eitaa logo
مکتبة نفس الرسول المصطفی
2.3هزار دنبال‌کننده
884 عکس
0 ویدیو
24 فایل
|مکتبة نفس الرسول المصطفی مکتبة تخصصیة في العقائد والتاریخ وعلوم الحدیث والرجال والتراجم| |مجالی برای معرفی جدیدترین کتب منتشر شده در حوزه مطالعات اسلامی و دین‌پژوهی|
مشاهده در ایتا
دانلود
از 📚 کشف اسرار؛ زمینه‌ها و پیامدها بازخوانی کتاب کشف اسرار امام خمینی؛ به‌مناسبت هشتادمین سال انتشار https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib
مکتبة نفس الرسول المصطفی
از #تازه‌های_کتابخانه 📚 کشف اسرار؛ زمینه‌ها و پیامدها بازخوانی کتاب کشف اسرار امام خمینی؛ به‌مناسب
. کتاب تازه‌منتشرشده‌ کشف اسرار؛ زمینه‌ها و پیامدها تألیف سهراب مقدمی به بازخوانی متن و فرامتن و تاریخ کتاب کشف اسرار امام خمینی اختصاص دارد. مؤلف در آغاز، با اشاره به عدم انتشار رسمی این اثر در روزگار کنونی و فقدان دسترسی عمومی بدان، تصریح می‌کند که صحت‌سنجی تحلیل‌ها و برداشت‌هایی که بر پایه‌ی این متن به امام نسبت داده می‌شود، با دشواری‌هایی جدی مواجه است. وی در عین حال، نگارش کشف اسرار را دفاعی مستند و مستدل از اصول عقاید شیعه دانسته و برخلاف پندار برخی، آن را منافاتی با آرمان وحدت اسلامی نمی‌بیند. از منظر نویسنده، برداشت‌های تقطیع‌شده، نادرست و گاه سلیقه‌محور از این اثر، و نیز ادعای تعارض میان آن با دیگر آثار امام خمینی ــ از جمله ولایت فقیه ــ که به استنتاج‌هایی چون تطور در اندیشه‌ی سیاسی ایشان منتهی شده، از جمله مهم‌ترین دلایل تألیف این کتاب به‌شمار می‌آید. در فصل نخست، مؤلف کوشیده است با نگاهی تاریخی، زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی عصر پهلوی را که به نگارش کتاب اسرار هزار ساله انجامید، تبیین کند؛ تبیینی که با بهره‌گیری دقیق‌تر از منابع و اسناد تاریخی، می‌توانست غنای بیشتری بیابد. فصل دوم به معرفی اجمالی کتاب اسرار هزار ساله و شناخت‌نامه‌ای کوتاه از علی‌اکبر حکمی‌زاده اختصاص دارد. در این بخش، ضمن اشاره به نگرش و اندیشه‌ حکمی‌زاده، خوانشی گذرا از اثر وی ارائه شده است. در این فصل، بهره‌گیری از آثار معاصر چون علی‌اکبر حکمی‌زاده در چهار پرده (قم: نشر مورخ، ۱۳۹۸ش) که حاوی اسناد و مدارک تازه‌یابی در رابطه با حکمی‌زاده است می‌توانست به شناختی دقیق‌تر از مراحل زندگی و زمینه‌های فکری او یاری رساند و تحلیل نگارش اثر را دقیق‌تر سازد. در ادامه، نقدهایی که بر کتاب حکمی‌زاده نگاشته شده‌اند، معرفی گردیده و از آثاری چون کشف الاستار، نقد شیخ عباس صفایی در روزنامه‌ استوار، نقد شیخ محمدعلی همت‌آبادی در رساله‌ پاسخنامه اسلامی، و نقد محمد رفیعی در نشریه‌ آیین اسلام با عنوان اسلام سلفی، همچنین پیام‌ها و مکاتباتی که در نشریات آن دوره منتشر شده‌اند، یاد شده است. تلاش برای تجمیع و اشاره به این اسناد و مدارک از نقاط برجسته‌ کتاب به‌شمار می‌آید. در بخش‌های بعدی، نویسنده کشف اسرار را نقطه‌ عطفی در مواجهه‌ اجتهادی حوزه‌ با شبهات انحرافی معرفی کرده و به زمینه‌ها، انگیزه‌ها و