تا دامنت غبار نگیرد ز گرد راه بر خاک راه می‌زنم از دیده آب را خواهم که با خیال تو شبها به سر برم خود می‌برد خیال تو از دیده خواب را #ابن_حسام_خوسفی #عاشقانه

لبت خلاصهٔ انفاس عیسوی دارد دمی به ما بنما معجزات عیسی را دوای دیدهٔ من کن ز سرمه قدمت که آن غبار به از توتیاست اعمی را به هر چه حکم کنی بر سرم خریدارم مطیع رای توام همچو بنده مولی را #ابن_حسام_خوسفی #عاشقانه

دو روزی با غم و رنج حوادث صبر کن بیدل جهان آخر چو اشک از دیده‌ات یکبار می‌افتد #بیدل_دهلوی #صبر #دنیا

ما را نمی‌توان یافت بیرون از این دو عبرت یا ناقص‌الکمالیم یا کامل‌القصوریم دوزخ ز شرمساری کوثر شود جبینش گر اینقدر بداند ما را که‌، از که دوریم #بیدل_دهلوی #انسان @taraefolhekam

دوزخ نقد است دور از وصل جانان زیستن بی‌تو صبحم شام‌مرگ و شام ‌من روز جزاست #بیدل_دهلوی #فراق

دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی همه کس نصیب خود را برد از زکات حسنت به من فقیر و مسکین غم بی‌حساب دادی همه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالت همه را شراب دادی و مرا سراب دادی #فیض_کاشانی #عاشقانه

هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده می‌دارد و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک #حافظ #عاشقانه

عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست #حافظ #عاشقانه

مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق #حافظ #دوستی

به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت که در کمینگه عمرند قاطعان طریق #حافظ #عمر

#توحیدی هاتفی از گوشه میخانه دوش گفت ببخشند گنه می بنوش لطف خدا بیشتر از جرم ماست نکته سربسته چه دانی خموش رندی حافظ نه گناهیست صعب با کرم پادشه عیب پوش #حافظ #گناه #توبه

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست #حافظ #وصال #فراق #عاشقانه