eitaa logo
🔥الرَوافِضُ الحَیدَری🔥
3.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
155 ویدیو
4 فایل
کپی بدون ذکر منبع🚫 موضوعات کانال: ⬇ پاسخ به شبهات دینی 📚 نشر احادیث و فضائل اهلبیت علیهم السلام👥 نقد و برسی دیگر مذاهب و ادیان 🔍 بیان اصول اعتقادات شیعه اثناعشری🌷 بیان مطاعن دشمنان اهل‌بیت🔥 مشخصات مجموعه/ارتباط👇👇 https://zil.ink/ravafez_alhaydari
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🛑 کرنش و تعظیم درنده در مقابل امام علیه السلام‼️ و ضایع شدن ملعون 📚(منابع شیعه و سنی ) ⭕️ابو هاشم جعفری می گويد 🔰 در زمان متوكل لعنة الله عليه زنى ادعا كرد كه حضرت زينب عليها السلام دختر حضرت فاطمه عليها السلام دخت گرامى پیامبر خدا صلی الله عليه و آله می‌باشد متوكل لعنة الله عليه به او گفت: تو زن جوانى هستى در حالى كه چندين سال از شهادت پیامبر خدا صلی الله عليه و آله می‌گذرد آن زن گفت: رسول خدا صلی الله عليه و آله دستش را به سرم كشيد و از خدا خواست كه در هر چهل سال دوباره جوانی را به من برگرداند و من تا به حال خودم را به مردم معرفی نكرده بودم تا اين كه الآن نيازمند شدم و اظهار كردم متوكل لعنة الله عليه فرزندان كهنسال حضرت ابوطالب عليه السلام و عباس و قريش را جمع كرد و جريان را به آن ها گفت برخى از آنان روايت نمودند كه حضرت زينب عليها السلام دختر حضرت فاطمه عليها السلام در فلان سال فوت كرده است متوكل لعنة الله عليه به زن گفت: در مورد اين روايت چه مى‌گويى آن زن گفت: دروغ است چون كار من از مردم پوشيده بود و هيچ كس نمى‌دانست من مرده‌ام يا زنده متوكل لعنة الله عليه رو به آن ها گفت: جز اين روايت دليل ديگرى داريد گفتند: خير متوكل لعنة الله عليه گفت: تا دليلى نباشد كه او را وادار كند از ادعاى خود دست بردارد به او چيزى نمى‌گويم گفتند: امام على النقى عليه السلام را احضار كن شايد بتواند دليلى غير از دليل ما بياورد متوكل لعنة الله عليه دنبال امام هادى عليه السلام فرستاد وقتى امام هادى عليه السلام آمد و قضيه آن زن را به وى گفت امام هادى عليه السلام فرمود: دروغ مى‌گويد: حضرت زينب عليها السلام كه در فلان سال و فلان ماه و فلان روز وفات كرده است متوكل لعنة الله عليه گفت: اين ها هم مثل سخن تو را گفتند: ولى من قسم خوردم بدون دليلى كه او را وادار كند از ادعاى خود برگردد با او كارى نداشته باشم امام هادى عليه السلام فرمود: ناراحت نباش اين جا دليلى است كه او و كسانى ديگر را وادار مى‌كند تا به حق اقرار كنند متوكل لعنة الله عليه گفت: آن چيست امام هادى عليه السلام فرمود: گوشت فرزندان حضرت فاطمه عليها السلام بر درندگان حرام است او را در ميان درندگان بينداز اگر از فرزندان حضرت فاطمه عليها السلام باشد آسيبى به وى نمى‌رسانند متوكل لعنة الله عليه به زن گفت: اكنون چه مى‌گويى زن گفت: او مى‌خواهد من كشته شوم امام هادى عليه السلام فرمود: اين جا عده‌اى از فرزندان حضرت فاطمه عليها السلام هستند هر كدام از آن ها را كه مى‌خواهى ميان قفس درندگان بينداز در اين هنگام چهره‌هاى همه آنان تغيير كرد بعضى از دشمنان امام هادى عليه السلام گفتند: چرا او به غير خودش حواله مى‌دهد خودش داخل قفس برود متوكل لعنة الله عليه هم علاقه داشت كه امام هادى عليه السلام برود و بدون اين كه او در قتل امام هادى عليه السلام دخالتى داشته باشد كشته شود از اين رو رو به امام هادى عليه السلام كرد و گفت: اى امام هادى عليه السلام چرا خودت داخل قفس نمى‌روى امام هادى عليه السلام فرمود: اگر بخواهى مى‌روم متوكل لعنة الله عليه گفت: پس همين كار را بكن امام هادى عليه السلام فرمود: إن شاء الله مى‌روم نردبانى نصب كردند و امام هادى عليه السلام وارد قفس شد در آن جا شش شير وجود داشت وقتى امام هادى عليه السلام به آن جا رفت و نشست شيرها آمدند و دور او حلقه زده و نشستند و سرهايشان را به زمين گذاشتند امام هادی علیه السلام دستش را بر يك يك آن ها مى‌كشيد و اشاره مى‌كرد كه به طرفى برود و شير مى‌رفت تا اين كه همه برخاستند وزير متوكل لعنة الله عليه به او گفت: اين خوب نيست قبل از اين كه اين خبر در شهر پخش شود دستور بده تا امام هادى عليه السلام از آن جا خارج شود متوكل لعنة الله عليه گفت: اى امام هادى عليه السلام ما نمى‌خواستيم به تو آسيبى برسد و يقين داشتيم كه تو راست مى‌گويى اكنون دوست داريم كه تو بالا بيايى امام هادى عليه السلام برخاست و به طرف نردبان آمد و شيرها دنبال او بودند و خودشان را به لباس امام هادى عليه السلام مى‌ماليدند وقتى كه امام هادى عليه السلام پايش را به اولين پله نهاد سرش را برگرداند و اشاره كرد كه بر گردند همه شيرها نيز برگشتند امام هادى عليه السلام بالا آمد و فرمود: هر كس گمان مى‌كند فرزند حضرت فاطمه عليها السلام است برود و در آن جا بنشيند متوكل لعنة الله عليه رو به آن زن كرد و گفت: برو پايين زن گفت: به خدا قسم دروغ گفتم من دختر فلانى هستم احتياج وادارم كرد تا چنين ادعايى بكنم متوكل لعنة الله عليه گفت: او را ميان درندگان بيندازيد مادر متوكل لعنة الله عليه واسطه شد و شفاعت كرد و نگذاشت او را پيش شيران بيندازند. 📚الخرائج و الجرائح، ص۳۲۵ 📚ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ، ﺝ۵۰، ﺹ۱۴۹، ﺡ۳۵ 📚ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺍلآﻣﺎﻝ، ﺝ۲، ﺹ۶۵۴ روافض الحیدری @ravafez_alhaydari