پیامدهای نگارش آن پرداخته است. همچنین از تأییداتی از سوی برخی علما در حمایت از تألیف این اثر یاد شده است. در فصل‌های پایانی، مروری بر محتوای کشف اسرار صورت گرفته و تلاش شده است دلالت‌های سیاسی‌- اجتماعی آن استخراج گردد که گاه این استخراجات از متن کتاب، به استنطاقاتی از متن انجامیده است! از بخش‌های قابل تأمل کتاب، بررسی علل عدم انتشار کشف اسرار پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. در اینجا، با استناد به خاطرات سیدهادی خسروشاهی، به عدم تمایل امام خمینی برای تجدید چاپ اثر اشاره شده و از احتمال ناکافی بودن پاسخ‌های آن برای شرایط امروز از منظر ایشان سخن به میان آمده است. خسروشاهی نقل می‌کند که امام بر این باور بود که کتاب در زمان خود برای پاسخ‌گویی به شبهات نگاشته شده و ممکن است آن پاسخ‌ها برای امروز کافی و روشن‌گر نباشد؛ با این حال، ایشان نهی صریحی از تجدید چاپ نیز نکرده‌اند. نویسنده در پایان وعده داده است که کتاب را در آینده با تعلیقات و تحقیقات تکمیلی منتشر خواهد کرد و دلایل عدم انتشار آن را از منظر خود، فاقد وجاهت کافی می‌داند. در پایان باید گفت با این همه کوشش نویسنده محترم در نوشتن تاریخ تألیف کتاب کشف اسرار و بازخوانی و احیا این اثرِ قابل توجه، ستودنی است. https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib
عبارات و توصیف حاکمی جشمی، عالم زیدی- معتزلی در کتاب السفينة الجامعة، از اراده‌ الهی و زیارتگاه گشتن مقبره علی‌بن موسی الرضا سلام‌الله‌علیه ✍🏼 ولا شبهة أنه كان مكرهاً على إجابة الملقب بالمأمون حتى دعاه وبايعه، ويقال: إنه سمّه فقتله ودفنه الى جنب هارون الملقب بالرشيد بزعم بكرمه له، فصارت البقعة مشهداً له، وتنسب إليه وتزار لأجله، وهكذا تكون كلمة الله هي العليا. حاکم جشمی، السفینة الجامعة، ج۲، ص ۵۰۰. و تردیدی نیست که [امام رضا] با اکراه و نارضایتی ناچار شد دعوت مأمون را بپذیرد و با او بیعت کند، و گفته شده است که مأمون او را مسموم ساخت و (بعد) او را در کنار هارون الرشید، به گمان آن‌که این کار را بزرگداشتی برای اوست، به خاک سپرد. بدین‌سان آن بقعه به مشهدی برای او تبدیل شد، و بدان منسوب گشت و به قصد او زیارت می‌شود، و چنین است "کلمة الله هی العلیا" (آن امر و خواست خداوند است که همواره برترین و غالب خواهد بود) https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib
✍🏼 در اینجا انواعی از زنان و مردان از هر طبقه اجتماعی و هـر نـوع شرایط و احوال زندگی و متفاوت با یکدیگر، از تاجران مرفه با عمامه‌های کوچک و گرد و عباهای سیاه گرفته تا گدایان بینوا، معلول و ژنده پوش را کنار یکدیگر میتوان دید. اینجا هیچ کس برتر از دیگری نیست. زائر باید سه بار دور ضریح را طی کند هر بار گردش یک طواف نامیده می‌شود؛ کاری که ما همراه با سیّدمان به انجام رساندیم و هر بار که برای لمس ضریح یا قفل مراد توقف می‌کردیم، او آیاتی از قرآن را به زبان عربی تلاوت می‌کرد و در هر دور، در محل مشخصی به ما ملحق می‌شد تا دسته جمعی به مأمون و هارون لعنت کنیم. در سومین و آخرین طواف در حالی که به میانه جبهه شرقی ضریح رسیده بودیم همانگونه که قبلاً به من گوشزد کرده بودند، از بالای ضریح، پنج قرانِ نقره پیچیده در تکه‌ای کاغذ سفید را داخل مرقد انداختم. تمام زائرانی که بضاعتی دارند چنین کاری می‌کنند. اهدای چنین پولی مستحب است. پس از پایان سومین طواف، عقب عقب از تالار بیرون رفتیم. 