🔷 حال و هوای غروب شب یلدا از مزار شهید آوینی (ارسالی از طرف یکی از کاربران)
🔸بس است غفلت! عمر مثل برق میگذرد و فقط حسرتش میماند و تا الان هم فقط حسرتش مانده است! مانند شهید آوینی خود را تغییر دهیم و به کاروان عاشورا برسیم...
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 رهبر معظم انقلاب: «امیدواریم که خداوند متعال درجات او را عالی کند. من با فرزند شما نشست و برخاست زیادی نداشتم. شاید سه جلسه که در آن سه جلسه هم ایشان هیچ صحبتی نکرده بود.
🔹من با ایشان خیلی کم هم صحبت شدم. منتها آن گفتارهای تلویزیونی را از سالها پیش می شنیدم و به آن ها علاقه داشتم هرچند نمی دانستم که ایشان آنها را اجرا می کند.
🔹ایشان دو سه مرتبه آمد اینجا و روبه روی من نشست. من یک نور و یک صفا و یک حالت روحانی در ایشان حس می کردم و همین جور هم بود. همین ها هم موجب می شود که انسان بتواند به این درجه رفیع شهادت برسد.»
🔸منبع: «سایت شهید آوینی، دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید آوینی، تاریخ ۱۳۷۲/۲/۲»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: «اهل حق می دانند که انکار تعهد در هنر، چه در موسیقی و چه در هنرهایی که با تصویر و تَجَسُّم سروکار دارند و چه در هنرهایی که متوسل به کلام هستند، در حد حرف باقی می ماند و به مَنصه عمل کشیده نمی شود، چرا که اصلاً در روی این کره خاک امکان پذیر نیست که فعل انسان عین تعهدات او نباشد، خواه این فعل به حیطه هنر باز گردد و یا غیر آن.»
🔸منبع: کتاب «رستاخیز جان»، مقاله «منشور تجدید اهل هنر»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 وقتی میگوییم جبهه مقاومت منظورمان این فرهنگ است نه آن چیز خود ساختهای که غرب زدهها میبینند!
♦️شهید آوینی: «طلبه مجاهدِ راه خدا میگفت كه بالاترین مرتبه خلوص این است كه رزمآوران، عزیزترین مایملک خویش را كه جانشان باشد بر كف گرفتهاند و پای در میدان نهادهاند. او راست میگفت و راز تعالی بچههای جبهه را باید در همین خلوص و اخلاص جست و جو كرد كه با اطاعت محض از مقام ولایت و صبر در برابر شداید و آمادگی برای مرگ در راه خدا حاصل میآید.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 با نوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کرب و بلا دارد.
♦️شهید آوینی: «امت ما را با اسلام پیوندی است كه از روزمرگی و موجبات و مقتضیات آن فراتر است و این پیوندی است كه اگرچه روزی چند در پسِ حجاب واقع شود، اما در نهایت چون طلعت خورشید تابِ مستوری ندارد و اگر ظاهر شود، جلوه بر آفتاب خواهد فروخت.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی: منافقین از همان آغاز، غافل از حقیقت، در جهان توهمات خویش میزیستند و گمگشتگان سراب خیالات واهی خود بودند. آیا باید اسلام را از امانتداران وحی و ذخیرههای الهی آموخت و یا از غربزدگان فرنگپروردهای چون سركردگان منافقین؟ مگر تا كجا میتوان در سراب گمگشتگی فرو شد كه اینان را منادیان اسلام پنداشت؟
🔹مگر نه اینكه درخت حكمت در خاک اخلاص میروید و اخلاص در آزادی از تعلقات است؛ پس چگونه میتوان انتظار داشت كه بر زبان خودپرستان معبد نفس اماره حكمتی جاری شود و سخنی حق در گذرد؟ آنان نیز كه آن غربزدگانِ فرنگپرورده را با منادیان حق و امانتداران وحی اشتباه گرفتهاند، در نفس خود باز نگرند كه شیطان از كدام روزنه آنان را سحر كرده است.
