رواقِ دل ؛

دومین ضربه شمر هم لرزید ! چکمه اش بر گلو ترحم کرد ناله ی یا بُنیه ای آمد .. خنجری دست و پای خود گم

رواقِ دل ؛

سومین ضربه غنچه ای پژمرد لاله در چنگ خار و خَس افتاد سینه ای غرق زخم بود اما ؛ خنجری کُند از نفس ا

رواقِ دل ؛

چارمین ضربه ، پنجمین ضربه وضع حنجر وخیم تر می شد ششمین ضربه ، هفتمین ضربه فاطمه داشت بی پسر می شد :

رواقِ دل ؛

هشتمین ضربه کعبه هم لرزید ؛ درد بر استخوان مماس افتاد نهمین ضربه خنجر کهنه ، پشتِ گردن به التماس اف

رواقِ دل ؛

دهمین ضربه کاسه ی صبرِ لشکری رفته رفته سر می رفت .. زودتر از سر بریده به شام ، قاصدی داشت خوش‌خبر می

رواقِ دل ؛

نوبت ضربه ای عجیب رسید ! یازده بار آسمان غش کرد ؛ حرمله سمت خیمه ها می رفت .. در حرم معجری جوان غش

enc_16880106248479708239930.mp3

3.34M

رواقِ دل ؛

جایی که آدمو خیلی بد میسوزونه اینجاست ؛ 2:08 [ روز دهم ]

رواقِ دل ؛

به عمه زینب جسارت شد ! ..