📚توصیفات "جیمز بیلی فریزر" (د. ۱۸۵۶ م) از حرم امام رضا (ع)، برگفته از کتاب "مشهد در آینه سیاحان اروپایی" نوشته "پاتریک رینگنبرگ" https://eitaa.com/rasullib
مکتبة نفس الرسول المصطفی
محمد فاخر زائر الإله آبادي (۱۱۶۴ هـ) همان شخصی است که مرحوم میر حامد حسین(۱۳۰۶ هـ) رضوان‌الله‌علیه کتاب " العضب البتّار في نقض التمسك بآية الغار " را در ردّ او و کتابش "درة التحقيق في نصرة الصديق" نگاشت. "درة التحقيق" نيز ردیه‌ایست بر کتاب "كشف العوار في تفسير آية الغار" اثر مرحوم قاضی نور الله شوشتری (۱۰۱۹ هـ) و آن نیز ردیه‌ایست بر کلام نظام الدين النيسابوري (قرن ۸ یا ۹) در تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان ذيل آیه ۴۰ سوره توبه مشهور به آية الغار... اله آبادی معاصر شاه ولی الله دهلوی(۱۱۷۶ هـ) است و از افرادی است که در رواج سلفی‌گری در هند نقش مؤثر داشته است. بخش اول کتابی که در تصویر می‌بینید به پاس خدماتش در همین راستا نگاشته شده و در بخش دوم، رساله‌ای از وی در اصول اعتقادات تصحیح شده است. بخشی از متن مرحوم میر حامد حسین در دیباجه‌ی کتاب "العضب البتار" به دستخط ایشان در تصویر قابل ملاحظه است: ....فهذه رسالة سميتها بالعضب البتّار في نقض التمسك بآية الغار، نقضتُ فيها على رسالة الناصب محمد فاخر الإله آبادي التي سماها بدرة التحقيق في نصرة الصديق وقد جعلها جواباً لرسالة العلامة التُّستري أعلى الله مقامه في دار الكرامة المسمّاة بكشف العوار في تفسير آية الغار....(رک: العضب البتار(نسخه چاپی)، ص ۴۱ _ ۴۱) گفتنی است کتاب "العضب البتّار" به همت عزیزان بنیاد فرهنگی امامت در سال ۱۴۴۴ هـ  تصحیح و چاپ شده وبه زودی تصحیح دیگری از آن نیز با تلاش عزیزان بنیاد بین‌المللی امامت به زیور طبع آراسته خواهد شد. https://eitaa.com/rasullib
❇️ وصیت ابراهیم نخعی و خشت عَرزَمی: درنگی بر تاریخ خُرد و فرهنگ مادی مسلمانان ✍🏼 در تاریخ‌نگاری معاصر، رویکرد میکروتاریخ (Microhistory) جایگاه ویژه‌ای یافته است؛ رویکردی که برخلاف روایت‌های کلان سیاسی و نظامی، تمرکز خود را بر جزئیات زندگی روزمره، نهادهای کوچک، اشیاء عادی، و تصمیم‌های فردی خُرد معطوف می‌سازد. این عناصر، هرچند در نگاه نخست کم‌اهمیت و حاشیه‌ای به‌نظر می‌رسند، اما در چارچوب میکروتاریخ، به‌مثابه نشانه‌هایی از ساختارهای کلان اجتماعی، فرهنگی و ذهنی تلقی می‌شوند. در مطالعات تاریخی، از این رویکرد با عنوان "تاریخ خُرد" نیز یاد می‌شود؛ روشی که به‌جای تمرکز بر شخصیت‌های شناخته‌شده و تحولات سیاسی، به سراغ تجربه‌های زیسته، فرهنگ مادی، جزئیات و امور در ظاهر کوچک در لایه‌های زیرین جامعه می‌رود. 