🔹پس این كدام خلق هستند كه از آنان سخن ميرود؟ اینانند حزباللهیان مسجدیِ میدان شوش و یا آنانند شهوتپرستان غفلتكدههای حاشیه خیابانها؟ آیا آن کس علمِ مبارزه را بر دوش دارد كه نه به شرق وابسته است و نه به غرب و خود را عین تعلق و ربط به حضرت حق میداند، یا آنكس كه به غرب و شرق برای دستیابی به قدرت توسل ميجوید؟
🔹آیا خلق این دلاور بسیجی گمنامی است كه بار هشت سال جنگ را بر گُرده ستبر شهادت و جانبازی خویش حمل كرده است و یا خلق آن مرفهزاده بی دردی است كه روحش را به نیازهای سخیف حیوانی اش فروخته و در جستجوی غفلتكده بی تاریخی است كه او را از مرگ و معاد پناه دهد؟
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 تصاویری از سرد بودن هوای غزه و تلاش کودکان بی پناه برای گرم کردن خود
♦️شهید آوینی: «ای وجدان های نیم خفته، چشم بیداری بگشایید و ای بیداران گوش فرا دهید! ماییم که بار تاریخ را بر دوش گرفتهایم تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم. خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است. یا فالق الاصباح، ما را در راهی که اینچنین عاشقانه در پیش گرفتهایم یاری فرما.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 روایتی از نبرد در خرمشهر و ملاقات با شهید آوینی و ماجرایی جذاب از نبرد با تانکها و اتفاقی که در این حین برای شهید آوینی افتاد!
🔸خاطرهای که راوی آن پس از سالها متوجه شد که طرف مقابل ایشان همان شهید آوینی معروف بوده است! با چاشنی طنز☺️
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
patak-ruz-chaharom-02.mp3
1.15M
🔷 صوت خام شهید آوینی در برنامه «روایت فتح» بدون آهنگ گذاری
🔸فوق العاده زیبا و انسان ساز
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 وقتی شهید آوینی از حاج سعید قاسمی میگوید!
♦️شهید آوینی: «آقا سعید، فرمانده این محور عملیاتی، همان كسی بود كه ما در جست و جوی او بودیم. او مظهر همان روحی است كه حزب الله را از انسانهای دیگر جدا میکند و البته در میان رزمآوران ما دلاورانی چون سعید كم نیستند.
♦️با یكی از وسایلی كه اتومبیلی غنیمتی را نیز یدک میکشید به سمت اسلامآباد رفتیم و بار دیگر آقا سعید را در میان رزمآوران لشكر ٢٧ یافتیم. ما مُتَرَصِد فرصتی بودیم تا با آقا سعید صحبت كنیم، اما او هرگز حتی برای لحظهای فراغت نمییافت تا به ما بپردازد. آنهمه تلاش بی وقفه در گرمای اوایل مرداد ماه با تشنگی بسیاری همراه است، اما تصویر، راهی برای بیان این تشنگی ندارد.
♦️آقا سعید كه لحظهای فراغت یافته است تا استراحت كند دوربین را متوجه خویش میبیند و میگوید: نگیر، بگذار خستگی در كنم! فیلمبردار ما هم میگوید: خستگی شما هم دیدنی است! و بهراستی هم كه این صحنه بیش از هزار سخن گویاست.
♦️باز هم بالاخره مصاحبه ما با آقا سعید ناتمام میماند و حسرت ادامه صحبتهای او بر دل ما. او یكی از پروردههای میدان رزم و جهاد فی سبیل الله است و اگر انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی جز پرورش انسانهایی اینچنین نداشت، باز هم میارزید تا حزب الله جان و سر خویش را فدای حفظ آن كند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🔷 شهید آوینی از راز گریه کردن مدام شهدا و علت تمایل شدید آنها به لقاءالله هم پرده برداشت!
♦️شهید آوینی: «تَنْ چهرهای است كه جان را ظاهر میکند، اما ميان اين ظاهر و آن باطل چه نسبتی است؟ آنان كه روح را مَركبی میگیرند در خدمت اهوایِ تَن، چه میدانند كه چرا اهل باطن از قفس مینالند؟ تَن جان است، اما از آن اقيانوس بی کرانه نَمی بيش ندارد، و اگر داشت كه آن دلباختگان صَنَمِ ظاهر حسين را میشناختند!
♦️مُحتضران را دیدهای كه هنگام مرگ چه رَعشهای بر جانشان میافتد؟ آن جذبهٔ عظيم را كه از درون ذرات تَن، جان را به آسمان لايتناهای خُلد میکشاند كه نمیتوان ديد... اما تَن را از آن همه، جز رَعشهای نصيب نيست.
♦️اين رَعشه، رَعشه مرگ است؛ مرگی بيش از آنكه اَجل سر رسد و سايه پر دهشت بالهای ملک الموت بر بستر ذلت حُرّ بيفتد... موتوا قبلَ اَنْ تَموتوا. اينجا ديگر اين حُر است كه جان خويش را میستاند، نه ملک الموت. پيش چشم سُرادقاتِ مُصَفّای عشق است، گسترده به پهنای آسمان ها و زمين، نورٌ علی نور تا غايت الغايات معراج نبی؛ و در قَفا، گورِ تنگی تنگ تر از پوست تَن، آن سان كه گویی يكايک ذرات تَن را در گوری تنگ تر از خود بفشارند.»
🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «غربال دهر»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini