eitaa logo
روابط عمومیECI
1.9هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
312 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی کلیه برنامه ها ،طرح ها و فعالیت های فرهنگی،قرآنی،آموزشی،سیاسی،بصیرتی،مسابقات و ..ایجاد شده است. ارسال آثار و پاسخ مسابقات: @ecimosabeghat ارتباط بامدیران کانال @modir120 @Salamhaki
مشاهده در ایتا
دانلود
کتابخوانی📚 🛑 (قسمت ۴) ✨لازم به ذکره که بگم داستان اصلی کامل تر از این چیزیه که نوشته میشه، ما روزمرگی های داستان رو خلاصه کردیم و به جاش قسمتهایی که راوی داستان وارد عالم قیامت میشه رو بدون کم و کاست مینویسیم چون میدونیم برای همه جذاب و جالبه. 🍀اما ادامه ماجرا: فهمیدم که منظور ایشان مرگ من و انتقال من به آن جهان است. 🌲مکثی کردم و پسرعمه اشاره کردم و گفتم: من آرزوی شهادت دارم سالها به دنبال شهادت بودم حالا با این وضع بروم؟! 🎍اما اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم. دو جوان دیگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم. 🍀 بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم لحظه‌ای بعد خود را همراه این دو نفر در یک بیابان دیدم. 🍀 زمان اصلا مانند اینجا نبود و در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را می‌دیدم. 🌴آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم از آن درد شدید راحت شده بودم شرایط خیلی عالی بود. 🌿در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند حالا داشتم این دو را می دیدم. چقدر زیبا و دوست داشتنی بودند،دوست داشتم همیشه با آنها باشم 🌿در وسط یک بیابان خشک و بی آب و علف حرکت می کردیم. کمی جلوتر چیزی را دیدم. روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم. 🌳به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دوردست ها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود. حرارتش را از دور احساس میکردم. 🍀به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود نسیم خنکی از آن سو احساس می‌کردم. 🌱 به شخص پشت‌ میز سلام کردم با ادب جواب داد. منتظر بودم می خواستم ببینم چه کار دارد. 🌳 آن دو جوان که در کنار من بودند عکس العملی نشان ندادند. اما همان جوان پشت میز، یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد و به آن کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب خودت هست بخوان امروز برای حسابرسی،هم اینکه خودت آن را ببینی کافی است. 🎍 چقدر این جمله آشنا بود.در یکی از جلسات قرآن استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: "اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا" 🌲نگاهی به اطراف کردم و کتاب را باز کردم: ☘بالای سمت چپ صفحه اول با خط درشت نوشته شده بود: ۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز 🔆از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت سن بلوغ شما است. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدید. 🌿در ذهنم بود که این تاریخ یک سال از ۱۵ سال قمری کمتر است، اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم. 🌱 قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود: از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و... 🌿پرسیدم: اینها چیست؟ گفت اینها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام داده ای. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده است. 🌴 قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم،جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت نمازهایت خوب و مورد قبول است،برای همین وارد بقیه اعمال می شویم. 