نموده‌ام. 🌷خداوندا: تو خود می‌دانی که بهترین لحظه زندگی‌ام زمانی خواهد بود که خون بدنم به محاسنم خضاب گردد و جانم را در راه اعتلای دین تو تقدیم کنم. 💠پدر و مادر و خواهرانم: مبادا در شهادت من گریه و ناله سر دهید که این ناله‌های شما دشمنان انقلاب را خوشحال می‌کند. 🍁مادر جان: از تو می‌خواهم همچون مادر وهب، آن شیر زن کربلا روحیه و استقامت خود را حفظ کنید و به یاد داشته باشی که با خداوند معامله که در آن حسرت و پشیمانی وجود ندارد. 🌸خواهرانم: هرگاه غم فراق من به دلتان سنگینی کرد، به یاد مظلومیت و مصائب حضرت زینب (س) در ایام اسارت و پس از شهادت امام حسین (ع) بیفتید و صبر این بانوی بزرگ را نصب العین خود قرار دهید، از شما می‌خواهم که حجاب خود را که چادر کامل است هرگز به سستی نگیرید که از شما به‌شدت دلگیر خواهم شد. فرزندانتان را نیز با تربیت اسلامی تعلیم دهید و آنان را مطیع محض ولایت‌فقیه نمایید. ❤️پدر و مادر عزیزم: در محضر شما بسیار شرمنده‌ام و از شما تقاضای عفو و بخشش دارم، شما بسیار علاقه‌مند بودید که من به تربیت‌معلم بروم، اما چه کنم که آرزوی دیرین من یعنی شهادت در راه خدا، با رفتن به این شغل محقق نمی‌شد. ☘پدر جان: شما علاقه و عشق به این نظام و انقلاب را در دل من شعله‌ور ساختی و مرا با مسجد و قرآن آشنا کردی، این تو بودی که به من آموختی باید برای رضای خدا کارکنم و دل‌بسته به رحمت خداوند باشم. همیشه برایم یک الگوی انقلابی و حزب‌اللهی بودی که جز برای خشنودی خدا نیت و انگیزه دیگری نداشته باشم. از تو می‌خواهم چونان قله محکم تا روز تشریف‌فرمایی امام عصر (عج) پشت سر ولایت‌فقیه و رهبری عزیزمان امام خامنه‌ای (دامت برکاته) قدم برداری و همچون گذشته به‌مانند یکی بسیجی بی‌ادعا در خدمت نظام اسلامی باشی. 🌹مادر عزیزتر از جانم: هرگز فراموش نمی‌کنم که این شخصیت امروز من نتیجه تربیت صحیح اسلامی شما و حضور مداوم با تو در جلسات قرآن و مراسمات اهل‌بیت (ع) از همان دوران طفولیت است، چگونه می‌توانم بار زحمات و تلاش‌هایی را که برای من کشیده‌ای جبران کنم؟ اما این را بدان که ان‌شاءالله در صحرای محشر و در روز قیامت شرمنده حضرت زهرا (س) نخواهی شد. یقین دارم که در آن روز حضرت زهرا (س) را بارویی سرشار از رضایت ملاقات خواهی نمود، یادت باشد که در آن لحظه شفاعت مرا نزد خانم حضرت زهرا (س) کنید و از ایشان بخواهید شفیع من باشد. 🍁برادران و خواهران دینی من: شما را سفارش اکید به رعایت موازین اسلام و انقلاب می‌کنم. همواره از ولایت‌فقیه این عمود خیمه انقلاب و شخص امام خامنه‌ای (دامت برکاته) تبعیت محض کنید که سعادت دنیا و آخرت شما در گروه حمایت از ولایت‌فقیه است. مبادا مظلومیت شیعه تکرار شود، مبادا دشمن عرصه را بر ولی‌فقیه زمان شما تنگ کند و از حمایت شما از ولایت‌فقیه تردید ایجاد کند. در مسائل سیاسی داخلی و بین‌المللی به جایگاه ولایت‌فقیه و رهبری عزیز توجه فرمانید و نسبت به آن بی‌تفاوت نباشید و بدانید که امل بقای نظام و کشور در این سال‌ها پس از امام راحل و ایثار شهدای عزیز، فقط و فقط شخص امام خامنه‌ای (دامت برکاته) می‌باشد. همیشه افراد کوته‌فکر داخلی، لیبرال‌ها، افراد به اصلاح روشنفکر که از اسلام ناب محمدی (ص) کینه به دل دارند سعی در تضعیف جایگاه ولایت‌فقیه دارند. به‌هیچ‌وجه به آن‌ها مجال عرض‌اندام ندهید و با تبعیت از امام خامنه‌ای (دامت برکاته) نقشه‌های آنان را نقش بر آب کنید. در انتخابات که میزان و نماد دموکراسی جمهوری اسلامی است شرکت فعال داشته باشد و در انتخاب نامزد اصلح به معیارهای ارائه‌شده از سوی مقام معظم رهبری توجه کنید. 🍂مسئولین: اگر صدای مرا می‌شنوید برای چند لحظه تأمل ‌کنید. فردا روزی خواهد رسید که در دادگاه عدل اللهی از تمامی ما حساب کشی می‌شود. مبادا آخرت خود را به خاطر برخی از مسائل سیاسی ناچیز که دل رهبر عزیز ما را به درد می‌آورد از دست دهید. این فرصت تاریخی که برای اعتلای اسلام و انقلاب در اختیار شماست در اختیار هیچ‌یک از اهل‌بیت (ع) نبوده، مبادا کم‌فروشی کنید که دنیا و آخرت خود را تباه می‌کنید، به معنای واقعی کلمه مطیع محض دستورات ولی‌فقیه امام خامنه‌ای (دامت برکاته) باشید. 🌷برادران همکار: همواره خود را به لحاظ روحی و جسمی آماده مبارزه با کفار و دشمنان این نظام نگاه دارید. اگر می‌خواهید در کارهایتان موفق شوید همواره این واقعیت را در جلو چشمان
