eitaa logo
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
2.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
48 فایل
کانال رسمی « ❤️‌‌شهید رسول خلیلی❤️» مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:20-9-1365تهران شهادت:27-8/آبان-1392=14محرم آرمیده در بهشت زهرا،قطعه 53-ردیف 87/الف ❌کپی مطالب کانال باذکرمنبع ونام شهیدرسول خلیلی وآی دی کانال جایز است ارتباط: @ShahidRasoulkhalili69
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 گزارش تصویری مراسم پنجمین سالگرد شهید رسول خلیلی و سومین سالگرد شهید محمد رضا دهقان شهید روح الله قربانی شهید محمد حسین محمد خانی 🔹با سخنرانی حضرت آيت الله جاودان ▪️ مداحی : استادحاج منصور ارضي محمد حسین پویانفر 📍هیئت ريحانةالنبي 🌷کانال رسمی شهید رسول خلیلی 📅 شب شهادت امام عسكري(ع) 🆔 @Rasoulkhalili
💚امام حسن عسکری (ع): 💎یتیم واقعی کسی است که امام او از نظرش غایب شده وبه فراق امامش مبتلا گردیده باشد. 📚مستدرک سفینة البحار ،ص ۱۰ #دو_روز_تا_بهشتی_شدن #نسیم_وصل 🆔 @Rasoulkhalili
🍂 و حسن(ع) و حسين(ع) حجت اوست 🍂 #غروب_جمعه #بخوانیم_آل_یس_عشق_را #هدیه‌به‌شهداوتعجیل‌درامرظهور 🆔 @Rasoulkhalili
نگاهی به کارگاه کردم، همه چیز مرتب سرجای خودش چیده شده بود. دلم میخواست روح الله حتما اینجا را می دید که چقدر مرتب همه چیز را مرتب چیدم. در کارگاه را بستم و همراه مصطفی و علاء به سمت تل حاصل رفتیم. وقتی رسیدیم پای کار، دیدم همه تله هایی را که خنثی کرده اند، به ردیف یکجا چیدند. گفتم: "خب مشکل چیه؟" مصطفی گفت: " تا اینجای کار را خوب پیش بردیم؛ اما دو سه تا تله ، اون بالا زدن، نمیدونیم باید جی کارش کنیم، معلوم نیست سیستمشون چیه؟ برای همین گفتم خودت بیایی با هم برویم بالا". باران زمین را حسابی شل و گل کرده بود. قدم از قدم که برمی داشتیم، گل مثل سیریش به پوتینهایمان میچسبید. مصطفی گفت: " این همه لباس شستی و تیپ زدی، ببین چی شد؟" خندیدم و گفتم : " متوجه نشدی؟ کلی هم ادکلن زدم" علاء سرش را تکان داد و گفت: " حاسة الشم، خليل عالي" مصطفی سرش را نزدیک گوشم آورد و گفت: "یعنی چه؟" گفتم: " میگه بوی عطر خلیل عالیه" مصطفی با شیطنت گفت: " خودم متوجه شدم، خواستم ببینم فهمیدی چی گفت یا نه!" هر سه نفر خندیدیم. آن قدر آرامش و اطمینان قلبی داشتیم که بیشتر شبیه این بود که آمدیم برای گردش تا پاکسازی و من این حال خوب را رو دوست داشتم. 🍁کپی با ذکر صلوات و نام شهیدرسول خلیلی جایز است . 📚قسمتی از کتاب #رفیق_مثل_رسول 🆔 @Rasoulkhalili
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم #شبتون_شهدایی 🆔 @Rasoulkhalili
بار دیگر هم شبم، با نور چشمت صبح شد ای یگانه آفتاب شهر دل، صبحت بخیر... #صبحتون_شهدایی 🆔 @Rasoulkhalili
💐خدا را شکر مولایم تو هستی(روحی فداک) آقا مبارک است ردای امامتت ای غایب از نظر به فدای ولایتت 🆔 @Rasoulkhalili
💢حاج میرزا اسماعیل #دولابی ؛ امام زمان اگر دست بر سر ما بکشند ، علم و حلم را به درون ما می ریزند 📚آداب انتظار عارفان ، ص ۳۹ #یک_روزتا_بهشتی_شدن #نسیم_وصل 🆔 @Rasoulkhalili
#پست_مشترک #شهید_رسول_خلیلی #شهیدروح_الله_قربانی 🆔 @Rasoulkhalili
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#پست_مشترک #شهید_رسول_خلیلی #شهیدروح_الله_قربانی 🆔 @Rasoulkhalili