🌳 یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد نماز های پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود نماز های پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود نماز های پنجگانه میباشد. ☘من قبل از بلوغ نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر و مادرم همیشه در مسجد حضور داشتم.کمتر روزی پیش می‌آمد که نماز صبحم قضا شود. 🌵اگر یک روز خدای نکرده نماز صبحم قضا می‌شد تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم. 🌿 وقتی آن ملک؛ یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه رفت، یاد حدیثی افتادم که معصومین علیه السلام فرمودند: 🪴 اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است‌.اگر نماز قبول شود بقیه اعمال قبول می شود و اگر نماز رد شود... 🌾خوشحال شدم به صفحه اول کتاب نگاه کردم، از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند. تازه فهمیدم که فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره یعنی چی! 🍃هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم آنها جدی جدی نوشته بودند. ادامه دارد.. 🌻🌻
صفحه ۴۳۷
امام صادق عليه السلام: ما مِن رَجُلٍ تَكَبَّرَ أو تَجَبَّرَ إلا لِذِلَّةٍ وَجَدَها في نفسِهِ هيچ مردى تكبّر يا گردن فرازى نكرد، مگر به سبب احساس خوارى و حقارتى كه در خود يافت الكافی جلد2 صفحه312
💭✍ اگه دنبال ساختن یه رابطه ایده‌آل و یه رفاقت موندگار با بچه‌ت می‌گردی، خیلی دنبال خریدن اسباب بازی‌های گرون‌ قیمت و تفریحات خاص و لاکچری نباش! 📌 به‌جاش از امروز یه وقتی بذار و تو اوقات کنار هم بودن‌تون... 🔶فرصت شد، یه زمان‌هایی با هم بزنید بیرون و پایه‌ کارهای پرهیجانش باش. 🔷تا می‌تونی و بلدی، براش از داستان‌های واقعی تعریف کن. 🔶وقتی داره از علائقش حرف‌ می‌زنه، با ذوق و شوق بهش گوش کن و واکنش نشون بده. 🔷بازی مخصوص خودتون رو درست کنید، چیزای دوتایی خاطره‌انگیز. 🔶از احساساتت بهش بگو، گفتن از حس و حال و هیجان‌ها به تقویت هوش هیجانی‌ش کمک می‌کنه. 🔷یه وقت‌هایی دوتایی با هم تازه‌ها رو امتحان کنید. از غذای تازه بگیر، تا رفتن به جاهای جدید و ناشناخته. 🔶یه الگوی ورزشی بذارید جلوتون (مثلا از تلویزیون، گوشی، لپ تاپ) و با هم حرکات ورزشی رو تمرین کنید. 🔷یه قلم کاغذ و کلی مداد رنگی بذارید جلوی چشم‌تون، دوتایی شروع کنید به کشیدن و یه اثر هنری دو نفره خلق کنید. 🔶بابهانه و بی‌بهانه و به طرز زیرپوستی و غیرمشروط بهش توجه کن، بغلش کن، ماچش کن و بگو که چقدر دوستش داری... 🔷به آلبوم عکس‌ها و خاطرات‌تون زیاد سر بزنید. 🔶حالا که رفتی سراغ عکس‌ها، از داستان‌های گذشته براش بگو، از اینکه پشت هر عکس چه خاطره خوبی خوابیده (غیبت نکنیدا، از خوبی‌ها بگید، تو ذهن بچه حک میشه). 🔷درباره زمانی که بچه‌تر بود باهاش صحبت کن و از بچگی‌هاش بگو. 🔶پایه خرابکاری‌های غیرآسیب‌زاش باش و بذار کنارت امنیت داشته باشه (مثلا دستش خورد و آب ریخت زمین، سرش داد نزن، رفتار درست رو نشونش بده). 🔷واسه هر نیازش، حساس، در دسترس و فوری پاسخگو باش که حس نکنه تنهاست، طرد شده یا تو دنیا نمیشه به کسی تکیه کرد. 🔶نترسونش، تهدید به ترکش نکن، اضطراب و ترس شدید به جونش ننداز، "بزرگ میشه یادش نمیره، بلکه تبدیل به نوع دیگه‌ای از ترس و اضطراب‌ها" میشه. 🔷بذار خودش کارهاش رو بکنه، حتی اگه خراب‌کاری میکنه. تا زمانی که آسیب جدی به خودش نزده، ولش کن بذار بره جلو و هربار که خرابکاری کرد و هیجاناتش اومد بالا آغوشت رو باز کن بپره تو اون نقطه امن زندگی... ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
💚 می گویند هر وقت خواستی پارچه‌ای بخری؛ آنرا در دستت مچاله كن و بعد رهايش كن،اگر چروك برنداشت، جنس خوبی دارد. آدم‌ها، نیز همينطورند!!آدم‌هايی كه بر اثر فشارها، و مشكلات، اخلاق، و رفتارشان عوض می‌شود، و «چروك» بر میدارند!! اينها جنس خوبی ندارند، و برای رفاقت، معاشرت، مشارکت، ازدواج و اعطای مسئولیت به ایشان،به هیچ وجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود. 💚 💚 ╾────┄┈•𖢻•┈┄────╼