خود زنده و بینا نگاه دارید که شهدا حاضر و ناظر بر اعمال شما هستند. برادران، شما در خط مقدم جهاد فی سبیل الله قرار دارید. با اتکا به عنایات خداوند در ذل توجهات ولی‌عصر (عج) و با همکاری سایر نیروهای مسلح تهدیدات را از کشور دور و دشمن را در نیل به اهدافش ناکام بگذارید. همواره در کارهایتان اخلاص داشته باشید و باروحیه بسیجی در تنگناهای کاری به خدا و اهل‌بیت متوسل شوید که ریسمان محکمی برای شماست. در پایان از شما می‌خواهم سلام مرا به رهبر عزیزم، این سلاله پاک زهرا (س) برسانید و به ایشان بگوئید که تاآخرین‌نفس و آخرین قطره خونم دست از حمایت و بیعت از ایشان بر نخواهم داشت و همواره خود را فدایی و پیش‌مرگ ایشان می‌دانم. 🌀خدایا: تو خود می‌دانی که نمی‌توانم تمامی حرف‌هایم را به روی این صفحه ناچیز کاغذ بیاورم و لاجرم برخی از آن‌ها بین من و خودت تا قیامت باقی می‌ماند . ✅در پایان از همه دوستان و اقوام که با رفتار خود آنان را رنجیده‌خاطر نموده‌ام، طلب عفو و بخشش دارم. ✅✅چند سفارش: ۱- این وصیت‌نامه به برادر محمدحسن محمدی تحویل داده‌شده است. ۲- مزار من باید در آستان ماچیان و در کنار شهید عاشورایی غلامرضا آقاجانی باشد. ۳- به‌هیچ‌وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا (س) برای من سنگ‌قبری تهیه نکنید. ۴- در لحظه تدفین تربت کربلا، کفن کربلا و پیشانی‌بند یا زهرا (س) فراموش نشود. ۵- مبلغ ۵۰۰٫۰۰۰ تومان بابت سهل‌انگاری‌های من در استفاده از بیت‌المال به محل کارم پرداخت نمایید. ۶- به‌هیچ‌وجه در مراسم من هزینه‌های اضافی و اسراف نشود. ۷- سهمیه و حقوق من پس‌ازاینکه متأهل شدم به همسرم و پدر و مادرم رسید، مابقی به یتیمان کمیته امداد امام (ره) برسد. والسلام علی من التبع الهدی سرباز کوچک اسلام حسن عشوری ۲۹/۶/۹۴ 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 🍃🌼🍃 ما به تیغ شهادت که ز خون رنگین است بهر مردان خدا جنت علیین است جایی از مرتبت عشق ندیدم خوش‌تر این بهشتی است که با عشق علی (ع) تضمین است شهید حسن عشوری اهل شهرستان رودسر و از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که روز ۲۴ خرداد در درگیری با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی اسم فکه رامیشنوی یادتشنگی و غربت میافتی یادشهدای که پنج روزبالب تشنه گفتن فدای لب تشنه ات پسرفاطمه همین بس که امام دروصفشان فرمود: شهدای گردان کمیل حنظله جزءفرشتگان وملائکه... هستند @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
✨بسم رب المهدی(عج)✨ 🌺 #مهدی_شناسی4🌺❤️     ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ،ﭼﻮﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺧﻮ
✨بسم رب المهدی(عج)✨ 🌺 ❤️🌺      ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﯾﻨﺸﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﺿﻼ‌ﻟﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ.ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﻨﯿﺪ،ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺋﻤﻪ ﯼ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﻦ (ﻋﻠﯿﻬﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮐﻔﺎﺭ ﯾﺎ ﯾﻬﻮﺩ ﯾﺎ ﻧﺼﺎﺭﯼ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ!ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺑﯽ ﺩﯾﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻧﺪ.ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ هﺍﺳﺖ.ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻬﺪﯼ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ) ﻏﺎﯾﺐ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ  ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺑﯽ ﺩﯾﻨﯽ ﭼﻮﻥ ﻣﺎ،ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ."ﺧﺎﺋﻒ ﻣﺘﺮﻗﺐ"ﺍﺳﺖ.ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﺪ،ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺭ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ.ﺯﯾﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻢ،ﺍﻣﺎم ﺭﺍ ﻧﮑﺸﺘﻪ ﺍﻡ،ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻢ،ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﻡ.ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻤﯿﺮﺩ،ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺑﻤﯿﺮﺩ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.   ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ،ﻣﺘﺮﻗﺐ ﺍﺳﺖ.ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ،ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ،ﻗﺮﺍﺭ ﻧﮕﯿﺮﺩ.ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺸﺖ.ﺍﻣﺎﻡ،ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻓﻄﺮﺕ،ﺧﺪﺍ،ﻗﻠﺐ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ،ﻧﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺫﻫﻦ،ﻋﻤﻞ ﻭ ﻋﻘﻞ ﺧﻮﺩ... 🌺 شناسی5🌺❤️ .. @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 شـهیـدانــه 🕊
💠سلام علیکم💠 🌺🍃خواستم یک مطلبی رو بگم 🌹امروز دیگ سفر راهیان نور مان تمام شد .و قرار بود ما رو ببرن بهشت زهرا . یعنی دوتا کاروان بودن از اول که یکیشون تو برنامش قطعی بهشت زهرا رفتن بود و کاروانِ دیگه برنامه بهشت زهرا نداشتن . 🌺از اونجایی که من چند ماهی بود با شهیدرسول خلیلی آشنا شده بودم و شهرستان بودم خیلی دلم میخواست برم بهشت زهرا .امروز تو جمکران وقتی داشتیم از مسجد در میومدیم . 🌷دقیقه ۹۰ و لحظه آخر بهشت زهرا کنسل شد و مزار شهدای بهشت معصومه جایگزین شد .اگرچه خب مزار شهدای همه جاها پر از برکت و سعادت هست .اما چون دوست و برادر شهید من شهید خلیلی در بهشت زهرا بود و دلم میخواست بعد از ۷ ماه آشنایی برم مزارشون . 🌹اونم وقتی شنیدم میگن ۵ ساله که برنامه همینه و برنامه اخر بهشت زهراس اما امسال نمیدونیم چرا این جوری شد . واقعا حالم گرفت وفقط گریه میکردم . 🌺بغض و غصه همه وجودم رو گرفت .گفتم شهید خلیلی درسته ؟ منو راه نمیدی دیگه ؟ از من بدت میاد ؟ برادرا معمولا خواهراشون رو راه میدن خونشون .یعنی منو خواهری قبول نداری ؟ خلاصه خیلی ناراحت شدم واقعا شرایط بدی بود .اونقدر ناراحتی و غصه و گریه بود که کل کاروان مون جریان رو فهمیدن .چند ساعت گذشت و حال من فقط بدتر میشد . 🌼دیگه تموم شد و رفتیم بهشت معصومه شهدای دیگه رو زیارت کردیم .بازم راضی نبودم .خصوصا که قرعه کشی کربلا و قرعه کشی هدیه تبرکی خاک های مقتل شهدا هم بود و از چند طرف مایوس شده بودم .تماس گرفته بودم با خانوادم که لااقل چند روزی تهران بمونم بعد برگردم که اونم منتفی بود ...دیگه از شدت گریه چشمام میسوخت و قشنگ داغی و تب بدن و حال عجیب دل تنگی و یاس و راه داده نشدن رو حس میکردم . 🍁خسته بودم .خصوصا از شدت گریه .کاروان برنامه ناهار و غذا رو که اجرا کرد سوار اتوبوس ها شدیم و رفتیم .دوستم گفت غصه نخور دعا میکنم شب شهید رسول بیاد خوابت از دلت در بیاره .گفتم هی دلت خوشه .شهید رسول کجا من کجا . 🌴خلاصه بعد چند لحظه چشمام روهم رفت و حالت سنگینی به ذهن و چشمام دست داد .خواب و بیدار بودم .💠💠دیدم یک اقایی هست که ریش و موهای سفیدی داره و دستانش رو به حالت استقبال و پذیرایی باز کرده برای پذیرایی از مهمان که خوش آمد گویی کنه .(مثل وقتی که مهمون عزیزی دارید و چند وقته که عزیزتون رو ندیدید و میرید سمتش و برای استقبال و مهمان تون رو در بغل میگیرید ) .ولی دستان این اقا رو نگاه کردم دیدم دستان شهید رسول هست .😭😭😭 💠💠بیدار شدم بی توجه بودم به خوابم گفتم حالا یک خوابی بوده اینم که شهید رسول نبوده فقط دستانش شبیه بوده .اصلا چرا این چه مدل خواب بود و چرا این جوری بود؟ بی توجه گذشتم گذشت نزدیک غروب باز بغض کردم .یک آن توجهم دوباره به خوابم جلب شد .یادم اومد میگفتن شهید خیلی با حیا بودن یک جور خواستن تفاوت سنی رو نشون بدن ولی در عین حال پذیرایی و استقبالشون . 🌀کمی اروم شدم ولی بازهم عطش دل تنگی بیشتر شد🌀 ان شاءالله به زودی قسمتشون بشه @rasooll_khalili