. 📚قسمتی از کتاب : «به مناسبت شهادت شهید رسول خلیلی » بیست‌و‌هفتم آبان‌ماه روح‌الله مانند روزهای دیگر به دانشکده رفته بود. از صبح کارهایش را بر طبق روال همیشه انجام داد و ظهر همراه مهران به سالن غذاخوری رفتند. وقتی وارد سالن شدند، گرم صحبت بودند که عکسی روی دیوار نظر روح‌‌الله را به خود جلب کرد. وسط حرفش پرید و گفت: «مهران یه لحظه صبر کن!» ـ چی شده؟ روح‌الله به‌سمت عکس روی دیوار رفت. همان طور که به عکس اشاره می‌کرد، خندید و گفت: «اینجا رو نگاه کن. زده . .اینکه محمدحسن نیست، این رسوله، دوستمه، می‌شناسمش!» مهران با تعجب به او نگاه می‌‌کرد. هنوز حرفی نزده بود که روح‌الله گفت: «خب حالا چرا زده شهید؟ نکنه واقعاً شهید شده؟ این رسوله نه محمدحسن؛ اما عکس خودشه.» بعد با ترسی که از چشمانش می‌بارید، به مهران خیره شد. ـ نکنه واقعاً شهید شده؟ بیچاره می‌‌شم. مهران همچنان در سکوت به او خیره شده بود و چیزی نمی‌گفت. نمی‌دانست باید چه عکس‌العملی نشان بدهد. روح‌الله غذایش را گرفت و سر میز نشست، اما یک قاشق هم نخورد. به یک نقطه خیره شده بود و با غذایش بازی میکرد. مهران چند بار صدایش کرد. - کجایی داداش؟ چرا غذات رو نمی‌خوری؟ روح‌الله که با صدای او به خودش آمد، از سر میز بلند شد و گفت: «اصلاً اشتهام کور شد، می‌رم یه پرس‌وجو کنم ببینم خبر صحت داره یا نه.» این را گفت و از سالن غذاخوری رفت بیرون. چند دقیقه‌ بعد مهران رفت سراغش، نگران حالش بود. وقتی به اتاقش رفت، دید که روح‌‌الله اشک‌هایش را پاک می‌کند. از حال‌وروزش پیدا بود که خیلی ناراحت است. رفت کنارش نشست و گفت: «چی شد؟ پرسیدی؟» روح‌‌الله سرش را به‌نشانۀ تأیید تکان داد و با بغض گفت: «آره پرسیدم. خبر صحت داره. حالا چه‌کار کنم؟» ـ می‌دونم دوستت بوده، خیلی ناراحتی. اما باید خوشحال باشی که شهید شده و نمُرده. روح‌الله که سعی می‌کرد بغضش را مخفی کند، گفت: «درد من فقط این نیست. آره شهید شده، خوش به حالش. اما رسول خیلی بلده بود. به کارش وارد بود. می‌خواستم برم پیشش ازش کار یاد بگیرم. کلی سؤال داشتم ازش. قرار بود چیزهایی رو که از یاد گرفته بود، بهم یاد بده. خیلی قرارها با هم گذاشته بودیم. فکرشم نمی‌کردم این‌جوری بشه.» مهران بازهم سعی کرد که دلداری‌اش بدهد، اما خودش هم می‌دانست خیلی فایده‌‌ای ندارد. روح‌الله خیلی ناراحت بود. 🆔 @Rasoulkhalili
🎤 گزارش صوتی مراسم پنجمین سالگرد شهید رسول خلیلی و سومین سالگرد شهید محمد رضا دهقان شهید روح الله قربانی شهید محمد حسین محمد خانی 🔹با سخنرانی حضرت آيت الله جاودان ▪️ مداحی : استادحاج منصور ارضي محمد حسین پویانفر 📍هیئت ريحانةالنبي 🌷کانال رسمی شهید رسول خلیلی 📅 شب شهادت امام عسكري(ع) 🆔 @Rasoulkhalili
4_6014608747471569748.mp3
29.03M
🔹پنجمین سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی 🎤سخنرانی آیت الله جاودان 🆔 @Rasoulkhalili
4_6014562043997193316.mp3
15.1M
🔹پنجمین سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی 🎤روضه برادر محمدحسین پویانفر 🆔 @Rasoulkhalili
4_6014608747471569749.mp3
8.89M
🔹پنجمین سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی 🎤روضه استاد حاج منصور ارضی 🆔 @Rasoulkhalili
4_6014608747471569750.mp3
6.05M
🔹پنجمین سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی 👌 زمینه_دنیا و فیض حضور 🎤مداحی برادر محمدحسین پویانفر 🆔 @Rasoulkhalili
4_6014608747471569751.mp3
4.59M
🔹پنجمین سالگرد شهادت شهید رسول خلیلی 👌 شور_عشق فقط اربابه 🎤مداحی برادر محمدحسین پویانفر 🆔 @Rasoulkhalili