📌 تا به‌حال با یک قربانیِ روبرو شده‌اید؟! 👈 چنین افرادی معمولا اینگونه فکر می‌کنند: 🔸 در همه‌ی انتخابات‌های ایران تقلّب صورت می‌گیرد! 🔹 مسئولین می‌خواهند اینترنت را ببندند! 🔸 ایران، جهنّم است و خارج، بهشت! 🔹 همه‌ی انتخابات‌های کشور، نمادین است و افراد از قبل انتخاب شده‌اند! 🔸 صداوسیما همه‌چیز را سانسور می‌کند! 🔹 هر چیزی که رسانه‌های داخلی میگویند، دروغ است و هرچه رسانه‌های بیگانه می‌گویند درست است! 🔸 همه‌ی مسئولین دزدند! 🔹 اسلام با تمام لذّت‌ها مخالف است! 🔸 نباید راه‌اندازی شود، چون ارتباط‌مان با دنیا قطع می‌گردد! 🔹 باید سیاست را از دین جدا نمود! 🔸 برای پیشرفت و زندگی بهتر، باید به خارج ازکشور مهاجرت کرد! 🔹 این نظام دیکتاتوری است! و ـ ـ ـ ⚠️ یکی از ثمرات سلطه‌ی چندسال اخیر دشمن بر فضای مجازیِ کشور به وسیله‌ی پیام‌رسان‌هایی مثل و واتس‌اپ، تغییر نگرش افراد و دست بردن در مردم نسبت به محیط اطرافشان و ایجاد این نگرش‌هایِ ریشه‌دار در عمومی و تولید افرادی شکّاک، خودکم‌بین، ناامید و گاردگرفته است!! 💡 و این، همان تعریف است که ما در آن به طور فاجعه‌باری آسیب‌پذیر هستیم و ثمرات این آسیب، کاملا عیان می‌باشد
سوالات نشريه دانشجو - پاييز 1402.pdf
310K
به اطلاع همکاران محترم (همکار دانشجو و یا فرزندان همکاران که دانشجو هستند) می رساند معاونت سیاسی به مناسبت فرا رسیدن روز دانشجو اقدام به برگزاری مسابقه سیاسی ویژه این عزیزان کرده است. عزیزان واجدالشرایط میتوانند سوالات مسابقه را دانلود و بعد از جواب دادن به سوالات حداکثر تا روز چهارشنبه ۱۵ آذر ماه برگه مسابقه را به روابط عمومی صنعت تحویل نمایید.
daneshjoo.pdf
10M
منبع مسابقه دانشجو
💢اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم به مرگ میلیون‌ها ایران بر اثر حوادث متعدد از جمله چندین قحطی منجر شد. این موضوع اسباب تحقیر محمدرضا پهلوی شده بود که نقطه اوجش نشست تهران سران متفقین در تهران بدون اطلاع از حکام ایران بود. محمدرضا پهلوی در بخشی از سخنرانی که کنگره انقلاب سفید در سال 1351در سالن ورزشی هفت تیر تهران داشت، این تحقیر تاریخی را در سخنرانی تلخ یادآور شد. 📛کنفرانس تهران / Tehran Conference» با اسم رمز «یوریکا / Eureka» با شرکت وینستون چرچیل، فرانکلین دلانو روزولت، و ژوزف استالین از 6 تا 9آذرماه 1322 مصادف با 28 نوامبر تا یک دسامبر 1943 به صورت سرّی و محرمانه در سفارت شوروی در تهران، پایتخت ایران برگزار شد تا سران بریتانیا، آمریکا و شوروی درباره سرنوشت جنگ جهانی دوم تصمیم گیری کنند. این کنفرانس از این جهت سرّی بود که آلمان‌ها در صدد ترور رهبران سه کشورِ درگیر در جبهه مقابل متحدین بودند. هیتلر خود به یک افسر آلمانی به نام سرهنگ کنراد زینر مأموریت ترور را واگذار کرد. نام این عملیات را هم آلمان‌ها «عملیات پرش بلند» نام نهادند. مهم‌ترین توافقی که در این کنفرانس به‌دست آمد، دربارهٔ گشایش جبهه در غرب اروپا بود. ➿➿➿🌱🌱🌱➖➖➖
💠نماز قضا شده در سفر 💬 سوال: مسافری که در سفر نمازش قضا شود و بخواهد در وطن بخواند تمام است یا شکسته؟ ✅ پاسخ:‌ اگر در سفر نمازش شکسته بوده در وطن شکسته قضا کند. 💬 سوال: نماز هایی که در وطن قضا شده اگر در سفر بخواهد قضا کند تمام است یا شکسته ؟ ✅ پاسخ: باید در سفر کامل قضا کند. 📚 تحریرالوسیله ج 1 ص 227 م 6 💎 •┈┈••✾••┈┈•
