شهید رضایی خاطرات تکریت ۱۱
یکی از بچه های قدیمی میگوید مدتی قبل ،زمانی که بچه ها خود را آماده استقبال از ماه مبارک رمضان میکردند، بعثی ها مدعی شدند یکی از اسرا برای شان خبر آورده که محمدرضا رضایی بسیجی مشهدی توی جبهه، سربازان عراقی زیادی را کشته است. محمدرضا را بردند. ما همگی داخل آسایشگاه بودیم و نمی دانستیم چه بلایی دارند سر او میآورند. ظاهراً علی آمریکایی، شکنجه گر اصلی بود. آنها بعد از آنکه تمام بدن محمدرضا را زیر کابل سیاه کردند، او را داخل حمام بردند و آب جوش روی بدنش ریختند، جوری که پوست بدنش کنده شده بود و بعد یک قالب صابون داخل دهانش گذاشته و فشار داده بودند تا خفه شود. مجتبی، بسیجی همدانی میگفت که گوشت بدن محمدرضا بر اثر کشیده شدن به دیوار حمام چسبیده بود. آنها پیکر این شهید بزرگوار را روی سیم خاردارها انداختند و از آن عکس گرفتند تا وانمود کنند حین فرار کشته شده است. مسعود سفیدگر، بسیجی قهرمان اهوازی میگفت که ما را بیرون آوردند تا جنازه شهید را به آیفا منتقل کنیم. ما هم جنازه را با احترام و با حالت تشییع به سمت آیفا حرکت دادیم. بعثی ها عصبانی شدند و ما را با کابل میزدند تا جنازه را با بی احترامی ببریم و داخل آیفا پرتاب کنیم. ما تا لحظه آخر با احترام پیکر محمدرضا را به آیفا منتقل کردیم و توجهی به شکنجه های بعثی ها نکردیم. البته آن اسیری که محمدرضا را متهم کرده بود خیلی زود از چشم بعثی ها افتاد و بعثی ها به بهانه های واهی هر روز او را کتک می زنند .حالا علاوه بر عذاب وجدانی که گریبان گیرش شده ،هرروز بدنش زیر کابل های نگهبانها کبود میشود.
شهیدان روز 24 فروردین.pdf
48.2K
شهیدان روز 24 فروردین به تعداد 14 نفر