eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
528 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
11 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی زیر مراجعه کنید @Malek53 درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 | ضرورت خودسازی در جوانی اگر جوانان، می‌توانستند تشخیص دهند که چقدر زود به توده متحرکی از عادات مبدل می‌شوند، در آن وقت که چون ترکه تر، حالت ارتجاعی و پلاستیکی داشتند بیشتر به ساختمان خود عنایت می‌کردند. خوب یا بد، ماییم که رشته سرنوشت خود را می‌تابیم و این رشته تافته هرگز از هم باز نخواهد شد. کوچکترین ضربه پاکی یا ناپاکی و گناه که بر این پیکر وارد آید جای آن برای همیشه باقی خواهد ماند. 📚 نقش آزادی در تربیت کودکان، ص۱۰۶ 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی من از مرده بودن خودم خسته شده ام.. زنده کنید مرا...💔😭 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📚✨ روزانه فقط یک کلام کوتاه ✨ همیشه سعی کن در کارهایت از انرژی‌های منفی دوری کنی . رسول‌اللّه صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله پیش از تلاوت قرآن « اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم » می‌فرمودند . ( سُنن‌النبی ) 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه روایت است که : هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند . پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ سال‏هاست که آسمان، کوچ غریبت را بر شانه ‏هایمان، پرنده می ‏تکاند و آفتاب، مسیر چشمانت را به انگشت نشان می ‏دهد و می ‏گرید. سال‏هاست که رفته‏ای و بادها، بوی پیراهنت را بر خاکریزهای بسیار، مویه می ‏کنند. تو انعکاس روشن خورشید در رودخانه ‏های سرخ حماسه ‏ای، دلت، دریا می‏نوشت و نگاهت، توفان می ‏سرود. برخاستی؛ آن هنگام که نفس ‏های سرما، پنجره ‏ها را سیاه کرده بود و شهر، می ‏رفت که در اضطراب ثانیه ‏های تجاوز، کمر خم کند. برخاستی و با قدم‏های استوارت در رگ‏های وطن، خون زندگی جاری شد. برای بال‏های زخمی‏مان دعا کن! ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🔹سید عطاءالله مهاجرانی، وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي در کانالش نوشت: «طارق متری» وزیر فرهنگ لبنان ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)، دقیق و خوش سخن و دانشمند و بسیار خوان بوده و هست. دیدار با او همیشه غنیمت است! چای نعناع و دردشه! دردشه همان گفتگو ست، صمیمی و پایان ناپذیر. طنجه بودیم . گفت: داستان ملاقات با آیت الله خامنه ای را برایت بگویم. حتما تازه است. همراه «سعد حریری» به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با« آیت الله خامنه ای» بود. -این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است- قبل از دیدار قرار شد، جلسه ای با سعد حریری به عنوان نخست وزیر داشته باشیم. شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعد آباد برگزار شد. «سعد حریری» گفت: باید مساله سلاح حزب الله را به عنوان مساله اصلی لبنان مطرح کنیم. من سخنی نگفتم، اما همه تایید کردند. وقتی وارد دفتر «آیت الله خامنه ای» شدیم، ایشان بسیار گرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندی اش را تحسین کرد. از مرحوم رفیق حریری ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند. نا گاه از سعد حریری پرسیدند، آقای نخست وزیر شما « رمان گوژ پشت نتردام» را خوانده اید !؟ خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه. گفت. در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس است. طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن هستند. لات های پاریس، قداره کشان، با نفوذ ها. اما همه می دانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟ طارق گفت، من گفتم: ازمیریلدا ! آیت الله خامنه ای با تمام چشمانش خندید و گفت احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید! همه می دانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریف دسته صدف سپید بسیار تیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوء نظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمی کند. اقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلی ها به کشور شما نظر دارند. اسرايیل خطری است که شما را تهدید می کند. مگر تا خیابان های بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ « سلاح مقاومت» مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید می کند و امکان عمل را از او می گیرد. گفتگو ها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمه ای در باره سلاح حزب الله سخنی نگفت. بعد از جلسه پرسیدم: نگفتی؟ گفت: دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. می شد مطرح کرد؟ @rastegarane313
آنها دو نفر بودند. .. درگیری بالا گرفته بود. بیشتر خیابانها و کوچه ها افتاده بودند دست عراقیها. بچه ها، کوچه به کوچه می جنگیدند تا هرچه بیشتر جلوی تانکهای عراقی که همه چیز را سر راهشان له می کردند، بگیرند. ما، سه نفر بودیم، ولی آنها دونفر بودند. ما، سه نفر بودیم. من و دوتای دیگر از بچه ها. از روی پشت بام خانه ها تردد می کردیم. نمی شد رفت توی خیابان. دشمن همه جا بود، توی خانه ها، کوچه ها، بازار و … آنها دو نفر بودند. مانده بودند وسط میدان. میدان شهید مطهری خرمشهر. کسی دیگر از نیروهای خودی آنجا نبود. همه اش در چند دقیقه خیلی کوتاه اتفاق افتاد. آنقدر کوتاه که حتی فرصت فکر کردن به اینکه باید چکار کنیم را هم از ما گرفته بود. آنها دو نفر بودند، ولی دور و برشان خیلی نیرو بود. نه نیروی خودی، که سربازان وحشی و کماندوهای دشمن. آنها خیلی زیاد بودند. خیلی مشتاق بودند تا ببینند چه کسانی تا این لحظه در وسط میدان، به طرفشان تیراندازی می کرده و جلویشان را گرفته بوده. حلقه محاصره را هر لحظه تنگتر می کردند. خودشان هم تعجب کردند. آنچه می دیدند، باورش سخت بود. آنها دو نفر بودند. دو تا دختر ایرانی. دو دختر مسلمان غیرتمند که چادر برسر، تا آنجا که در توانشان بود، با تیراندازی، جلوی حرکت دشمن را به طرف مسجد جامع سد کرده بودند. آن همه عراقیها معطل مانده بودند، فقط به خاطر مقاومت این دو نفر بود. عصبانی شده بودند. هم عصبانی، هم وحشی. کسی تیراندازی نمی کرد. همه آرام جلو می رفتند و حلقه محاصره را تنگتر می کردند. مبهوت مانده بودیم که چه کنیم، و چه خواهد شد ؟ گیج شده بودیم. ناگهان … عراقیها خیلی به آنها نزدیک شده بودند. وحشت کرده بودیم که آنها اسیر خواهند شد. ناگهان … تق … تق … همین ! صدای شلیک دو گلوله از دو اسلحه، پشت سر هم به گوش رسید. آن دو دختر، که رو به روی هم نشسته بودند وسط میدان، و کفتارهای وحشی عراقی اطرافشان را گرفته بودند، لوله اسلحه شان را به طرف هم گرفتند و با شلیک همزمان، همدیگر را از ننگ اسارت به دست دشمن بی دین و پست نجات دادند. عراقیها مبهوت مانده بودند. ما هم همین طور. و اشک تنها چیزی بود که از گوشه چشمان ما سه نفر جاری شد و دیگر هیچ. آنها هنوز دونفر بودند … «عنایت صحتی شکوه» @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این ایام سفر به سرزمین های نور، شهید آوینی شما، خانواده محترم و دوستانتان را به این سفر معنوی دعوت می کند 🔸فوق العاده زیبا و امیدبخش، حتماً تماشا کنید 👇👇👇 @rastegarane313