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 🥀 🏴 🥀 پرســـ❓ــش ⁉️ چرا امیرالمومنین (علیه‌السلام)در برابر جسارت کنندگان به ساحت مقدس مادر هستی حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) اقدامی انجام ندادند؟ پاســـ🖊ــــخِ استاد حیــــــدرے زیدعزه 1⃣ امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌ تصریح آیات شریفه قرآن کریم و روایات نبوی، معصوم بوده‌اند و هر اقدامی که ایشان در زمینه‌های مختلف انجام دهند عین حق بوده و مورد رضایت الهی است. ♦️تصریح قرآن بر عصمت امیرالمومنین علیه‌السلام «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛‏ «ای کسانی که ایمان آورده‏ اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر [اوصیای پیامبر] را!»نساء/59 ♦️تصریح روایت بر عصمت امیرالمومنین علیه‌السلام قال رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله: عَلِی مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِی، یدورُ مَعَهُ حَیثُما دارَ پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: على با حق است و حق با على، حق بر مدار او مى گردد 📚کفایت الاثر، ص20 2⃣ امام علی علیه‌السلام در مقابل معترضین به مادر هستی واکنش نشان دادند و با مشت بر صورت و گردن عمر زدند، اما چون طبق وصیت پیامبر(ص) مامور به صبر بودند، دست به شمشیر نبرده و به خاطر مصلحت مهم‌تری که حفظ اسلام عزیز بود، صبوری فرمودند. «فَوَثَبَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَأَخَذَ بِتَلابِیبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَوَجَأَ أَنْفَهُ وَرَقَبَتَهُ وَهَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَکَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَمَا أَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَالَّذِی کَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ یَا ابْنَ صُهَاکَ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَعَلِمْتَ أَنَّکَ لا تَدْخُلُ بَیْتِی»؛ «علی علیه السّلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به‌شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد؛ ولی به یاد سخن پیامبر صلی‌الله علیه واله و وصیتی که به او کرده بود افتاد، فرمود: ای پسر صُهاک! قسم به آنکه محمّد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهی و عهدی که پیامبر با من بسته است، نبود، می‏دانستی که تو نمی‏توانی به خانه من داخل شوی» 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص568 3⃣ وصیت پیامبر از زبان مبارک امام صادق علیه‌السلام چنین نقل‌شده است: «...عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا يَنْزِلُ بِكَ وَبِهَا [يعني بفاطمة] حَتَّى تَقْدَمُوا عَلَيَّ.»؛ «تو را به بردبارى در برابر آنچه از اين گروه به تو و فاطمه زهرا سلام‌الله عليها خواهد رسيد سفارش مى‌كنم، صبر كن تا بر من وارد شوي» 📚بحار الأنوار، ج 22، ص 484 ♻️نتیجه اینکه: حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بعد از تهدید عده ای برای اتمام حجت به پشت درب آمدند و امام علی علیه السلام در مقابل جسارت آنان هر چند بر سر و صورت خلیفه ی دوم زدند ولی به خاطر وصیت رسول خدا دست به شمشیر نبردند و به خاطر مصلحت بالاتر که حفظ اسلام عزیز بود صبر کردند. الا لعنة الله علی القوم الظالمین 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
