رواقِ دل ؛
نگران تو و زانو زدنت پیش علی .. وای دلواپس آن نیزهزنانم چهکنم :)
دست من نیست اگر هی به زمین میافتم
فکرِ این خیمه و زنهای جوانم چهکنم ..
رواقِ دل ؛
دست من نیست اگر هی به زمین میافتم فکرِ این خیمه و زنهای جوانم چهکنم ..
آی برگرد مدینه که نگویم در راه ؛
بعد تو همسفرِ شمر و سنانم چهکنم ..
رواقِ دل ؛
آی برگرد مدینه که نگویم در راه ؛ بعد تو همسفرِ شمر و سنانم چهکنم ..
آه برگرد که در شام نگویم به سرت
بینِ یک شهرِ پر از زخم زبانم ؛ چهکنم :)
رواقِ دل ؛
آه برگرد که در شام نگویم به سرت بینِ یک شهرِ پر از زخم زبانم ؛ چهکنم :)
دور تا دور فقط خنجر و تیغ و تیر است
بند آورده تماشاش زبانم ؛ چهکنم ..
رواقِ دل ؛
دور تا دور فقط خنجر و تیغ و تیر است بند آورده تماشاش زبانم ؛ چهکنم ..
السلامُعَلیٰمَنتَهیجَقَلبُهاللحُسَین ؛
enc_16900204277510484723791.mp3
8M
غلاف نخورده بازو ، این اثرِ طنابه ..
[ روز دوم ]
[ حسینجان فدایت شوم ؛ سفر به کربلا برای مردان جنگی هم سخت بود ، دختر سه ساله که سهل است .. سه ساله که چیزی از تیر و تیغ و خنجر نمیفهمد ، سه ساله که تازیانه نمیداند چیست ؛ سه ساله که نیزه و سه شعبه نمیفهمد .. حالا سه ساله ات دختر هم باشد که بدتر ، بابایی هم باشد که دیگر هیچ .. کاش رقیه را نمیبردی ، دختر سه ساله ناز و نوازش میخواهد ، نه تازیانه و خار مغیلان .. ]
رواقِ دل ؛
دخترا امشب بدونِ گوشواره عزاداری کنید دلِ رقیه نشکنه ..
همین برای امشب هم.
هول شد آمد که بگوید : بآ .. بابا داشتم ؛
بیشتر با خندهٔ طفلان زبانش گیر کرد :)
نماهنگ ماه روی نیزه.mp3
5M
- با احتیاط ؛
ماه روی نیزه ببین ،
که منو یك ماه زدنم :) 💔
[ روز سوم ]
رواقِ دل ؛
- با احتیاط ؛ ماه روی نیزه ببین ، که منو یك ماه زدنم :) 💔 [ روز سوم ]
میافتم وقتی که از روی ناقه ،
رو نِی میبنده چشماشو علمدار ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روی جنازم بکشید پرچمِ کربلا :)
از الان واسه شب علی اصغر میترسم ، روضهٔ علیِ رباب به معنی کلمه قلبمو آتیش میزنه :) 💔
enc_17203267856804858523.mp3
4.96M
قلبم مثل بیرق جزو اموال اباعبدلله ،
دنیا رو نمیخوام هرگز منهایِ اباعبدلله ..
[ روز پنجم ]
رواقِ دل ؛
« تازه دامادِ حرم .. »
کینه ها داشت به دل از پدرش آن لشکر ،
نُقل سنگ از همه سو ریخت سرش آن لشکر ..
رواقِ دل ؛
کینه ها داشت به دل از پدرش آن لشکر ، نُقل سنگ از همه سو ریخت سرش آن لشکر ..
گذر صاعقه بر شاخه ی شمشاد افتاد ؛
اضطرابی به دلِ مادر داماد افتاد
رواقِ دل ؛
گذر صاعقه بر شاخه ی شمشاد افتاد ؛ اضطرابی به دلِ مادر داماد افتاد
جای سالم به تنش ، زخم نیابد، ای وای !
نیزه ای خواست سرش قند بسابد ، ای وای :)
رواقِ دل ؛
جای سالم به تنش ، زخم نیابد، ای وای ! نیزه ای خواست سرش قند بسابد ، ای وای :)
تازه داماد حرم ، پیرهنی خاکی داشت ؛
بهتر این است بگویم کفنی خاکی داشت ..
رواقِ دل ؛
تازه داماد حرم ، پیرهنی خاکی داشت ؛ بهتر این است بگویم کفنی خاکی داشت ..
کوفه با زخم زبان گفت مبارک بادش ،
عاقبت ارث پدر را به پسر پس دادش 💔 ..