🔹نمونه‌ای جالب توجه از کاربرد این رویکرد در منابع اسلامی، وصیت ابراهیم‌بن یزید نخعی (د.۹۵/۹۶ ق)، فقیه و راویِ شناخته‌شده کوفی است که سفارش کرده بود: «در قبر من از "خشت عَرزَمی" استفاده نکنید.» (ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج۶، ص۲۹۰؛ ابن‌ابی‌شیبه، المصنف، ج۲، ص۴۷۲). این وصیت، در نگاه نخست، امری شخصی و جزئی و نه‌چندان مهم به‌نظر می‌رسد؛ اما با رویکرد تاریخ خُرد، می‌توان آن را به بستری وسیع‌تر، از فرهنگ مادی، ذهنیت اجتماعی و نگرش‌های فقهی کوفیان پیوند زد. 🔸بررسی منابع تاریخی و لغوی نشان می‌دهد که که خشت عزرمی که از آن تعبیر به «لبن عرزمی» شده نوعی خشت بود که در منطقه "جبانة عرزَم" (منطقه‌ای که به عرزمی‌ها اختصاص داشت) در کوفه تولید می‌شد. بلاذری (د.۲۷۹ ق) در کتاب خویش گزارش می‌کند که این محل منسوب به مردی خشت‌زن بود که خشت‌هایش به‌سبب آمیختگی با نِی و خَزَف (سفال شکسته)، بی‌دوام و آتش‌گیر بودند. (بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۷). گزارش‌های دیگری نیز تصریح می‌کنند که این خشت‌ها از «کُناسات و قذر» (مواد آلوده و فضولات) ساخته می‌شدند، (خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۳۹۶؛ ابونعیم، حلیة الأولیاء، ج۷، ص۳۴۶) از این‌رو، "لبن عرزمی" نزد مردم کوفه مترادف با مصالح آلوده، نامرغوب، فاسد و بی‌اعتبار بود. 🔹وصیت ابراهیم نخعی را می‌توان از چند منظر بیشتر مورد دقت قرار داد. از آن‌جا که این خشت‌ها از مواد آلوده ساخته می‌شدند، شاید استفاده از آن‌ها در قبر می‌توانست از منظر طهارت شرعی ناپسند تلقی شود. می‌توان گفت حساسیت نخعی در این‌باره، بازتابی از دغدغه فقهی او نسبت به پاکی و نجاست است. 🔸 همچنین برداشت می‌شود که در تصور عمومی مسلمانان کوفه، "خشت عرزمی" با سستی، آلودگی و خطر حریق پیوند خورده بود. پرهیز از آن، نه‌فقط واکنشی فقهی، بلکه نشانه‌ای از نگرش منفی نسبت به آن شئ نامرغوب و بی‌دوام بود. 🔹این وصیت، در کنار دیگر سفارش‌های ابراهیم نخعی مانند دفن با لحد و نهی از همراهی آتش در تشییع جنازه نشان می‌دهد که او در پی قبری ساده، پاک و به‌دور از بدعت و تجمل بوده است. 🔸این جزئیات ظاهراً کوچک در منابع، یعنی وصیت به عدم استفاده از نوعی خشت، با رویکرد میکروتاریخی می‌تواند ما را به لایه‌های ژرف‌تری از تاریخ اجتماعی مسلمانان کوفه رهنمون سازد: از شناخت فرهنگ مادی و کیفیت مصالح ساختمانی گرفته تا دریافت حساسیت‌های فقهی و طهارتی، و فهم ذهنیت جمعی مردم مسلمان آن دیار نسبت به پاکی، دوام و مناسک مرگ. بدین‌‌گونه، مطالعه موردی «خشت عرزمی» نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از رهگذر یک وصیت فردی، ساختارهای گسترده‌تری از تاریخ اجتماعی، فرهنگی و حتی فقهی صدر اسلام را بازسازی کرد؛ همان چیزی که هدف اصلی تاریخ خُرد است: کشف معنا در جزئیات، و تلاش برای بازخوانی تاریخ با رویکرد و روشی مشخص از دل خُرده‌روایت‌ها. https://t.me/rasullib https://eitaa.com/rasullib .