کتابخوانی 📚 🔴 (قسمت ۵) 🌳کنار هر نوشته چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت. وقتی به آن خیره می شدیم مثل فیلم به نمایش در می آمد، درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید فیلم آن ماجرا را مشاهده می‌کردیم با تمام جزئیات. یعنی در مواجهه با دیگران حتی فکر افراد را هم می‌دیدیم لذا نمی شد هیچ کدام از این کارها را انکار کرد. غیر از کارها حتی نیت های ما ثبت شده بود.آنها همه‌چیز را دقیق نوشته بودند. ✨جای هیچگونه اعتراضی نبود، تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمیشد زد... 🍀اما خوشحال بودم که از کودکی همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم! 🌱همینطور که به صفحه اول نگاه می‌کردم و به اعمال خودم افتخار می کردم یک دفعه دیدم یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است!! 🍂 صفحه ای که پر از اعمال خوب بود ناگهان تبدیل به کاغذ سفید شده بود! 🍀با عصبانیت به آقایی که پشت میز نشسته بود گفتم: چرا اینها محو شد؟مگه من این همه کارهای خوب نکرده ام؟ 🌳گفت:بله درسته،اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی.اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد. 🌴با عصبانیت گفتم چرا، چرا همه اعمال من؟؟ او هم غیرمستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر که می فرماید: سرعت نفوذ آتش در گیاه خشک، به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات بنده نمی رسد. 🌿رفتم صفحه بعد. 🌱آن روز هم پر از اعمال خوب بود،نماز اول وقت مسجد، بسیج، هیئت،رضایت پدر مادر و.. تمام اعمال خوب، مورد تایید من بود. 🎋آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند،خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً برای من یادآوری می شد،اما با تعجب به یکباره مشاهده کردم که دوباره تمام اعمال من در حال محو شدن است! ☘گفتم: این دفعه چرا! من که در این روز غیبت نکردم؟ 🎍جوان گفت: یکی از رفقای مذهبیت را مسخره کردی،این عمل زشت باعث نابودی اعمال شد. سپس بدون اینکه حرفی بزند آیه ۳۹ سوره یاسین برایم یادآوری شد: 🌲 روز قیامت برای مسخره کنندگان روز حسرت بزرگی است. "یا حسره علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزون" 🌳خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. من خیلی اهل شوخی و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم اگه اینطور باشه که خیلی اوضاع من خرابه...! 🍂رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم اما در این شوخی ها با رفقا گفتیم و خندیدیم اما به کسی اهانت نکردیم. 🍁 غیبت نکرده بودم،هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخی ها و خنده ها به عنوان کار خوب ثبت شده بود. 🌵با خودم گفتم: خدا را شکر. یاد حدیثی افتادم که امام حسین علیه السلام می فرماید: برترین اعمال بعد از اقامه نماز شاد کردن دل مومن است. البته از طریقی که گناه در آن نباشد.. 🌳خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد با تعجب دیدم ثواب حج در نامه عمل من ثبت شده! 🌴به آقایی که پشت میز نشسته بود با تعجب و لبخند گفتم: من که در سنین نوجوانی مکه نرفتم. 🪴گفت:ثواب حج ثبت شده، برخی اعمال باعث می شود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود، مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادر نگاه کنید، یا مثلاً زیارت با معرفت امام رضا علیه السلام و... 🍂 اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی از اعمال خوب من در حال پاک شدن است دیگر نیاز به سوال نبود خودم مشاهده کردم که آخرش با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم. 🍀یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که میفرمود برخی اعمال باعث حبط و نابودی اعمال خوب انسان میشود... 🌿به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من دارد نابود می شود!! 🍃سری به نشانه ناامیدی و این که نمی‌توانند کاری انجام دهند برایم تکان دادند. همینطور ورق می‌زدم و اعمال خوبی را می‌دیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم اما یکی یکی محو می‌شد... 🍃فشار روحی شدیدی داشتم،کم مانده بود دق کنم... نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم می دیدم اما نمی دانستم چه کار کنم... ادامه دارد... 🌻